السَّلامُ عَلَیْكُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ
اَلسَّلامُ عَلَی الطِّفلِ الرَّضیعِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ
ما تا خدا خداست ، گدایانِ این دریم
زیرا که بی تو راه به جایی نمی بریم
*شبِ هفتمِ .. از امشب دیگه آب رو میبندن به خیمه ها ...
امشب حرم آل علی آب ندارند ..
طفلان همه از تشنه لبی خواب ندارند*
از درک فیضِ سجده بر تربت عاجزند
آنان که گفته اند ما خاک بر سریم
اشکِ عزای توست همان مایۀ حیات
عین جهالت است از این آب بگذریم
ما را مجال دوستی ات نیست بیش از این
جایی که پیش جُؤنِ تو از هیچ کم تریم
ما را به ادعایِ وفا داشتن چه کار
ما با هزار مرتبه اِرفاق نوکریم
اندازۀ تمام نفس هایِ خسته ات
نه بلکه زیر دین تو صدها برابریم
#محرم_علی_اصغر(ع)
💫⭐🌟⭐💫🌟💫⭐💫🌟🥀
همه تاریخ را تکان دادی
با یک قلب «شش ماهه»
به تقدیر آسمانی خویش دل سپردی
یک گام «شش ماهه» برداشتی
تا به «ملکوت» رسیدی
#محرم_علی_اصغر
@mahmobarak
⭐💫🌟⭐💫🌟⭐💫🌟🥀
ابی عبدالله آن لحظه ای که بدن این شیرخواره رو زیر عبا پنهان کرده بود راوی میگه دیدم حسین مستاصل .. نمیدونه میخواد چکار کنه .. یه قدم میره سمت خیمه .. یه قدم برمیگرده .. هی زیر چشم به خیمه ها نگاه میکنه .. این بچه رو زیرِ عبا پنهان کرده .. از زیر عبا داره آروم آروم خون میریزه .. چه خبره؟ چی شده؟ چرا حسین اینجوری میکنه؟ .. هی برمیگرده .. اما یه مرتبه دیدن راهشُ عوض کرد .. پشت خیمه ها زمین نشست خنجرو درآورد یه قبر کوچولو شروع کرد کندن .. علی رو داخلِ قبر گذاشت .. تا اومد خاک رو این قنداقه بریزه .. یهو دید یکی داره پشت سرش میگه صبر کن .. بزار یه بار دیگه بچه مُ ببینم ... بزار یه بار دیگه صورت ماهشُ ببینم ..
نمیدونم اینجا ابی عبدالله اجازه داده به رباب بچه رو ببینه یا نه ، اما دیر نگذشت یک مرتبه دیدن یه عده ای نیزه ها رو برداشتن پشت خیمه ها .. انگار دنبال چیزی دارن میگردن .. هی نیزه به زمین میزنن .. هی نیزه رو درمیارن .. دنبال چی دارن میگردن؟.. یه مرتبه دیدن سر علی بالایِ نیزه ... این سر و به نیزه ها بستن ... هی مادرش به سینه اش میزنه ... پسرم ..پسرم ..
چقدر نیزه بلند است نیفتی پایین
همه بگید حسین ...
حسینُ ببینید ، پریشون و حیرون
داره با یه بچه میاد سمت میدون
کی میتونه سیراب کنه اصغرش رو
بچینه با ریشه گلِ پرپرش رو
کی میتونه طفلُ ، بگیره نشونی
بیا حرمله که تو راشُ میدونی
تو خوب میتونی این گلا رو بچینی
سفیدیِ زیر گلوشُ میبینی ..
#محرم_۹۹
@mahmobarak
💫⭐🌟💫⭐💫🌟💫⭐🥀
یکی از علما محضر اربابمان رسید (بعد از 40 شب که رعایت کرده بود) تا محضر ارباب رسید صحبت رو شروع کرد گفت آقاجان مردم خیلی گرفتارن پس کی شما می آیید؟ تا گفت مردم خیلی گرفتارن ، آقا جواب داد مگه علی اصغرِ ما نیست .. چرا به مردم نمیگید در خانۀ علی اصغر ما را بزنن .. امشب ما هم گرفتاریم ، اومدیم در خانه باب الحوائج رو بزنیم. همه امشب اومدن یه جور دیگه میخوان برا علی اصغر گریه کنن ..
آنقدر لب تشنه و معصوم بود
گریه هم می کرد نامفهوم بود
صورتی کوچک شبیه غنچه داشت
استخوانش نرم مثل موم بود
مادرش از تشنگی شیری نداشت
در میانِ خیمه ها مغموم بود
جان بقربانِ غریبیِ حسین
از دو قطره آب هم محروم بود
با سه شعبه طفلِ شش ماهه زدن
در میان کفرِ هم مذموم بود
بینِ دستش یک طرف جسم علی
یک طرف هم صورت و حلقوم بود
#علی_اصغر
@mahmobarak
🌟💫⭐🌟💫⭐💫🌟⭐🥀
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ #نذورات-محرم
🔷 قسمت سوم
🔷 تکلیف کسی که هزینه مجلس عزاداری را نذر کرده ولی به جهت شرایط موجود امکان برگزاری مجلس نیست.
#نذورات
@mahmobarak
⭐💫🌟⭐💫🌟🥀
ویژگیهای حضرت علی اکبر
امام حسین (ع)، حضرت علی اکبر را شبیهترین مردم به رسول خدا (ص) از نظر قیافه ظاهری، اخلاق و سخن گفتن معرفی کرده و از او نقل شده هنگامی که ما مشتاق دیدن پیامبر میشدیم، به چهره علی اکبر نگاه میکردیم.
روز هشتم محرم بانام علی اکبر(ع)
#محرم_علی_اکبر
@mahmobarak
🌲🍃⚘🍀🌲🍃⚘🍀