eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
290 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 پای حرف هر کسی ننشین!
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۹) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش کتاب را بست و عینکش را برداشت و به سرگئی نگاه کرد و گفت : « خوب ؟ چه طور بود ؟ » سرگئی گفت : « خوب بود ، شبیه کلام پیامبران که شما در کلیسا موعظه می کنید. » کشیش با سر حرف او را تأیید کرد و گفت : « من عقیده دارم که باید حرف های کسانی چون علی را به محراب کلیسا ببریم و به گوش مردم برسانیم. » سرگئی پرسید : « با تعصّبات عقیدتی و مذهبی چه می کنید پدر ؟ توی کلیسا که نمی شود اسم علی را آورد و موعظه هایش را خواند. » کشیش گفت : « می شود اسم علی را نیاورد . کافی است این سخنان به گوش مردم برسد و تأثیر خودش را بگذارد . » سرگئی از جا بلند شد و گفت : « بهتر است فردا من هم با شما به کلیسا بیایم . می خواهم دوستان قدیمتان را ببینم و موعظه های جدیدتان را بشنوم . » کشیش از جا برخاست و گفت : « حتماً بیا ! قرار است این بار از زبان علی موعظه ای کنم که مردم از گناه فاصله بگیرند و قلبهایشان به نور حقایق و زندگی روشن شود . » سرگئی لبخند زد و گفت : « خیلی هم امیدوار نباش چنین اتّفاقی بیفتد پدر ؛ قلبهایی که از جنس سنگ باشند ، با سالها بارش باران هم نرم نمی شود... حالا برویم که فکر کنم شام آماده باشد . » ↩️ ادامه دارد...
🌱 🌹 بعد از اینکه حضرت محمد(ص) پیامبر شد کم کم مسلمان ها آنقدر قوی شدند که دشمنان جرأت نمی کردند فکر شکست دادنشون را بکنند. 📚 ،برگرفته از خطبه ۱۹۲ 💌 https://eitaa.com/joinchat/718405741C1d64b7321c
شرح حکمت ۵۸ بخش ۱ ثروت ریشه شهوات.mp3
2.53M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ ثروت ؛ ریشه شهوتها 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 ثروت ؛ ریشه شهوت ها 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۸ می‌فرمایند: « اَلمَالُ مادَّةُ الشَّهوات » ؛ " مال، ریشه و اساس همه شهوت رانی هاست. " 🔻می‌دانیم که در نهج‌البلاغه شریف، هر معصیتی ریشه اش در شهوات است؛ در خطبه ۱۷۶ ، حضرت می‌فرمایند: « وَ مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ » ؛ " چیزی از معصیت خدا نیست، مگر اینکه از یک شهوتی برخاسته است. " دلیلش هم این است که کسی که دچار شهوات می‌شود، در واقع شهواتش ریشه در عشق به دنیا دارند و نتیجه اش پاره شدن عقل است. 🔻 در خطبه ۱۰۹ می‌خوانیم : «قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَه» ؛ " شهوات، عقل انسان شهوت ران را پاره کرده است." (و کسی که عقلش پاره شد، دست به هر خطا و معصیتی می‌زند.) 🔻نکته این است که یکی از چیزهایی که ریشه شهوات نامیده شده، مال است که در واقع عشق به دنیا، یکی عشق به مال دنیاست. 🔻از مشکلاتی که مال دارد، اگر تحت مراقبت عقل و تقوا قرار نگیرد، مسؤولیت آور بودنش است؛ در حکمت ۳۲۸ حضرت می‌فرمایند: " همانا خداوند متعال، در اموال ثروتمندان قوت و نیاز فقرا را واجب کرده است. " (و این مسؤولیت سنگینی است.) 🔻همچنین مایهٔ دشمنی شمرده شده است؛ در خطبه ۱۳۳ حضرت می‌فرمایند: « تَعادَیتُم فِی کَسبِ الاَموَال » ؛ " شما برای به دست آوردن اموال، با هم دشمنی ها کردید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۷۰) 📚 انتشارات عهدمانا پدر کارپیانس به استقبال آنها آمد و گفت: « بفرمایید داخل که مردم منتظر شما هستند. » داخل کلیسا گرم بود و با این همه نیمکتها پر از جمعیت بود ، اما چنان سکوتی حاکم بود که وقتی قدم بر می داشتند صدای گامهای آنها در سالن پیچید . همه از جا برخاستند . همهمه ای فضای سالن را پر کرد . پدر کارپیانس ، بازوی کشیش را گرفته بود و از راهروی بین نیمکتها عبور داد . مردمی که سالها بود کشیش را ندیده بودند به گرمی از او استقبال می کردند. کشیش مثل یک کاردینال ، با تکان دادن سر و دست به آنها پاسخ می داد و گاهی هم با پیرمرد یا پیرزنهایی که می شناخت و سابقهٔ دوستی با آنها داشت ، احوال پرسی می کرد . کشیش و سرگئی در ردیف جلو نشستند . پدر کارپیانس پشت تریبون که سمت چپ محراب زیر صلیب بزرگی قرار داشت ، ایستاد و از حاضران خواست که بنشینند . کشیش احساس کرد که از احترام و استقبال مردم خوشحال شده است و کمی هم به وجد آمده است. هنوز شیرینی و هیجان استقبال را در دل داشت که به خود نهیب زد و فکر کرد که نباید اجازه بدهد غرور و تکبّر او را به هیجان بیاورد . مگر او کیست ؟! مگر خادم و خدمتگزاری بیش در کلیسا نبوده و نیست ؟! به یادش آمد که علی نه در برابر تشویقهای دوستان و نه دشمنان و مخالفان و منتقدان ، تغییری نمی کرد . نه از تشویقها به وجد می آمد و نه از توهین ها خشمگین می شد و می گفت : « چه بسا کسانی که با ستایش دیگران فریب خورده اند . » کشیش می خواست شعف و شوق ناشی از استقبال چند لحظه پیش را از خود دور کند ، تا جزء فریب خوردگان نباشد. ↩️ ادامه دارد...
🔵 چنگ زدن به ریسمان الهی 💠 استوارترین وسیله ای که می توانی به آن چنگ زنی ، رشته‌ای است که بین تو و خدای تو قرار دارد. 📜 ، بخشی از نامه ۳۱
شرح حکمت ۵۸ ،بخش ۲ ثروت ؛ ریشه شهوتها.mp3
2.96M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ ثروت ؛ ریشه شهوتها 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 ثروت ؛ ریشه شهوت ها 🔰 و نکته بعدی این است که [مال] مایهٔ فتنه و ابتلاست؛ حضرت علی (علیه‌السلام) در خطبه ۱۵۶ می‌فرمایند: پیامبر (صلوات الله علیه و آله) به من فرمودند: « وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ » " ای علی! این مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه خواهند شد." 🔻 از طرفی دیگر مال، می‌تواند مایه اسراف و تبذیر باشد؛ در خطبه ۱۲۶ حضرت می‌فرمایند: " آگاه باشید! بخشیدن مال در غیر حقّش، نوعی تبذیر و اسراف است. (بعد در ادامه می‌فرمایند:) نتیجه چنین کاری این است که خدا کاری می کند به کسانی که ناحق مال دادید، از شما تشکر نکنند." 🔻مسأله دیگری که جزء عوارض مال اندوزیِ بی تقوا هاست، طغیان نفْس است در مقابل خدا ؛ مولا علی علیه السلام در حکمت ۱۰۸ می‌فرمایند: «وَ إِنْ أَفَادَ مَالًا أَطْغَاهُ الْغِنَى» ؛ " اگر قلب به یک مالی برسد (یعنی متوجه بشود که ثروت اندوهی به دستش رسیده)، با طغیان در مقابل خدا می ایستد. (یعنی به خاطر غنا و بی نیازی اش طغیان می کند.) 🔻 این در واقع همان آیه شریفه قرآن است که فرمود: « إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى » ؛ " انسان اگر خیال کند بی نیاز شده، قطعاً طغیان خواهد کرد. " 🔻 نکته دیگری که در پایان این حکمت باید عرض شود ، این است که مولا علی (علیه السلام) نتیجه کسانی که دنبال جمع آوری اموال هستند را هلاکت معرفی می کنند؛ در حکمت ۱۴۷ می‌فرمایند: « يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ » " جمع آورندگان مال ولو به ظاهر زنده باشند، در واقع مرده اند. " 🔻 و در نهایت هم مولا علی (علیه السلام) در عبارتی فوق العاده جالب می‌فرمایند: " من رهبر مؤمنینم و مال، رهبر فجار. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۷۱) 📚 انتشارات عهدمانا صدای پدر کارپیانس او را به خود آورد . - حضّار محترم ! مؤمنان گرامی ! خداوند امروز ما را به دیدن مردی مفتخر کرد که سالهای بسیار در این کلیسا شما را به عیسی مسیح دعوت کرد و از وسوسه های شیطان دورتان ساخت. شما با اعتراف هایتان و او با دعاهایش راه بهشت را نشانتان داد . شاید برخی از شما که جوان هستید ندانید که پدر میخائیل ایوانف بیش از سی سال از عمر خود را در جمع ما و در این کلیسا موعظه کرده است و شاید بسیاری از جوان ترها به دست ایشان غسل تعمید داده شده باشند. اینک پس از قریب دو دهه ، به میان ما بازگشته است تا با ما از عیسی مسیح سخن بگوید و راه رسیدن به آسمان را نشان بدهد . من سخن کوتاه می کنم و از پدر ایوانف تقاضا دارم تا به جایگاه بیایند و چون گذشته با نفس گرم خود ، ما را هدایت کنند . کشیش میخائیل در میان صدای ممتد کف زدن حضار که حالا ایستاده بودند ، پشت تریبون قرار گرفت. با دست راست به مردم اشاره کرد که بنشینید. وقتی صداها آرام گرفت و سکوت برقرار شد ، دست به جیب قبایش برد و چند ورق کاغذ تا شده را بیرون آورد . آنها را بدون اینکه باز کند به دست راستش گرفت و چشم به مردم دوخت که در بین آنها چهره های آشنای بسیاری می دید . - بسیار خوشحالم که قبل از فرا رسیدن مرگ و فرو شدن در خاک ، این توفیق حاصل شد که یک بار دیگر شما مؤمنان عزیز را از نزدیک ملاقات کنم. خدا را سپاسگزارم به خاطر هر آنچه به ما عطا کرده و هر چه نکرده . این سالها که از شما دور بودم ، قلبم با شما بود . همان طور که پدر کارپیناس گفتند ، من همهٔ جوانی ام را صرف این کلیسا کردم . بیروت اگرچه زادگاه من نبود ، امّا عمر طولانی خود را در میان این شهر و شما مردمان خوبش گذراندم و خوشحالم که اینک در کنار شما هستم . از شما پوزش می طلبم که متن موعظه ام را نوشته ام و برایتان می خوانم . اگر خسته تان کردم ، بر من ببخشایید . سپس برگه هایی را که توی دستش بود باز کرد . عینکش را به چشم زد و شروع کرد به خواندن . ↩️ ادامه دارد...