❣﷽❣
#طرح_کتابخوان_مهدویت
#بخش_سوم_مکیال_المکارم
#قسمتى_از_حقوق_و_مراحم_آن_حضرت_نسبت_به_ما
#فصل_سوم
#حق_قرابت_و_خویشاوندی_پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم
❀﴾﷽﴿❀
كه در سوره حمعسق [شورى] آمده:
⚜قُلْ لا اسئَلُكُم عَلَيهِ أجْراً اِلّا المَودَّةَ فى القُربى⚜؛
بگو كه من از شما بر تبليغ رسالت توقع مزدى ندارم جز اينكه در مورد خويشاوندانم مودّت ورزيد.
از حضرت ابوجعفر امام محمد باقر عليه السلام روايت شده كه منظور از ✨القربى✨ در اين آيه ✨امامان✨ هستند.
و در حديث نداى حضرت قائم عجل اللَّه فرجه هنگام ظهورش آمده است:
و از شما مى خواهم شما را به خدا و حق رسول خدا و حقّ خودم بر شما - كه مرا بر شما حقّ قرابت و خويشاوندى پيغمبر هست.
✅ پایان فصل سوم در بیان حق قرابت و خویشاوندی پیامبر (ص) از بخش سوم
📚 منبع:
#مکیال_المکارم (بخش سوم)
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@mahmobarak
❣﷽❣
#طرح_کتابخوان_مهدویت
#بخش_سوم_مکیال_المکارم
#قسمتى_از_حقوق_و_مراحم_آن_حضرت_نسبت_به_ما
#فصل_دوم #حق_بقاء_در_دنیا
❀﴾﷽﴿❀
شيخ صدوق در كتاب كمال الدين به سند قوى مثل صحيح يا صحيح - بنا بر قول صحيح - از ابوحمزه ثمالى از حضرت جعفر بن محمد صادق از پدرش از پدرانش عليهم السلام روايت كرده كه:
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
جبرئيل از پروردگار عالم جل جلاله برايم نقل كرد كه فرمود:
✅ هر آنكه بداند كه جز من هيچ خدايى نيست و محمد بنده و رسول من و على بن ابى طالب خليفه من و امامان از فرزندان او حجّتهاى من مى باشند؛
به رحمت خود او را به بهشت داخل نمايم،
و به عفو و بخشش از آتش نجاتش مى دهم،
و او را در پناه خود جاى خواهم داد،
و كرامت خود را براى او واجب و نعمتم را بر وى تمام نمايم؛
و اگر درخواستى داشته باشد، برآورده سازم؛
و اگر سكوت كند [با رحمت و نعمت] آغاز كنم؛
و اگر بدى كند او را رحم نمايم؛
و اگر از من فرار كند او را فراخوانم؛
و اگر [پس از اعراض ]به سوى من بازگردد او را بپذيرم؛
و اگر درِ خانهام را بكوبد به رويش بگشايم.
⛔️ و هر كس شهادت به لا اِلهَ اِلَّااللَّه ندهد؛
يا آن را شهادت بدهد ولى محمّد را به عنوان بنده و فرستاده من گواهى ندهد؛
يا آن را شهادت بدهد؛ امّا نپذيرد كه على بن ابى طالب خليفه من است؛
يا به آن اعتراف كند ولى نپذيرد كه امامان از فرزندان او حجّتهاى منند؛
نعمت مرا انكار كرده و عظمت مرا كوچك شمرده و به آيات و كتب كفر ورزيده است؛
اگر مرا قصد كند محجوب سازم
و اگر درخواستى داشته باشد، محرومش نمايم
و اگر مرا فراخواند ترتيب اثر ندهم،
و اگر دعا كند اجابت ننمايم،
و اگر به من اميد بندد نوميدش كنم.
اين جزايى است كه از من به او مى رسد و من به بندگانم ظلم نمى كنم.
📚 منبع:
#مکیال_المکارم
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@mahmobarak
❣﷽❣
#طرح_کتابخوان_مهدویت
#بخش_سوم_مکیال_المکارم
#قسمتى_از_حقوق_و_مراحم_آن_حضرت_نسبت_به_ما
#فصل_هفتم
#حق_آقا_و_ارباب_بر_بنده
❀﴾﷽﴿❀
در زيارت جامعه آمده است:
✨«وَ السَّادَةُ الْوُلاةِ»✨؛ و سرورانِ سرپرست.
و در حديثى از رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از طريق مخالفين وارد شده:
ما فرزندان عبدالمطلب سرورانِ اهل بهشت هستيم، من و على و جعفر و حسن و حسين و مهدى عليهم السلام.
بيان سيادت و آقايى امامان عليهم السلام نسبت به ما، از آنچه گذشت ظاهر و ثابت مى شود.
و معنى سيادت آن بزرگواران اينكه: ايشان از خود ما در تمام امور اولى و شايسته تر هستند.
چنانكه خداوند متعال فرموده:
⚜اَلنَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ...⚜؛
پيامبر؛ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.
و در كفاية الأثر روايت مسندى از حسين بن على عليهما السلام آورده كه فرمود: رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم به على عليه السلام فرمود:
من به مؤمنين از خودشان به خودشان اولى و سزاوارترم سپس تو اى على از مؤمنين به خودشان سزاوارترى
آنگاه بعد از تو حسن سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان
و پس از او حسين به مؤمنين از خودشان سزاوارتر است،
سپس بعد از او على سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و بعد از او محمد سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و بعد از او جعفر سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و بعد از او موسى سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و بعد از او على سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و بعد از او محمد سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و بعد از او على سزاوارتر است از مؤمنين به خودشان،
و بعد از وى حسن سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان،
و حجّت بن الحسن به مؤمنين سزاوارتر است از خودشان، امامان نيكوكار، آنها با حقّ و حقّ با آنها است.
#مکیال_المکارم
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@mahmobarak
خالی شو، پُر میشوی..
قانع باش، غنی میشوی..
ساده باش، عمیق میشوی..
قضاوت نکن، عادل میشوی..
بنده خـدا باش، آزاد می شوی..
خــودت باش، بیهمتا میشوی..
ضعف خود را بپذیر ، قوی میشوی.
دوست داشتهباش، محبوبمیشوی..
تسلیم سرنوشت شو،
حاکم تقدیر میشوی..
سکوت پیشهکن،
همه چیز گویا میشود..
دخالت را رها کن،
هدایت آغاز میشود..
سخنت را کوتاه کن،
تأثیرش زیاد میشود..
برخود حکومت کن ،
از خود فراتر میروی..
به تاریکی ذهن آگاه شو،
روشنایی وجودت را فرا میگیرد..
ذهنت را در «هیچ کجا» متمرکز کن،
« همه چیز » در ذهنت جا میگیرد..
🌸🌸🌸🌸🌸
#نکته
@mahmobarak
🌹❤️🌹
#حضرت_خضر #نبی_اکرم
💠 حیات بخشی حضرت خضر
🔻 حضرت خضر علیه السلام از انبیایی است که مظهر اسم «یا خفی» از اسماء الهی است. ایشان به حسب روایات، مورد عنایت ویژه هستند و همراه و در محضر حضرت بقیة الله می باشند.
🔸 اسم ایشان خضر است، به این خاطر که همین طور که لطیف از منطقهای عبور می کنند، باعث ایجاد روح نباتی و حیوانی و انسانی می شوند و باعث ایجاد روح است.
🔹 خِضر از خُضره و سرسبزی و نشاط است. قرآن هم این قضیه را خوب باز کرده است که ماهی نمکسود موسی و جناب یوشع، {وقتی در منطقه ای که ایشان هستند قرار می گیرد} حیات پیدا می کند و به دریا میپرد. این قدر حیات در اختیار حضرت خضر است.
🔸 یک {بنده خدایی} نقل میکرد که کنار روضۀ منوره پیامبر اکرم، حضرت خضر را دیده بود، در مقابل رسول خدا، در مقابل مرقد و روضۀ مطهره و منورۀ رسول خدا { بسیار متواضع و} مانند فردی خیلی شکسته بودند. همۀ افراد در آن محضر شکستهاند. این دیگر لطف خداست، این دیگر خدادادی است و از حساب و کتاب خارج است.
@mahmobarak
#سلوک #دنیا
🔻يكى از آفتهاي راه انسانيّت، اين است كه انسان، حركت تخيّلى بكند. این مسئله (برداشت تخيّلى و اعتقاد تخيّلى) كمر همه را مىشكند؛ سير، سير انبيا است؛ شفاف و روشن است.
🔸مسير، مسير دشمنى و عناد با دنياست. اگر كسى در اين راه قرار بگيرد و در عین حال بخواهد دنيايش را آباد كند، لطمه مىخورد؛ البته يك وقت يك نفر طالب رزق حلال است و كارهای معنویش را هم دارد مىكند [این مورد در حد ضرورت اشکال ندارد] ولى اين راه هميشه گذشت از دنیا و ايثار مىخواسته است؛ مانند آن پيرزنِ شصت ساله که نخ ريسى میكرد و مال خالصش را جمع میكرد و به بغداد خدمت حسين بن روح كه نايب امام بود، مىفرستاد.
🔹همه كارها قاعده دارد. اين راه هم همين طور است و الّا انسان پیوسته تارهاى عنكبوتى را دور خودش مىپيچاند، بعد هم مىبيند فايده ندارد و يك فرد مأيوسِ دل زده میشود و مصداق «چون نديدند حقيقت، ره افسانه زدند» میگردد.
(رک: كمال الدين و تمام النعمة ترجمه پهلوان، ج2، ص300).
#ایمان
🔻يك نكته قابل توجّه اين است كه ايمان مراتب دارد. ایمان مثل نردبان، پلهپله است و مراتب دارد. هر كسى در يك پله و محدوده و يك مرحلهای است.
🔸روايات این بحث هم مفصّل است. از جمله امام صادق عليه السلام به شخصى به نام عبدالعزيز فرمودند:
يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ الْإِيمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ لَهُ عَشْرُ مَرَاقِيَ وَ تُرْتَقَى مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا يَقُولَنَّ صَاحِبُ الْوَاحِدَةِ لِصَاحِبِ الثَّانِيَةِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ وَ لَا يَقُولَنَّ صَاحِبُ الثَّانِيَةِ لِصَاحِبِ الثَّالِثَةِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْعَاشِرَةِ قَالَ وَ كَانَ سَلْمَانُ فِي الْعَاشِرَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِي التَّاسِعَةِ وَ الْمِقْدَادُ فِي الثَّامِنَةِ يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ لَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِي هُوَ دُونَكَ فَقَدَرْتَ أَنْ تَرْفَعَهُ إِلَى دَرَجَتِكَ رَفْعاً رَفِيقاً فَافْعَلْ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَا يُطِيقُهُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ لِأَنَّكَ إِذَا ذَهَبْتَ تَحْمِلُ الْفَصِيلَ حَمْلَ الْبَازِلِ فَسَخْتَهُ.
(الخصال، ج2، ص448)
🔹ترجمه: «عبدالعزيز قراطيسى گفت: نزد امام صادق علیه السلام رفتم و برخى از كارها و سخنان شيعيان را به او عرض كردم، فرمود: اى عبد العزيز! ايمان ده درجه دارد، مانند نردبانى كه ده پله دارد و پلهپله از آن بالا مىروند، كسى كه در درجه اول است به كسى كه در درجه دوم است نگويد كه تو چيزى نيستى و كسى كه در درجه دوم است به كسى كه در درجه سوم است چنين نگويد، تا رسيد به درجه دهم، فرمود: سلمان در درجه دهم و ابوذر در درجه نهم و مقداد در درجه هشتم بودند، اى عبد العزيز، كسى را كه پايينتر از توست، ساقط مكن كه بالاتر از تو، تو را ساقط مىكند، هر گاه كسى را ديدى كه پايينتر از توست و توانستى او را تا درجه خودت بالا برى، اين كار را بكن و چيزى را كه طاقت آن را ندارد بر او تحميل مكن كه او را مىشكنى و هر كس مؤمنى را بشكند بايد جبران كند؛ زيرا تو اگر به بچه شتر، بار شتر نه ساله را بزنى، او را از ميان بردهاى.»
🔸حضرت مثال زدند که مقداد در رتبه هشتم و ابوذر در مرحله نهم و سلمان در پله دهم است. اگر كسى روى پايه دوم هست به كسى كه روى پله اول است نگويد: تو هيچى نیستی و آنکه بالاتر است اقتضایش اين است كه فرد پایینتر را با رفق و مدارا به پلهی بالاتر بكشاند و بداند كه اگر كسى مؤمنى را شكست، بايد در دنيا و قيامت جبران كند.