eitaa logo
آیت الله سیدمرتضی محمودی
627 دنبال‌کننده
370 عکس
51 ویدیو
1 فایل
کانال اطلاع رسانی آیت الله #سید_مرتضی_محمودی_گلپایگانی از چهره های ماندگار در میان ائمه جمعه کشور با ۴۵ سال سابقه امامت جمعه و نمایندگی امام راحل و مقام معظم رهبری در #ورامین پ.ن: این کانال توسط دوستداران و ارادتمندان آیت الله محمودی اداره می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
📷انعکاس گسترده سخنان و بیانات آیت الله محمودی گلپایگانی درباره راهپیمایی اربعین حسینی و فعالیت مواکب در خدمت رسانی به زائران در پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
📷تصویر آیت الله سیدمرتضی محمودی گلپایگانی پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
آیت الله سیدمرتضی محمودی
#خواندن_این_نوشته_را__از_دست_ندهید ❌آرزوهایی که محقق شد! ❌آرزوهایی که محقق نشد! #قسمت_سوم بسم رب ا
❌آرزوهایی که محقق شد! ❌آرزوهایی که محقق نشد بسم رب العلما والشهدا قسمت عمده شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی آیت الله محمودی گلپایگانی از دو مرجع بزرگ شکل گرفته است. ایشان علاوه بر استفاده از اساتیدی بزرگ ، سال‌های متمادی در محضر حضرت امام خمینی و آیت‌الله العظمی گلپایگانی رحمت الله علیهما شاگردی کرده و از برکات وجودی آن بزرگواران بهره ها برده است. ایشان در حادثه دوم فروردین ماه سال ۴۲ و هجوم دژخیمان رژیم منحوس پهلوی به مدرسه فیضیه قم شاهد جنایات مزدوران شاه بوده ودر حجره مجاور آيت الله العظمی گلپایگانی حضور داشتند که سربازان رژیم قصد تعرض به این مرجع عالیقدر را داشتند که با مقاومت طلاب و اساتید همراه ایشان مواجه می شوند. آیت الله محمودی درس مقاومت ومبارزه با طاغوت و ایستادگی در برابر منحرفین و خارج نشدن از مدار حق و دوری از مصلحت اندیشی های کاذب و رعایت مصالح اهم اسلام وانقلاب را از اساتید بزرگ خود به خوبی آموخته اند.لذا برسر احکام و قوانین اسلام با هیچکس تعارف نداشته و ندارند. شاید بخاطر همین شناخت دقیق امام از ایشان است که امین ایشان بودند‌. نماینده حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در قم مرحوم آیت الله پسندیده برادر بزرگوار امام بودند که آیت الله محمودی ارتباط نزدیکی با ایشان داشتند و وجوهات شرعی مقلدین امام را به ایشان تحویل می دادند. امام در چند اجازه نامه شرعی به ایشان اذن تصرف در وجوهات شرعی وصرف آن در موارد مقرره را عنایت فرمودند. به محض ورود امام به میهن اسلامی آیت الله محمودی طی نامه ای از امام برای حضور در ورامین دعوت به عمل آوردند که امام بزرگوار طی مرقومه ای از ایشان با عنوان " سید الاعلام و حجت الاسلام " یاد می کنند که این عناوین در مکتوبات امثال امام عزیز قابل تامل است. امام در این مرقومه ایشان را مامور به ابلاغ سلام خویش فرموده و بخاطر عدم امکان اجابت دعوت برای حضور در شهرستان عذرخواهی می فرمایند. اولین شهرستان استان تهران که به امر امام رحمه الله علیه پس از تهران شاهد اقامه نماز جمعه می‌شود ورامین است که در آبان ماه ۵۸ آیت‌الله محمودی این مهم را برعهده می گیرند. حداقل دو دیدار مهم مردم ورامین با حضرت امام رحمت الله علیه صورت می گیرد که این دیدارها حاکی از دو نکته مهم است: ۱- علاقمندی امام به مردم ورامین بخاطر سبقه نورانی قیام خونین ۱۵خرداد ۴۲ ۲- عنایت ایشان به شاگرد و امین خودشان آیت الله محمودی گلپایگانی جالب آنکه در نخستین دیدار در سال ۵۸ که در قم صورت گرفت مردم ورامین مقداری دیرتر از موعد مقرر به بیت امام رسیدند و از آنجایی که معمولا گروه‌های مختلفی برای دیدار هماهنگ می شدند دیدار امام با آن گروه‌ها صورت گرفته بود درحالی که مردم ورامین هنوز نرسیده بودند. آیت‌الله محمودی محضر امام شرفیاب شدند و معروض داشتند که مردم ورامین آمده اند واز دیدار ایشان محروم نشوند. حضرت امام پذیرفتند که مجددا دیدار داشته باشند در حالیکه می بایست دوباره ایشان از پله های منزل بالای پشت بام تشریف ببرند. مرحوم آیت‌الله اشراقی داماد امام رحمت الله علیه عرض می کنند برق رفته وامکان استفاده از بلندگو نیست. آیت الله محمودی خدمت امام عرض می کنند که همراه ما یک بلندگوی دستی هست که امام فرمودند با همان بلندگوی دستی صحبت خواهند فرمود. آقای حیدری از شهروندان ورامینی با بلندگو داخل آمد، حضرت امام رحمه الله علیه و آیت الله محمودی و آقای حیدری با بلندگویش بالا پشت بام آمدند و امام در سخنرانی خود آن فرمایش تاریخی را فرمودند: "آقایان محترم و جوانان معظم ورامین به ما حق ویژه ای دارند آنها در ۱۵ خرداد زحمت کشیدند وجوانان خودشان را از دست دادند" مخاطب عزیز این رفتار پدرانه و عاشقانه امام با امتش را به خوبی عنایت فرمایند. متاسفانه از این دیدار عکسی وجود ندارد و علت آنست که یک عکاس برای عکاسی از این دیدار هماهنگ شده بود که زودتر در بیت امام حاضر میشود ، وقتی که مردم ورامین به دیدار قبلی نمی رسند و امام با گروه قبلی دیدار می فرمایند او از دیدار مردم ورامین مأیوس شده و صحنه را ترک کرده و برای زیارت به حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها می رود لذا تصویری از این دیدار تاریخی وجود ندارد. ... پی نوشت: این قسمت از نوشتار درنجف اشرف تنظیم گردید. رزقکم الله انشاءالله پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پای درس اخلاق حضرت آیت الله محمودی ❌نفرین فرزندان توسط پدر و مادر پس از مرگ/فرزندانی که والدین خود را فراموش می کنند پ.ن: این فیلم مربوط به درس اخلاق آیت الله محمودی در سال ۱۳۸۹ است. حضرت آیت الله محمودی سال ها به صورت هفتگی، چهارشنبه شب ها در بیت خود، برنامه درس اخلاق برگزار کرد که مورد توجه و استقبال مردم، مسئولان و اهل علم قرار گرفت. پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
📷 آیت الله محمودی پرچمدار حرکت دسته عزاداری در ♦️ورامین از جمله شهرستان های کشور است که در تمامی روزهای شهادت ائمه معصومین با راه اندازی دسته عزاداری در خیابان های اصلی شهر ، به مقام شامخ ائمه اطهار ادای احترام می کند. ♦️این سنت حسنه به پرچمداری آیت الله سید مرتضی محمودی از ابتدای انقلاب اسلامی در آغاز و همچنان این سنت ادامه دارد. ♦️صبح های شهادت ائمه معصومین(ع) ، آیت الله محمودی با برگزاری مراسم روضه در مسجد صاحب الزمان(عج) ، دسته عزا را در سطح شهر به راه می انداخت و خود پیشگام و پیشتاز عزاداران حرکت می کرد. ❌حرکت دسته عزاداری در روز شهادت ایمه معصومین به سوی امامزاده سیدفتح الله، برگزاری تجمع عصر تاسوعا در میدان امام خمینی(ره)، برگزاری دسته عزا در روز اربعین به سمت امامزاده یحیی(ع)، مراسم تشییع نمادین حضرت زهرا(س) به سمت حرم شهدای گمنام و تشییع نمادین پدر امت امام علی(ع) به سوی گلزار شهدای سید فتح الله از جمله برنامه های محوری است که با هدایت های آیت الله محمودی در شهر ورامین شکل گرفت و به مهمترین مراسم و برنامه های مذهبی این دیار تبدیل شد. پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
آیت الله سیدمرتضی محمودی
❌آرزوهایی که محقق شد! ❌آرزوهایی که محقق نشد #قسمت_چهارم بسم رب العلما والشهدا قسمت عمده شخصیت عل
❌آرزوهایی که محقق شد!❌ ❌آرزوهایی که محقق نشد!❌ بسم الله الرحمن الرحیم در قسمت قبل به نخستین دیدار مردم ورامین با امام خمینی رحمت الله علیه وفرمایشات تاریخی ایشان در مورد ۱۵ خرداد ورامین اشاره شد. دومین دیدار تاریخی مردم ورامین با حضرت امام رحمت الله در مدرسه فیضیه قم بود. مردم علاقمند به امام از سراسر ایران اسلامی به قم می آمدند و در مدرسه فیضیه قم به دیدار امام می شتافتند. فضای مدرسه فیضیه مملو از جمعیت می شد.عده ای از مردم ورامین نیز در میان این جمعیت عظیم حضوریافتند. آنچه مهم بود این نکته است که طی هماهنگی به عمل آمده توسط آیت الله محمودی با دفتر امام رحمت الله علیه مقرر گردیده بود که یک فرد به نمایندگی از مردم ورامین در این مراسم مطلبی را ارائه کند. در اینجا نکاتی جای تامل جدی دارد: ۱- دفتر امام موافقت کرد از میان دهها شهر واستان فقط از طرف یک شهرستان مطلبی خوانده شود. ۲- علت این موافقت چه بوده است؟ به نظر می رسد آن سابقه درخشان ورامین در قیام ۱۵ خرداد ولزوم برجسته ساختن این رخداد بسیار مهم وارتباط عمیق آیت الله محمودی با استاد بزرگوارش امام عظیم الشان از عوامل مهم این تصمیم بوده است. در پی تصمیم برای این دیدار مهم وتاریخی متن کوتاهی توسط آیت الله محمودی تهیه شد و مقرر گردید افتخار قرائت آن نصیب حقیر شود. من در آن سال دانش آموز بودم و شوق عجیبی برای این مهم داشتم وبحمدالله با توجه به اجراهای مکرری که در محافل مختلف و مدرسه داشتم آماده اجرای چنین امری بودم. بنده و والد گرانقدرم در کتابخانه مدرسه فیضیه حضور داشتیم که حضرت امام وارد شدند و توفیق زیارتشان نصیبم گردید امام ابهت خاصی داشتند و دیدارشان خاطره فراموش نشدنی است. امام از پله های کتابخانه فیضیه پایین آمده و وارد جایگاه فیضیه برای دیدار با مردم گردیدند (جایگاه امام مقابل مدرس اصلی فیضیه قرار داشت) درحالی که مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی ایشان را همراهی می کرد. پس از استقرار امام در جایگاه و پاسخگویی به احساسات مردم من نیز در جایگاه حاضر شدم ودر محضر امام آن متن را به نمایندگی از مردم ورامین خواندم. موج عظیم وفشرده جمعیت که مانند موج دریا از این سو به آنسو کشانده می شدند عجیب بود . این دیدار وکیفیت آن نیز از افتخارات فراموش نشدنی تاریخ ورامین است که حکایت از نکات مختلفی داشت. این ارتباط عمیق پس از امام راحل با مقام معظم رهبري مدظله استمرار پیدا کرد. مقام معظم رهبری مدظله امام جمعه تهران بودند و هر از چندگاهی جلسات ائمه جمعه استان تهران با حضور ایشان برگزار می شد واین جلسات زمینه ارتباط آیت الله را با مقام معظم رهبری(رئیس جمهور وقت) بیشتر کرد تا جایی که در دوران دفاع مقدس برخی هدایای مردم ورامین برای کمک به جبهه ها تقدیم ایشان می گردید. پس از ارتحال غمبار امام راحل و معرفی مقام معظم رهبری برای تصدی جایگاه رهبری از سراسر ایران مردم برای تجدید بیعت با ایشان عازم تهران می شدند شهرستان ورامین در حالی که عده ای کفن پوش جمعیت را همراهی می کرد جزو اولین ها بودند که با هدایت آیت الله محمودی به محضر مقام معظم رهبری مدظله رسیدند و باسخنرانی حماسی آیت الله محمودی در حضور رهبر عزیز انقلاب اسلامی مراتب تجدید میثاق مردم ورامین به محضر ایشان ابلاغ گردید. حضور مردم در صحنه‌های مختلف انقلاب بخش مستقلی را می طلبد که انشاءالله به آن خواهیم پرداخت. سفر تاریخی مقام معظم رهبری در ۲۲ خرداد سال ۸۲ پاسخی از سوی معظم له به وفاداری مردم ورامین به اسلام و ولایت بود. اگر کسی تصاویر دیدار رهبری با آیت الله محمودی را با دقت ملاحظه کند به خوبی مراتب ارادت طرفین را خواهد دید. سخنرانی رسای آیت الله محمودی در میدان رازی ورامین در جمع بیش از يکصد هزار نفری مردم دشت ورامین در عرض خیر مقدم به مقام معظم رهبری فراموش نشدنی است و همچنین فرمایشات ایشان در ورامین و پیشوا در تجلیل از شهدا و مردم این دیار سند ماندگار عزت وافتخار مردم این منطقه است. .... اگر نکاتی به ذهن خوانندگان محترم می رسد حقیر را یاری کنند ممنون میشوم. پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
تاریخ ورامین مرداد سال ۱۳۷۱، یعنی ۳۲ سال پیش و زمانی که با حضور حضرت آیت الله مرتضی محمودی امام جمعه ورامین و مهندس محمد قمی نماینده مردم ورامین در مجلس و حمزه کرمی فرماندار ورامین، پروژه آسفالت افتتاح و کلنگ احداث دفتر مخابرات و خانه بهداشت آن به زمین زده شد. 📌 هفته نامه ورامین و توسعه پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
عکس جامعه قرآنی وقت دیار۱۵خرداد با حضرت آیت الله محمودی سال ۱۳۸۹ در مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ورامین پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
🌺زیارت اربعین به نیابت از آیت الله محمودی بسم الله الرحمن الرحیم دیگه تقریبا همه ی رفقای امام حسینیم و بستگانم عازم کربلا شده بودند و ظواهر نشان می داد امسال فقط من هستم که از قافله ی عشاق اربعین جامانده ام، تا اینکه یکی از دوستان که با حاج آقا محسن محمودی عازم بود، پدرخانمش به جهت بیماری در بیمارستان بستری شد و من جایگزین او شدم. باتفاق حاج آقا محسن جهت خداحافظی خدمت آیت الله محمودی رسیدیم و به ایشان عرض کردم میخواهم این سفر را به نیابت از شما بروم. آیت الله خیلی خوشحال شد و فرمود قدر خودتان را بدانید و اولین دعایتان برای فرج امام زمان (عج) باشد. به همراه حاج آقا محسن، عازم فرودگاه شدم و در دلم قرار گذاشتم به محض برگشت خاطرات پررنگ سفری که به نیابت از آیت الله بود را مکتوب کنم. در بدو ورود به فرودگاه امام خمینی (ره) برخی از از اهالی ورامین را دیدم که با چه شوق و ذوقی با حاج آقا محسن حال و احوالپرسی می کردند و جویای احوال آیت الله از ایشان می شدند. *نکته جالب آنجا بود چند ساعت قبل از حرکت شرکت هواپیمایی که شفاهی گفته بود بلیط شما را خرید کرده ایم بالاخره تصاویر بلیط ها را فرستاد و به یکباره متوجه شدیم، بلیط ها از نجف به تهران است و هیچ بلیط رفتی در کار نیست، به همین دلیل داخل فرودگاه به امید بلیط کنسلی چند ساعتی منتظر نشستیم و از برنامه های فرهنگی که پیش بینی شده بود استفاده می کردیم، که در همین حین مجری برنامه حاج آقا محسن را که دید خدمت ایشان خیر مقدم گفت ، اجراهای خوبی برای زائران اربعین انجام می شد. یکی از عزیزان ورامینی که در فرودگاه شاغل است خیلی تلاش کرد بلیط پرواز تهران به نجف را برای حاج آقا پیدا کند اما هرچه سعی نمود نشد، ظاهرا خیلی ها مانند ما بدون بلیط بودند و در ایرلاین ها قبل از ما ثبت نام کرده بودند. دیگر نزدیک های مغرب بود مجدد خدمت حاج آقا آمد و گفت: فقط ی پرواز جا میده آنهم، العراقیه به بغداد است. حاج آقا مشورت کرد که چه کنیم؟ عرض کردم اگر صلاح می دانید استخاره کنید، که همین امر اتفاق افتاد و جواب استخاره خیلی خوب آمد، لذا بلیط تهران به بغداد را خریدیم و عازم سفر شدیم. هرچه پیش می رفت بیشتر حس می کردم در سفر، آیت الله محمودی همراهم هست. تقریبا ۱۰ سال قبل، یکبار توفیق داشتم به همراه آیت الله عازم عتبات شوم و کاملا به یاد داشتم ایشان در کنار مضجع نورانی تمامی اهل بیت(ع) حال خاصی داشتند اما در کنار ضریح موسی ابن جعفر (ع) ایشان حال ویژه ای داشتند؛ و در این سفر هم که به نیابت از ایشان بود مسیر اینگونه هدایت شد که از کنار حرم مطهر جد ایشان آقا موسی ابن جعفر زیارت اربعین را شروع کنیم. پرواز انجام شد و به فرودگاه بغداد رسیدیم و بلافاصله عازم کاظمین شدیم. ورودی شهر کاظمین کلیه زائرین را جهت بازرسی پیاده می کردند اما مامور عراقی تا حاج آقا محسن را دید که در حال پیاده شدن هست، بلافاصله احترام نظامی گذاشت و اجازه نداد ایشان پیاده بشود و بدون بازرسی به مسیر ادامه دادیم. راننده می گفت: در عراق به سید روحانی خیلی احترام می گذارند. این را که شنیدم فقط آه کشیدم! ساعت ۱۱ شب به حرم امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) مشرف شدیم. مسیرهای ورودی و خروجی را مسئولان حرم طوری طراحی کرده بودند که حتما ابتدا باید محضر امام کاظم(ع) می رسیدی و در ادامه مسیر تشرف به ضریح امام جواد پیدا می کردی. به آقا سلامی دادم و اذن ورود گرفتم، گفتم ای جد حاج آقا محمودی ی جایی کنار ضریحت بهم جا بده که خیلی حرف ها دارم. هنوز حرفم تمام نشده بود خادمی هدایتم کرد کنجی از حرم و با اینکه فشار جمعیت زیاد بود، اجازه داد بنشینم. خلاصه آنکه کنار ضریح آقا با یک حال خوبی نشستم و زیارت نامه را خواندم. حال عجیبی داشتم با اینکه موعد قرارمون برای بازگشت از حرم نزدیک شده بود ولی هنوز سمت ضریح امام جواد (ع) نرفته بودم، نمی توانستم از امام کاظم علیه السلام جدا شوم. ضمن بیان برخی نامردمی ها که فعلا انتشارش را منتسب نمی بینم به آقا عرض کردم، بخشی از خشت های طلایی گنبد شما را حاج آقا محمودی برای گنبد شما از اهالی مومن ورامین جمع کرد و اینقدر گنبد شما شکیل شده است و امروز مردم این دیار به برکت این سید بزرگوار در گنبد و حرم نورانی شما یادگار دارند. .... محمدرضا حیدری پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
آیت الله سیدمرتضی محمودی
❌آرزوهایی که محقق شد!❌ ❌آرزوهایی که محقق نشد!❌ #قسمت_پنجم بسم الله الرحمن الرحیم در قسمت قبل به
❌آرزوهایی که محقق شد!❌ ❌آرزوهایی که محقق نشد!❌ بسم الله الرحمن الرحیم ورود آیت الله به ورامین در دوران خفقان شدید رژیم منحوس پهلوی اتفاق افتاد. ورامین پس از حماسه بزرگ ۱۵ خرداد ۴۲ و مبارزات سال ۴۱ در جریان اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به شدت مورد خشم وقهر رژیم طاغوت قرار داشت. تاجایی که این شهرستان در کنار پایتخت از امکانات اولیه محروم بود اما جالب است که خوانندگان عزیز بدانند: ورامین ساواک داشت. ساواک که جاسوسخانه و شکنجه گاه رژیم پهلوی بود آنروز در مراکز استانها مستقر بود ولی رژیم طاغوت ورامین را از این جهت مرکز استان دیده بود لذا با ایجاد جو رعب و وحشت نفسهای مردم را در سینه حبس کرده بودند که کسی جرات کوچکترین اعتراض به رژیم شاه را نداشته باشد تا جایی که کسی جرات بردن نام حضرت امام خمینی رحمت الله علیه را بصورت علنی نداشت و رساله امام جرم بود. ورامین آنروز یعنی مجموع ورامین، قرچک، پیشوا و بخش‌های شریف آباد و جواد آباد و... فقدان امکانات اولیه در این مناطق بیداد می کرد، بسیار ی ازجاده های روستایی فاقد آسفالت بود، حتی برخی روستاها از برق، حمام عمومی و آب بهداشتی محروم بودند. هنوز کسی قادر نبوده و نیست که شرایط اسفبار ورامین آنروز را به معنای واقعی کلمه با اوضاع امروزش مقایسه کند. در این میان آیت الله محمودی گلپایگانی به عنوان یک امام جماعت وارد این دشت وسیع شده که باید هم نقش یک مبلغ را ایفا کند و هم پیگیر حل مشکلات عمرانی مردم باشد. البته از جوانان و نوجوانان عزیزی که در آن دوران نبودند هیچ انتظار و گلایه ای نیست ولی در صورت سکوت برخی بزرگترها در باره نقش مجاهدانه و فداکارانه این عالم فداکار ، در برابر برخی ناجوانمردی ها نوعی کفران نعمت محسوب خواهد شد که یقینا آثار خسارت باری را به همراه خواهد داشت. آیت الله محمودی به محض ورود به شهرستان و درک این حساسیت دینی وانقلابی هوشمندانه وارد میدان مبارزه با رژیم و بازسازی روحیه انقلابی مردم گردید. ایشان به عنوان بیان مسائل شرعی در مسجد نظرات مراجع عظام تقلید را بیان می کردند که از جمله آنان حضرت امام خمینی رحمت الله علیه بودند وسپس از نماز گزاران مسائل را سوال می کردند و بدینوسیله نام حضرت امام رحمه الله علیه را برسر زبانها جاری می ساختند. سال ۵۵ به بعد حوادثی در حال رخ دادن بود که نقطه اوج آن شهادت فرزند برومند امام خمینی رحمت الله علیه بود که ایشان با همراهی روحانیت شهر مجلس بزرگداشت برای شهید آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی برگزار کردند و آتش نهضت را شعله ور ساختند. ضمن اینکه دعوت از سخنرانان انقلابی در مسجد صاحب‌ الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جهت روشنگری مردم بسیار تاثیرگذار بود. علاوه کتابخانه این مسجد بعنوان تنها کتابخانه شهر مرکز اجتماع جوانان انقلابی ورامین بود که از زمان مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین قرنی فعال بودند و با حضور آیت الله محمودی رونق بیشتری پیدا کرد . نقش فعال ایشان در مبارزات انقلابی و قدرت نطق و سخنوری و جسارت و شجاعت ایشان سبب گردید که علمای شاخص منطقه محوریت ایشان را پذیرفته و ایشان بعنوان علمدار حرکات و برنامه های انقلابی مورد توجه علما و انقلابیون قرار گرفت. برنامه ریزی راهپیمایی ها ، تدوین بیانیه ها ، سخنرانی در اجتماعات بزرگ توسط ایشان انجام می شد که اجتماعات بزرگ مردم ورامین و پیشوا در دهماسین و سخنرانی ایشان فراموش نشدنی است. ایشان اگر چه از سوی ساواک و شهربانی وقت مورد تهدید بود ولی آیت الله بدون اعتنا به تهدیدات، هوشمندانه به وظایف دینی و انقلابی خود عمل می کرد. ... پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
زیارت اربعین به نیابت از آیت الله محمودی (قسمت دوم) بسم الله الرحمن الرحیم پس از زیارت در کاظمین وعرض ادب به ساحت نورانی امام کاظم علیه السلام و حضرت جواد علیه السلام و بیان درد دلها با آن بزرگواران ، بلافاصله عازم سامرا شدیم و نماز صبح را در سرداب امام زمان (عج) اقامه کردیم، از امام هادی (ع) خواستم که در برپایی مجالس اهلبیت عليهم السلام یاریمان کند. به آقا عرض کردم سالیان سال است در شهر ورامین روز شهادت شما واجداد طاهرینتان آیت الله محمودی مجلس عزا بپا کرده است و دسته عزاداری در شهر راه می اندازد واین سنت حسنه مایه‌ برکت در شهر است. خدمت پدر امام زمان (عج) عرض کردم، مسجدی که در ورامین بنام پسرت نامگذاری شده مبدا تمام مراسم های انقلابی و دینی شهرستان بوده ‌است. خشت خشت آن آبروی شخص آیت الله است ، صاحب خانه هایی که منازلشان به مسجد ملحق شد به ایشان اعتماد کردند. به امام عسگری (ع) عرض کردم: این مسجد تشییع نمادین مادرتان حضرت زهرا (س) وپدرتان امام علی علیه السلام را با هدایت و حمایت آیت الله محمودی به راه انداخته است. رو به ضریح امام عسگری (ع) تصویری را نشان دادم که در آن چند نفری امضا جمع کرده بودند، مراسم حضرت رقیه، سه ساله ی امام حسین (ع) لغو شود و برای هدایتشان دعا کردم. آقا را به غربت پسرش امام زمان (عج) قسم دادم از محضر ایشان فرج فرزندشان را خواستم که زودتر بیاید و عدالت را حاکم کند. پس از زیارت امامین عسگرین عازم نجف اشرف شدیم. محمدرضا حیدری پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
📷حضور مسئولان ورامینی در بیت حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در شهر مقدس قم در کنار آیت الله محمودی، حجت‌الاسلام والمسلمین هدایتی نژاد امام جمعه وقت پیشوا ، حجت الاسلام توسلی امام جمعه وقت قرچک، حجج الاسلام والمسلمین احمدی و قدوسی ائمه جمعه موقت ورامین ، حجت‌الاسلام طاهرخانی نماینده ولی فقیه درسپاه ورامین ،آقای ناصربخت فرماندار وقت ورامین ، ملکی رئیس وقت اداره پست، برکان رئیس وقت بنیاد شهید و مرحوم سرهنگ زنده شو فرمانده انتظامی وقت شهرستان و جمعی از مسئولان دیده می شوند. این همان خانه ای است که حضرت امام رحمه الله علیه در بامداد ۱۵ خرداد ۴۲ در آن دستگیر شد و پس از آن مردم ورامین به دفاع از امام قیام کردند. پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
آرزوهایی که محقق شد!❌ ❌آرزوهایی که محقق نشد! بسم الله الرحمن الرحیم اهتمام به برنامه های تبلیغی از جمله فعالیت‌های آیت الله محمودی در دشت ورامين بود. آن روزها این دستگاه‌های عريض و طویل فرهنگی وتبلیغی وجود نداشتند ؛ منزل محقر آیت الله کانون‌ هدایت تبلیغاتی در دشت ورامین بزرگ بود. اعزام مبلغین در ایام ماه محرم و صفر و رمضان از این بیت انجام می شد ؛ یک اتاق ۳×۴ دفتر مراجعات و کار آیت الله بود و یک اتاق تقریبا ۳×۵ در مجاورت آن محل اسکان واستراحت مبلغین اعزامی از قم بود. مادرمان با کمال افتخار از روحانیون اعزامی با غذای دست پخت خودش پذیرایی می کرد . از روستاهای زیادی تقاضای روحانی می کردند و آیت الله شخصا اعزام مبلغین را انجام می داد. جالب آنکه ایشان مقید بودند که هر روحانی را که به هر روستایی اعزام می کنند به دیدار ایشان بروند، لذا ایشان به روستاهای منطقه سرکشی می کرد و ضمن احوالپرسی و رصد وضعیت تبلیغی آن روستا از اوضاع مردم باخبر می شدند و در وسع وتوان پیگیر حل مشکلات مردم می شدند که روستاییان قدیمی ورامين خاطراتی از آن روزها دارند. این اقدام آیت الله که از همان سال حضور ر ایشان در ورامین انجام می شد پای مبلغین انقلابی را بیشتر به روستاها باز کرد ؛ در همین راستا در ادامه فعالیت‌های تبلیغی در محلات برای جوانان جلسات حفظ قرآن وحدیث برپا نمودند. با حضور در جلسات هفتگی برخی از هیئت‌های مذهبی از جمله هیات محبان علی بن ابیطالب علیه السلام حاضران را به تهیه دفترچه و مکتوب کردن احادیث و حفظ موضوعی آیات و روایات تشویق وترغیب می کردند که هنوز برخی افراد آن دفترچه ها واحادیث را به یادگار دارند. میدان دادن به جوانان و نوجوانان برای خواندن قرآن وحدیث از تریبون مسجد و تربیت دینی آنان و تشکيل گروه‌های سرود از جمله اقدامات این عالم دینی بود. من و برادرم را به حفظ خطبه های نهج البلاغه تشویق می کردند و حفظ این خطبه ها و اجرای آن در محافل ومجالس باشکوه برای مخاطبان جذابیت خاصی داشت. اجرای برخی خطبه های نهج البلاغه با محتوای ضد طاغوتی وضد استکباری در مجالس، تعریض برعلیه رژیم منحوس پهلوی بود ؛ به خاطر دارم که یکی‌از هیات‌های مذهبی از آیت الله درخواست کرد که ما شبها در مجالس محرم آن هیات اجرای خطبه های نهج‌البلاغه را داشته باشیم پس از اصرار آنها وپذیرش ایشان در شب اول که ما اجرای خطبه داشتیم دیگر برای شبهای بعد سراغ ما نیامدند. معلوم شد از طرف ماموران رژیم به آنها گفته شده که اینها نباید اجرا داشته باشند. آنقدر تلاش تربیتی ایشان در آن شرایط تاثیرگزار بود که هم اکنون نیز برخی جوانان فرهیخته مسجدی خود را مدیون زحمات ایشان می دانند. باز ذکر خاطره ای دیگر خالی از لطف نیست. من و برادرم به همراه آيت الله به محضر مرجع بزرگ آيت الله العظمی گلپایگانی رسیدیم ؛ حاج آقا به ایشان عرض کردند که این بچه ها خطبه های نهج البلاغه را حفظ کرده اند اگر اجازه می دهید خطبه را محضر شما بخوانند ، ایشان هم استقبال فرمودند. من ایستادم و خطبه شقشقیه را خواندم و اخوی نیر خطبه ای در باره قرآن خواند. در همین حال فرزند برومند ایشان مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید مهدی گلپایگانی که مدیریت دارالقرآن الکریم قم را برعهده داشت وارد شدند. مرجع عالیقدر خطاب به ایشان فرمودند: آیا شما در دارالقرآن مانند اینها (اشاره به من واخوی)را پرورش دادید؟ مرحوم حاج آقامهدی هم گفت: آقای محمودی هم بهترین هایش را آورده است و با این کلام از پاسخ طفره رفت و ما در آن دیدار مورد تشویق این مرجع بزرگ قرار گرفتیم. مرحوم آیت الله زاده حاج سید مهدی گلپایگانی که عنصری فعال وتاثیرگزار بود در حادثه زلزله طبس که از طرف مرجع عالیقدر برای کمک به زلزله زدگان عزیمت کرده بود در اثر حادثه رانندگی رحلت کرد. در هر صورت آیت الله محمودی با تمام وجود به تربیت دینی وقرآنی جوانان اهمیت می داد که بحمدالله آثار و برکاتش همچنان جریان دارد. و... پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
زیارت عتبات به نیابت از آيت الله محمودی بسمه تعالی در نجف اشرف حاج آقا محسن از موکب مسلم بن عقیل علیه السلام که آقای طباطبایی مدیریت آنرا برعهده داشت بازدیدی کرد و خداقوتی به عزیزان گفت و نماز مغرب و عشا را در موکب به امامت ایشان اقامه کردیم. زمین این موکب در بهترین نقطه نجف اشرف خریداری شده که سرمایه ارزشمندی برای مردم ورامین است وجای تقدیر دارد. البته حاج محسن اظهار می داشت: مردم ورامین با هدایتهای آيت الله محمودی در ساخت صحن حضرت زهرا علیهاالسلام با تهیه و ارسال میلگرد و محصولات‌ کارخانه بنای سبک قرچک و اعزام نیروهای متخصص و کارگر عادی مشارکت جدی داشته و شاید زمینه سازی خرید این زمین جهت موکب هدیه مولا به مردم این دیار باشد. شور و شعف اهالی ورامین وقتی حاج آقا محسن را می دیدند برایم جالب بود که مردم قدردان ورامین، بخاطر جایگاه، کسی را دوست ندارند، کما اینکه قلبا به این خانواده ارادت دارند. با بدرقه خادمین موکب عازم زیارت امام علی(ع) شدیم. وارد صحن آقا امیرالمومنین (ع) شدیم، طبق معمول وعده دیدار را با حاج آقا محسن گذاشتیم و من رفتم سراغ زیارت. از شدت کثرت جمعیت نمی توانستیم به ضریح نزدیک بشویم. در همان فشار جمعیت که توان تصمیم گیری را سلب می کند که چپ بروی یا راست و این جمعیت است که شما را هدایت می کند، به آقا امام علی(ع) عرض کردم، من رو سیاه و گنهکار زائرت نیستم، به نیابت از کسی آمده ام که سالها برای همسرت آبرو داری کرده و بزرگترین اجتماع عزاداری را برای دختر پیغمبر(ص) برپا کرده. بخاطر او بهم یک جایی کنار ضریحت بده. کمی گذشت و جمعیت مرا این طرف و آنطرف می برد که یک آقایی بالهجه اصفهانی دستم را کشید و کنج حرم جای خودش را به من داد. آخ که چه حال عجیبی بود... به آقا گفتم من هم مثل تمام آدم ها حاجت دارم، برای خودم، همسرم، فرزندانم، پدر و مادرم اما هیچ چیز از شما نمیخواهم، اول فرج امام زمان(عج) و دوم: گله مندی از برخی رفتارهای غیراخلاقی توسط برخی افراد که از آنها انتظار نمی رود ودر خواست هدایت آنان. به امام علی (ع) عرض کردم: مدتی است فهمیدم تبلیغات چه می تواند بکند! وقتی شما در محراب نماز توسط یک جانباز ضربت خوردید و به شهادت رسیدید، همه متعجب بودند مگر علی، نماز هم میخوانده!!! تبلیغات دشمن سبب شده بود مردم تعجب کنند، داماد رسول خدا(ص) و جانشین ایشان در محراب نماز بوده است!!! به امام علی (ع) عرض کردم، پیروان همان تبلیغات چی های زمان شما، در دوران ما هم با تبلیغات یک طرفه و دروغ به بزرگان تهمت می زنند و آنها را تخریب می کنند. موبایلم را از جیبم خارج کردم و برخی فیلم‌ها وتصاویر را رو به ضریح امام علی (ع) پخش کردم و به آقا عرض کردم قضاوت و هدایت مسیر با شما. محمدرضا حیدری پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
حضور پاسداران کمیته انقلاب اسلامی ورامین در حیاط بیت آیت الله محمودی فرماندهی این گروه را شهید غلامعلی خانی برعهده داشت. پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir
🌹روایت دیدار با آشنای نا آشنا🌹 شاید بی مقدمه سر اصل مطلب رفتن موجب آن شود که زیبایی روزگاران گذشته را بهتر بتوان تداعی کرد،تنها آن چیزی که سبب می شد بتوانم ادامه راه را بهتر وبااشتیاق بیشتری پیگیری کنم،تنها یک چیز بود؛خواندن قرآن در مجلسی که متعلق باشد به سید وسالار شهیدان، اولین مسابقه را درست در سن شش سالگی شرکت کردم آن هم در مسجد مرکزی شهر که متعلق بود به نام آقاصاحب الزمان[مسجد صاحب الزمان(عج)] بعد از آن که موفق به کسب رتبه برتر شدم وهدیه خود را دریافت کردم ؛احساس کردم هنوز باید به دنبال چیزی دیگر در این راه باشم نا خود آگاه باهمان حالت آن سن سال از پدرم پرسیدم آیا در اینجا نماز هم خوانده می شود؟ پدرم هم که از اشتیاق من برای خواندن قرآن آگاه بود؛بی معطلی پاسخی داد که مرا به شرکت در جلسات مسجد فراخواند. از تلاوت آن روزها در مسجد صاحب الزمان گذشت تا آنکه در سنین ۹یا۱۰سالگی درست ۳سال بعد در مراسمی از طرف مدرسه مان در روزی که متعلق بود با آقا امیرالمومنین(ع) بک روحانی که از رنگ وشمایل عمامه اش می شد فهمید از سادات هست سوالی پرسید ومن هم براساس آموزه هایی که از پدرم آموخته بودم پاسخ سوال را دادم. باورم نمی شد از طرف آن روحانی سید هدیه ای مادی وهم معنوی دریافت کردم. باورم نمی شد به سوال من نه تنها پاسخ تاییدی داده شد بلکه حتی مرا به ادامه حضور در این محافل تشویق کرد. سوال آن بود که چرا سادات شالشان سبز رنگ وهست وروحانیت سادات بایستی رنگ عمامه شان به این طریق باشد وعوام هم رنگ دیگر وبه کل فلسفه عمامه بر سرگذاشتن روحانیون چرا به این شکل می باشد؟ من سریع پاسخ ندادم و به قدری مکث کردم که حاضرین پاسخ هایشان را بدهد. این احتمال را ممکن بود که پاسخ صحیح را هر لحظه تایید می کردند ومن دیگر پاسخی نمی دادم ولیکن من درنگ کردم وفقط حضور دوباره در آن محفل ومجلس برایم شوق آور بود.آن هم پس از گذشت سالها حضور در چنین برنامه ای فرصت داشتم که به نوعی انگیزه ای مجدد به دست بیاورم خلاصه پاسخ ها یکی پس از دیگری اشتباه بود و دیگر من هم کلافه از پاسخ های غلط؛سریعا با صدای بلند از جا برخاسته وپس از کسب اجازه در سنین کودکی گفتم: حاج آقابه دلیل عید غدیر هست که پیامبر برای حضرت علی مقام امامت وجانشینی بعد از خود را تعیین کردند وایشان هم عمامه را بر سر او گذاشتند . خلاصه سالها فهمیدم فلسفه عمامه بر سر گذاشتن چه بود!... علی ایحال پاسخم در کمال ناباوری این بارهم به این طریق تایید شد. آن سید از من خواست جلوتر بروم وهدیه ام را از او دریافت کنم جدای یک هدیه عمومی چون او منتسب به سادات هم بود برایم یک هدیه تبرکی دیگر هم اعطا کرد. آنقدر حادثه واتفاق آن روز برایم در برنامه ای که مدرسه مان در مسجد گرفته بود شیرین بود که تا کیفم را بر زمین نگذاشته برای مادر وپدر با همان هیجانی که داشتم تعریف کردم. نمیدانم بعد از آن برنامه آیا مسجد مرکزی شهر رفتم یانه. ولی یک شب برایم در آن روزگار رنگ وبوی دیگری داشت. شنیده بودم شنبه شب ها هر هفته مستمر یک قاری در مسجد می آید وبرای سایرین قرآن را با الحان ونغمات عربی تلاوت می کند. نمی دانم چرا هیچ گاه برایم فراهم نشد آنجا بخوانم. ناخود آگاه یک شب به قول گفتنی دل را به دریا زدم و به مسول برگزاری برنامه شنبه شبها که بازهم از سادات شهر بود با همان لحنی یک نوجوان یازده،دوازده ساله داشت.خیلی آرام و با کلام آهنگین گفتم من هم اجازه هست یک شب تلاوت کنم؟ آن هم بدون مقدمه دیدم همان لحظه به من گفت بله چرا که نشه باورم نمی شد شنبه شب در حضور مردم. تا شنبه یک هفته زمان بود و فرصت. خلاصه شنبه موعد تلاوت سر رسید. به بالای جایگاه رفتم تا قرآن را شروع کنم بعد از مدتی تلاوت دیدم که فردی در بین جمعیت صدای تشویق هایش به گوشم می رسید‌. باعث شد کمی تلاوت را طول دهم. تلاوت ۵دقیقه ای شد ۱۵دقیقه.دلم را لرزاند.توجهش به آیات ومعنا ونغماتی که به کار می بردم‌جالب بود. نمی دانم چرا در این مدت چهره اش تغییر کرده بود.فقط یادم هست که او را صدا می زدند. بعد ها که با پدرم در نماز جمعه ای که مقابل حسین رضا وکارخانه قند برگزار شد سریع پدرم را صدا زدم بابا من این آقا را می شناسم.او هست که من او را دیدم. آری او امام جمعه محترم شهرمان بود که در این سال ها هربار او را می دیدم وتوفیق زیارتش را داشتم. آرام وصبور در آن شب پای رحل قرائت به آیات الهی گوش فرا داده وسبب شد که این راه را با برکت کلام وحی وآموزه های بعد از قرائت آن شب به وفور مرور کرده و حسرت آن روز ها بر دلم بماند. حوادث پیشامده مربوط هست به سال ۱۳۸۲ یعنی حدود ۲۰سال پیش پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر آیت الله محــمـودی گلپایگانی https://eitaa.com/mahmudi_ir