eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
-لطفا حق روضه ادا شود- اشک میریزم و رسیده بلا از غمت حال ِ روضه شد برپا جعدۂ ثانی آمد و آخر- فتنه لاجرعه ریخت زهرش را گُر گرفتی و گوشۂ حجره دومین مجتبی شدی به خدا آهِ تو بین هلهله گم شد اثرِ زهر در تو شد پیدا رفت و کل می کشید أمّ الفضل(لع) بر زمین تا که می کشیدی پا جگرت سوخت و شدی تشنه بیهوا چنگ میزدی به عبا نفَسَت سرد و إرباً إربا شد یا علي اکبرِ امام-رضا(ع) پیکرت روی بام و پای دلم رفته تا قتلگاهِ کرب و بلا!
برای کشتن من این شتاب لازم نیست حیا کنید که بر من عتاب لازم نیست به زهر کینه ی خود، صد بلا بمن دادی دگر به خنده دلم را عذاب لازم نیست شبیه جد غریبم حسین عطشانم ز کام تشنه ی من، منعِ آب لازم نیست صدای هلهله و رقص و پایکوبی چیست میان درد دگر التهاب لازم نیست جوادم و ز جوانی ندیده ام خیری به غیر مرگ به آهم جواب لازم نیست به غیظ این بدن خسته را مبر بر بام تن نحیف مرا آفتاب لازم نیست به پله پله سرم را به سنگ کوبیدی چنین به پیکر من پیچ و تاب لازم نیست چنان حسین به تن، سایبان نمیخواهم کبوتران حرم را صواب لازم نیست تنش سه روز و دو شب سایبان ندید آری به غیر نیزه به جسمش حجاب لازم نیست هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تن داشت دگر ز سُمّ ستوران، عِقاب لازم نیست به اشک اهل حرم نیزه دار میخندد به داغدیده دگر اضطراب لازم نیست سری که نیزه نشین گشت تا چهل منزل دگر جسارت بزم شراب لازم نیست میان سلسله بردند عمه هایم را به دست دخت سه ساله طناب لازم نیست برای عقده گشودن ز اینهمه غربت به غیر روضه ی شام خراب لازم نیست
. 💥سبک: 🎤مداح: کربلایی 🏴 (ع) خواب به چشمام نمیاد آخ که اگه خدا بخواد امسالم محرمو می بینم تکیه پرچم علمو می بینم یا تو هیئت یا که باب القبله دور یا نزدیک حرمو می بینم فصل بهاره، ابر چشما میشه قطره به قطره چشما دریا می شه، کوچه به کوچه تکیه بر پا میشه، غوغا میشه ای آقایِ مهربونم ، به فداتون سر و جونم من و هیئت بکشونم، جون زهرا به محرم برسونم "به محرم برسونم" طاقتم سر اومده    هر کی یه چیزی بلده من هم سینه زن هیئت میشم پای منبرا نصیحت میشم گاهی از خونه میام تا هیئت گاهی راهی زیارت میشم نوکری ما، بازم امضا میشه شعائر دین، از نو احیا می شه بانی روضه، بی بی زهرا میشه  غوغا میشه ای آقای مهربونم ، به فداتون سر و جونم من و هیئت بکشونم، جون زهرا به محرم برسونم "به محرم برسونم" انتظار بسه دیگه  صدایی تو گوشم میگه: پیرهن سیاهتو بردارو  از دنیا نگاهتو بردارو توبه کن دلو بزن به دریا طومار گناهتو بردارو بیا تو روضه، دلت مصفا میشه ان شاءالله روزیت، کرب و بلا میشه بادست زهرا، نوکریت امضا میشه  غوغا میشه ای آقای مهربونم ، به فداتون سر و جونم من و هیئت بکشونم، جون زهرا به محرم برسونم "به محرم برسونم" 👇
نوحه جوادالائمه به سبک منم آواره بین کوفه توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی جوادی و مشگل گشائی *واویلا بهاری همرنگ خزانی*زپا افتادی درجوانی شبیهِ مادر قدکمانی*واویلا واویلا-تو درخانه هم بی کس وبی یاری به خاک غریبی سرت بگذاری- چرا بی قراری زکنج حجره *آید صدایِ تو فتاده لرزه *بردست و پایِ تو گوشة خانه*شدکربلایِ تو واغریبا*آه و واویلتا در حجره بسته به رویت*گرفته خون راه گلویت شده خیلی آشفته مویت*عزیزم مگر جان دادن خنده دارد*زدیده اشکِ خون ببارد یکی رفته آبی بیارد*عزیزم واویلا- زسوزِ عطش خسته و بی حالی فقط یادِ تشنه لبِ گودالی-توآشفته بالی جدا نگشته *باضربه هاسرت نرفته غارت*یک عضو پیکرت نخورده سیلی*درکوچه دخترت واغریبا*آه و واویلتا
4_290769337478807726.mp3
1.86M
نوحه امام جواد گل ياس رضا پرپر شد در جوانى چونان مادر شد واويلا واويلا واويلا ميان حجره از پا افتاد بى کس و يارو تنها افتاد انقدر کف زدن نامردان تا که اقا ز اوا افتاد واويلا واويلا واويلا کو پدر بوسد اين لبها را بشنود ناله اى زهرا را دست و پا ميزنم لب تشنه بسته دشمن بر او درها را واويلا واويلا واويلا خون لبهاى او ميديدند براى ناله اش خنديدند تا برند پيکرش را تا بام ريسمان دور پا پيچيدند واويلا واويلا واويلا کبوترها که پر وا کردند سايه بانى مهيا کردند بعد از ان گريه بر جسمى که مانده بر خاک صحرا کردند واويلا واويلا واويلا نيزه از هر طرف بالا رفت بر سر نيزه ها سرها رفت بعد از ان ايه هاى قران اى خدا زير دست و پا رفت واويلا واويلا واويلا
نوحه جوادالائمه به سبک منم آواره بین کوفه توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی جوادی و مشگل گشائی *واویلا بهاری همرنگ خزانی*زپا افتادی درجوانی شبیهِ مادر قدکمانی*واویلا واویلا-تو درخانه هم بی کس وبی یاری به خاک غریبی سرت بگذاری- چرا بی قراری زکنج حجره *آید صدایِ تو فتاده لرزه *بردست و پایِ تو گوشة خانه*شدکربلایِ تو واغریبا*آه و واویلتا در حجره بسته به رویت*گرفته خون راه گلویت شده خیلی آشفته مویت*عزیزم مگر جان دادن خنده دارد*زدیده اشکِ خون ببارد یکی رفته آبی بیارد*عزیزم واویلا- زسوزِ عطش خسته و بی حالی فقط یادِ تشنه لبِ گودالی-توآشفته بالی جدا نگشته *باضربه هاسرت نرفته غارت*یک عضو پیکرت نخورده سیلی*درکوچه دخترت واغریبا*آه و واویلتا
نوحه به سبک من واشکی مثل بارون تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم به کامِ عطشان بیادِ*ذبیحِ کرببلایم جوادم-قرارِ قلبِ بابا دهم جان – ولی تنهایِ تنها شدم در-جوانی مثلِ زهرا گرفته آتش سر تا به پایم غریب وبی یار وآشنایم میانِ خنده ها گم شده دیگر صدایم واویلا جوادابن الرضا عطش افتاده به جانم*ترک خورده این لبانم ولی چون جدِ غریبم*نخورده ضربه دهانم امان از –شهی که بین گودال تمام تنِ –اوگشته پامال رود با-شتابِ ضربه ازحال به پیش چشمان ِ خواهر او بریده میشد از تن سرِ او اسیرِ گرگ کوفه شده بود پیکراو واویلا جواد ابن الرضا
غزل ۲ کسی خبر نشد از غربت نهانی من نیامده به سرم بهر همزبانی من فقط غریب مدینه غم مرا فهمد که همسرم شده در خانه خصم جانی من کجایی ای پدرم؟حال و روز من بینی کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من برای مادرم انقدر گریه کردم تا غم جوانی اش امد سر جوانی من بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم به جلوه آمده در وقت قد کمانی من بیا و در رخ من روی مادرت را بین کبود گشته چو او روی ارغوانی من میان هلهله ها گمشده نوای دلم ز بسکه کف زنند وقت روضه خوانی من چگونه جسم مرا تا به روی بام کشید عیان بود ز مچ پای ریسمانی من هزار بال کبوتر نیابتا ز حسین رسید تا که کند کار سایه بانی من سلام بر بدن بی عزیز خدا سلام بر تن عریان سیدالشهدا
4_290769337478807726.mp3
1.86M
نوحه امام جواد گل ياس رضا پرپر شد در جوانى چونان مادر شد واويلا واويلا واويلا ميان حجره از پا افتاد بى کس و يارو تنها افتاد انقدر کف زدن نامردان تا که اقا ز اوا افتاد واويلا واويلا واويلا کو پدر بوسد اين لبها را بشنود ناله اى زهرا را دست و پا ميزنم لب تشنه بسته دشمن بر او درها را واويلا واويلا واويلا خون لبهاى او ميديدند براى ناله اش خنديدند تا برند پيکرش را تا بام ريسمان دور پا پيچيدند واويلا واويلا واويلا کبوترها که پر وا کردند سايه بانى مهيا کردند بعد از ان گريه بر جسمى که مانده بر خاک صحرا کردند واويلا واويلا واويلا نيزه از هر طرف بالا رفت بر سر نيزه ها سرها رفت بعد از ان ايه هاى قران اى خدا زير دست و پا رفت واويلا واويلا واويلا