فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز زیارتی حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا علیه السلام
@majmaozakerine
#زیارت_قبول
🌹مناجات زیبای با امام زمان عج🌹
#به_یاد_مرحوم_کافی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد
غم مخورآخرطبیب دردمندان خواهد آمد
آنقدرازكردگارخویشتن امیدوارم
كه شفا بخش دل امیدواران خواهد آمد
باغبانا سختی دی ماه سی روزاست وآخر
نوبهارونغمه ی مرغ خوش الحان خواهد آمد
بلبل شوریده دل راازخزان برگوننا لد
باغ وصحرا سبزواین دنیا گلستان خواهد آمد
بوی پیراهن رسید وزین بشارت گشت معلوم
یوسف گمگشته سوی پیر كنعان خواهد آمد
دردمندان ، مستمندان ، بی پناهان رابگویید
مصلح عالم ، پناه بی پناهان خواهد آمد
ازخدا روزفرج را ای فلج كاران بخواهید
كاین جهان روزی كسی راتحت فرمان خواهد آمد
سخت آمد طول غیبت برتومی دانم مخورغم
موقع افشاءاین اسرارپنهان خواهد آمد
تلخی هجران شودشیرین به روزوصل جانان
صبح صادق ازپی شام غریبان خواهد آمد
كاخ های ظلم ویران میشود برفرق ظالم
مهدی موعود ، غمخوارضعیفان خواهد آمد
این چراغ ازصرصربیداد خاموشی ندارد
آنكه عالم رانماید نورباران خواهد آمد
نیست شك ازعمراین دنیا اگریك روز ماند
ذات قائم حجت خلاق سبحان خواهد آمد
صبركن یا فاطمه!ای بانوی پهلوشكسته
قائمت با شیشه ی داروودرمان خواهد آمد
اینقدرآخرمنال ازضربت بازووپهلو
مونس توپادشاه دلنوازان خواهد آمد
محسنا ازضربت مسمارگرمقتول گشتی
عن قریبا دادخواه بی گناهان خواهد آمد
اصغرا ازضربت زخم گلودل رامسوزان
غم مخورمرهم گذارزخم پیكان خواهد آمد
گفت با زینب رقیه یك شبی درشام ویران
عمه بابم كی به سروقت یتیمان خواهد آمد
كودكان شام هریك با پدرها سوی منزل
باب من كی بهردلداری طفلان خواهد آمد
(هاشمی) رانام حسین هرآن بردفتررقم زد
چشم اوبا چشم خامه هردو گریان خواهد امد
@majmaozakerine
زیارت (امام حسین ع) در روز دوشنبه - محسن حسن زاده.mp3
566.6K
🎧 #زیارت_روز_دوشنبه
🤲 زیارت امام حسین علیهالسلام
🎙استاد #محسن_حسن_زاده
اللَّهُمَّ يَا رَبِّ الْحُسَيْنِ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْنِ بِظُهُورِ الْحُجَّةِ ...
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله❤️
تا خدایی خدا! در دل وجان است حسین...
ما پناهنده به اوییم امان است حسین
یک حسین گفتم و غمها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین...!!
دوشنبه هاست هوایم عجیب بیش ازحد
شده است ذکرمن امن یجیب بیش ازحد
دوشنبه هاحسنی هادوباره دل تنگ اند
برای غربت شاه غریب بیش ازحد.
#دوشنبههایامامحسنی😍🌹
#حسنیامالحمدلله💚
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
22.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از کرامات آقا علی بن موسی الرضا
خلبان آمریکایی
السلام علیک یا غریب الغربا 😭😭😭😭😭
متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا ـ حاج حسن خلج
داری میری پناه من، خدا نگهدارت
رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت
یه قرارایی داشتیم با هم حسین
رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت
این دم آخر نذار به قلبم آرزوتو
سرت رو بالا بگیر، تا ببوسم گلوت رو
شب عاشوراست،اجازه دارم روضه بخونم،امام زمان (عج) من رو ببخشه
انگشترت رو داداش،بذار پیشم بمونه
اگه ببری فردا،تو دست ساربونه
پیغمبر اکرم(ص) هر وقت حسین رو میدید،از نوک پا تا موهای سر ابی عبدالله رو غرق بوسه میکرد،سئوال میکردند یا رسول الله(ص) این چه کاری است شما با این آقازاده میکنید؟مینشست گریه میکرد،میفرمود:دارم محل شمشیرها و نیزها و تیرها و دشنه ها و سنگا رو میبوسم. یازهرا بی بی جان چی شد سفارش فرمودید فقط زیر گلو رو ببوس،دلیلش رو گمان کنم به خود زینب هم نگفته فاطمه،فقط بی بی فاطمه سلام الله علیها فرمود:زینب جان خواست بره،وداع آخربود،علامتش اینه،پیراهن کهنه رو ازت میخواد،پیران رو که خواست یادت باشه زیر گلوش رو ببوسی،دلیل این بوسه برا زینب روز عاشورا معلوم شد،از بالای تل زینبیه نگاه میکرد،دید ملعون وارد گودال شد،هر کاری کرد….حسین……
داداش تو رو قسم میدم، به چادر زهرا
زینبت رو تنها نذار،تو این بیابونا
نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون
داری میری پس لااقل این کارو بکن
خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون
خودت این کارو بکن،…حسین…
نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون
خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون
اسیر شدن برا من،کشته شدن برا تو
اینا کبود میکنند،صورت بچه ها رو
یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت
هر وقت نگات میکرد میزد زیر گریه
یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت
اما
کاشکی به جای پیروهن،کفن برات میدوخت
دستای ذوالجناح و محکم گرفت سکینه
برای آخرین بار،میخواد رو پات بشینه
هرچی زد به ذوالجناح دید حرکت نمیکنه،ذوالجناح چرا من رو ازاین زن و بچه دور نمیکنی؟با سر اشاره کرد آقا،چه جوری برم، یه نگاه کن ببین، کی دست و پام رو بسته،نگاه کرد دید نازدانه، رو خاک ها نشسته، دید حالا که صداش نمیرسه،تو این این ضجه ها و ناله ها،هر کی یه چیزی میگه،حنجره سوخته از شدت عطش،راهی براش نمود،رفت دستای ذوالجناح رو بغل گرفت،همین که ابی عبدالله یه نگاه کرد،با اشاره گفت:بابا بیا پایین میخوام دورت بگردم، عزیز دلم بذار برم،گفت نمیشه، از اسب پیاده شد، رو خاک ها نشست حسین، آغوشش رو باز کرد،یعنی نازنین بابا،بیا تو بغلم بابا، بیا ببوسمت بابا، بیا بابات رو بو کن بابا، همین که حسین رفت دختر رو بغل بگیره،یه وقت دید سکینه دستاش رو گذاشت رو سینه ی بابا،بابا رو هُل داد عقب،گفت:بابا میخوای بری برو، قید بوسه رو زدم، دیگه نمیخوام بغلم کنی،دیگه نمیخوام رو پاهات بنشونی من رو،دیگه دلم نمیخواد ببوسی من رو،چه شد عزیز دلم؟ تو من رو از اسب پیاده کردی،گفتی بیا بغلم کن، حالا میگی نمیخوام،آروم بی جوهر،یه طوری که فقط خودش و بابا بشنوند،صدا زد بابا دلم لَک زده یه بار دیگه بغلم کنی،بابا جگرم پاره پاره است میدونم بری دیگه بر نمیگردی،بابا خیلی دلم میخواست یه بار دیگه دست رو سرم بکشی، خیلی دلم میخواست یه بار دیگه ببوسمت،خُب چیه؟پس چرا؟گفت: الان دیدم دختر مسلم بن عقیل از شکاف پرده ی خیمه داره نگاه میکنه، دلش هوا باباش رو میکنه، او دختر یتیمه،بابا برو یه جای دیگه تلافی میکنم، تلافی موند برا کجا؟ نیمه های دل شب اومد تو گودال،نیزه ها رو کنار زد، صورتش رو گذاشت رو سینه ی بابا، روای میگه دیدم دست ابی عبدالله، اومد دور گردنش….حسین…
آقا اباعبدالله چه حالی داشت. مصیبت عطش خیلی سخت است. کسی که این همه داغ دیده، داغ علی اکبر و اباالفضل و یاران و علی اصغر دیده است. معمولا کسی که محاصره می شود از چهار طرف محاصره می شود ولی امام شیعیان علاوه بر اینکه دشمن از چهار طرف محاصره اش کرده بود آفتاب سوزان هم از بالا بر او می تابید و زمین داغ کربلاء از پایین و گرسنگی و تشنگی هم از درون به امام حسین حمله کرده بودند. مصیبت عطش خیلی مصیبت سختی است. هلاک باشند آن گروهی که حیوانات و چهار پایان خودشان را آب دادن اما فرزند رسول الله از شدت عطش به خودش می پیچید. هی صدا می زد: ای قوم، جگر من از تشنگی می سوزد. اما کسی جوابش را نداد. این قدر مصیبت عطش بر امام حسین سنگین بود که وقتی امام زمان ظهور می کنند می آیند به دیوار کعبه تکیه می کنند و رو به مردم می کنند و روضه عطش را می خوانند. خطاب می کنند: ای اهل عالم! جدم حسین را با لب تشنه کشتند. این قدر مصیبت عطش مهم است که بی بی سکینه کنار بدن قطعه قطعه شده پدر آن قدر ناله زد که بیهوش شد. در عالم بیهوشی پدرش را زیارت کرد آقا صدا زد: فرزندم سلام من را به شیعیانم برسان. به آن ها بگو هر وقت آب گوارا نوشیدید یادی از تشنگی حسین هم بکنید. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[1]
حجة الاسلام و المسلمین فرحزاد
متن روضه عطش ابا عبدالله الحسین😭😭😭😭
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.
دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.
سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.
چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم
عاشورا ـ حاج حسن خلج
شد آخر کار، خدا نگهدار
وعده ی دیدار ،کنار مادر
آقام آقام آقام حسین
لبریز آهم،پشت و پناهم
ای بی سپاهم،هستی ِ خواهر
دست تو، از رو دل، برندار
نذار دلم رو غم بگیره
بعد این ،همه سال
آخه کی می خواد
مارو از هم بگیره
حسین جان بیا تو یه کار برای من بکن من هم یه کار برای تو ،تا یادگاری بمونه
تو بیا و ،با دست خودت
محکمترش کن معجرم رو
تو می خوای برای من چیکار کنی زینب؟
من میرم، که برات، بیارم
امانتی مادرم رو
میمیرم از غمت،میمیرم از غمت
داری میری داداش،مگه قرار نبود هرجا میری منم باهات بیام؟
من و اسیری،دل خسته میری
که گرد پیری،پوشونده روت رو
لحظه ی آخر،گفته که مادر
ببوسه خواهر،زیر گلوتو
من و دست کیآ میسپاری؟
کجا میری بدون زینب
هی میگفت خواهر رهام کن بذار برم
بخدا که جدا نمیشم
از تو که هستی جون زینب
کجا داری میری داداش مگه نمیبینی؟
لشکری، واسه کشتن تو
آماده کرده قتلگاه رو
سکینه جلوی خیمه ها
گرفته دست ذوالجناح رو
گفت بی بی سکینه:بابا باید بیایی پایین،اباعبدالله الحسین علیه السلام فرمودند:عزیز دلم با هزار سختی عمه جانت رو راضی کردم ،بذار برم. گفت:نمیشه
نهان از چشم طفلان آمدم
بچه هارو تو خیمه یه جوری سرگرم کردم،یواشکی اومدم بابایی،کار ِت دارم
نهان از چشم طفلان آمدم ،تا بر تو ره گیرم
که گیری در بغل یک بار دیگر دختر خود را
خواست همان معامله ای که باز زینب کرده،از رو ذوالجناح خم شه،همونطور که خم شد زینب زیر گلو رو بوسید،خم شه صورت دختر رو ببوسه و بره،گفت:بیا عزیز دلم،رفت عقب خانم سکینه،گفت: نه، باید بیایی پایین،رو خاکا بشینی، من اول یه دور دورت بگردم، اومد رو خاکها نشت ابی عبدالله، آغوشش رو باز کرد،نازدانه رو در آغوش بگیره،همین که رفت جلو، سکینه که صورتش غرق اشک بود،دستارو گذاشت رو سینه ی بابا، بابا رو هل داد عقب، عزیز دلم چه میکینی با من،مگه نگفتی بیام پایین بغلت کنم؟گفت:چرا. مگه نگفتی بیا پایین ببوسمت؟چرا،من که پیاده شدم،چرا نمیای در آغوشم،آرام گفت:بابایی دلم برا بغل گرفتنت لک زده،پس بیا بغل بابایی بغلت کنم،بابایی میدونم بری دیگه بر نمیگردی،جیگرم لک زده یه بار دیگه ببوسمت،پس چرا نمیآی ببوسمت؟بابایی الان دیدم دختر مسلم بن عقیل از شکاف خیمه داره نگاه میکنه،ترسیدم دلش بسوزه،حسین…
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محفل باصفا ومعنوی مداحان بنام کشور
حتما دانلود کنید
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 😭😭😭😭😭😭😭
❁﷽❁
برو بازار ، ببین رونقِ پرچم شده اسٺ
شورشے سخٺ ، میانِ دلِ آدم شده اسٺ
دسٺِ من نیسٺ اگر ثانیہ را مےشِمُرم
چند وقتےسٺ دلم ، تنگِ #محرم شده اسٺ
#لبیڪ_یا_حسیـن_ع❤️
#بوے_محرمٺ_میاد🍁
1_58222990.mp3
5.8M
🌷حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام🌷
ادب #حضرت_ابوالفضل علیه السلام
اطاعت و ادب حضرت عباس علیه السلام
🎙 #استاد_رفیعی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مداحی آنلاین - ماجرای شفا گرفتن آقا ماشاءلله - حجت الاسلام دارستانی.mp3
4.03M
مداحی آنلاین - روضه جانسوز حضرت عباس - دارستانی - کریمی.mp3
5.88M
🏴#پادکست #تاسوعا #محرم
♨️روضه جانسوز حضرت ابولفضل العباس(ع)
👌بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #دارستانی
🎤حاج #محمودکریمی
📡
🌼☘🌼☘🌼☘
🖊 [ متن شماره 1644 ]
✅ متن سخنرانی حاج آقا #حجتی
✨ معرفت به امام ✨
شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و عرضه داشت : آقا ما برای جد شما ابی عبدالله زیاد روضه می گیریم و گریه می کنیم . حضرت فرمود : خدا به شما اجر بدهد با این گریه ای که می کنید و جلسه ای که می گیرید شما به حضرت زهرا سلام الله علیها مادرمان صله می دهید . در روایت آمده است شما به حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها وصل می شوید . حضرت فرمود ابی عبدالله دوتا حرم دارد یک حرم در کربلا است و حرم دوم آنجای است که عزادار ها و سینه زن ها و روضه خوان ها دورهم جمع می شوند .
دعا زیر قبه ی ابی عبدالله مستحب است . خدا یی که حکیم است مگس را الکی خلق نکرده است خلقت ناچیزترین موجود عالم بر روی حساب و کتاب است جدیدا" به این نتیجه رسیدند که مگس هرجا باشد آنجا پر از میکروب است و مگس دارد میکروب زدایی می کند بعد خدا این طوری دارد خرج می کند !! این ابی عبدالله کیست که خدا این طوری به میدان می آید ؟ اگر شما ندانید که ابی الله کیست و معرفت و شناخت به آقا نداشته باشید خیلی خراب کاری دارد یک خراب کاری این است که طلبکار می شوید .
ما که ده شب برای آقا سینه زدیم و گریه می کنیم . می گوید سه سال است به حرم امام رضا علیه السلام می روم وحاجتم را نمی دهد طرف می گوید رفتم با آقای بهجت و گفتم اقا دو تا فیش غذای حضرتی آوردم . آقای بهجت گفت : این غذایی که داریم می خویم چه غذایی است !! گفت : خوب این هم غذایی حضرتی است . شناخت ابی عبدالله هویت انسان را عوض می کند نتیجه دارد .
اگر کسی ابی عبدالله را نشناسد مجبور است با دروغ شاد باشد با خرافات ؛ الان چرا باب خرافات در ایام محرم زیاد می شود ؟ چون یک احساسات عجیب برای ابی عبدالله رخ می دهد برای مردم . برای اثبات ابی عبدالله به خواب استناد می شود خیلی بد است ابی عبدالله را نمیشه با خواب ثابت کرد نمیشه شناخت نمی شود شب بخوابیم و صبح بلند بشویم و بگویم آقا نور دیدیم فلان دیدیم روی حلیم مان یا حسین نوشته ان یکی درخت ازش خون آمده .... از این خرافاتی که دارد باب می شود .
درحد یک مریض شفا دادن ابی عبدالله را تنزل بدهیم درست است که گفتند نمک آش خود را از ما بخواهید اما ما را برای نمک آش خود نخواهید تفاوت است بین این دو ابی عبدالله در حد یک اولیا اللهِ عادی پائین بیاوریم آقای بهجت هم شفا می دهند . یعنی هنر ابی عبدالله این است که مریض من را شفا بدهد ؟ قمر بنی هاشم قرض من را ادا کند همین !! اگر این طور باشد کلیسا راحت است به کلیسا بروید !! کلیسا هفته ای یک بار بروید و بیاید اونجا یک ورد یا ذکری می خوانند حالا غلط یا درست کاری نداریم یک پولی هم می زارند و خدا هم گناه شما را بخشید بروید .
آقا ابی عبدالله مرده زنده می کند ؟ حضرت مسیح هم مرده زنده می کند اما ابی عبدالله این کاره نیست . حضرت مسیح کور مادر زاد را بینا می کند ابی عبدالله هم این کار را انجام می دهد اما ابی عبدالله این کاره نیست خدا برای این کار نیاوردت ش . در قرآن تاریخ دارد اما کتاب تاریخ نیست جغرافی دارد اما کتاب جغرافی نیست اینکه یکی مثل ابی عبدالله دستِ بدون وضو نباید به آن زده شود ؛ اینکه فرمود یکی از نشانه های مومن این است که وقتی سه بار اسم جد ما را جلوش می آورید دل ش محزون می شود اشک ش می ریزد .
دارد تیکه می اندازد یعنی یک تلنگر است ببینید ایمان تان گره خورده است ببینید چقدر امام حسین علیه السلام را می شناسید ؟ همان قدر که می شناسید همان قدر ایمان دارید . یک حقیقت و ظاهر یک جنگ اتفاق افتاد ظاهرش یک شمشیری کشیده شد یک دعوا شد به ظاهر یکی کشته شد یکی زنده ماند اما پشت این ظاهر یک پرده ای خوابیده یک باطنی دارد که اگر به آن نرسیم خطرناک می شود بعضی ها با ابی عبدالله غلط و تفسیر اشتباهِ خود به مسجد غلط می روند وقتی ابی عبدالله شهید شد و به شهادت رسید یک عده برای اینکه به شهرت برسند دم از شهادت ابی عبدالله زدند .
از جمله بنی عباس ؛ بنی عباس پسر عموی ابی عبدالله بودند خباثتی که بنی عباس داشت بی امیه نداشت . هفده بار کربلا را چه کسی شخم زد کسانی که گفتند : یا اسارت الحسین . چون نشناختن وقتی کسی طرف حساب خود را نشناسد در برخورد با او هم نمی تواند درست برخورد کند بعد اهل بیت به عناوین مختلف دارند ما را به سمت ابی عبدالله تلنگر می دهند .
#سخنرانی
جـانـانــ منـــღ...
دیدۍ خنده اۍ ڪہ وسطِ گریہ
میاد چقدر قشنگہ ؟!
امام حسین براموݩ هموݩ خنده است ..
میونِ همہ گریہ هاۍِ زندگیمون :)
•
#سفینہالنجاة!..❥----✿
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
سلام به پرچم و علمت
سلام به نوحه و به دمت
.
سلام به تکیه ها عزا
سلام به شعر محتمشت
.
بالای در خونه ها باز پرچم سیاه می زنم
با گریه زیر آسمون اسمت رو صدا می زنم
.
دوباره بوی محرم ؛ هر جا پیچیده
دوباره جام غمو از دستات می نوشم
.
لباس مشکی روضه احرام عشقه
به اذن مادر سادات مشکی می پوشم
.
یا حسین یا حسین یا حسین
.
سلام به تربت حرمت
سلام به سفره ی کرمت
.
سلام به اشک گریه کنا
سلام به شعر محتشمت
.
دلگرمیم به این روضه هاست
این گریه برام عزته
.
نبض من میگه اسمتو
قلب من حسینیه ته
.
خودم رو تو حرمت می بینم آقا
همین که سر روی مهر تربتت میذارم
.
دلم رو دست تو دادم تا روز آخر
خدا میدونه حسین من دوستت دارم
@majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
Banifatemeh-shabe-avale-moharam99(5)[rashedoon.ir].mp3
7.78M
سلام آقا به پرچم وعلمدت
بنی فاطمه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
انگاری توی دل من آتیشه
بگو کنارم میمونی همیشه
این جا کجاست دلشوره دارم اما
میگم ایشالا که چیزی نمیشه
ایشاللا که دعای من میگیره
سر تو روی نیزه ها نمیره
ایشالا که نمیذاره ابالفضل
چادر خواهرش آتیش بگیره
چه سخته باورش
اینا تو رو میکشن آخرش
ایشالا اصغرت
نمیشه پاره پاره حنجرش
نمیره روی نی جلوی مادرش
ایشالا دل خونه غم نمیشه
یه مو هم از سر ما کم نمیشه
همش میگم غمت نباشه زینب
هیچ کسی وارد حرم نمیشه
ایشالا که خیمه نمیشه غارت
محاله خواهرت بره اسارت
من میگم اینا هر چیم که باشن
کاری ندارن با لباس پارت
میون قافله تو این بیابون شده ولوله
دستای دخترت خیلی کوچیکه واسه سلسله
همسفرم نکن با شمر و حرمله
بلند میشه از توی سینم آهم
به حنجرت که میخوره نگاهم
داداش از اون لحظه ای که رسیدی
خیره به این گودی قتلگاهم
شلوغ که شد دور و برت چی میشه
سر بریدن سرت چی میشه
کشته منو که زیر سم اسبا
نمیدونم که پیکرت چی میشه
بمیره زینبت میوفتی وقتی از رو مرکبت
تموم سنگاشون میخوره صاف به خشکی لبت
کجا نشسته شمر بمیره خوارت
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
سيد مجید بنی فاطمه_محرم98-شب دوم-بنی فاطمه-روضه بخش دوم-1567411905.mp3
7.43M
انگاری توی دلم آتیش
بنی فاطمه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
تو عشقت آتشین و دل من عاشق ترین
اسمت رو تا میارم ضربان دلم رو ببین
نفسم به خود تو قسم
هوسم اینه از قفسم
با نگات به حرم برسم
بی تو بی پناه و بی کسم
ممنون ای عشق که بی قرارم
که آشوبی جز تو ندارم
که غرق تو شد روزگارم
یا ثار الله الحمد لله
دل تنگی هام به جز تو به کسی وابسته نیست
من میدونم که هرگز در خونه تو بسته نیست
به خدا به خدا به خدا
چه شبا توی سینه زنا
به هوا من بی سر و پا
از نجف میرن به کربلا
آغوش تو همیشه بازه
ذکرت واسم راز و نیازه
راه این عشق طول و درازه
یا ثار الله الحمد لله
عطر شبهای هیئت
مثل عطر تربته
با تو قول و قرارم
تو سینه زنی هیئته
با منی توی جان و تنی
توی اشک توی سینه زنی
با منی و نگام میکنی
غرق عطر و نور و روشنی
عالم مسته از بوی تربت
روی اسمت دل داره غیرت
عالم خوبه شبهای هیئت
یا ثار الله الحمد لله
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
سيد مجید بنی فاطمه_محرم98-شب دوم-بنی فاطمه-پیش زمینه - تو عشق آتیشن-1567411869.mp3
12.64M
تو عشقت آتشین
بنی فاطمه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🍂السلام علیک یا مسلم بن عقیل ع🍂
🍁روضه ی سفیر خون خدا🍁
گر قسمتم شودکه تماشا کنم تورا
ای نور دیده،جان ودل اهدا کنم تورا
این دیده نیست قابل روی تو
چشم دگر بده که تماشا کنم تورا
🍂یا بن الحسن🍂
اگه لحظه ای به من نگاه کنی،بااشک چشم دل
شکسته شاید لحظه ای پرده کنار بره چهره ی
زیبا تو ببینم ،وای برمن اگه در کنارت نشسته
باشم ونبینمت آقا
تودر میان جمعی ومن در تفکرم
کاندر کجا برایم وپیدا کنم تورا
یابن الحسن؛اگر چه نهانی زچشم من
درعالم خیال هویدا کنم تورا
یا صاحب الزمان از همین امشب(شب اول محرم شما رو به حق غریبی مسلم بن عقیل ع
قسمت می دم آقا عنایتی به ما بفرما.
شمارا به سرگردونی مسلم عقیل ع در کوچه های کوفه قسم میدم مارو از این سر گردونی
نجات عناید بفرما،🍁 الی متی احار فیک یا مولای🍁
مسلم در کوفه اونقدر تنها بود وقتی از مسجد
بیرون اومد یه نفر از مردم بیعت شکن کوفه بانبود 🍁اه 🍁غریبانه این سو وان سو می رفت تا این که یه بانوی سالخورده ای که کنار
خونه منتظر اومدن پسرش بود اقا از اون پیر زن تقاضای اب کرد اون بانو طوعه نام داشت
فهمید آقا مسلم بن عقیل به خونش دعوت نمود
اقارو خیلی از مسلم پذیرایی کرد،اما حضرت
اون شب غذا نخورد، بیشتر مشغول عبادت بود
دگر صبح طوعه ای مولای من امشب هیچ نخوابیدی فرمود:کمی خوابم برد تو عالم روءیا
عمویم امیرالموءمنین ع دیدم فرمودند:
الوحا الوحاء،العجل العجل؛زود باشتاب نزد مابیا
اقا در حال مناجات با خدا بود حدود سیصد نفر
به خونه حمله کردن، از طوعه تشکر کرد،فرمود:از شفاعت رسول الله ص بهره مند می شوی، مسلم تک وتنها اما دشمن حریفش
نمی شه نامردا از بامها ،سنگ ودسته های آتش رو سرش می ریختن،...ببین مردم کوفه
با مسلم چه کردن اونو بالا ی دارالاماره بردن
در حالی که مسلم مشغول تسبیح وذکر خداو
صلوات بود،گردنشو زد و سو مقدسشو به زمین انداخت وسپس بدن اقا رو به پایین دارالاماره انداخت...
🍂صل الله علیک یا مسلم بن عقیل🍂
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🍂روضه ی حضرت مسلم (ع)🍂🏴
السلام علیک یا مسلم بن عقیل ع،
سلام بر تو ای مسلم بن عقیل،سلام برتو
ای سفیر خون خدا.
🏴😭😭😭😭😭😭
لبم خشک ودلم کانون آتش،دیده دریا
سر بشکسته از سنگم بخون بخشیده زیبایی
بیا ای یوسف زهرا تومسلم راتماشا کن
که سردادن به راه توست شیرین وتماشایی
تمام خانه هاشد بسته بر رویم خدا داند
سه شب درکوچه های کوفه کردم راهپیمایی
به جان مادرت زهرا میا کوفه که می بینم
شود پرپر به پیش دیده ات گلهای زهرایی
میا کوفه که می ترسم پیش دیده ی زینب
کند بر نی سرت هم دلربایی هم دل آرایی
میا کوفه که می بینم سرت را باعزیزانت
میان دشمنان دارید بزم گردهم آرایی
میا کوفه که می بینم برای طفل عطشانت
کند بااشک خجلت دیده ی عباس سقایی
میا درکوفه ای چشم خدا زیرا که می بینم
شرارتشنگی می گیرد از چشم توبینایی
🏴⬛️♠️♠️⬛️🏴😭😭😭😭😭
وقتی مسلم بن عقیل را بالای بام دارالاماره بردن ،اشک از
چشمان مبارکش جاری شد،یه نگاهی به طرف
قبله کردگفت:السلام علیک یا اباعبدالله،
حسینم کوفه نیا،آقا ببین باناءبت چه کردن؟می خوام بگم یا مسلم بن عقیل،اگه تو لحظه ی
آخر یاد حسین کردی، ابی عبدالله هم روز
عاشورا یه نگاه به اطراف کرد دیددیگه یاری
نداره همه ی عزیزانش شهید شدند، اول کسی روکه صدازدمسلم بود، فنادی یا مسلم بن
عقیل،یاهانی بن عروه...فقومو ا من نومتکم
ایهاالکرام،وادفعواعن حرم الرسول اطغات
للیام. بر خیزید از حرم رسول خدادفاع کنید.
کجا رفتند آن پاکیزه جانان
کجا رفتند آن رعنا جوانان
همه بار سفر بستند ورفتند
همه دست از حسین شستند ورفتند
♠️😭😭♠️😭😭♠️
🏴صل الله علیک یا ابا عبدالله ع🏴
@majmaozakerine
نمیدانم امشب باید از کدام غربت گفت؛ چه روضهای خواند؛ و مصیبت کدامین غریب را بازگو نمود.
آیا از بدن پاره پاره حسین علیه السلام بگوییم که عریان در گودال قتلگاه افتاده است؟ یا از بدن عباس علمدار که نه سر در بدن دارد و نه دست؟
آیا از علی اکبر بگوییم که صورت پیامبرگونش را بر نیزه برافراشته اند؟ یا از علی اصغر شش ماهه که اینک در گهواره خاکی خویش به خواب ابدی رفته؟
آیا از یاران حسین علیه السلام بگوییم که غریبانه در گوشه گوشه میدان جان باخته اند؟ یا از کودکان حسین علیه السلام که غم یتیمی و اسیری، یکجا بر آنان وارد شده است؟
از غریبی بگوییم یا از مظلومیت؟ از وفا بگوییم یا از پیمانشکنی ؟ از عطش بگوییم یا از آتش ؟ از عشق بگوییم یا از زینب ؟
خوب نامی بر قلم گذشت.. زینب…
آری! بگذار از زینب بگوییم ؛ که کربلا، از اینجا به بعد، از آنِ زینب است و پیام کربلا، مرهون زینب.
بگذار از زینب بگوییم و از رنجهای زینب. از زینب و از غصههای زینب. از زینب و از قصههای زینب. از زینب و از حماسههای زینب؛ و از زینب و از دل زینب … و امان از دل زینب …
اما از کدامین غم زینب بگوییم ؟ از برادرانی که از دست داد؟ یا از برادرزادگانش که یک به یک به میدان رفتند و باز نگشتند؟ یا از پسرانش که جلوی چشمان گریانش ذبح شدند؟
اگر چه زینب «ام المصائب» است و از کودکی داغهای فراوان دیده ــ ابتدا داغ بزرگ رحلت جدش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سپس مصیبت شهادت مادر جوان ــ و در جوانی فرق شکافته پدرش علی علیه السلام را دیده است و سپس جگر پاره پاره برادر معصومش حسن مجتبی را… اما روزی مانند عاشورا نبود، و داغی مانند کربلا…
قصه ی بی سر و سامانی من گوش کنید * دوستان ، غصه ی تنهایی من گوش کنید
گر چه این قصه ی پر غصه به گفتن نتوان * نه به گفتن نتوان ، بلکه شنفتن نتوان
دختر دخت نبی ، «امِ مصائب» نامم * کرده لبریز ز غم ، ساقیِ گردون جامم
صبر ، بی تاب شد از صبر و شکیباییِ من * ناتوان شد خِرَد از درک و توانایی من
باغبانم من و یک سر شده غارت باغم * چرخ بگذاشته بس داغ به روی داغم
نه که چون جد عزیزی چو پیمبر دادم * پدر و مادر و فرزند و برادر دادم
پیشِ من ، در پسِ در ، مادرِ من آزردند * ریسمان بسته به مسجد ، پدرم را بردند
من هم اِستاده و این منظره را می دیدم * مات و وحشت زده می دیدم و می لرزیدم
بود در سینه هنوز آتش داغ مادر * که فلک زهر دگر ریخت مرا سوخت جگر
دیدم آن تاج سرم را که دو تا گشته سرش * بسته خونِ سر او هاله به دورِ قمرش
بعد از آن بود دلم خوش که برادر دارم * به سرم سایه ی دو سرو صنوبر دارم
غافل از آنکه غم و دردِ من آغاز شده * به دلم تازه درِ غصه و غم باز شده
رفت از دست حسن گشت دلم خوش به حسین * شد مرا روح و روان ، قوت دل ، نور دو عین
بعد از آن واقعه ی کرب و بلا پیش آمد * راه جانبازیِ در راه خدا پیش آمد
حضرت زینب (س) از صبح تا عصر عاشورا، داغ پنج برادر، پنج برادرزاده، چهار پسرعمو و سه پسرش را مشاهده کرد و شهادت دهها تن دیگر از بستگان و یاران برادرش را دید ؛ و شاید اینها همه در برابر رنج اسیری و در به دری ــ که تازه از امشب آغاز شد ــ بسیار اندک بود …
روز طی گشت و نگویم که چه بر ما آمد * شب جانکاه و غم افزا و محن زا آمد
آن زمان کو که بگویم چه بدیدم آن شب * خارها بود که از پای کشیدم آن شب
چه بگویم چه شبی را به سحر آوردم *** کوه غم شد دل و چون کوه به پای استادم
چون جنگ به پایان رسید و رأس مطهر حسین علیه السلام را از بدن جدا کردند؛ به لباسهای پاره پاره آن حضرت نیز رحم نکردند و عمامه، پیراهن، شلوار و کفشهای امام علیه السلام را ربودند. شخصی به نام «بحدل» نیز هجوم آورد تا انگشتر حضرت را بدزدد اما بر اثر شدت جراحات و متورم شده انگشتان، نتوانست آن را بیرون آورد، پس خنجر کشید و انگشت مبارک را برید و انگشتر را درآورد…
اسب امام، با سر و مویی خون آلود به سوی خیمهها رفت. زنان و دختران اهل بیت علیه السلام با دیدن اسب خونین و بیسوار، فهمیدند که دیگر بیکس و یتیم شدهاند و صدا به گریه و شیون بلند کردند. «ام کلثوم» خواهر امام علیه السلام فریاد کشید: «یا محمد! یا علی! یا جعفر! یا حسن! کجایید که ببینید با حسین چه کردند؟…»
پس لشکر دشمن به سوی حرم پیامبر صلی الله علیه و آله حمله کردند. از یک سو این خیمهها را آتش میزدند و از سوی دیگر هر آنچه میدیدند غارت میکردند. آنان حتی به حجاب زنان نیز رحم نمیکردند و لباسهای بانوان اهل بیت علیه السلام را میکشیدند و میبردند. زنان و دخترکان، سربرهنه و هراسان، از خیمهها فرار میکردند در حالیکه خار و خس بیابان، پایِ برهنه آنان را می درید…
بانوان حرم، که از خیمهها به سوی بیابان دویده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پیکر بیسر حسین علیه السلام روبرو شدند. راوی میگوید: به خدا فراموش نمیکنم زینب دختر علی علیه السلام را که ز