🏴 مطالب محرم ۹۹
⚫️ روضه روز یازدهم
هنگام خروج اسرا، اهل بیت قافله سالار را گفتند "بحق الله الامررتم بنا علی مصرع الحسین" بخدای که این اسیران را از قتلگاه عبور دهید، چون چشم طاهرات بر اجسام بی سر شهیدان افتاد بسی بگریسته بر سر و روی زدند و نوحه و زاری آغاز کردند.
از آن میانه عقیله بنی هاشم زینب کبری به آوازی جانگداز و آهی آتشبار و دلی غمناک مویه کنان همی گفت وامحمداه، صلی علیک ملیک السما، هذا حسین مرمل بالدما، مقطع الاعضا، و بناتک سبایا و الی الله المشتکی، و الی محمد المصطفی و الی علی المرتضی و الی حمزه سیدالشهدا وا محمداه هذا حسین بالعرا تسفی علیه الصبا قتیل اولاد البغایا، یا حزناه یا کرباه، الیوم مات جدی رسول الله، یا اصحاب محمداه هولا ذریه المصطفی یساقون سوق السبایا . . .
📚منبع:
مقتل قمقام زخار و صمصام بتار اثر شاهزاده حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله
صفحه ۵۴۷
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❤️روضه یازدهم محرم❤️
بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند
ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند
همان وجود نازنین خدای صبر در زمین
تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند
زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین
مرا برای دیدن سر شکسته می برند
تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب
اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده.
برادر جان تواینجا باش آرام
خدا حافظ که من رفتم سوی شام
تو بااین نوخطان نو رسیده
من واین مادران داغدیده
فراق واین ره دور ودرازم
برادر با یتیمانت چه سازم
حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب
حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم.....
🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁
🍂التماس دعا🍂
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
عصر روز یازدهم ، کاروان میخواست حرکت کنه ... امیرقافله زینبه... گفتن :کاروانتو آماده کن ...ناقه های عریان آوردن... زینب تنها...به هربدبختی بود ، تنها دونه دونه این بچه هاروسوار کرد...بعضیاشون از شتر می افتادن... بعضیاشون بدن های برهنه رو ازبالای بلندی می دیدن ،خودشونو پرت می کردن پایین... کار زینب زیادمی شد... دوباره همه رو سوار کرد...سواربرناقه های عریان کرد... زین العابدین رو سوار کرد...حالاخودش می خواد سوار شه، یاد روز دوم می افته...هیچکسی نیست زینبو کمک کنه ...رکاب بگیره براش ، یاریش کنه ... "یامجیب المضطر...بحق المضطر...اجب المضطر ونحوالمضطرون ... امن یجیب المضطراذا دعاه ..." حالا بالاخره کاروان راه افتاد ...کاروان راه افتاد... یه وقت زینب نگاه کرد ، دید زین العابدین الان قالب تهی میکنه ...خیره خیره به این بدن پاک نگاه میکنه ...صدا زد... "یاحجة الباقین و یا ثِمال الماضین! مالی اَراک تَجودُ بِنَفسِک...؟!" ای یادگار گذشته ها ... ای امید آینده ها ... چرا داری باجون خودت بازی می کنی ؟!
توحجت خدایی ... یه وقت نگاه کرد به عمه،فرمود:عمه مگراین بدن حجت خدانیست ؟!
@roze_daftari
.
#تنور_خولی
نوای واولدا
صدای رازونیازی زطورمی آید
نوای گریه زجانی صبورمی آید
سری به کنج تنوراست وموسی عمران
برای دیدن او سوی طورمی آید
فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی
صدای گریه و زاری زدور می آید
طنین بال ملائک رسد، مگرجبریل
به سوی آیۀ الله ونور می آید
قیامتی شده برپا ازاین همه اندوه
که بیم خاستن نفخ صور می آید
سرحسین به دامان مادرش زهراست
نوای واولدا از تنور می آید
دلی شکست زپهلو شکسته ای کاین سان
صدای ریزش جام بلور می آید
برای عرض ارادت «وفایی» از ره دور
به آستان سلیمان چومور می آید
#سید_هاشم_وفایی✍
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده
چشمات رو هم بزاری عموت با آب بر میگرده
کسی نمونده تویی دنیا مرامشو ندیده باشه
فرات از اینجا دور نیست الان باید رسیده باشه
الان دیگه تو آب رفته مشکشو زیر آب برده
عموت میشناسی که مادر مطمعنم که آب نخورده
الان شده سوار اسبش راهی خیمه های شامه
بزار ببینم تو خیمه چشم همه حرم به آبه
آب خنک شبیه بارون مهمون میاره برا مهمون
بخواب که انتظار کم بشه تا وقتی که بیاد عموجون
عامو با مشک خالی رفته کار عمو نشد نداره
گریبونه نهرو میتونه بگیر تا حرم بیاره
وایی اگر آب نخورده باشه جون به تنش نمونده باشه
وایی اگر رو زمین بیفته از رو زمین نتونه پاشه
کنار القمه شلوغه حسین تنها بین لشکر
رو دامنش گرفته ارباب سر شکسته ی برادر
نوحه لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Mahmoud Karimi - Lalaie Robab.mp3
4.17M
نوحه آخر ربابه مادر علی اصغر
محمود کریمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❗️ابلیس هم #عاشورا گریه کرد . . .❗️
🔹 پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:
عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.
🤔گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
🔹گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.
🔸گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
🔹گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود
👈هرکس به نحوی خود را در دستگاه حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
📚منبع:
داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷
🙏 السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه
@majmaozakerine
4_532576537409533808.mp3
4.89M
🖤 روضه روز یازدهم
🎤 سید_مهدی_میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
متن شعرامام حسين
سوم شهادت
دشتي
سه روزه ڪه زينب قلبش.شڪسته
سه روزه ڪه دستهايش گشته بسته
سه روزه رقيه باباندارد
به سرآن سايه ي زيباندارد
سه روزه ڪه رباب درشوروشين است
به ياداصغروبابش حسين است
سه روزه ليلاگشته دلشڪسته
زداغه اڪبرش درغم نشسته
سه روزه ڪه قاسم.گرديده پرپر
ڪه نجمه ميزندبرسينه.وسر
سه روزه قلب شيعه بيقراره
هواي هاي و.هاي،گريه داره
دلمان هواي ڪرب وبلاڪرد
هواي علقمه.صحن وسراڪرد