#صبحتبخیرمولایمن
جریمه ی مشق امشب...!
صد بار بنویس...!
آقایی که یادش نبودم...!
در قنوت نمازش یادم کرد...!!!
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَج
دیوانهترین حالت یک #عشق زمانیست
دلتنگ شوی ، کار ز دست تو نیاید..
#دلتنگ_کربلا💔😔
السلام علیک یااباعبدالله و علی اخیک العباس✋♥️
غبارِ صبح تماشاست!
هرچه باداباد
تو هم بخند
جهانِ خراب میخندد...!
#صبحتون معطربه عطرشهدا
حاج اسماعیل دولابی :
از هر چيز تعريف کردند، بگو مال خداست و کار خداست
نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت يا به ديگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از اين نيست ...
اگر اين نکته را رعايت کنی، از وادی امن سر در میآوری
🌺حماسه کاوه ۶
#محمود تنها پسر محمد وماه نساء بود که در مشهد🕌 به دنیا آمده بود، پدرش چند شغل را تجربه کرده بود .
آن روزها بیشتر اهالی محله پل انجیر وخیابان ضد اورابانام((شاطرمحمد)) می شناختند. شاطر محمد از صبح تا غروب سینه به تنور میزد تا برای همسر وفرزندانش لقمه نانی حلال وپاک وطاهر فراهم آورد. شاطر محمد می گفت بعد ازدواج نگران بودم که مبادا خداوند به من اولادی ندهد ومثل برادرم اوستا علی اکبر بدون داشتن نعمت فرزند از دنیا بروم.
شبی در خواب دیدم که گوسفندی 🐏را در دل کوه بسته ام وهر چه به او اب وعلف میدهم چاق نمی شود، در همین حالت نگرانی،😞 صدایی آمد که گوسفندت🐏 را از جایی که بسته ای باز کن وبه آن طرف دیگر کوه ببر، همان کار راکردم از آن لحظه گوسفند چاق وچاقتر می شد.
فردای آن شب به مسجد رفتم وخوابم را برای امام جماعت که از علمای پرهیزگار بود تعریف کردم، او پرسید:شما فرزند نداری؟ گفتم نه ندارم،
گفت خانه ات را عوض کن، خداوند در خانه جدید به تو فرزندانی خواهد داد..
ادامه دارد....
@mahmodkaveh