eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🍁
💚 ای کـاش جمال مـاہ او می دیدم عالم همہ سر بہ راہ او می دیدم😍 ای کاش نمیمردم و در روز ظہور خـود را یکی از سپاہ او می دیدم😔 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش می شد حال خوب را ، لبخند زیبا را، بعضی داشتن ها را ، خشک کرد.. لای کتاب گذاشت و نگهشان داشت... 🌷 @mahman11
🌹یادمون باشه که هر چی برای خدا کوچیکی و افتادگی کنیم خدا در نظر دیگران بزرگمون می کنه. ❣شهید حاج حسین خرازی @mahman11
🌹٨ اسفند سالروز شهادت سردار رشیداسلام شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین (ع) گرامیباد 🌹شادی روحش الفاتحه مع صلوات @mahman11
🌹حاج حسین خرازی برای شناسایی منطقه رفته بود ♦️بعد شناسایی نقشه عملیات را پهن کرد نقطه ای را نشان داد و گفت: اگر من شهید شدم اینجا از روی چند خوشه گندم رد شدم به صاحبش بگویید راضی باشد. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خاطره ای از سردار شهید حاج حسین خرازی، وقتی در محاصره اروند اسلحه و مهماتی نمانده بود... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 وقتی شهید تقوی فرد پای صندوق رآی رفت 🔷️ شهید مدافع حرم سردار سید حمید تقوی فر بعد از قـرائت زیـارت عـاشـورای روزانــه قـرآن و دعـای روز؛ وضـوی مجددی گـرفت ◇ خانواده را هـم صـدا کـرد و گفـت: «بچه هـا! یـاعــلی! بـرویم بـرای رأی دادن و همین اول وقـت، تکلـیف مان را ادا کنیـم.» 🌷 شهـید مدافـع حـرم @mahman11
⭕️خاطرات شهدا در مورد انتخابات مجموعه @mahman11
خبره‌ی سپاهِ خمینی امانِ دشمن را بریده‌اند ... 📎قائم‌مقام لشگر ۷ ولی عصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳ بهبهان ، خوزستان ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۷ شلمچه @mahman11
●کارمندبانک بود ، وقتی جنگ شدکارش را در بانک رها کرد. از سپاه نامه دادند تا ایشان به آنجا مامور شوند. اما بانک قبول نکرد و مدتی هم حقوقش را قطع کردند، اما حبیب الله گفت: «من رو اخراج کنید اما من میرم جبهه» ●من همیشه نگرانش بودم و دلهره شهادتش را داشتم. همیشه به من می گفت: «تحمل کن، تموم میشه این جنگ، جبران میکنم برات» ●همیشه در جبهه بود. بعد از عقد من اصلا ایشان را ندیدم. خیلی کم به خانه می آمد اما هر چه بخواهی خوب بود، مهربان بود. برای خانواده، پدر و مادر و اقوام. در مشکلات همه کمک حال بود و سنگ صبور خانواده و اقوام بود و طرف مشورت قرار می گرفت. ●هر وقت از جبهه می آمد سعی می کرد به همه سر بزند یا تلفن کند و اگر نمی شد از من سراغشان را می گرفت. ●یک بار که در عملیات بدر مجروحیت سنگینی پیدا کرد، یک ماه در خانه ماند. بعد از مجروحیت از منطقه او را به بیمارستان اصفهان برده بودند و بعد به تهران منتقل کردند، درآنجا بر روی پایش که ترکش خورده بود عمل انجام دادند و بعد از آن به بهبهان منتقل شد. ●با هم از تهران به سمت بهبهان می آمدیم که در اهواز ایشان گفت که اول بروم و به بچه ها سر بزنم. ما به بهبهان رفتیم و ایشان در حالیکه عصا می زد به جبهه رفت و بعد از مدتی آمد. ●آن ایام بهترین دوران زندگی ام بود که حبیب الله را بیشتر در خانه می دیدم. اما در خانه هم که بود مدام بی قرار جبهه و دوستانش بود و اخبار نگاه می کرد. با این وجود من می گفتم: «خدا کنه ترکش بخوری، بیای بمونی» و حبیب الله فقط می خندید. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎قائم‌مقام لشگر ۷ ولی عصر 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا