eitaa logo
واقع‌نگری‌های یک آرمان‌گرا
482 دنبال‌کننده
974 عکس
475 ویدیو
17 فایل
شهید بهشتی: ما آمده ایم واقعیت ها را تغییر بدهیم نه آنکه آنها را بپذیریم. دانش آموخته دکترای حقوق بین الملل جهت ارتباط با من: @mahmoudbagheri
مشاهده در ایتا
دانلود
! ندای محرم باز به گوش می رسد و صف بندی ها باز! کربلا مقطعی از تاریخ نیست و محلی از سرزمینی، کربلا هر روز ما و هر مکان ماست، تا جنگ بین حق و باطل جریان دارد، این صف آرایی ها هم هست. و اما حسین، حسین، حسین(ع) حسینی که تنها به طبل و دهل و سینه زنی و گریه ختم شود و هیچ! یعنی حسین که ساخته اند و او را نمی شناسیم! آن حسینی که می شناسیمش ، چه با او باشی و چه با او نباشی! اما با او بودن از جنسی است و بی او بودن از جنسی دیگر. ما او را سراسر حماسه شور و شعور یافتیم که در کنگره عرش یکتاست و مجلس او کانون معرفت است و عمل، خوب گوش کن، نعره های شیطان و عربده های لشکریان ابلیس از ورود به محرم را می شنوی، و خوبتر بنگر، برق و را می بینی که بر پیکر منطق عاشورایی و رزمایش میلیونی وحدت حول جذبه او در فرود می آید! و اما کاروان کربلا همچنان در حرکت است. چه فتنه های عظیمی که چو به او رسید، محو شد و چه هزینه های طاغوتیان که خسران شد و چه دسیسه های شیطانی که فروماند، چه ۱۴۰۰سال پیشی که ابن زیاد خواست مدفونش کند و چه آن زمان که یزید! و چه قرن هایی از حجاج ها! روزی به کشتنش و روزی به تحقیر اسرایش و روزی به تخریب بنا و شخم بر مزار و بستن آب بر خاک مدفنش و روزی به قطع عضو مشتاقان زیارتش! آری بسی فهمیده ایم که . و این روزها که نیرنگ شیطانی، با سیطره رسانه، سوار بر موجی از تهمت و دروغ و شایعه ها، باورهای ما از برادری و وحدت حول جذبه الهی او! را نشانه رفته است و به سازه های مقاومت مردمی با بازی کهنه اختلاف بیانداز و حکومت کن! می تازد! اللهم العنهم جمیعا، اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد (ص)و آخر تابع له علی ذلک، نفرین بر کسانی که در ظلم به حق محمد و آل محمد(ص) به انواع و اقسام حربه ها از اولی! تبعیت کردند و حال در تبعیت خود با نسبتی ناروا بر زائران حرم قدسی ایشان، موج سواری می کنند! که ایرانی در عراق چه ها می کند! و زائران عرب در ایران! و کاروان عظیم حسینی همچنان در حرکت است. راست است کربلا زمان و مکان ندارد و درست می گفت که یزید زمانت را بشناس!بر کرانه تاریخ، هنوز ندای هل من ناصر او به گوش می رسد، که همه هستند همه و تو هم هستی تو! در این مصاف بنگر که در کدام لشکر زره بستی و شمشیر آختی! و ببین که در فهم حسین (ع) و راه او در کجای داستان تاریخ قرار داری! چون تاریخ کربلا همه را در خود دارد! از دشمن تا بی تفاوت تا یاران با وفا! از دنیاطلب، از خسته از جهاد، از ساده اندیش و از محاسبه گر تا بابصیرت و عاشق و جانباز و ایثارگر و شهید... @mahmoudbagheri1
جناب دکتر ظریف، خیلی است که آدم برای تبرئه خود، خائن وطن فروش را خادم وطن پرست بنامد؟! البته داستان امروز اینست که آن سازمانی که ظریف مجوز حضور در تیم مذاکره کننده برجام را به آنها حواله می دهد! بیانیه بدهد و او را از اتهام نه، که جرم قطعی مبری کند. @mahmoudbagheri1
! خواهشمندم این داستان را حتما بخوانید: این داستان واقعی است الحمدلله اینقدر به کوری چشم وهابیت ملعون و استکبار شیطانی و ایادی داخلیشون ایرانی رفته عراق و داستانهای مشابه داشتند که نمیشه انکار کرد. نمیخواهم کار را به مقایسه بکشانم ولی چیزهایی دیدم که نمیتوانم این جمله را نگویم که آنها پیشاپیش نذر خود را می دهند و می خواهند و کار خیلی از ما حساب دو دو تا چهارتاست که خدایا اگر چنین شد فلان میزان نذر میدهم. اولین باری بود که اربعین راهی عراق شده بودم با همراهم حمید خیلی این در و اون در زدیم تا به کوت رسیدیم. به تاریکی خورده بودیم، چادرهایی بود که ما را به مهمانی فرا می خواندند ولی اصرار داشتیم که خودرویی پیدا کنیم که ما را به نجف برساند، چادرها پر شد و دیگر خودرویی هم نمی آمد. دیدیم از خودروی لندکروز مرد میانسالی پیاده شد به سمت ما آمد و با زبان عربی ما را به منزل خود دعوت کرد، راستش ترسیدیم، اون موقع تب داعش هم زیاد بود، خورده ای هم امید داشتیم که خودروی نجف بیابیم و پاسخ رد دادیم. دیگر نا امید شده بودیم آنور خیابان تریلی بدون سقفی بود که تعدادی از زوار را برای میهمانی به منزل دعوت کرده بودند به ما که اشاره کردند با توجه به جمعیتی بودن اعتماد کردیم و رفتیم. برای پیاده شدن صندلی پلاستیکی گذاشته بودند و صاحب خانه که به سالخوردگی میرفت، محکم گرفته بود نوبت من شد، تعادلم را از دست دادم صندلی پیچ خورد و روی او افتادم، در عوض من اینقدر خجالت زده گرد لباس مرا پاک می کرد که شرمنده شدم. خانه حیاط داری بود، گوشه حیاط سالنی برای میهمان بود و آنسوی حصاری از درختان، منزل خودشان، معلوم بود که این سالن بهتر از خانه خودشان بود. چه انواع پذیرایی و چه خرد و کلانی که با شوق و ذوق میهمان داریمان می کردند. یکی از آنها مدتی در شیراز کار کرده بود و مترجم میهمانان شده بود، تعریف می کرد که عشیره شان جمع شده و این پذیرایی را تدارک دیده اند یعنی یکسال جمع می کردند برای پذیرایی اربعین! آنوقت با لهجه دلچسبی می گفت دیشب این تعداد میهمان داشتیم و پریشب این تعداد، یه جورایی انگار تجارت میکرد، مثل کاسبکارها! اما کاسبی با حسین(ع). حمام کنار سالن بود بعد از حمام، لباس های غبار گرفته و عرق کرده را می خواستیم بشوییم که صاحب خانه گفت: بدهید زنان ما بشویند همه را با خود برد! لباس زیرهای ما را هم خواست دیگر از خجالت مردیم و در برابر اصرار او امتناع کردیم، خودمان گربه شورشون کردیم و به رخت کنار سالن آویزان. نیمه شب از خواب بیدار شدم و دیدم که در تکاپوی پذیرایی صبحانه هستند، بچه سه چهارساله شان هم با ذوق وصف ناشدنی کار می کرد! صبح که برخواستیم دیدیم که لباس زیرهایمان نیست، جویا شدیم صاحبخانه گفت که داده است زنانشان شسته و خشک کرده اند؟! واقعا مبهوت کارشان شده بودیم. پس از صبحانه راهی شدیم که برویم، مترجم را خواستم که با هم پیش صاحبخانه برویم، ضمن تشکر، خواستم مبلغی بدهم که اکیدا رد کرد، من گفتم که اینطور نمیشود که اینهمه زحمت کشیدید بالاخره یه جوری باید جبران کنیم که با ارادت خاصی گفت که ! حال دستهای اختاپوس دشمن از بیرون میزند که ما را پیش چنین مردم شریفی خراب کند!، دستهای شیطانی دشمن از بیرون میزند که آنها را پیش ما خراب کنند!. خدایا شاهدباش که و هر تا کنون نسبت به این توطئه سکوت کرده است. @mahmoudbagheri1
! قوه قضاییه آن قدر فرصت از دست داد تا به خود رسید! اینک حالا این قوه است که نه تنها جور ناتوانی ها و یا بعبارتی بهتر نخواستنی های قوه مجریه و قوه مقننه را می کشد بلکه ستم تعلل خود را هم بدوش دارد. آنقدر کار رسیدگی به خیلی از مسایل در هاله ای از ابهام معطل ماند تا اینکه در مسایل زیادی بر سر این قوه آوار شد و در فرصت اندک انجام رسالت، این قوه را در میان تصمیم های بزرگ و سرنوشت ساز قرار داد. آیا این قوه می تواند در برزخ انتخاب بین حاشیه امن و یا مبارزه در جولانگاه ؛ انجام را انتخاب نماید و بدون واهمه، تعلل و محاسبه گری به استقبال نبرد با عوامل نفوذ، ضعف و احیانا شکست برود؟ فرصت ها می گذرد مانند گذر ابرها، دیگر ای کاش و اگر و اما، فایده ای ندارد و اکنون در برابر فرصت سرنوشت ساز مسدودسازی بزرگترین رخنه نفوذ یعنی ، تنها یک گام مانده است تا قوه قضاییه از حکم خود دفاع کند، تا با بستن راه تنفسی آن در ، بزرگراه نفوذ و فساد و تخریب و کارخانه شایعه سازی و القاء نا امیدی! و جولانگاه معاندان انقلاب برای ابد بسته شود و توطئه های بزرگ دشمن در بستر آن ناکام بماند. @mahmoudbagheri1
🌐آنچه از می دانیم اینست که شامل بهره برداری از همه ظرفیت ها و شناسایی ضعفهای طرف مقابل برای انجام همه انواع تعرض و تجاوز به منظور غلبه است، حال در استکبار جهانی علیه ما، اقتصاد نشانه رفته و اما آنچه در پس پرده پنهان مانده، توجه به سایر شیوه های غلبه است یعنی ، که در حال حاضر در این تسریع کنندگی، بیشتر خودنمایی می کنند و محسوس هستند. اما... آنچه از می فهمیم اینست که باید با تمام توان، ظرفیت ها را بکار انداخت و با شناخت ابزارهای تهاجمی دشمن، ضعفها و راههای اثرگذاری را مورد بازبینی قرار داد تا پاسخ مناسب به زمینه های چیرگی دشمن داده شود. در واقع ، و مهمترین مولفه آن، القاء روحیه خودباوری و امید به تن جامعه جنگ زده است. حال مسئولین ذیربط اگر نمی دانند که حرام است در آن پست بمانند و اگر دفاعی نمی کنند یعنی ! چنانچه که می بینیم شاخص ترین ابزار نفوذ برای جمع آوری اطلاعات جامعه و کارخانه تولید شایعه و مولد یاس و نا امیدی و مامن معاندین برای ایجاد اغتشاش، و کلاه شرعی تابلوی آن یعنی است، که عدم برخورد با آنها یعنی اینکه کار خود را کرده است!، پس می ماند . تعریف من از در این زمان یعنی کمک به سازمانهای ضعیف و فشار بر سیستم های فشل برای ایفای نقش خود در است. اکنون که زمان تصمیم درباره است، باید نقش خود را ایفا نماید و حداقل خط خبری فیلتر را دنبال کند و اگر آنهمه ضعف دارد و یا اینقدر فشل است!، باید حداقل نسبت به پوشش خبری جنبش اقدام کند. @mahmoudbagheri1
؟! 🌐او مثل همیشه با آمادگی برخاست و گفت من!، اما کسی چه می داند شاید این چندمین بار برای ثبت ویژه در تاریخ بود! و او تعمدی داشت، در میان هل من مبارز دشمن، برای بار چندم پرسید: ؟! همه مدعیان از فرط ناتواتی و ترس و خجالت، سر در گریبان بودند، تا چشم در چشم او نشوند، چون در خود اینقدر توان و قدرت نمی دیدند که مقابل او بایستند و او باز ایستاد و گفت:من! و اجازه یافت، تا شد آنچه باید می شد از سکوت و همه که در ! برای یکسره کردن کار آمده بودند و برای همیشه برگشتند! آخرین سانس ساعت 12شب، وقتی صحنه فیلم به جانفشانی های رزمندگان دفاع مقدس در رسید با خودم گفتم که چه عزیزانی در این تنگه ها مقابل دشمن ایستادند و با جانبازی خود در میان تشنگی و سختی جنگ، کربلایی دیگر آفریدند و راه را بر دشمن بستند تا در صحنه دیپلماسی! برتری به دست دشمن نیافتد. وقتی خبر گفتگوی ترامپ با امیر کویت درباره ایران را دیدم، با تاسف گفتم: کار انقلاب را چه کسانی و به کجا کشانده اند که او با پیش فرض پیروزی حتمی! جملات را اینگونه می کند! اما خدا شاهد است که ما از آن دست انقلابی زیاد داشتیم و داریم که اگر در صحنه راه می یافتند و راه بیابند و امثال او دم به دم و مکان به مکان، راه نمی افتادند و سرمست از غرور و نخوت، باد در سر انداخته و در جنگ اقتصادی کنند و هل من مبارز بطلبند! و ای کاش! با کسب تجربه های تلخ! اعتماد به ، اینگونه واسپاری پرونده کار برای ابد بسته شود و با اندوخته ای از شناخت استکبار به عرصه کارزار شود تا همانگونه که را با آن فن آوری پیچیده در تحریم کامل ساخت و را بومی کرد، و به قله های علم رسید، بیاید و کار صنعت فشل و اقتصاد کشور را که محصول تفکر است، یکسره کند، تا در این جنگ_اقتصادی هم فایق شویم و برای همیشه راه بر ، در هر جنگی بسته شود و از رو کردن هر گزینه رو و زیر میز عاجز شوند. در این مسیر بن بستی نیست، سند از خدا: و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا @mahmoudbagheri1
! بی تردید آنچه در عراق امروز می گذرد، چیزی شبیه آنچه در لبنان و آنچه در لبنان گذر کرده، چیزی شبیه آنچه بر سوریه گذشت و آنچه در سوریه، چیزی شبیه آنچه بر سر ایران خودمان در این چهل سال آورده اند، یعنی همان فتنه های ! و !. الان حوادثی که بر جهان اسلام می گذرد، پنهان و در هاله ای از ابهام نیست بلکه عیانکده ای پیش روی ماست که در از یک نویسنده با کارگردانی واحد و تهیه کنندگانی مشترک اما با بازیگران مختلف، در حال اکران است. آری ، یعنی با دشمنانی عیان که می خواهند با فتنه انگیزی ما را به ! و هیهات که از این راه رفته بازگردیم. @mahmoudbagheri1
؟! خانم پروانه سلحشوری؛ خواستم درباره وضعیت گرانی بگویی، دیدم باعثش خود شما هستید! خواستم درباره بیکاری بگویی، دیدم آشپز آن خود شما هستید! خواستم از جایگاه نازل پاسپورت ایرانی بگویی، دیدم که کاردستی خود شماست!. خواستم از افزایش عجیب ارز و طلا بگویی، دیدم اینهم از کم کاری شماست!. خواستم از قاچاق کالا و ورشکستگی کارخانه ها بگویی، دیدم این هم ندانم کاری شماست.! خواستم از حقوق های نجومی و از آن بدتر از رانتها بگویی، دیدم که ای بابا از تو چه پنهان است! خواستم از قراردادهای محرمانه پژو و رنو و توتال و... که با برجام ۵+۱آمدند و با تحریمهای۱، رفتند بگویی، دیدم اینهم حاصل تفکر شماست.! خواستم از شکستهای برجام و پایمال شدن صنعت هسته ای بگویی، دیدم خود برجام و برجامهای بعدی هم محصول نگرش شماست.! خواستم از استقلالی که حاصل ساخت موشک همین نظامیان و شبه نظامیان در اوج تحریمها و حضور راهبردی و کاملا قانونی در منطقه برای حفظ امنیت نظام بگویی، دیدم که درک امنیت در قاموس شما تا چشم در چشم یعنی ؟! در عوض خواستم از کمک آنها به اقتصاد چون پروژهای عظیم پتروشیمی تا آبرسانی به خوزستان و رسیدگی به زازله زدگان کرمانشاه و.. بگویی که دیدم با اندیشه شما جور در نمی آید، خواستم از وابستگی صنایع ایرانی مثل خودرو تا تولید پوشک! با همه مراوداتی که همفکران تو با غرب داشتند بگویی، دیدم که سه سال فرصت را به چه مطالباتی گذراندی! که بخواهی حالا از مطالبات ما مردم حرفی بزنی! بالاخره خواستم از مجلسی که در راس امور بود! چیزی بگویی، دیدم که خود را به تابعی از قوه مجریه تبدیل کرده اید و مجلس را به زیر زین اسب قوه مجریه بردید و در مقام معاونت حقوقی و کاتالیزور فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن در آمده اید! اما.. اما خواستم درباره خواسته های دور از شان ؟! جوابی بدهم، که دیدم، حیف است که وقتی برای پاسخ به افاضات جناحی شما در تریبون مجلس! گذاشته شود، درحالیکه فهم عوام کوچه و بازار از درک و راهکارهای آن، بر نگاه شما برای برون رفت از بسی بسیار می چربد، می فهمند و دریافته اند که سالها سقف فهم سیاسی شما همین انداره بوده است و مشکلات اقتصادی اکنون ما حاصل تصدی حداقل سه چهارم مناصب مهم و کلیدی امثال شما در طول چهار دهه انقلاب بوده است، شمایی که شعارهایتان با عملکردتان از آنچه میبینیم کاملا متناقض است! و درحالیکه مردم در فشار معیشت و تنگنای اقتصادی دست و پا می زنند، هنوز در وقت مجلس بجای حل مشکلات بدنبال میرزابنویسی و روخوانی انشاء شگفت آوری! در رفع حصر! و توهم نظارت انتصابی و قطع کمک سپاه به اقتصادی که عزم ورشکستگیش را دارید و اجرای مو به موی برنامه های نفوذ سازمانهای عریض و طویل استکباری برای غلبه بر ایرانید، هر چند در خوشبینانه ترین حالت شاید نمی دانید و غافلید؟! فقط جای شکرش باقی است که جمهوریت نظامی که بر آن چنگ زده اید، شما را مادام العمر نکرده است و مردم حق انتخاب مجدد دارند. @mahmoudbagheri1
! خدای ما خدای نوح ع است که در طوفان پر تلاطم به ساحل آرام نجات رساندش. خدای ما خدای ابراهیم ع است که آتش دشمنان متکبرش را سرد و سلامت کرد. خدای ما خدای موسی ع است که برای نجات او و پیروانش نیل را شکافت و فرعونیان را در همان غرق کرد. خدای ما خدای کعبه ای است که پرندگان را مامور نابودی لشکر استکبار کرد و پشه را مامور مستکبر. خدای ما خدای عیسی ع است که دشمنش را به صلیب کرد و او را به عافیتی تا روز موعود نزد خود نگاه داشت. خدای ما خدای یوسف ع است که اراده کرد تا از چاه زندان به جایگاه عزیزی مصر رساند. خدای ما خدای محمد ص است که بر احزاب پیروز کرد. او خدای حسین(ع) است که هر چه کردند، تا او و اندیشه اش را محو کنند! محو شدند و او و مکتبش روز به روز عزیزتر و عظیم تر شد، خدای ما خدایی است که برای ما در برابر همه ساز و برگ و عده و عده دشمنان کافی است پس که فتنه ای که استکبار برای دشمنی ملت عراق و ایران به راه انداخته است، به روی خودشان بازگردد و ثمراتی به مراتب بیشتر از حد تصورشان برای ما داشته باشد. بیاییم معجزه خدا را در اتحاد بین دو ملت بنشینیم و ببینیم. @mahmoudbagheri1
یکی برجام رو با آن افتضاح پیش برد که آمریکا بدون ضرر و زیان زد زیرش! یکی انرژی هسته ای رو بتن ریخت، یکی با دور زدن قوه قضاییه نسخه تلگرام رو در بستر هاتگرام و تلگرام طلایی راه انداخت و ... یکی یکی در عرصه خدمت! ولی نمیدونم به کی و کجا گل کاشتن و حالا دارن تقدیر و تشکر میشن! حالا اگه برا مردم کار میکردن و این کرور کرور مشکلات رو نداشتیم، حتما مملکت بنام میزدن! خود گویی و خود خندی! @mahmoudbagheri1
! 🌐البته پیشتر از هر چیزی قسمتی از جامعه به آنها خود دردی است ولی به تنهایی و در اندازه ای شگفت آور درد جداگانه ای است! سواد و حرفه شان بازیگری است نه بیشتر و آنقدر در انواع نقش خود غرق شده اند که متوهمانه به این باورند که می توانند چو بازی در فیلمها به هر قالبی از متخصصان در آمده و در محتوای آنها به هر زمینه ای اظهار نظر کنند، یعنی فوق تخیل! بنابراین همراه با نوعی ، چون خوره ای به جان جامعه افتاده و به بهانه نجات، در انحراف آن می کوشند! و برای هر دردی مستمرا نسخه شفا! می پیچند و مع الاسف از دنباله رویان متوهم تری بنام فالوور! جماعتی که در فضای تخیلات مردم رخنه کرده و در حریم امنی از آزادی، تحمل و مدارای انقلاب و البته بعضا بی توجهی مسئولین امر! بی مهابا به همه خطوط قرمز می تازند و در عین اینکه با تمام وجود نداشته های بیگانگان را تقدیس و تبلیغ می کنند، داشته های خود را تقبیه و تخریب! و بر مدار جادوگران، قشر را مسحور کرده و به دنبال خود می کشند. گاهی در مقام استراتژیست ظاهر می شوند و حضور راهبردی امنیت ساز را در منطقه به سوال می کشند! گاه در انفجار احساسات، از قاتل چندین بیگناه دفاع می کنند؟! گاه استاد تاریخ می شوند و از دیکتاتورهای دست نشانده و تابلوی تاریخ ایران تمجید می کنند! گاه در مقام حقوقدان، گاه در مقام سیاستمدار، گاه در مقام نظریه پرداز فرهنگ! و گاه و گهگاهای بسیاری که شاهد خودنمایی و عقده گشایی، صرفا جهت دیده شدن! اینها هستیم و جالب ماجرا اینجاست که کاملا اتفاقی! و عجیب وجه مشترک افاضه های آنها این است که هرچه می گویند همانی است که دشمن می گوید؟! و البته مدیونیم بین این دو رابطه ای متصور شویم؟! حتما در بیان مشکلات و درد مردم حقی است؟! اما تکلیف تکلیفشان معلوم نیست که عنان بیان از کف داده و افسارگسیخته، مهمل است پشت مهمل و تهمت است پشت تهمت و تخطئه پشت تخطئه، استاد پردازش و انتقال شایعه اند، تو گویی مرض مزمن به هذیانشان وا داشته و در هپروت همچنان است که می بافند، البته از حق نگذریم گاهی قلیل، به ندرت، اندک، ناچیز، خلاف عادت و از دست در رفته! چیزی می گویند که خالی از عریضه نباشد وگرنه اینها فهمشان از درد جامعه کجا و جامعه گرفتار کجا؟ آنهاییکه محشور با سگها و پیشتاز بحران خانوادگی و سهولت و سرعت در طلاق، مشغول خودروی لوکس خود هستند و با کلان دریافت خود در حال فخر فروشی اند، محال دریافتیم که درک گرسنه خوابی و بیکاری و ورشکستگی را بفهمند و شعورشان از مسایل و مشکلات جامعه به اندازه همین تفاوت سطح نیاز جامعه و فهم اینها از آن است، فهمی به اندازه دغدغه حضور در جشنواره های فرامرزی! زاییدن فرزند در خارج، حرافی درباره آزادی جاسوسان، به نام فعالان محیط زیستی! و ناله بر چهل سالی که گذشت به اندازه مویه بر تروریستهایی که خود ناله ها برآورده و مویه ها موجب شدند! و اما در عصر بطلان برتری نژادی، اینها به تنهایی مکتبی به نام ! راه انداخته اند که از سکوت در برابر جنایات علیه مردم فلسطین و یمن و سوریه و ... و واکنش خودجوش و فعال به خار در پای آنگلوساکسونها فریاد میزند! و در جوارشان امان از فهم یعنی همان فالوورها! این خود یک بیماری است، چو می نگری که بعض چگونه در حیطه خود آگاهانه ورود می کنند که گویی از ابزار تولید فرهنگ و بازوان آموزشی ارتقاء جامعه خود هستند ولی تا بخواهی اینها ضد همه چیز؟! تا می توانند سیاه نمایی می کنند و جامعه خود را بدبخت و بی فرهنگ و لاابالی نشان میدهند آنهم برای کسب جایزه اسکار و کن، درست مانند بعض سیاستمداران که مواضعشان خوش رقصی برای جلب نظر دشمنان به عنایتی است! در تلاش برای رساندن پیام دشمن شاد کن اینکه در اینجا برای شما ما هستیم؟! و روی ما حساب کنید! که البته آنها هم حساب خوبی باز کرده اند. خود این بعض سیاستمداران محصول اشاره های تبلیغی برای برگزیده شدنند و محصول این بعض سیاستمداران می شود افتضاحاتی چون؟! و وضعیت درام معیشت و اقتصاد حال ما!، و در ادامه باز متخصص بازی اینها و سیاه نمایی؟! چه نان قرض دادن ها و چه تسلسلی؟! و اما توهم جامع و مانع اینها، اثر جمعی است که پیرامون آنها مدام بادشان میکند که چیزی بگویند و البته هوا برداشته، می گویند که مخدر همین ها میشود و باز چه نان قرض دادنها و چه تسلسلی؟! پس اینها مرضی دارند و خود بیماری اند که درد مزمن آن به نیش و کنایه و زخم زبان و اشاره ای از آن ها صادر می شود و مدتهاست تن رنجور جامعه به وجود آنها مبتلاست و راهکاری برای علاج خودشان و مصونیت جامعه از وجودشان ندارد جز آنچه جامعه آنها را در آن حدی که هستند، تعریف نمایند، یعنی فقط بازیگر! @mahmoudbagheri1
! گفت ۲۰ تا مرغ خواست، گفتم چخبره اینقدر؟ گفت آخه میگن داره تموم میشه! خواستم بخرم تو یخچال داشته باشم! جواب داد که ولی اگه بخواهیم بمیریم بهتر که با هم بمیریم!. این رو که شنیدم گفتم تو این هیری ویری شایعات متعدد از قحطی که التهابش منجر به خرید بی رویه و احتکار اجناس توسط خود مردم می شود، به حدی که تاریخ انقضاءشان هم می رسد ولی مصرف نمی شود، احسنت به این نگاه.👌 از پوشک! که بگذریم، هر روز خبری از تمام شدن کالایی در جامعه می پیچد و قابل توجهی از مردم به بهانه روز مبادا سرازیر خرید و احتکار! می شوند و علت خیلی از کم و کسری هایی که یقه بازار را گرفته و به شعله شایعه می دمد و روان جامعه را به هم می زند، همین است. از دولت! هم که بگذریم، امید به بهبود وضع جامعه هست، ولی فرض محال از ناامیدی برخی و احتکار اجناس، تا کی خواهد بود؟ تا زمان نامعلومی که هیچ از احتکارشان نباشد! پس آنها می مانند و رسیدن به نقطه صفری که چندی پیش از احتکارشان دیگران زودتر رسیدند! اینجاست که کلمه اتحاد ملی و انسجام اسلامی در برابر شدائد تحریم معنی می یابد، یعنی اینکه دریابیم همه ما کل واحدی چون کشتی در وسط تلاطم طوفانیم و حفظ کشتی است که ما را از غرق شدن مصون می دارد و نه تکه کردن آن و جدا شدن در امواج دریا! @mahmoudbagheri1