امام سجاد جونمون به ما یاد دادند که هر چیزی یه حقی داره
مثلا حق زبونمون اینه که حرف بد نزنیم
و اگر حرف بد بزنیم زبونمون ناراحت میشه🤗
#رساله_حقوق_امام_سجاد
🤹♂️@majaleh_kodakan
خورشید جایش رابه ماه می دهد
روز به شب💫🌸
آفتاب به مهتاب
ولی مهر خدا
همان گونه با شدت میتابد
امیدوارم قلب هاتون
پر از نور درخشان
لطف و رحمت خدا باشه
شبتون پراز آرامش 🌙💫
🤹♂️@majaleh_kodakan
🌼آرزویم این است که
🌸صفحه غم و اندوه در دفتر
🌼زندگیتان همیشه سفید بماند
🌸صبحتون بہ وقت مهربانی
🌼لبخندتون به رنگ عشق
🌸ساعت هاتون به امیــد
🌼لــحظه هاتون آفتابی
🌸و روز زیباتون بخیر
🌹صبح زیبای دوشنبهتون بخیر و پر برکت
🤹♂️@majaleh_kodakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی
هواپیما
🤹♂️@majaleh_kodakan
✨آقا، ردای سبز امامت مبارکت
✨پوشیدن لباس خلافت مبارکت
✨ای آخرین ذخیره زهرایی حسین
✨آغاز روزگار امامت مبارکت
🌼عید امامت مولای منتظران مبارکباد🌼
روز امامت رسیدن و تاجگذاری مولامون حضرت صاحبزمان مهربان بر همهی شما گلها مبارک
حضرت زهرای مهربان، مادر ما شیعهها
این روزا شادِ شادند. ما بچه شیعهها هم شادیم.
🌼این عید بزرگ بر همهی شما گل ها مبارک🌼
🤹♂️@majaleh_kodakan
🍃✨حیوان نا آرام✨🍃
خلیفه اسب یا استری چموش و خطرناک داشت که هیچ کس نتوانسته بود آن را رام کند و سوارش شود.
یک روز از امام خواست تا سوار آن اسب وحشی شود . قصدش این بود که حیوان امام را به زمین بکوبد یا با
لگد به او صدمه بزند. امیدوار بود که امام با این حادثه کشته و یا زخمی شود.
امام حسن عسکری(ع) جلو رفت. دستش را روی سر اسب گذاشت و نوازش کرد و به آرامی سوارش شد و
به طرف خلیفه حرکت کرد و فرمود:« این حیوان که بسیار آرام ونجیب است ! »
خلیفه که از خجالت و دستپاچگی
نمی دانست چه کند گفت:«حالا که توانستید آن را رام کنید من آن را به شما هدیه می دهم.»
#قصه_مذهبی
🤹♂️@majaleh_kodakan
شعر #امامت
✨روز امامت تو
🌷جشن گل و بهاره
✨یکی داره رو پرچم
🌷اسمتو می نویسه
✨ما می دونیم که با تو
🌷قشنگ تره این جهان
✨منتظر تو هستیم
🌷مهدی صاحب زمان
🤹♂️@majaleh_kodakan
🏴🌼🏴🌼🏴🌼🏴🌼
در زمانهای خیلی پیش که امام یازدهم(ع)ما زندگی میکرد،پسر کوچکی در خانه داشت که اسمش مهدی بود.امام(ع) و پسرش دشمنانی داشتند،
آنها تصمیم گرفته بودند که این کودک را از بین ببرند و همه جا سراغ او را میگرفتند.به جز تعدادی از نزدیکان امام(ع)،کس دیگری از محل زندگی ایشان اطلاعی نداشت.
وقتی که امام یازدهم(ع) فوت کرد،یکی از نزدیکان که میدانست خیلی از مردم از وجود حضرت مهدی(عج) خبر ندارند از این وضعیت استفاده کرد و گفت که من کسی هستم که بعد از امام یازدهم امام شیعیان خواهم بود،وقتی مردم جنازه امام(ع)را برای تدفین به قبرستان بردند ، همان شخص جلو آمد و خواست بر جنازه امام حسن عسکری(ع )نماز بخواند و به این وسیله خود را جانشین او و امام دوازدهم معرفی نماید. در این موقع مردم متوجه شدند که ناگهان کودکی جمعیت را کنار زد و جلو آمد و آن مرد را نیز از کنار جنازه پدر خود دور کرد و بر جنازه پدر خویش نماز خواند و خود را پسر امام حسن عسکری(ع)معرفی کرد.این خبر به گوش خلیفه رسید و مطلع شد که پسر امام حسن عسکری(ع)زنده است تصمیم گرفت هر طور شده او را از میان بردارد.ولی خدا می خواست حضرت مهدی (عج)زنده بماند،از این رو از نظرها غایب شد تاروزی که خداوند مصلحت بداند ظهور کند و دنیا را پر از عدل و داد کند.
🏴🌼🏴🌼🏴🌼🏴🌼
🤹♂️@majaleh_kodakan