eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
297 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت دوم - دوستی و برادری 🔻 سر فصل دوّمی که در حکمت ۱۲ باید به آن توجه کرد این است که اصل دوستی و مودت و برادری چه جایگاهی در "نهج البلاغه" دارد؟ 🔻 حضرت در حکمت ۲۱۱ میفرمایند: «الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ»؛ مودت و دوستی یک نوع همنشینی یا خویشاوندی قابل استفاده است، پرفایده است. و در حکمت ۱۴۲ میفرمایند: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ»؛ اظهار دوستی کردن با دیگران و دوستی با دیگران نیمی از عقلانیت است. در خطبه ۲۲۱ بند ۲ امیرالمؤمنین مرگ را یکی از اسباب قطع برادری می دانند؛ یعنی ما تا لحظه مرگ باید از فرصت استفاد کنیم، دامنه برادران ایمانی خوب خودمان را گسترش بدهیم. میفرمایند: « وَ انْقَطَعَتْ مِنْهُمْ أَسْبَابُ »؛ مردگانی که از این دنیا کوچ کرده اند دیگر اسباب برادری از آنها منقطع شد. 3️⃣ ویژگیهای دوستان خوب: 🔻مولا علی(علیه السلام) حدود ۳۳ مورد ویژگی دوستان خوب را در نهج البلاغه بیان کرده اند : که بنده یک به یک با آدرس عرض می کنم: 🔻اول برویم سراغ حکمت ۲۹۸، این حکمت از آن جهت اهمیت دارد که حضرت علی(علیه السلام) با یک لحن تأثر و دلتنگی یکی از برادران خدایی در گذشته خودش را یاد میکنند و آنجا دوازده ویژگی از خوبیهای آن مرد را معرفی میفرمایند و بعد به ما توصیه می کنند بروید سراغ اینکه هر چقدر که میتوانید این خوبیها را در وجود خودتان پیاده کنید. 🔰 این دوازده ویژگی در حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه به ترتیب عبارتند از : ✅ « أَخٌ فِي اللَّهِ» : برادری اش با من در راه خدا بود. نه در راه خودخواهی ها و نفسانیّات. ✅ «كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ» کوچک شمردن دنیا: بخاطر این در نظر منِ علی بزرگ مقدار بود که دنیا در چشمش کوچک بود. ✅ « وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ» از اسارت شکمش آزاد بود. « فَلَا يَشْتَهِی مَا لَا يَجِدُ» ؛ چیزی را که نمی توانست به دست بیاورد، اصلا اشتهایش را نداشت یعنی در واقع میلش را پیدا نمیکرد. « وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ» ؛ و وقتی هم که به دست می آورد زیاده روی و شکم بارگی نمیکرد. ✅ «كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً»؛ آن دوست منِ علی، در بسیاری از روزها و ساعات عمرش ساکت بود. «فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ » ؛ البته سکوتش از بی عرضگی نبود؛ اگر لازم میشد سخن بگوید، بر تمام سخنوران غلبه میکرد و تشنگی سؤال کنندگان را سیراب میکرد. ✅ «وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً »؛ اگر نگاهش میکردی به ظاهر انسان ضعیف و ناتوانی را می دیدی. یعنی ادعایی نداشت، اما «فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ» جایی که باید با قوت برخورد میکرد، «فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ» مثل شیر درجنگل و بیشه بود، یا مثل ماری بود که با سرعت حرکت میکرد. ✅ «لَا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً»؛ هیچ وقت علیه مؤمنی شهادت نمی داد مگر اینکه در محکمه ای حاضر بشود و بر او واجب بشود که شهادتی نزد قاضی بدهد. نزد غیر قاضی در محکمه ممکن نبود که علیه کسی حرفی بزند، یا مدرک و سندی رو کند. ✅ «وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ » ؛ وقتی خطایی از کسی سر می زد، آن فرد را سرزنش نمیکرد، تا اینکه او بتواند یک عذری را برای خطای خودش فراهم کند. تا وقتی که جا داشت که عذر آن شخص را بپذیرد، هرگز شخصی را به خاطر اشتباهش سرزنش نمیکرد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز پنجاه وششم ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به كميل بن زياد نخعی، فرماندار «هیات» و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد. 🔹 نكوهش از فرمانده شكست خورده ♦️پس از ياد خدا و درود، سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست و پافشاری در كاری كه از مسؤوليت او خارج است، نشانه ناتوانی آشكار و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم -و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد- انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند، نه مرزی را می توانی حفظ كنی و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی و نه امام خود را راضی نگه می داری. ┄═❁✦❈🌺•🍃•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند. 🔹جبران خسارتها در مانورهای نظامی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود، همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران و پرهيز از هرگونه شرارتی تأكيد كرده ام و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهای خود را به من رسانيد و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را برطرف خواهم كرد. ان شاء الله. ┄═❁✦❈🌺•🍃•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان درجنوب شهر سرپل ذهاب امروزی 🔹مسؤوليتهای فرماندهی ♦️پس از ياد خدا و درود، اگر رأی و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن و نفس خود را در حالیکه امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است وادار ساز و بدان كه دنيا سرای آزمايش است و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد، و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقّی كه بر توست آنکه نفس خويش را نگهبان باشی و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی، با درود. ┄═❁✦❈🌺•🍃•🌺❈✦❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(28).mp3
5.67M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز پنجاه وششم از نامه ۶۱ تا نامه ۵۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220716-WA0001.
2.9M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 3️⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت چهارم - یاران شهید 🔻 در ادامه ویژگیهای دوستان خوب، بعد از دوازده ویژگی که در حکمت ۲۸۹ حضرت بیان فرمودند دوازده ویژگی هم درباره یاران شهیدشان در خطبه ۱۲۱ بند ۲ بیان می فرمایند: ✅ «دُعُوا إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَبِلُوهُ» شهدا کسانی بودند که وقتی آنها را به اسلام دعوت کردند، قبول کردند. ✅ «وَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ» قرآن را قرائت کردند و آن را حاکم زندگی خودشان قرار دادند. 🔻4.3 «وَ هِيجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا» ؛ وقتی به سمت جهاد دعوتشان کردند، چنان واله و شیدای جهاد بودند مثل شتری که به فرزند خودش واله و شیداست. ✅ «وَ سَلَبُوا السُّيُوفَ أَغْمَادَهَا »آنقدر در جهاد در راه خدا حضور داشتند که گویا شمشیرهایشان را از غلاف محروم کرده بودند. یعنی هیچ وقت شمشیرهایشان در غلاف نرفت. ✅ «وَ أَخَذُوا بِأَطْرَافِ الْأَرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَ صَفّاً صَفّاً بَعْضٌ هَلَكَ وَ بَعْضٌ نَجَا » ؛ گرداگرد زمین را گروه گروه، صف به صف احاطه کردند. بعضی شهید شدند و برخی نجات یافتند. ✅ « لَا يُبَشَّرُونَ بِالْأَحْيَاءِ »؛ از زنده ماندن کسی در جهاد به همدیگر بشارت نمی دادند، یعنی از شهید نشدن همدیگر خوشحال نمی شدند. ✅ «وَ لَا يُعَزَّوْنَ عَنِ الْمَوْتَى» از اینکه کسی در جنگ به شهادت رسیده باشد، همدیگر را تعزیت نمی دادند. ✅ «مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكَاءِ »؛ از گریه های طولانی چشمهایشان آسیب دیده بود. ✅ «خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ» ؛ از شدت روزه داری، شکمهایشان لاغر و به پشت چسبیده بود. ✅ «ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ» لبهایشان از فراوانی دعا خشک شده بود. ✅ «صُفْرُ الْأَلْوَانِ مِنَ السَّهَرِ» رنگ صورتهایشان از شب زنده داری های طولانی زرد بود. ✅ «عَلَى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ» بر چهره آنها غبار خشوع و فروتنی در مقابل خدا بود. 🔻 حضرت در ادامه میفرمایند: «أُولَئِكَ إِخْوَانِي الذَّاهِبُونَ» ؛ اینها برادران عزیز من بودند که از دست من رفتند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
⚫️⚫️⚫️⚫️ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِياءِ، وَ إِمامِ الْأَتْقِياءِ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ، وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ . اللّٰهُمَّ كَما جَعَلْتَهُ نُوراً يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوابِكَ، وَأَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقابِكَ، وَحَذَّرَ بَأْسَكَ، وَذَكَّرَ بِآياتِكَ، وَأَحَلَّ حَلالَكَ، وَحَرَّمَ حَرامَكَ، وَبَيَّنَ شَرائِعَكَ وَفَرائِضَكَ، وَحَضَّ عَلَىٰ عِبادَتِكَ، وَأَمَرَ بِطاعَتِكَ، وَنَهىٰ عَنْ مَعْصِيَتِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيائِكَ وَذُرِّيَّةِ أَنْبِيائِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ. 📌شهادت امام هادی علیه السلام را خدمت شما دوستان عزیز تسلیت عرض می کنیم.
روضه خانگی - امام هادی(ع) - 1409.mp3
12.86M
🎙هزار شکر که داریم امام هادی را... 🔻روضه (ع) 👤حاج احمد
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری: سرچشمه آفتاب 🔸معرفی امام هادی (علیه السلام) از ولادت تا شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز پنجاه وهفتم ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين 🔹افشای حوادث جنگ صفين ♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم كه در ظاهر پروردگار ما يكی و پيامبر ما يكیدو دعوت ما در اسلام يكی بود و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ و آرام كردن مردم به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود و به وحدت برسند و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، امّا شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس[ از پیشنهاد حق ما ] سر باز زدند و جنگ درگرفت و تداوم يافت و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند از هلاكت نجات يافت و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری، هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره. 🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد ♦️پس از ياد خدا و درود، من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به فرماندار سپاه شُريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد. 🔹اخلاق فرماندهی ♦️در هر صبح و شام از خدا بترس و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن و به هنگام خشم بر نفس خويش شكننده و حاكم باش.