eitaa logo
مجله کودکان
17.7هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
125 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/B69m.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⭐️🌈بهترین مزه ی دنیا🌈⭐️ نگار از سرسره سُر خورد و خندید، به طرف پله های سرسره دوید، دختری همسن خودش را دید که روی نیمکت نشسته و عینک دودی سیاهی به چشم داشت. مداد دختر از روی نیمکت روی زمین افتاده بود، نگار جلو رفت مداد را برداشت و گفت:«مدادت روی زمین افتاده بود » دختر دستش را به سمت نگار دراز کرد، نگار مداد را به دست دختر داد، کنارش نشست و گفت:«اسم من نگار است است تو چیست؟» دختر لبخندی زد و گفت:«اسم من روشنا است» نگار گفت:«می ایی باهم سرسره بازی کنیم؟» روشنا لب و لوچه اش را جمع کرد و گفت:«من نمی توانم ببینم، و نمی توانم بدون کمک مادرم سُر بخورم باید مادرم کمکم کند» نگار با چشمان گرد گفت:«چه بد! مادرت کجاست؟» روشنا با دست به سمت دیگر پارک اشاره کرد و گفت:«فکر کنم از ان طرف رفت، رفت برایم بستنی بخرد» نگار کمی فکر کرد و گفت:«این که نمی بینی سخت است؟ » روشنا دستش را روی چانه گذاشت و گفت:«اوووممم، نه خیلی، یعنی من عادت کردم و البته خیلی چیزها را می دانم بااینکه ندیده ام!» نگار ابرویی بالا داد و گفت:«یعنی چطور؟» روشنا از روی نیمکت بلند شد دست نگار را گرفت و گفت:«بگو این نیمکت که روی آن نشسته بودیم چه رنگی است؟» نگار نگاهی به نیمکت کرد و گفت:«سبز» روشنا لبخندی زد و گفت:«سبز مزه ی خوبی دارد، مثل طعم قرمه سبزی! مثل رنگ دوستی است، من رنگ سبز را خیلی دوست دارم» نگار خندید و گفت:«من هم قرمه سبزی خیلی دوست دارم» و هر دو خندیدند. روشنا گفت پشت این نیمکت، گل های محمدی هست!» نگار با چشمان گرد گفت:«تو که نمی بینی از کجا فهمیدی؟» روشنا سرش را بالا گرفت و گفت:«از بوی خوبش، بو کن!» نگار نفس محکمی کشید و گفت:«به به چه بوی خوبی دارد» روشنا گفت:«اینجا دوتا تاب هست که یکی از آن ها خرابند و بچه ها به نوبت سوار تاب سالم می شوند» نگار گفت:«از کجا فهمیدی که یک تاب خراب است؟» روشنا عینک سیاهش را روی بینی جا به جا کرد و گفت:«شنیدم! بچه ها منتظر نوبت هستند و می گویند چرا این تاب خراب است» نگار به صدای بچه ها گوش می کرد که روشنا گفت:«کمی آن طرف تر یک الاکلنگ هم هست!» نگار گفت:«این را هم از شعر بچه ها فهمیدی؟ الاکلنگ و تیشه کدوم برنده میشه» روشنا خندید و گفت :«درست حدس زدی» مامان روشنا از راه رسید و گفت:«بفرمایید بستنی، دیدم دوست تازه ای پیدا کردی دوتا بستنی خریدم» بستنی ها را به دست بچه ها داد، نگار تشکر کرد یک قاشق بستنی توی دهان گذاشت و گفت:«مزه ی مهربانی می دهد، مزه ی دوستی جدید و عزیز» روشنا خندید و گفت:«بهترین مزه ی دنیا» 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 ک 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
⭐️🍬🍭⭐️🍭🍬⭐️ آیا می‌دانستید که یکی از القاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قائم است؟ لقب قائم یکی از مشهور ترین لقب های امام است که معنی قیام کننده برای حق است . امام مهربانی ها برای خدا قیام می کنند و با ظلم و کفر مبارزه می کنند. به خاطر همین وقتی این اسم ایشان را می شنویم بهتر است بلند شویم و به آقا سلام بدهیم و به ایشان بگوییم ما هم جزو یاران شما هستیم . 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
نقاشی با اثر انگشت 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
3 تفاوت میان دو تصویر را زیر 6 ثانیه پیدا کنید 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
12.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃 با هر دست بدی؛ با همون دست پس می گیری 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🌾🌸الهی که 🌾🌸امروزتون 🌾🌸 پر از شادی 🌾🌸و آرامش باشه 🌸صبحتون زیبا و دل انگیز🌸 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
کاردستی شانه تخم مرغ.دکمه.کاغذ رنگی ماشین 🤹‍♂️@majaleh_kodakan