eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.8هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🕊 مستانہ بہ این دنیا خندیدنـــد و رفتنــــــد و ما مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم ! اے ڪاش بیدار شویم قبل از آنکہ بیدارمان ڪننـد... کاش بدانیم که دنیا به حسرت آخرت نمی ارزد و توشه ای برداریم تا یوم الحساب خجلت زده نشویم محضر امام زمان علیه السلام. @mahman11
🥀🕊 تولد ۱۳۴۵/۱/۲۱ تهران شهادت۴آذر ۱۳۶۲ منطقه عملیاتی پنجوین امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ بخش‌هایی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ خوشاجنگی که بین اسلام وکفر، حق و باطل وجنودالله وجنودشیطان باشدو چه شیرین است در این جنگ شرکت کردن. وشهدشهادت رانوشیدن. ✅ چه شیرین است تحمل کردن سرب داغ در سینه،برای اسلام و حراست ازکیان و خاک مسلمین، برای برپاداشتن دین خداو آئین محمدمصطفی (ص). ✅ آری وقتی انقلاب کردیم و خواستیم سربلندباشیم وحق بگوئیم وبه حق دعوت کنیم،بایدپذیرای مصائب ودشواری ها و رنج ومشقتهای فراوان باشیم. ✅ آری ماتاریخ صدراسلام رامیدانیم و شنیده ایم که پیامبرویاران واهل بیت عصمت وطهارت،گرسنگی ها،تشنگی ها، حبس ها،شکنجه هاوتهمت های ناروارا تحمل کردند، ولی هرگزنشنیده ایم که حتی یک بار در مقابل سران ظلم وزورسرخم کنند و به ذلت وسازش تندردهند. ✅ ما اگر خودمان را وارث محمد (ص) و علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) می دانیم باید به مانند آنها رفتار کنیم و تا نابودی ظلم و ظالم از پا ننشینیم و آرام نگیریم حتی اگر تمام‌مان کشته شویم. ┄@mahman11
°•|🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید قسمت 7⃣2⃣ 🍃آقا سید مجتبی علمدار را اتفاقی از طریق خریدن نوار مداحی هایش شناختم. بعد برنامه روایت فتح را که مربوط به شهید علمدار بود را دیدم. فهمیدم که نوار از چه کسی است. اما از آن روز نوار و نام شهید علمدار در گوشه بایگانی ذهنم خاک می خورد. دلم با خدا بود. ولی نمی دانم کدام قدرت شیطانی مرا از رفتن به سوی خدا باز می داشت. در خواندن نماز کاهل بودم. یک روز می خواندم و دو روز قضا میشد. سرطانی دلم را احاطه کرده بود. سعی می کردم با گوش کردن نوارهای مذهبی و رفتن به مجالس دعا، هر طوری که می شد دلم را شفا بدهم، اما نشد. 🍃در تصادفی پایم شکست. درمانش طولانی شد. همان سال در کنکور هم قبول نشدم. و این ضربه روحی شدیدی بر من وارد کرد. ایمان ضعیفی داشتم و ضعیف تر شد. کاهل بودن در نمازم تبدیل شد به بی نمازی کامل. ماه رمضان آمد و من تنها دهانم را بستم. یک بار هم مسجد نرفتم حتی در شب های قدر. 🍃شبی در خوای دیدم مجله ای در مقابل من هست. تیتر روی آن نوشته بود: «آخرین وسایل به جا مانده از شهید علمدار به کسی که محتاج آن است به قید قرعه اهدا می شود.» مجله را خریدم و با تعجب دیدم، وسایل سید مجتبی به من رسیده است. شیشه عطر، تکه ای گوشت مرغ که نوشته بودند ته مانده ی آخرین غذای آقا سید است. به همراه چند قطعه عکس و دست نوشته. تکه گوشت را خوردم و کمی عطر به لباس هایم زدم. با صدای مادرم از خواب بیدار شدم. وقت نماز صبح بود. ولی من که به بی نمازی عادت کرده بودم به اتاق دیگری رفتم تا بخوابم. حال عجیبی پیدا کرده بودم. اما هر طور بود خوابیدم. دوباره خواب دیدم، درست زیر عکس آقا سید نوشته بودند: «تو خواب نیستی، تو بیداری، این بیداری است.» از خواب پریدم و مشغول نماز شدم. 🍃نزدیک محرم بود. انگار نیرویی از درونم مرا به سمت خدا هل می داد. دلم عاشق نماز شد و نماز برایم طعم دیگری داشت. ایام فاطمیه دلم غریب شد. انگار تمام صحنه های مصیبت بی بی دو عالم جلوی چشمانم پدیدار می شد. گریه هایم برای اهل بیت (ع) به خصوص خانم حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) حال و هوای عجیبی گرفته بود. تا اون روز اصلا نمی دانستم روزی به نام عرفه وجود دارد. به واسطه نوار آقا سید، روز عرفه و قداستش را شناختم. خدا سید را رسول دل من کرد و به واسطه او مرا از منجلاب گناه بیرون کشید. 📙کتاب علمدار، صفحه 214 الی 216 @mahman11
‌🕊🌷 زیر پایتان را نگاه کنید روی خون چه کسانی پای می‌گذارید و راه می‌روید؟ بعد فردای قیامت چگونه می‌خواهید جوابگو باشید؟ خون شهدا را پایمال نکنید. ‌🕊🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mahman11
شهید زکریا شیری و اردات خاصش به امان حسین (ع) 📌زکریا شیری در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده زنجان چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی و مادرش رقیه آقائی نام داشت. زمانی که زکریا دوران ابتدایی را به پایان رساند خانواده شهید شیری به قزوین آمدند. 🔸این شهید بزرگوار در خانواده‌ای مذهبی و ۹ نفره زندگی می‌کرد ۳ برادر و ۳ خواهر داشت که دو تن از برادرانش طلبه هستند؛ و او فرزند دوم و پسر ارشد خانواده بود. 🔹چهارم آذرماه سال ۱۳۹۴، در حلب سوریه و بر اثر انفجار تله ی انفجاری و اصابت ترکش و جراحات وارده شهید شد و تا ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ پیکرش مفقود بود. ▪️شهید مدافع حرم “زکریا شیری” ارادت خاصی به امام حسین(ع) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دسته‌های عزاداری پابرهنه شرکت می‌کرد و سرانجام نیز به تاسی از سیدالشهداء(ع) داوطلبانه از سوی سپاه در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت و در منطقه خان‌طومان به شهادت رسید. @mahman11
راهکار شهادت... اشک است... چرا؟؟!!.. پاسخ را در جملات زیبای شهید روایتگر راه آسمان، بنگریم. شهید آقاسیدمرتضی آوینی: «گریه»، تجلی آن اشتیاق بی‌انتهایی است که روح را به دیار جاودانگی و لقای خداوند پیوند می‌دهد، و «اشک»، آب رحمتی است که همه‌ تیرگی‌ها را از سینه می‌شوید و دل را به عین صفا، که فطرت توحیدی عالم باشد، اتصال می‌بخشد. منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» [شهیدسیدمرتضی‌آوینی] @mahman11
💔 .. انسی داشت با حضرت زهرا سلام الله در شادترین لحظاتش با شنیدن نام حضرت زهرا علیها السلام بارانی می‌شد. وارد اتاقش که شدم روضه یک نفره راه انداخته بود. گفتم چرا گریانی؟.. گفت برای مظلومیت حضرت زهرا سلام الله... بعد ادامه داد: "شما هم وقتی شهید شدم بیائید سر مزارم روضه حضرت زهرا سلام الله بخوانید. @mahman11
. 📌سلام بر او که می گفت: «حجاب، مانند اولین خاکریز جبهه است که دشمن برای تصرفِ سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد» @mahman11
: هیچ وقت دین را، دستور خدا را وظایف را با هیچ چیزی معامله نکنید. @mahman11