eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 مطالب محرم ۹۹ ⚫️ روضه روز یازدهم هنگام خروج اسرا، اهل بیت قافله سالار را گفتند "بحق الله الامررتم بنا علی مصرع الحسین" بخدای که این اسیران را از قتلگاه عبور دهید، چون چشم طاهرات بر اجسام بی سر شهیدان افتاد بسی بگریسته بر سر و روی زدند و نوحه و زاری آغاز کردند. از آن میانه عقیله بنی هاشم زینب کبری به آوازی جانگداز و آهی آتشبار و دلی غمناک مویه کنان همی گفت وامحمداه، صلی علیک ملیک السما، هذا حسین مرمل بالدما، مقطع الاعضا، و بناتک سبایا و الی الله المشتکی، و الی محمد المصطفی و الی علی المرتضی و الی حمزه سیدالشهدا وا محمداه هذا حسین بالعرا تسفی علیه الصبا قتیل اولاد البغایا، یا حزناه یا کرباه، الیوم مات جدی رسول الله، یا اصحاب محمداه هولا ذریه المصطفی یساقون سوق السبایا . . . 📚منبع: مقتل قمقام زخار و صمصام بتار اثر شاهزاده حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله صفحه ۵۴۷
بيت_امام حسين(ع) به مجلس ابن زياد ملعوناللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم. کلمات کليدي : اهل بيت،مجلس ابن زياد،ورود اسرا به مجلس ابن زياد،ورود اهل بيت به مجلس ابن زياد ملعون،ورود اهل بيت امام حسين به کاخ ابن زياد،ورود به کاخ ابن زياد،اهل بيت در کوفه،وروديه،شروع روضه هاورود اهل بيت امام حسين عليهم السلام ، به مجلس ابن زياد ملعون در کوفه راوى گويد: پس ار ورود اهلى بيت عليه السّلام ، ابن زياد بد بنياد در قصردار الاماره نشست و صلاى عام در داد كه در آن مجلس عموم اهل كوفه حاضر گردند حكم نمود كه سر مطهر امام حسين عليه السّلام را در پيش روى آن لعين نهادند و زنان و دختران اهلى بيت حضرت امام عليه السّلام و كودكان آن جناب در مجلس آن شقاوت ماب حاضر گرديدند؛ پس عليا مكرمه حضرت زينب خاتون عليه السّلام به قسمى كه او را نشناسند و ملتفت حال او نگردند نبشست ابن زياد شقى از حال آن مخدره سؤ ال كرد، به او گفتند: اين عليا مكرمه زينب خاتون دختر امير المومنين عليه السّلام است ابن زياد لعين متوجه آن جناب شد و به زبان بريده اين كلمات را بگفت : حمد خدا را كه شما را رسوا نمود و دروغ شما را ظاهر ساخت جانم زينب در جواب ابن زياد نانجيب ، فرمود: روسايى براى فاسقان است و دروغگويى درشان فاجران است و ما خاندان رسول خدا چنين نيستيم باز ابن زياد گفت : ديدى خدا با برادرت و اهل بيت تو چه كرد! زينب كبرى فرمود: من بجز خوبى از پروردگارم نديدم ، شهداى كربلا گروهى بودند (از بندگان خاص خدا) خدا عزوجل شهادت را براى ايشان مقدر فرموده بود و آنها به سوى آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى خداى تعالى بين تو و آنها جمع نمايد و به حسابرسى پردازد و آنان عليه تو حجت اودند و با تو دشمنى نمايند؛ پس ‍ نظر نما كه در روز رستاخيز رستگارى و پيروزى از آن كيست ؟ اى ابن مرجانه ! مادرت به عزايت نشيند. راوى گويد: با شنيدن اين گفتار از دختر حيدركرار، ابن زياد بدركردار در خشم شد چون مار، چنانكه مى نمود كه تصميم به قتل آن مخدره دارد پس ‍ عمرو بن حريث به آن ملعون ، گفت : اى ابن زياد! اين زن است و طائفه زنان را بر سخنانشان مواخذه نمى كنند. بازا ابن زياد شقى بى حيا، زبان بريده به اين سخنان گويا نمود كه به تحقيق كه خدا سينه مرا شفا داد با كشتن حسين و سركشان اهل بيتش زينب كبرى عليه السّلام فرمود: به جان خودم سوگند! تو سرور و مولاى مرا كشتى و شاخ ‌هاى درخت خاندان مرا برديد و ريشه زندگى مرا قطع كردى ، پس اگر اينها مايه شفاى درد تو است ، اكنون شفا يافته اى !؟ ابن زياد پليد گفت : اين زنا قافيه گواست ، به جان خود سوگند كه پدر او هم شاعر و قافيه ساز بود. زينب كبرى عليه السّلام فرمود: اى ابن زياد! زنان را با قافيه سازى و شعرپردازى چه كار است ! سپس ابن زياد متوجه به جانب امام زين العابدين عليه السّلام گرديد و گفت : اين كيست ؟ گفتند: اين على بن الحسين است . ابن زياد گفت : مگر خدا على بن الحسين را نكشت ؟ امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: مرا برادرى بود نامش على بن الحسين كه به دست مردم در كربلا كشته شد. ابن زياد گفت : چنين نيست بلكه به دست خدا كشته شد. آن حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: ((الله يتوفى ))؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند و ارواحى را كه نمرده اند نيز به هنگام خواب مى گيرد. ابن زياد گفت : آيا تو را جرات بر جواب من است ، اين مرد را ببريد و گردنش ‍ را بزنيد. زينب خاتون عليه السّلام فرمود: اى پسر زياد! از ما احدى را زنده نذاشتى ، اگر مى خواهى او را بكشى پس مرا هم به قتل برسان ! حضرت سيد الساجدين عليه السّلام هب عمه مكرمه خود، فرمود: اى عمه ! لحظه اى آرام باش تا با اين لعين سخن گويم سپس متوجه ابن زياد شد و فرمود: اى پسر زياد! همانا مرا به كشتن مى ترسانى ، آيا نمى دانى كشته شدن براى ما عادت است و كرامت ما در شهادت است ؟ آنگاه ابن زياد بد بنياد حكم خود كه سيد سجاد عليه السّلام و ساير اهل بيت امام عباد را در خانه اى كه جنب مسجد اعظم كوفه بود، وارد نمودند زينب خاتون عليه السّلام فرمود: هيچ كس از زنان كوفه به نزد ما نمى آمد مگر ام ولد و كنيزكان ؛ زيرا ايشان هم مانند ما به بلاى اسيرى مبتلا شده بودند و به اين مرد لعين حكم نمود كه سر مطهر امام مبين و فرزند سيد المرسلين را در كوچه هاى شهر كوفه بگردانند و چه مناسب است كه اشعار يكى از دانشمندان را كه در مصيبت فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله انشاء نموده و در اينجا ذكر كنيم : ((راس ‍ ابن ....))؛ يعنى بسيار شگفت است كه سر فرزند دختر پيامبر و نور ديده وصى پيامبر را بر بالاى نيزه نمايند تا مردم به آن نظاره كنند و در همان حال آنانكه خود را از اهل اسلام مى دانند اين داهيه عظمى را ببيند و به گوش ‍ خود بشنوند و مع ذلك نه در مقام انكار اين امر تشنيع باشند و نه بر اين مصيبت عظمى گريه و ناله نمايند اى نور چشم زهرا ديدار
رويت چشمان كور را بينا و اندون ذكر مصيبت تو گوشهاى شنوا را كر نموده . تو با شهادتت چشمان دوستانت را كه از خيال تو راحت بودند، بيدار كردى و چشمان دوستانت را كه هرگز از ترس شوكت تو به خواب نمى رفت خوابانيدى اى حسين ! هيچ بقعه اى در روى زمين نيست مگر آنكه تمنا مى كند كه كاش محل قبر و آرامگاه ابدى تو باشد. سند : لهوف سيد بن طاووس سایت جامع سربازان اسلام
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
✅ ایام ورود کاروان به شهر شام است... 🔹در روضه های شهر شام عباراتی شنیده میشود که کمتر شنیده شده. 🔸وقتی به امام سجاد علیه السلام گفتند کجای این سفر برایتان از همه جا سخت تر بود ۳ مرتبه فرمودند : الشام الشام الشام... 🔹 چرا شام ؟ مگر در شام چه گذشته؟ 🔸در شهر شام بود ، وقتی زین العابدین علیه السلام دید همسرش به دلیل آفتاب شدید امام باقر علیه السلام را در پناه تکه پارچه ای نگه داشته و از طرفی سعی دارد به سختی حجاب خود را نیز نگه دارد فرمود ای کاش مادرم مرا نزایده بود. 🔹در شهر شام عباراتی را میشونیم: ▪️محله یهودیان ▪️بازار برده فروشان ▪️خرابه ▪️مجلس نامحرمان ▪️مجلس و بزم شراب ▪️کنیزی ▪️پیر شدن دختر سه ساله ▪️و... 🔸آیا تا بحال فکر کرده ایم که بازار برده فروش ها کجا بوده؟ 🔹به چه کسی برده میگفتند؟ 🔸اینکه فرمودند : ما را چون اسران ترک و دیلم میبردند ، منظورشان چه بوده؟ 🔹مشخصه اسیران ترک و دیلم چه بوده؟ 🔸محله یهودیان چه شرایطی داشته؟ 🔹قرآن میفرماید : اگر در جهان بگردید کسی را دشمن تر(عداوت دار تر) از یهود نسبت به اهل ایمان پیدا نخواهید کرد 🔻سوره مائده (آیه ۸۲) ▪️لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ...َ (٨٢) ▪️بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشركان خواهی یافت... 🔸در محله یهودیان با این کاروان چه کردند؟ ▪️سنگ و چوب ▪️آتش ▪️دشنام ▪️زبانم لال....بقیه بماند 🔹در شهر شام بود که امام سجاد علیه السلام فرمود: گلوله ای از آتش بر عمامه ام افتاد ، دستهایم بسته بود آنقدر سوخت تا به پوست و موهایم رسید... سرم سوخت... 🔸بزم شراب!!! مگر به این سادگی است... عده ای مست لایعقل باشند... در آن مجلس ناموس امیرالمومنین و اهل بیت امام حسین علیه السلام هم حضور داشته باشد... خودتان در این باره بیاندیشید... زبان از شرح آن قاصر است 🔹خرابه نشینی... اینها عزیزان و اهل کرامت بودند... سفره دار بودند... فقیر نواز بودند... حالا خرابه نشین شدند... برایشان صدقه میآورند... 🔸شنیده ایم که میگویند آنقدر غصه خورد تا دق کرد... پیر شد... سه ساله امام حسین علیه السلام از غصه پیر شد و دق کرد... اینها افسانه نیست... 🔹در مجلس یزید فردی به سمت دختر امام حسین علیه السلام اشاره کرد... گفت یزید او را بمن بده... کنیزی... آل الله... 🔸فکر کرده ای که کنیز به چه کسی میگفتند...😭😭😭 ✳️گاهی تفکر در عبارات مقتل چنان مطالبی را در ذهن میپروراند که میگویی مصیبت امام حسین علیه السلام هم مانند آیات قران بواطنی دارد که هر چقدر بیشتر مطلع میشوی باز مصیبت جدیدی برایت آشکار میشود... و هیچ کس به جز ولی عصر ارواحنا فداه نمی تواند این مصیبت را در حد کمال درک کند... 🔻مدعی هرگز نزن بیهوده لاف عاشقی... 🔺این حسین تنها یک عاشق دارد آنهم زینب است... ▪️وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوٓا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ✅
4_5818727800340743947.mp3
8.99M
زمینه 🔹 مداح: برادر سید مهدی حسینی
4_5818727800340743946.mp3
3.55M
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🔹 مداح: برادر سید مهدی حسینی
4_5818727800340743945.mp3
14.1M
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🔹 مداح: برادر سید مهدی حسینی
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
مثلِ یه شاپرک، با تنِ پُر ترک دارم با مادرت بابا! ، دردای مشترک تقصیرِ این دلِ، اگه مزاحمت شدم هر جوریه میخوام بابا! ، برا تو جون بدم خرابه نامناسبُ، جایِ سرت نبود حالا که اومدی بخواب، رو پاهایِ خودم دختر بدون گوشواره، بدون زینتی انگاری جلو باباش، خیلی معذبه موی نخورده شونهُ، لباس کهنهُ رقیه ات رو ببخش، اگه که نامرتبه چیزی نمونده از، شیرین زبونیام حتی نمونده چیزی از، بلندیِ موهام یه جور من و زدن، دیگه گوشام نمی شنوه باید فقط با غصه هام، شبُ سحر کنم یه دست رو گوشمُ، یه دست رو لب و دندونام تازه باید پیشِ بابام، روسری سر کنم *همه ی شهدا لحظه ی جون دادن، ابی عبدالله هر جوری بود،خودش رو رسونده صورت به صورت شهیدش گذاشته،سر روی دامن گذاشته،سر شهدا رو به بالین گرفته اما فقط یه نفر مقامش با دیگران فرق می کرد، نه تنها سر گذاشت… تا باباش رو آوردن، لباش رو گذاشت رویِ لبای پاره،بعضی ها میگن: مگه میشه بچه ی سه ساله پیر بشه؟ مگه قرآن نمیگه،در قرآن مگه نداریم: بچه ها،شیرخواره ها،اطفال از هول قیامت پیر میشن… مگه عاشورای امام حسین کمتر از قیامت بود؟همچین که سر رو آوردن توی خرابه…* نبودی ببینی بابا! ، چه بی هوا منو زدن نبودی ببینی بابا! ، کجا،کیا،منو زدن نبودی ببینی بابا! ، چقدر شبا منو زدن از اینا که گذشته، دختر تو بُریده بابا! لرزشِ دستام، برا بزمِ یزیده نمی دونی چی کشیدم، جونم داره به لب میاد نمی دونی چی کشیدم، با دست نشونمون میداد نمی دونی چی کشیدم، یعنی میشد عموم بیاد قوَّت پامُ بردن سویِ چشامُ بردن با زدن رویِ لبات جون و صِدامُ بردن حسین