سوگواره نمایشیِ #صدای_سکوت
ندای غریبی کودکی که هرگز به دنیا نیامد...😭
📆 یکم تا دهم دی ماه ۱۴۰۱
⏰ هر روز در ۲ اجرا
ساعت های ۱۸:۱۵ و ۲۰:۱۵
📍میدان لاله، تالار هنر اصفهان
📞 تلفن های پاسخگویی :
۰۳۱۳۴۴۶۴۴۶۹
۰۹۹۱۶۶۸۴۴۸۰
✔️ رزرو بلیط رایگان :
https://formafzar.com/form/namayesh
┈•✾◆ موسسه مهرتابان مهدوی ◆✾•┈
💚🌺🍃
🌺
❇️ سلام امام زمانم 🌤
ای نـسـخـهٔ پـایـانـیِ دست خـداونـد
هر درد، درمان میشود وقتی بیایی
دلها شـده بـازار سـردی از عـواطـف
دلها بـهـاران میشـود وقـتـی بیایی
🤲 اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🤲
🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ 🤲
#امام_زمان علیهالسلام
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
.
|⇦•دریا دریا چشمام می باره...
#زمینه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج حنیف طاهری
●━━━━━━───────
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
یه دستشو روی دیوار
یه دست به پهلو می گیره
نمی دونم چی شد تو کوچه
از بابامون رو میگیره
ای مادر جَوُونم
یاسِ قدکمونم
تو میری و دیگه من
زنده نمی مونم
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
برده از باغ گَردِ خزونو
تا با یه زحمت زد آب و جارو خونه مونو
با دستای مهربونش
موهامونو کرده شونه
خدا رو شکر بهتره حالش
که روشنه تنور خونه
تو بسترِ غریبی
غرقِ داغ و درده
نفس آخر ای کاش
به سینه برگرده
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
گرم خوابه چشمای مردم
تو بستر بیداره نگرون عصر دهم
نوازشِ گرم دستاش
شونه ی موی حسینه
بوسه های آخرِ مادر
نذر گلوی حسینه
مرغ بی پر و بال
دائم میره از حال
با گریه میگه مادر
وعده ی ما گودال
غریبِ مادر...
ــــــــــــــــــ
#زمینه
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
دخت پیغمبر اگر بیمار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
پیشمرگ حیدر کرار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
از کنیز خویش میگیرد مدد
تا از این پهلو به آن پهلو شود
چارهساز خلق، کارش زار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
دیگر از آیینهاش رو میگرفت
شب که میشد پهلوی او میگرفت
بارها از درد آن بیدار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
وقت دفنش بوالحسن خون گریه کرد
بر جراحاتش کفن، خون گریه کرد
نیمه شب کار علی دشوار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
در هجوم دشمن و وقت خطر
کی شنیده زن بیاید پشت در
در دفاع از مرتضی ناچار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
من نمیگویم، ز میخ در بپرس
از گل نشکفتهی پرپر بپرس
سینهی زهرا چرا خونبار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
یاس ما را جوهر نیلی زدند
آنچنان بر صورتش سیلی زدند
هر دو چشم مادر ما تار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
داغ شد میخ در و بیراهه رفت
بعد از مادر سوی شش ماهه رفت
راه ششماهه کُشی هموار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
**
گر نمیشد کشته محسن پشت در
بین خون، اصغر نمیزد بال و پر
تیر کین همدست با مسمار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
از مدینه تیر آمد بیهوا
خورد بر قلب غریب کربلا
ناله زد هرچه به ما آزار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
تیغ قنفذ از غلاف آمد برون
گودی گودال شد دریای خون
قطعه قطعه سیدالاحرار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
آتش این خانه وقتی گُر گرفت
کربلا بر دامن و چادر گرفت
عمهی سادات کارش زار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
با همان دستی که مادر را زدند
کربلا تا شام دختر را زدند
فاطمیه باز هم تکرار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
ریسمانِ گردن حبلالمتین
شد غل و زنجیر زینالعابدین
ظلمها بر عترت اطهار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
پشت در که مادر سادات رفت
روضه تا دروازهی ساعات رفت
بین کوچه صحبت از بازار شد
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا
بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا
هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری
زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا
نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟
ابری سیاه مانده به روی قمر چرا
از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی
باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا
حرف دهان مردم شهر اینچنین شده
حیدر خودش نیامده در پشت در چرا
شش ماه انتظار من و تو به باد رفت
افتاده از درخت وجودت ثمر چرا
دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن
خود را زدی عزیز علی در خطر چرا
شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت
در پیش من زدند تو را بیشتر چرا
آخر برای مُردنم این روضه کافی است
مادر زدن کنار نگاه پسر چرا
شاعر: #مجتبی_شکریان
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_زهرا_
#حضرت_زهر_شهادت
#فاطمیه
فاش شد بر عاشقان از "ذکرکم فی الذاکرین"
حمد دارد ذکر اسماء تو حمد الشاکرین
بردن نام تو حتی با وضو هم مشکل است
آری آری فرق دارد اسم تو با سایرین
فهم تو کار پیمبرهاست کار ما که نیست
ما عرفنا قدرکِ! العفو! نحن القاصرین!
سینه چاک عصمتت از اخرین تا اولین
هاج و واج حکمتت از اولین تا اخِرین
عشق تو شرط قبول انبیای مرسلین
چادرت حبل المتین اهل بیت طاهرین
هرکجا که روضه ای باشد مزار فاطمه ست
پرچم روضه ضریح و گریه کن ها زائرین
چادرت خاکی شد و کفر سقیفه فاش شد
دستشان رو شد دگر والله خیر الماکرین
به تلاقی مدینه روز محشر که شود
ناقه باشد مال تو پادرد مال حاضرین
سهم تو شلاق شد ویل لقوم الظالمین
صبر کرد اما علی! بَشَّر عباد الصابرین
به غرور شیعه برخورده تورا خیلی زدند
سوره کوثر نشسته در شرار کافرین
عده ای طعنه زدند و عده ای خیره شدند
لال گردد آن زبانها کور چشم ناظرین
عده ای دستور دادند عده ای آتش زدند
لعنت ما تا ابد بر عاملین و آمرین
#سیدپوریا_هاشمی
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
🔴 شهیده راه ولایت
🔹 اگر در دعای عهد چنین میخوانیم که:
«... وَالذَّابِّینَ عَنْهُ خدایا من را از کسانی قرار بده که از امام زمانم دفاع کنم»
🔹 حضرت زهرا سلامالله علیها یکی از بهترین الگوهایی است که از امام زمانش دفاع کرد.
🔹 آن حضرت در دفاع از ولایت سنگ تمام گذاشت و حتی جان خود را در این راه فدا کرد و شهیده راه ولایت شد.
🔺 إنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ
📚 الکافی،ج ۲ ص ۴۸۹
▪️ دردفاع ازولایت بی محابا شد شروع
▪️ بین دیوار و در و آتش قیام فاطمه
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🕯🥀🍂
🥀
خبری میرسد از راه، خبر نزدیک است
آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است
طبق آیات و روایات رسیده ای قوم
جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است
عاقبت فصل زمستان به سرآید روزی
باز هم گل دهد این باغ، ثمر نزدیک است
قطره چون رود شود راه به جایی ببرد
به دعای فرج جمع، اثر نزدیک است
با ظهورش، حرم فاطمه را میسازیم
بار بربند برادر، که سفر نزدیک است
راه دور و دل ما تا به درِ خیمه او
از در خانۀ زهرا، چقدر نزدیک است
آه گفتم که در خانه و یادم آمد
غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است
گر چه از آتش در سوخته جانم، اما
بیشتر روضۀ کوچه به جگر نزدیک است
باز کابوس سراغ پسری آمده است
باز میلرزد و انگار که شر نزدیک است
مادرت را ببر از رهگذر نامردان
کوچه بند آمده از کینه خطر نزدیک است
تا که افتاد زمین، زلزله در عرش افتاد
هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است
دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد
پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است
داغ مادر به جگر میرسد اما انگار
اثرداغ برادر به کمر نزدیک است
📜محسن عرب خالقی
#فاطمیه
#امام_زمان
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠