eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌓 #نیایـــش‌شبانگاهـــی چه زیباست یڪ امشب هـمه‌ ی ما تنها برای ڪسی #دعا ڪنیم ڪه هــر شب برای همه ‌ی ما به تـــنهایی دعـــا می‌ ڪند. { اللهـــم عجــل لولیڪ الفــرج } ✨ #شــــــبـتون‌مــهدوۍ✨ 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ سلام بر تو اے مولایے که یک لحظه ما را فراموش نمےکنے و دستان مهربانت همیشه پشت و پناه ماست من منتظر روے دلارام تو هستم... گاهے چقدر سخت میشود انتخاب کرد وقتےسر دو راهے قرار دارے و باید هر دو را انتخاب کنے شادےبودنش؛ و غم نداشتنش... یڪ عمر با همین احساس زندگے ڪرده ام یڪ عمــر ... عاشق باشے ودستت از دامان معشقوق کوتاه ؛ فقط دلخوش به بودنش هستے و دعاگوے سلامتےاش عاشق باشے و دستت از دامان معشوق کوتاه ؛ غمِ نداشتن اش جاے تمامِ دردهاے دنیا را پُر میکند... ٖ سلام حضرتِ باران سلام بوے بهار دنیا اسیرِ غم و رنج و چشم براهِ نجاتِ شماست چشم براهِ دیدن‌تان ٖ سلام حضرت یاسین سلام عطرِ نسیم کاش با ظهورتان تمام شود این غم و رنج هاے بیشمار تمامِ شود حسرت نداشتن ها و بےتو بودنها ... در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡رامےبینم. 🌸🌸〰〰☘☘〰〰🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح،همرنگ چشمان شماست زیبا می درخشد،شبیه لبخندتان چقدر این صبح ها را...... دوست داریم،مانند شما 🌷 شهدایی🌷 🌺🌺〰〰🌿🌹🌿〰🌺🌺
خاکی تر از خاک شدند آنانی‌که راه‌های آسمان را بهتـر از زمیـن می شناختند ... 🌷🌷 🌼🌼🍃🍃🌺🍃🍃🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️حضرت آیت الله بهجت(ره): 🍀سپاسگزاری از نعمت، به معنای اطاعت خداست که موجب افزایش نعمت می شود. کفران نعمت هم به معنای عصیان الهی و موجب عذاب از ناحیه اوست. ☘☘☘☘🌼☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه مطلب بازی با مرگ... حیرت زده😳 گفتم:"اینجا که تو دیده می زنندمون."انگار حرفم را نشنید.او نشست، بقیه هم نشستند.بعد هم نقشه را پهن کرو و شروع کرد به صحبت.من مطمئن بودم که محمود در هرکاری،رضای حق را در نظر دارد.یقینا این بازی با مرگ😱 بدون حکمت نبود.بودن تو خط و بین نیروها، آن هم صبح عملیات و زیر آن آتش🔥،خیلی در روحیه بچه ها اثر می گذاشت.گرم صحبت بودیم که یکی از راکت های هلی کوپتر🚁 خورد چند قدمی ما و منفجر💥 شد.از شدت انفجار💥،بعضی پرت شدند و گرد و خاک🌫 زیادی بلند شد.وقتی گرد و خاک🌫 خوابید،یکی از بچه ها گفت:" خداروشکر هیچ کس طوریش نشد." محمود چنان آرامش داشت که انگار نه انگار اتفاقی افتاده است،دوباره شروع کرد به صحبت.دلم مثل سیر و سرکه😨 می جوشید.اگر برای هرکدامشان اتفاقی می افتاد،می توانست برای ادامه عملیات، یک ضربه به حساب بیاید.به محمود گفتم:"چون فرمانده گردان هایت در خطرند،اینجا جای ایستادن نیست." فقط نگاهم کرد.اینقدر پافشاری کردم وه محمود،گرچه نمی خواست به خاطر ترس از آتش🔥 دشمن،آنجا را ترک کند،اما به خاطر حفظ جان نیروها و اطاعتی که نسبت به فرماندهی داشت،پذیرفت که به محل امن تری برویم. 🌸کتاب حماسه کاوه🌸 راوی: حجت السلام علی اصغر موحدی @mahmodkaveh