eitaa logo
مجمع پیشکسوتان تخریب چی
389 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
267 فایل
مجمع پیشکسوتان و رهروان شهدای تخریب چی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مصباح‌الهدی۲🚩🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت خیلی‌ها تو اغتشاشات ، مثل این بنده خداها بود!😂😂 همينقدر گیج و گنگ! همینقدر ساده! واقعا بعضیا چقدر آسون تو دام دشمن افتادن...
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به کوری دو چشم دشمنانش فقط، حیدر؛ امیرالمومنین است
سلام علیکم 💠 یکشنبه ۱۱ تیر ماه ۱۴۰۲ مصادف است با ۱۳ ذی الحجه 🌸 او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد🌸 🕊💐 یازدهم تیر ماه سالروز شهادت سربازان امام عصر عج الله . . .🥀 🕊🌷عالم شهید و مجاهد و نستوه حضرت آیت الله محمد صدوقی رحمت الله چهارمین شهید محراب 🕊🌷شهید دفاع مقدس ابوطالب ایوبی 🕊🌷شهید دفاع مقدس محسن تهرانی 🕊🌷شهید مدافع حرم بشیر توانایی پور 🕊🌷شهید مدافع امنیت فرشاد رمزی گرامی باد. 🌹نثار ارواح مطهر شهدا
هدایت شده از دولت انقلابی جوان 😊✋
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غدیردرآسمانهاشناخته شده ترومشهورتراززمین است
هدایت شده از دانستنی های نظامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بلاگر مصری نظم نوین جهانی را به شما معرفی می‌کند دانستنی های نظامی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2469068961C1c2c2ec17e
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔹شتر رم کرده! 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
سلام من به حَسَن شاهِ بی مِثال و قَرین سلام من به حَسَن نورِ چشم اهلِ یقین سلام من به صفایَش به صُلحِ بی مَثَلَش سلام من به حَسَن پیشوایِ اهلِ یمین سلام من به تو ای جلوه گاهِ حضرت حق  سلام من به تو اُستادِ جبرئیلِ امین سلام من به تو ای قبله ی بدونِ حرم سلام من به تو ای نورِ آسمان و زمین سلام میدَهَمَت ای سرورِ قلبِ نبی اِی آنکه حبِّ تو باشد کلیدِ خُلدِ برین هزار شُکر که هستم غلام درگَهِ تان نباشَدَم به جهان منصبی فراتر از این : 💔 حسن امام من است و منم گدای حسن تمام هفته فدای دوشنبه های حسن #يا_سيدنا_المظلوم سلام عليكم و رحمة الله و روزتون بخير،
دستی از غیب حرفه‌ای‌ترین تخریب‌چی‌ها هم نمی‌توانستند ادعا کنند که سالم از میدان مین بیرون خواهند آمد. شهادتین ورد زبان همه بود. نشستن کنار مین به معنی یک ثانیه فرصت تا مرگ بود. زیرا که یک لحظه غفلت مساوی بود با پایان خیلی چیزها؛ از ناقص‌شدن عضو تا شهادت و لو‌رفتن عملیات و... اولین اشتباه، آخرین اشتباه بود. اما این حس حضور خدا بود که ما را به میدان مین می‌برد و جرأت می داد تا حرکت کنیم. باور داشتیم دست خدا همراه و پشتیبان ما است. هفده روز از بهمن ماه سال 1361 می‌گذشت و ما آماده‌ی عملیات والفجر مقدماتی شده بودیم. همراه با فرماندهی تخریب تیپ15 امام حسن(ع)؛ یعنی بهزاد قبادی بودیم. با استفاده از تاریکی شب عملیات را آغاز کردیم. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال‌های متعدد سرعت ما را کم کرده بود. علی رغم شکسته‌شدن خطوط اول دفاعی دشمن و با نزدیک شدن به صبح و روشن‌شدن آسمان امکان پیشروی بیشتر نبود. صبح که از راه رسید، شدت آتش دشمن به حدی بود که امکان هر‌گونه حرکتی را از ما گرفت. بسیاری از بچه‌های گردان‌های صف بهبهان و انشراح آغاجاری به شهادت رسیدند. وضعیت خوبی نبود و عملیات گره‌خورده بود. با گذشت زمان نه چندان طولانی فرمان عقب‌نشینی صادر شد و در این بین عده‌ای اسیر شدند. فرمانده‌ی گردان صف بهبهان از نیروها خواست که همراهش به عقب بروند و خودشان را نجات دهند. من 14سال بیشتر نداشتم و این اولین تجربه‌ی جنگی‌ام بود. راستش را بگویم به‌شدت ترسیده بودم و با دیدن شرایط و خستگی عبور از خاکریزها و این خاک رملی ترجیح می‌دادم بمانم و دست‌ها را به نشانه‌ی تسلیم بالا ببرم. در این لحظه فریاد بهزاد قبادی را شنیدم که گفت: «سید نمی‌زارم اسیر‌بشی و با من برمی‌گردی» با یک قبضه آر.پی.جی دوید و شروع کرد به نشانه گرفتن سنگرهای کمین عراقی و باعث بالا رفتن روحیه نیروها شد. دستم را کشید و راه افتادیم به سمت عقب. گرمای آفتاب، خستگی و بی‌خوابی، توان راه رفتن را از من گرفته‌بود. تشنگی امانم را بریده‌بود. گوشه‌ای از میدان مین افتادم. چنگ در خاک زدم و مشتم را پر کردم و آماده‌ی وداع شدم که احساس سبکی کردم. به خودم که آمدم متوجه شدم روی دوش بهزاد هستم. این اولین دیدار و آخرین دیدار من با بهزاد قبادی بود. اما اگر او نبود شاید شربت شهادت را نوشیده‌بودم و یا اسیر دشمن می‌شدم. من تا همیشه مدیون او، شجاعت و رشادتش خواهم بود. راوی: عبدالله جلالی برگرفته از کتاب " انتهای معبر " به کوشش افتخار فرج و سیده نجات حسینی صفحه 170