eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸 پنج شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه 🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز پنج شنبه 2/ دعای کمیل 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
🌺🍃"خداوندا!من از تو هدایت و تقوا و عفت و بی نیازی و عمل به آنچه را که تو دوست می داری و بدان رضایت می دهی، می خواهم. 🌺🍃پروردگارا! ازتو مسألت دارم که ما را قدرتی دهی تا ضعف و نیستی مان را بهبود بخشیم،و ازصبر و علمت بهره ای دهی تا جهلمان را درمان کنیم . 🌺🍃خداوندگارا ! بر محمد و آل محمد درود فرست، و ما را بر شکر و ذکر و فرمانبرداری و عبادتت یاری فرما،به رحمتت سوگند ای مهربانترین مهربانان." التماس دعا
سر میدهم به پای امامان سامرا؛ دار و ندار من همه قربان سامرا .. میچسبد اینکه بعدِ نجف،بعدِ کربلا؛ مهمان عشق باشمُ مهمان سامرا ...
کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین «مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ» عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین «حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند» روضه خوان حرمت اکبر لیلاست حسین هر که آمد به حرم تا که شهادت خواهد او سفارش شده ی زینب کبراست حسین تا که بر نیزه سرت همسفر زینب شد خواهرت بین حرامی تک و تنهاست حسین بی گمان فاطمه بعد حرم زیبایت زائر و گریه کن حضرت سقاست حسین سینه زن های تو دل تنگ محرم هستند روزی گریه ما دست تو آقاست حسین نوکران را بطلب یک شب جمعه به حرم حرمت تا به ابد آرزوی ماست حسین 🔸شاعر: ___________________________
سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع) هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین سالها هر زائری می آمد از کرببلا تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین جسمِ خونینِ تو را دیدم میانِ قتلگه لعنتِ بسیار بر جانِ عدو کردم حسین وارد صحن تو گشتم در شبستانِ ولا ای همه آمالِ من، من بر تو رو کردم حسین آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر با تو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین سالها با یا حسین از شورِ عشقت دم زدم تا سرِ خوانِ تو کسبِ آبرو کردم حسین قرهً العین نبی ای روح و جانِ فاطمه من دگر با روَضه ات عمری ست خو کردم حسین شاهِ بطحا از کرم این رو سیه را کن قبول این زبان را وقف تو در گفتگو کردم حسین جان اصغر روزیم کن تربت شش گوشه ات در قراق تو ز خونِ دل وضو کردم حسین(ع) 🔸شاعر: ___________________
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یه سلام که میدم رو به حرم ویژه‌ی شب جمعه مداح : کربلایی حسین طاهری ‏
46.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃تو این دنیا من تورو دارم 🍃بهت خیلی خیلی گرفتارم 🎤 🌷 🌷
سبک : ۱۴۴۲ "علیه السلام" هزار بار تنت جابه جا شد و دیدم سرت جداشدو رختت جدا شدو دیدم لبت که تشنه شدو خشک شد بهم چسبید بزور نیزه دهان تو وا شدو دیدم گره ی معجر مرا شل کن همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردن شلوغ بودو صدا در صدا شدو دیدم دور گودال ازدحامی شد معرکه غرق در حرامی شد تکیه داده به نیزه ای آقا خاطرش محو خیمه ها می شد لشکر کوفه دوره اش کردند سنگ و تیر زدند تا می شد آنقدر نیزه خورد بر جسمش نیزه بر روی نیزه جا می شد زخمی و ناتوان به خاک افتاد داشت روح از تنش جدا می شد تا می آمد دوباره برخیزد استخوان شکسته تا میشد لشکر ان دم که بر سرش می ریخت همه آفاق نینوا می شد پیکرش را که پشت و رو کردند زخم ها تازه خوب وا می شد لگد شمر با غرور و غضب بر سر و صورتش رها می شد شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا می شد سینه سنگین و حنجر پر خون نفسش سخت و با صدا می شد از گلو خنجرش نشد ببرد ولی افسوس از قفا می شد کاش می شد که زینبش نرسد یا که از روی سینه پا می شد کاش زینب به خیمه بر میگشت عرش مبحوط این عزا می شد آه ناموس حق در آن غوغا بین صد چشم بی حیا می شد ناله مادرش شنیده که شد راز گودال برملا می شد 🔹🔹🔹🔹
بالشش نم دار از اشک و تنش تب دار شد پیش چشمش ماجرای تیره ای تکرار شد دست در دستان مادر در میان کوچه بود در مسیر خانه اش گل رو به رو با خار شد نعره تا زد،فاطمه چشمان طفلش را گرفت تیره شد چشم حسن،چشمان مادر تار شد ضربه با شدت بیاید سر همان سو می رود از حسن شرمنده ام این قافیه دیوار شد دست و پا گم کرده زینب،آب آورده حسین باز با کابوس کوچه مجتبی بیدار شد مرضیه نعیم امینی