📌 ارباً اربا شدن هیکلی ترین مرد لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب
🔷️ حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند و می گفتند: با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟!
◇ می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود.
◇ وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد.
◇ ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا.
🔻 شهید_حاج_احمد_کریمی فرمانده گردان حضرت معصومه(س) لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب قم
#شهید_حاج_احمد_کریمی
@mahman11
📌 سردار شهید حاج احمد کریمی: دلم میخواهد با شهادت، پیش بسیجیها روسفید باشم
🔷️ شهادت گمشده زندگی حاجی بود. او عاشق شهادت بود. اگر جایی مینشست و با کسی صحبت میکرد، با خاطری آزرده میگفت: نمیدانم چرا هنوز افتخار شهادت نصیبم نشده! اگر به جبهه آمدم، امید داشتم.
◇ دلم میخواهد با شهادت، پیش بسیجیها روسفید باشم و در برابر امام شرمنده نباشم.
◇ چنان از صمیم دل سخن میگفت که گاه بغض آزارش میداد و نمیتوانست ادامه دهد.
◇ یکبار حاج احمد به رفیق گفت: دعا کن من بروم.
◇ رفیقش گفت: خسته شدی؟
◇ گفت: وقتی خانه شهدا میرویم شرمندهام. چه بگوییم. مگر خانه رضی نبودی.
◇ رفیقش میگوید:یادم افتاد وقتی به خانه شهیدان رضی رفتیم. از در خانه رفتیم داخل، پدرشان گفت: چرا یکیشان را نگذاشتی برای ما کپسول گاز بگیرد؟
◇ هم حاج اکبر نوری بود و احمد. فردایش - یا دو روز بعد - خبر شهادت احمد را دادند...
🔻 برگرفته ازکتاب: «آخر رفاقت» - روایت زندگی سردار شهید حاج احمد کریمی - به قلم مرتضی احمر
#سردار_شهید_حاجاحمد_کریمی
@mahman11
📌 ماجرای غم انگیز شهیدی که امام جمعه اهواز تکلیف جهاد را از او برداشت
🔷 شهید️ اسماعیل فرجوانی ،جوان دلاور اهوازی در مناطق عملیاتی خط شکن و جلو دار بود و هر چه مانع بر سر راهش قرار می گرفت جهاد را رها نمیکرد
◇ بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد ، دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود.
◇ در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد.
◇ در طریقالقدس برادرش ابراهیم شهید شد.
◇ بارها مجروح شد و در رمضان پایش زیر تانک له شد و در خیبر شیمیایی شد و در بدر دستش از مچ قطع شد..
◇ سال ۶۲ فرزند دومش امیر بدنیا آمد و در منطقه بود
◇ با جراحات فراوانی که داشت، وقتی بچه ی سومش هم معلول به دنیا آمد امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف جهاد را از گردنش برداشتند
◇ با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظهای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای چهار در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد.
🔻 اسماعیل در این عملیات در نوک پیکان حمله قرار داشت که به شهادت رسید و پیکرش در کنار اروند همراه دیگر شهدا جا ماندند ولی گردان کربلا موفق ترین گردان در کل عملیات لقب گرفت.
◇ پیکر شهید اسماعیل فرجوانی سال ۱۳۸۱ تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.
#شهید_عملیات_کربلایی_چهار
#سردار_شهید_اسماعیل_فرجوانی
@mahman11
1.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهـــید سرادر سلیمانی:
«قدس امکان ندارد آزاد شود جز با پرچمداری شیعه؛ ما میرویم؛ دیگران میمانند و این را تاریخ نقل خواهد کرد. این را کسی قبول بکند یا نکند تحققش قطعی است.»
@mahman11
گـفت: آقای امينی جـايگاه من تـوی سـپاه چيـه؟
سـئوال عجيب و غـريبی بود ولی ميدانستم بدون حـكمت نيست،
گفتـم: شما فـرمانده نـيروی هـوايی سپاه هستيد سـردار!
به صـندلیاش اشـاره كرد،
گـفت: آقای امينی! شـما ممكنه هيچ وقت به اين موقـعيتی كه مـن الآن دارم، نرسـید ولی مـن كه رسيـدم، به شما ميگـم كه اين جا خـبری نيست، آن وقـتها محل خـدمت من، لشكر هشـت نجف اشـرف بود، با نيروهـای سـرباز زياد سر و كـار داشـتم،
سردار گفـت: اگر توی پادگـانت، دو تا سـرباز رو نمـازخـون و قرآن خون كـردی، اين بـرات میمـونه، از اين پسـتها و درجـهها چـيزی در نمـیآد.
شهید احمد کاظمی🌷
@mahman11
🌹شام سوم دی ماه ۱۳۶۵ شبیه که غواصان برای عملیات کربلای ۴ به آب زدند و ۳۰ سال بعد با دستهای بسته بازگشتند.
@mahman11
🌹حیف است رحمی!
رُویش چه زیباست
🌹اهل زمین نیست
غواص دریاست....
🌹به یاد دست بسته های شهید کربلای4
🕊شادی روحشان صلوات
@mahman11