✍امام سجاد علیه السلام:
هیچ قطره ای نزد خداوند عزّوجلّ محبوب تر از دو قطره نیست؛ قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، قطره اشکی که در دل شبِ تار برای خداوند عزّ و جلّ می ریزد.
📚 الخصال، ج ۱، ص ۵۰
عاشقان شهید سلیمانی
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🏴 @majles_e_shohada 🏴
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🔸عملی که حضرت زینب(س)
آن را ترک نمی کرد
✨ تهجد و شب زنده داری حضرت زینب علیهاالسلام در تمام مدت عمرش، حتی شب یازدهم محرم، ترک نشد.
✨ حضرت زینب علیهاالسلام در عبادت، شبیه مادرش حضرت فاطمه علیهاالسلام بود، شب ها با تلاوت قرآن و نماز شب سِیر می کرد و نماز شب آن حضرت هیچ گاه ترک نشد؛ حتی در شب یازدهم محرم نماز شب را خواند.
🌼 امام سجاد علیه السلام فرموند:
دیدم زینب علیهاالسلام آن شب (شب یازدهم محرم) نشسته نماز می خواند.
و نیز می فرمایند:
عمه ام زینب با آن آزارها و اندوه ها که در راه ما به او رسید، در راه شام نافله های شب را ترک نکرد.
#نماز_شب
11.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 نقش یهود در به شهادت رساندن معصومین(ع)
👤 استاد رائفی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری #مناسبتے
شهادت حضرت زین العابدین
امـام سـجــاد عـلـیــهالــســلام
برتمام شیعیان تسلیت🖤
@stori_mazhabi
🏴 @majles_e_shohada 🏴
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهیدی که دوتا از پسرانش در یک روز شهید مدافع حرم حضرت زینب سلامالله علیها شدند ، وقتی جنازهها را آوردند به مادر گفتند بیا خداحافظی ،گفت نه من با بچههام خداحافظی نمیکنم آخه چرا؟؟؟؟؟
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🏴 @majles_e_shohada 🏴
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#تلنـــگرانہ ‼️
💠 عزیزی میگفت: با خودم حساب ڪردم دیدم از هشتادمیلیون ایرانی حداقل 50 میلیون نفر روزانه بیست بار از ڪرونا حرف میزنند یا میشنوند.
فڪر ڪردم اگر هر ڪدام روزی بیست بار گفت و شنود ڪرونایی داشته باشند میشود روزی یڪ میلیارد😔
✴️ با خودم گفتم اگه به جای ڪلمه ڪرونا هر ڪدام نام منجی عالم مولا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تلفظ میڪردند چه میشد؟
حرفش خیلی به دلم نشست دیدم عجب دردی شده این دل مشغولی ڪرونا.
✅ با خودم فڪر ڪردم و گفتم:امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صاحب و مولای ماست.
✅ خودش فرموده به واسطه من بلا از شما دور میشود.
💠 ای ڪاش بجای یڪ میلیارد ڪرونا گفتن، به نیت تعجیل در امرفرج امام زمان صلوات میفرستادیم
🟢 اصلا بیایید با هم قراری بگذاریم هر جا اسم ڪرونا آمد، برای سلامتی و تعجیل در امر ظهور منجی عالم امام زمان صلوات بفرستیم امام معصوم ما هم بینهایت مهربان است و هم بینهایت ڪریم؛ خیالتان راحت زیر دِین ڪسی نمی ماند
📿 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 📿
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🏴 @majles_e_shohada 🏴
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
عشقتان را برای خودتان نگه دارید!
شب تاسوعا بود و در مسجد، عزاداری باشکوهی برگزار شد، ابراهیم در ابتدا خیلی خوب سینه می زد اما بعد، دیگر او را ندیدم در تاریکی مجلس، در گوشه ای ایستاده و آرام سینه می زد، سینه زنی بچه ها خیلی طولانی شد، ساعت دوازده شب بود که مجلس به پایان رسید، موقع شام همه دور ابراهیم حلقه زدند گفتم: عجب عزاداری باحالی بود، بچه ها خیلی خوب سینه زدند، ابراهیم نگاه معنی داری به من و بچه ها کرد و گفت:
عشقتان را برای خودتان نگه دارید!
وقتی چهره های متعجب ما را دید، ادامه داد: این مردم آمده اند تا در مجلس قمر بنی هاشم «علیه السلام» خودشان را برای یک سال بیمه کنند، وقتی عزاداری شما طولانی می شود، اینها خسته می شوند شما بعد از مقداری عزاداری، شام مردم را بدهید، بعد هرچه قدر می خواهید سینه بزنید وعشقبازی کنید، نگذارید مردم در مجلس اهل بیت احساس خستگی کنند.
🌹شهید ابراهیم هادی🌹
@pelakkhakii
🏴 @majles_e_shohada 🏴
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
هدایت شده از رضایت های خانواده میقان
💢 داستانک 💢
💕🌹💕🌹💕🌹💕
🔸 *سرایدار مدرسه ای تعریف می کرد:*
کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون.
🔸اگر مرا بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر مرا بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد.
🔸شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سر در بیاورم. صبح، یک پسر بچه از دیوار پرید پایین و یکراست رفت سراغ جارو و خاکانداز. شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.»🌹 گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟» گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
📚کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
داستانک 🌼
شهید_عباس_بابایی 🌷
🌷🍃🌷