✍ #همسر_شهید:
✨ برای خواندن #نماز شب کاری به من نداشت، اصرار نمیکرد با هم بخوانیم.
✨ خیلی #مقید نبود که بخواهم بگویم هرشب بلند میشد برای تهجد، نه، هروقت امکان و فضا مهیا بود، از دست نمیداد.
✨ گاهی فقط به همان نماز شفع و وتر اکتفا میکرد، گاهی فقط به یک سجده. کم پیش می آمد مفصل و با اعمال بخواند.
✨ میگفت: «آقای بهجت می فرمودند: اگه بیدار شدی و دیدی هنوز اذان نگفتن و فقط یه #سجدهٔ_شکر به جا بیاری که سحر رو بیدار شدی، همونم خوبه!»
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
#همت_حاج_قاسم
🍃🌸🍃
🌷شادی روح شهدا #صلوات
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🌸 حاج آقا قرائتی زیبا گفتند
فرمودند :
تیر سه شعبه یعنی چه ؟
تیر سه شعبه همین کارهایی ست که ما در کوچه و خیابان انجام می دهیم
همین بد حجابی ها و رعایت نکردن هاست
همین ارتباط و شوخی با نامحرم است
سه شعبه دارد :
1. یک شعبه اش این است که خودمان گناه کردیم
2. یک شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداختیم
3. یک شعبه اش هم قلب امام زمان (عج) است که نشانه گرفتیم
وای بر ما ....
صلی الله علیک یا اباعبدالله
🌷 @majles_e_shohada🌷
مجلس شهدا
🌺 شهید مدافع حرم مرتضی عطایی 🌺 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بدون شرح ...
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شهید مدافع حرم سعید انصاری 🌺
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
مجلس شهدا
🌺 شهید مدافع حرم سعید انصاری 🌺 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 وداع با شهید سعید انصاری ...😔
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 درد دلی با پدر شهیدم...😔🍃
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
مجلس شهدا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم پسرک فلافل فروش🍃 زندگینامه و خاطرات شهید هادی ذوالفقاری🌹 قسمت دوم2⃣ پسرك فل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
پسرک فلافل فروش🍃
زندگی نامه و خاطرات شهید هادی ذوالفقاری 🌹
قسمت سوم3⃣
جوادین ۸
راوی:پیمان عزیز (صاحب مغازه فلافل فروشی)✅
توي خيابان شهيد عجب گل پشت مسجد مغازه ی فلافل فروشي داشتم. ما
اصالتاً ايراني هستيم اما پدر و مادرم متولد شهركاظمين ميباشند. براي همين
نام مقدس جوادين 8 را كه به دو امام شهر كاظمين گفته ميشود، براي
مغازه انتخاب كردم.
هميشه در زندگي سعي ميكنم با مشتريانم خوب برخورد كنم. با آنها
صحبت كرده و حال و احوال ميكنم.
سال 1383 بود كه يك بچه مدرسه اي، مرتب به مغازه ي من مي آمد و
فلافل ميخورد.
ُ اين پسر نامش هادي و عاشق سس فرانسوي بود. نوجوان خنده رو و شاد و
پرانرژي نشان ميداد.
من هم هر روز با او مثل ديگران سلام و عليك ميكردم.
يك روز به من گفت: آقا پيمان، من ميتونم بيام پيش شما كار كنم و
فلافل ساختن را ياد بگيرم. گفتم: مغازه متعلق به شماست، بيا.
از فردا هر روز به مغازه مي آمد. خيلي سريع كار را ياد گرفت و استادكار
شد.
چون داخل مغازه ی من همه جور آدمي رفت و آمد داشتند، من چند بار او
را امتحان كردم، دست و دلش خيلي پاك بود.
خيالم راحت بود و حتي دخل و پولهاي مغازه را در اختيار او ميگذاشتم.
در ميان افراد زيادي كه پيش من كار كردند هادي خيلي متفاوت بود؛
انسان کاري، با ادب، خوش برخورد و از طرفي خيلي شاد و خنده رو بود.
كسي از همراهي با او خسته نميشد.
با اينكه در سنين بلوغ بود، اما نديدم به دختر و ناموس مردم نگاه كند. باطن
پاك او براي همه نمايان بود.
من در خانواده اي مذهبي بزرگ شده ام. در مواقع بيکاري از قرآن و
نهج البلاغه با او حرف ميزدم. از مراجع تقليد و علما حرف ميزديم. او هم
زمينه ي مذهبي خوبي داشت. در اين مسائل با يكديگر همكلام ميشديم.
يادم هست به برخي مسائل ديني به خوبي مسلط بود. ايام محرم را در هيئت
حاج حسين سازور كار ميكرد.
مدتي بعد مدارس باز شد. من فكر كردم كه هادي فقط در تابستان
ميخواهد كار كند، اما او كار را ادامه داد! فهميدم كه ترك تحصيل كرده.
با او صحبت كردم كه درس را هر طور شده ادامه دهد، اما او تجديد آورده
بود و اصرار داشت ترك تحصيل كند.
كار را در فلافل فروشي ادامه داد. هر وقت ميخواستم به او حقوق بدهم
نميگرفت، ميگفت من آمده ام پيش شما كار ياد بگيرم. اما به زور مبلغي را
در جيب او ميگذاشتم.
مدتي بعد متوجه شدم كه با سيد علي مصطفوي رفيق شده، گفتم با خوب
پسري رفيق شدي.
هادي بعد از آن بيشتر مواقع در مسجد بود. بعد هم از پيش ما رفت و در
بازار مشغول كار شد.
اما مرتب با دوستانش به سراغ ما مي آمد و خودش مشغول درست کردن
فلافل ميشد.
بعدها توصيه هاي من كارساز شد و درسش را از طريق مدرسه ي دكتر
حسابي به صورت غير حضوري ادامه داد.
رفاقت ما با هادي ادامه داشت. خوب به ياد دارم که يك روز آمده بود
اينجا، بعد از خوردن فلافل در آينه خيره شد ميگفت: نميدانم براي اين
جوشهاي صورتم چه كنم؟
گفتم: پسر خوب، صورت مهم نيست، #باطن و #سيرت انسانها مهم است كه
الحمدلله باطن تو بسيار عالي است.
هر بار كه پيش ما مي آمد متوجه ميشدم كه تغييرات روحي و دروني او
بيشتر از قبل شده.
تا اينكه يك روز آمد و گفت وارد حوزه ي علميه شده ام، بعد هم به نجف
رفت.
اما هر بار كه مي آمد حداقل يك فلافل را مهمان ما بود.
آخرين بار هم از من حلاليت طلبيد. با اينكه هميشه خداحافظي ميكرد، اما
آن روز طور ديگري خداحافظي كرد و رفت ...
#ادامه_دارد...
══════°✦ ❃ ✦°══════
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
1_70622581.mp3
4.25M
دیگر این خانه مرا تنگ بود
زندگی بی شهدا ننگ بود
تو که از حال دلم آگاهی ....
حال تنها و غریبم چه کنم
نفس من داده فریبم چه کنم
عاشقان شهدا
جامانده ها بشنویید😭
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
May 11
1_70622615.mp3
4.22M
🌙 #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
🍃یادش بخیر ماه خدا با لب تشنه از وفا
🍃پر میزدیم تا آسون با روضه های کربلا
🎤 #مهدی_مقدم
⏯ #شور احساسی
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#تلنگر
چند روز بعد از عملیات دیدمش ، هر جا میرفت یه کاغذ و خودکار باهاش بود !
از یکی پرسیدم ، این بچه چشه ؟!
گفت ، توی عملیات گوش هاش آسیب دیده ، آنقدر آر پی چی زده دیگه نمی شنوه ، باید براش بنویسی تا بفهمه !!
👈 گوش هایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود ،
چشم و گوشمان باز نشد ! ، هیچ !! ، بماند !!!!
شرمنده ی ایثارت هستیم ....
📕 ستارگان خاکی ، ج 22 ص76
╭━━━⊰💠⊱━━━╮
🌷 @majles_e_shohada 🌷
╰━━━⊰💠⊱━━━╯
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🔸گرگها خوب بدانند در این ایل غریب
💔گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز
🔹گرچه نیکان همگی بار سفر بَربَستند
💚شیرمردی چو علی خامنه ای هست هنوز
🔸گر امام شهدا نیست کُنون در بَرمان
💙خلف صالح و مظلوم علی هست هنوز .
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
May 11