eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۴)🍃 2⃣ "" به همراه دو خواهر و مادرش آمده بودند.سلام کردم و برای عوض کردن لباس به یکی از اتاق ها رفتم.مادرم آمد داخل اتاق و گفت:"کجایی دختر؟این بندگان خدا دوساعته این جا نشستن." جریان را توضیح دادم.سریع چادرم را عوض کردم و وارد پذیرایی شدم.🍀 قرار شد من و "" برای صحبت کردن به داخل یکی از اتاق ها برویم.یادم هست طوری در اتاق نشسته بودیم که خوب نمی توانستیم همدیگر را ببینیم. "" این طوری شروع کرد:" بسم الله الرحمن الرحیم.النکاح سنّتی فمن رعب سنّتی فلیس منی.خدمت شما عرض کنم که من مرد زندگی نیستم که بخوام خودم رو وقف زندگی کنم.🌱 من مرد جنگم و بیشتر وقتم رو توی کردستان هستم.اگر هم یک روزی جنگ ایران و عراق تموم بشه،می رم لبنان،اون جا می جنگم." آن روز من هیچ حرفی نزدم و همین سکوتم،تایید حرف های "" بود.او هم وقتی دید من ساکتم،دیگر حرفی نزد.با بلند شدن او، من هم از جا برخاستم و از اتاق بیرون آمدیم.از آن جلسه،هشت ماه گذشت.واقعاََ اگر دوباره او را می دیدم،نمی شناختم.🍃 در این مدت مادرش زیاد تماس می گرفت. خواستگاران زیادی هم برایم آمد.آن ها وقتی می فهمیدند"" به خواستگاری من آمده و من تقریباََ جواب مثبت داده ام،می گفتند چه کسی بهتر از او؟اواخر آذر ۱۳۶۲،مادر "" به خانه ما آمد و گفت:" گفته، ان شاءالله ۱۸ دی می ریم جماران،امام خطبه عقد رو بخونه." 🌿 ادامه دارد... راوی:فاطمه عماد اسلامی 📚 🆔@mahmodkaveh
♦️بعضیا حاضر نیستن برای وطن انگشت داخل جوهر بزنن ✅بعضیا هم برای وطن در خون غلتیدن...🇮🇷 ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طُ‌❤️‍🩹نیسـتی و واژه‌هــا در آغـوشِ‌دلتنــگی‌ام شعـر می شـونـــد.... شعرهـایی نه‌برای سرودن!!! که‌بـرای‌گریستن!... یادشهداباصلوات🌺🌺
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 🌹❤️ جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مولاے ما ❣ چشم وجودمان خیره بہ نورِ حضور شماست و دست استغاثہ و روے حاجتمان متوسل بہ درگاهتان تا خداوند طلعت رشیدتان را بہ ما بنمایاند. ✨✨✨✨ 🆔@mahmodkaveh
شهیدحججےمیگفٺ : یھ وقتایۍ دݪ‌ڪندن‌از یھ سرےچیزاۍ خوبـــ! باعث میشھ.. یہ چیزاۍ بھتـرے بدسٺ بیاࢪیم...🌿 ما بࢪاے رسیدن بھ امام زمـان "عج"🌿 از چۍ دل‌ڪندیم؟! ✨✨✨✨ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 چگونه دل امام زمان ارواحنا فداه را بیشتر به خودمان جلب کنیم؟ 🎙 حجت الاسلام و المسلمین عالی ✨✨✨✨ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۴)🍃 3⃣ بعد از هشت ماه قرار بود از بلاتکلیفی در بیایم.بابت این که قرار است حضرت امام عقد ما را بخواند،از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم.چندروز بعد "" آمد.خریدهای عروسی را انجام دادیم.قبل از این که برای عقد خدمت امام برویم،خانواده "" پیشنهاد دادند تا ۱۸دی،من و "" عقد موقت کنیم و به هم محرم باشیم.🌱 به همین خاطر قراری گذاشتیم و همراه خانواده های دوطرف به دفتر "عبدالکریم شیرازی"در چهارراه شهدا رفتیم.در عقد موقت،مرسوم است زمان معلوم می کنند. آن روز،وقتی آقای "شیرازی" عقد ما را می خواند،صحبتی از زمان نشد،من هم حرفی نزدم.به هر ترتیب،من و "" در روز ۳۰ آذر۱۳۶۲ با مهریه یک جلد کلام الله،یک شاخه نبات و مبلغ ۱۰۰ هزارتومان به عقد هم درآمدیم.🌿 فردای روز عقد،"" به منطقه برگشت.۱۶روز بعد تماس گرفت و گفت:" آماده باشین،فردا میام.باید ساعت ۷/۵ صبح روز هیجدهم جماران باشیم."صبح ۱۷دی "" آمد دنبالم.هنوز آزمایش نداده بودیم،برای این که امام عقد ما را بخواند،برگه آزمایش الزامی بود.ظهر جواب آزمایش آماده شد.🍀 "" یک کوپه قطار گرفت اما چون احتمال می رفت به موقع نرسیم،با شوهر خواهرش هماهنگ کرد با ماشین شخصی اش به ایستگاه "گرمسار" بیاید و سریع ما را به جماران ببرد.همراهان ما در این سفر مادرم،برادر بزرگم،مادر و دو خواهر بزرگ"" بودند.با تدبیر""، ساعت ۷/۵ صبح جماران بودیم.🍃 ادامه دارد... راوی:فاطمه عماد اسلامی 📚 🆔@mahmodkaveh