فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حاج قاسم عزیز: اشتیاق به شهادت
دشمنان نمیدانند و نمیفهمند که
ما برای #شهادت مسابقه میدهیم..
چهارمین سالگرد شهید سپهبد قاسم سلیمانی
#شهیدالقدس
شهیدانھ❤️
✨اگر در خواسته هایت
حکمت خـدا را در نظر بگیری
هرگز ناراحت نخواهے شد..
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی🌱
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه حاج مهدی رسولی در مراسم تشییع پیکر سردار شهید سید رضی موسوی
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه حاج مهدی رسولی در مراسم تشییع پیکر سردار شهید سید رضی موسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این کلیپ را از آقای شیخ علی رضایی تهرانی در مورد ظهور ببینید
وصیتنامه شهید خانزاده از جمله وصیتنامههای عرفانی و کمنظیر است. در این وصیتنامه آمده است:
«پیرو خط مبارک ولایتفقیه باشید و خدای متعال را به خاطر این نعمت بزرگ شاکر باشید که چه بسا اگر نعمت بزرگ ولایت نبود مشخص نبود که چه مصیبتی بر سر ما و نوامیس ما میآمد. اختلاف و تفرقه را کنار بگذارید و دنبال وحدت باشید.... ملت ایران بلکه جهان اسلام زمانی پیروز خواهید شد که تحت فرماندهی حضرت آیتالله خامنهای باشید و زمانی که از این مراد و مقتدای خود فاصله گرفتید، شکست خود را در آغوش بگیرید.»
توفیق ملاقات با صاحبعصر
شهید اسماعیل خانزاده پاسدار مدافع حرم حضرت زینب کبری(س) در آذر ماه ۱۳۹۴ همزمان با شب شهادت امام حسن عسکری(ع) در منطقه حلب سوریه در درگیری با اشرار داعش به شهادت رسید. شهید مدافع حرمی که توفیق تشرف به محضر امام زمان(عج) را پیدا کرده بود.
پدر شهید در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب، دستنوشته شهید را برای حضرت آیتالله خامنهای قرائت کرد که نوشته بود:
«خدایا شبی که توفیق ملاقات با صاحبعصر را نصیبم کردی، بر من یقین شد که شهادت را هم نصیبم میکنی.»
چند سال پیش عکس نرگس خانوم دختر شهید که بر سنگ مزار پدر خوابیده به پربینندهترین عکس در فضای مجازی تبدیل شد. ماجرا هم از این قرار بود که عکاسی آمده بود تا از اولین روز مدرسه رفتن نرگس عکاسی کند. نرگس پیشنهاد داد اول بروند سر مزار پدرش. وقتی رفتند، نرگس طوری دراز کشید که انگار مزار پدرش را در آغوش گرفته است.
نرگس خانوم دوبار بعد از شهادت پدرش دوبار آرامش را تجربه کرد. یکبار وقتی بود که حاج قاسم را دید و یکبار دیگر ملاقات با رهبری بود.
همسر شهید چنین ماجرای دیدار با رهبری را نقل مینماید:
«یک روز از دفتر رهبری تماس گرفتند و پرسیدند تمایل دارید به دیدار آقا بیایید؟ گفتیم بله ما از همه همین درخواست را داشتیم. تاریخی را معین کردند و رفتیم. قابل وصف نیست و نمیشود مقایسه کرد دیدار سردار را با آقا، اما در هر دو آرامشی بود که به زبان وصف نمیآید.
نرگس نامهای نوشت برای آقا و ایشان خواستند نرگس خودش نامه را بخواند. آقا پرسید: تو همان دختری هستی که سر مزار پدرت خوابیدی؟ گفت: بله. نرگس گفت چند ساله منتظر دیدار شما هستم. نرگس دوست داشت برود در بغل حضرت آقا اما دو هفته قبلش به سن تکلیف رسید. گفت: من اصرار داشتم پیش از سن تکلیف به دیدارتان بیایم و شما را ببوسم. آقا خندیدند و گفتند: ببخشید تو به سن تکلیف رسیدی و نمیتوانم در آغوشت بگیرم. نرگس هم خیلی ناراحت بود. آقا مجدد گفتند: شرمنده نتوانستم تا حالا دیدار کنم. عبا و انگشترشان را دادند به نرگس و گفتند حالا که نتوانستم بغلت کنم این هدیهها از طرف من برای تو.»