eitaa logo
مجلس شهدا
896 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.3هزار ویدیو
80 فایل
🍃کانال مجلس شهدا🍃 ⚘پیام رسان " ایتا "⚘ http://eitaa.com/majles_e_shohada 🌹ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم آنها دیدند ما مدعــیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدارا چیدند🌹 ارتباط باخادمِ شهدا ،تبادل ,پیشنهادات @ghatre_barran
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهیدانہ🌹🍃 یــادت باشــد☝️ شهیــد اسـمـ نیســتـ، رســـمـ استـ !!!👌 شهیــد عکسـ🎨 نیسٺـ ڪـہ اگـر از دیوار اتاقت برداشتــے📸 فراموش بشـــود!!!💔 شهیـــ🌼ـد مسیــ🚧ـر است، زندگیـست،راهـ است، مـــ👌ـرام است!☺️ شهید امتحـانـ📃 پس دادهـ استـ..👌 شهیــد راهیست بـہ سوے خــــ🌿ـدا!!!🌹 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#تلنگر_آسمانی🕊 دقت کرده اید... 🌷شهدای #جنگ_تحمیلی یکی یکی می آیند... و #مدافعان_حرم یکی یکی میروند... اما ما هنوز میگیم شهدا شرمنده ایم 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
می گویند : سرِ دوراهی گناه و ثواب به حُبّ #شهادت فكر كن؛ به نگاه امام زمانت فكر كن ... ببين می توانی از گناه بگذری؟! از گناه كه گذشتی ، از جانت هم می گذری... رفیق شهیدم ! ادعای شهادت دارم ولی دست دلم می لرزد سر دو راهی گناه و ثواب حلال و حرام..... سنگینی نگاه تو را لازمم به وقت ماندن سر دو راهی که یادآورم باشد شاهد بودن شهید را..... #رفیق_شهید 🌷شهید محمود رضا بیضایی🌷 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🍃🌷 ❄️ آیت الله بهاء الدینی«ره» عرقی ڪه زن زیر چـادر مےریزد سه جا برای او نور میشود ...✨ ✅ درون قبــر ✅ در بــرزخ ✅ در قیـامـت 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🌸محدثه باقری دختر شهید #مدافع_حرم ، #عبدالله_باقری : 🔹 آن دنیا پیش حضرت زینب(س)سرمان پایین نیست که ... #من_کنیز‌_زینبم 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
مجلس شهدا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم پسرک فلافل فروش🍃 زندگینامه و خاطرات شهید هادی ذوالفقاری🌹 قسمت نهم9⃣ بازار..
پسرک فلافل فروش🍃 زندگینامه و خاطرات شهید هادی ذوالفقاری🌹 قسمت دهم0⃣1⃣ ماشین... راوی:یکی از بچه های مسجد🌹 شخصيت هادي براي من بسيار جذاب بود.🍃 رفاقت با او كسي را خسته نميكرد.💓 در ايامي كه با هم در مسجد موسي ابن جعفر 7 فعاليت داشتيم،بهترين روزهاي زندگي ما رقم خورد.يادم هست يك شب جمعه وقتي كار بسيج تمام شد هادي گفت: بچه ها حالش رو داريد بريم زيارت؟🤔گفتيم: كجا؟! وسيله نداريم.هادي گفت: من ميرم ماشين بابام رو مييارم.😉 بعد با هم بريم زيارت شاه عبدالعظيم 7.گفتيم: باشه، ما هستيم.هادي رفت و ما منتظر شديم تا با ماشين پدرش برگردد. بعضي از بچه ها كه هادي را نميشناختند، فكر ميكردند يك ماشين مدل بالا و...چند دقيقه بعد يك پيكان استيشن درب داغون جلوي مسجد ايستاد.فكر كنم تنها جاي سالم اين ماشين موتورش بود كه كار ميكرد و ماشين راه ميرفت😆.نه بدنه داشت، نه صندلي درست و حسابي و... از همه بدتر اينكه برق نداشت. يعني لامپ های ماشين كار نميكرد! رفقا با ديدن ماشين خيلي خنديدند.هركسی ماشين را ميديد ميگفت: اينكه تا سر چهارراه هم نميتونه بره، چه برسه به شهر ري 😂اما با آن شرايط حركت كرديم. بچه ها چندچراغ قوه آورده بودند. ما در طي مسير از نور چراغ قوه استفاده ميكرديم. وقتي هم ميخواستيم راهنما بزنيم، چراغ قوه را بيرون ميگرفتيم و به سمت عقب راهنما ميزديم.😅😂 خلاصه اينكه آن شب خيلي خنديديم.زيارتعجبیی شد و اين خاطره براي مدتها نقل محافل شده بود. بعضي بچه ها شوخي ميكردندو ميگفتند: ميخواهيم براي شب عروسي، ماشين هادي را بگيريم و...😅چند روز بعد هم پدر هادي آن پيكان استيشن را كه براي كار استفاده ميكرد فروخت و يك وانت خريد... ... ══════°✦ ❃ ✦°══════ 🌷 @majles_e_shohada 🌷
وقت تحویل لباس، خانم مزون‌دار گفت «ببخشید لباس آماده نیست!‌ گل‌هایش را نچسبانده‌ام!» امین گفت «اگر اجازه بدهید من خودم می‌چسبانم!» ‌حدود 8 ساعت آنجا بودیم و تمام گل‌های لباس و دامن را و حتی نگین‌های وسط گل‌ها را خودش با سلیقه چسباند!  #عاشقانه_های_شهدا❤💙 #شهید_امین_ڪریمی 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
مجلس شهدا
وقت تحویل لباس، خانم مزون‌دار گفت «ببخشید لباس آماده نیست!‌ گل‌هایش را نچسبانده‌ام!» امین گفت «اگر
روز آماده شدن حلقه‌های ازدواجمان، گفت «باید کمی منتظر بمانیم تا آماده شود!‌« گفتم «آماده است دیگر منتظر ماندن ندارد!» حلقه‌ها را داده بود تا 2 حرف روی آن حک شودZ&A،اول اسم هردومان روی هر دو حلقه حک شد.. #عاشقانه_های_شهدا❤💙 #شهید_امین_ڪریمی 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
مجلس شهدا
روز آماده شدن حلقه‌های ازدواجمان، گفت «باید کمی منتظر بمانیم تا آماده شود!‌« گفتم «آماده است دیگر من
فالله خیر حافظا خواندم که برگردی  برگشته ای با حال و روز بهتری از من  من عاشق لبخندهایت بودم و حالا...  با خنده های زخمی‌ات دل می بری از من  عاشق ترینم! من کجا و حضرت زینب؟!  حق داشتی اینقدر راحت بگذری از من... #همسران_مدافعان_حرم #شهید_ڪریمی ══════°✦ ❃ ✦°══════ 🌷 @majles_e_shohada 🌷 #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
قسمتی از یک دلنوشته ای ! در ڪربلا، تو یڪایڪ را در آغوش مے‌ڪشیدی، مے ‌بوسیدی وداع مے‌ڪردی.. آیا ممڪن است هنگامے ڪہ من نیز بہ خاڪ و خون خود مے‌غلطم تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا بہ تو و بہ خدای تو سیراب ڪنی؟ از راست پیکر پاک شهدای ۵ و از لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ 🍃🌹 🌷 @majles_e_shohada 🌷
با ابراهیم به مرخصی آمده بودیم. به ترمینال آمدیم و راهی تهران شدیم ، راننده به محض خروج از شهر ، صدای نوار ترانه را زیاد کرد. ابراهیم چند بار ذکر صلوات داد و مسافران بلند صلوات فرستادند. من یک لحظه به ابراهیم نگاه کردم ، دیدم بسیار عصبانی است. مدام خودش را میخورد و ذکر میگفت ، دستانش را بهم فشار میداد و چشمانش را می‌بست. حدس زدم بخاطر نوار ترانه است. گفتم: ،آقا ابراهیم چیزی شده؟! میخوای به راننده بگم ... نذاشت حرف من تموم بشه و گفت: قربونت ، برو ازش خواهش کن خاموشش کنه. رفتم و به راننده گفتم اگه امکان داره خاموشش کنید. راننده گفت ، نمیشه ، عادت کردم ، نمیتونم خاموشش کنم و گرنه خوابم میبره! ابراهیم دنبال روشی بود که صدای زن خواننده به گوشش نرسد ، از توی جیب خودش قرآن جیبی کوچکی بیرون آورد و با صدای زیبایی که داشت ، شروع به قرائت قرآن کرد. همه محو صدای دلنشین و ملکوتی او شدند ، راننده هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد و مشغول شنیدن آیات الهی شد.... 📕 سلام بر ابراهیم2🌹 🌷@majles_e_shohada 🌷