eitaa logo
مجله کودکان
18.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
117 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/B69m.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِسمِ اللهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيم🌺 سر بر شانه خدا بگذارتا قصه 🌸 عشق را، چنان زیبا بخواند، که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی! قصه عشق، انسان بودن است.🍃 صبحتون بخیرو شادی 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
24.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی بی و بابا این قسمت (بابا زودتر از برق می آید) 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍥 آموزش ساخت عروسک با جوراب و برنج 😍 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
‍ 🌙🦉چه کسی ماه را خورده است🦉🌙 موش با گریه گفت: «وای، زود باشید، عجله کنید! ماه کوچک‌تر شده. اگر جلوی خرس شکمو را نگیریم، دیگر چیزی از ماه نمی‌ماند.» جغد با ناراحتی گفت: «آن وقت من شب ها چه طور بیرون بیایم.» شیر عصبانی غرش بلندی کرد و گفت: «اگر…» با صدای هوهوی جغد پیر همه به درخت کهنسال روی تپه نگاه کردند. جغد پیر از لانه‌اش بیرون آمد و گفت: «این‌جا چه خبره؟ چرا این‌همه سروصدا می‌کنید…؟» اما همین که خواست بقیه‌ی حرفش را بگوید، همه جا تاریک شد. حتی یک ذره هم از ماه در آسمان دیده نمی‌شد. در همین موقع خرس قهوه‌ای با فریاد از لانه‌اش بیرون دوید و گفت: «کمک… کمک… ماه … ماه…!» شیر عصبانی با دیدن خرس به طرفش رفت و فریاد زد: «چرا ماه را خوردی؟» جغد هم گفت: «حالا من چه‌طور شب ها غذا پیدا کنم؟» خرس قهوه‌ای با تعجب و ترس به همه نگاه کرد و گفت: «من؟ من ماه را خوردم؟ اصلاً دست من به ماه می‌رسد که آن را بخورم؟» جغد جواب داد: «مگر تو نبودی که هر بار ماه را می دیدی، می‌گفتی به‌به! مثل یک کاسه‌ی شیر است.» خرس قهوه‌ای من‌من‌کنان گفت: «من به قشنگی ماه می‌گفتم، نه این که بخواهم آن را بخورم. آخر مگر ماه خوردنی است؟» سنجاب گفت: «پس چه بلایی سر ماه آمده؟» جغد پیر که تا آن موقع به حرف‌های آن‌ها گوش می‌داد، گفت: «ای بابا! اتفاقی برای ماه نیفتاده، فقط ماه پشت زمینی که ما روی آن هستیم، رفته.» موش‌کوچولو وسط حرف او پرید و گفت: «حتماً از ترسش قایم شده.» و به خرس قهوه‌ای نگاه کرد. جغد پیر گفت: «ماه قهر نکرده، کسی هم آن را اذیت نکرده، از کسی هم نترسیده.» شیر گفت: «پس چه شده؟» لاک‌پشت گفت: «مثل زمانی که شما با هم بازی می‌کنید و دور هم می‌چرخید، زمین و ماه هم دور خورشید می‌چرخند. بعضی وقت‌ها آن‌ها پشت سر هم می‌روند و زمین وسط ماه و خورشید می‌ماند، برای همین هم نورش به ماه نمی‌رسد.» شیر پرسید: «چرا نورش به ماه نمی‌رسد؟» لاک پشت گفت: «وقتی شما توی یک روز آفتابی گردش می کنید، نور خورشید به شما می‌تابد و سایه‌ی شما روی زمین می‌افتد. یعنی شما جلوی نور خورشید را می‌گیرید و سایه‌ی شما روی زمین می‌افتد. حالا هم زمین، بین خورشید و ماه رفته و سایه‌ی آن روی ماه افتاده است. سنجاب که دوباره از ترس گریه‌اش گرفته بود، گفت: «پس ماه کی بیرونِ بیرون می‌آید و ما آن را می بینیم؟» همه ترسیده بودند. جغد پیر گفت: «زود، خیلی زود.» هنوز حرفش تمام نشده بود که نور کم رنگ ماه، دوباره در آسمان درخشیدن گرفت و چیزی نگذشت که جنگل مهتابی و زیبا شد. -متنی 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🌸گل ارکیده ⭐️ این گل بخاطر شباهتش با کودکی که در گهواره ست به نام نوزاد در گهواره معروف شده 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 🌺ای کاش می آمد ✨مهمان ما از در 🌺میزد به آبادی ✨با مهربانی سر 🌺میشد دوباره سبز ✨گلزار خشکیده 🌺میزد دوباره برق ✨در چهره ها دیده 🌺از آرد پر میشد ✨انبار آبادی 🌺خوابش نمی آمد ✨بابایم از شادی 🌺ای کاش میگفتند ✨در گوش هم یاران 🌺شکر خدا آمد ✨آن مرد در باران 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
اختلاف میان تصاویر را پیدا کنید 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞انیمیشن کوتاه: داستان های بوبا 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا خلوت لحظه‌هايم را 🌸 با ياد تو پر میکنم و اميدوارم به لطف خـداوندی‌ات🍃 باشد که به دوستان و عزیزانم دراین شب‌ زیبا نظری ازمهر داشته باشی🌸 شبتون بخیـروشادی 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼 🤹‍♂️@majaleh_kodakan