هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
سبک شاخسی ،
ورود محرم
بند اول
ماه ماتمین دور آقا غرق غمدی عالم
باشینا قرا باغلادی چون حضرت خاتم
قاره چکدیلر هر یره باشلانیب محرم
سسلیر اورکلر. یرلرحسینه قربان
دییر ملک لر. گویلر حسینه قربان
بند دوم
عشقیوه سنین هر ایکی عالم قالیب حیران
قبریوه آقا ایسته بو عشاقیوی مهمان
اوردا سسلیاخ جانیمیز عباسیوه قربان
سسلیر اورکلر. یرلرحسینه قربان
دییر ملک لر. گویلر حسینه قربان
بند سوم
تربتین سنین یاحسین هر درده دوادی
مرقدون آقا عرشیدن چوخلی باصفادی
زنده ساخلین بیزلری عشق کربلا دی
سسلیر اورکلر. یرلرحسینه قربان
دییر ملک لر. گویلر حسینه قربان
بند چهارم
ای گوزل آدین یا حسین دردیمین دواسی
باشیما دوشوب ای شها کربلا هواسی
هجریدن اولوب"کربلا"قلبیمین نواسی
سسلیر اورکلر. یرلرحسینه قربان
دییر ملک لر. گویلر حسینه قربان
بند پنجم
درگهین آقا بیزلره چون باب کرمدی
جان پناهیمیز یاحسین بو قاره علم دی
ای شه کرم عشقیمیز تک بین الحرمدی
سسلیر اورکلر. یرلرحسینه قربان
دییر ملک لر. گویلر حسینه قربان
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب نهم محرم ۱۴۰۲ #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب دهم محرم ۱۴۰۲
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا
غیبه ولینا کثرة عدونا و قلة عددنا
آقا بیا آقا بیا
به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو
جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو
أین الطالب بدم المقتول بکربلا ...
نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم
آه میبینم سر در خیمه ات پرچم سیاه میبینم
آه میبینم ...
دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم
دستمو بگیر بتونم که خودم رو برسونم
اللهم عجل لولیک الفرج
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سیل اشکش بست بر شه راه را
دود آهش کرد حیران شاه را
در قفای شاه رفتی هر زمان
بانگ مهلاً مهلاً اش بر آسمان
کی سوار سر گرام کم کن شتاب
جان من لَختی سبک تر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوی تو
تا ببویم آن شِکَنجِ موی تو
شه سراپا گرم شوق و مست ناز
گوشه ی چشمی بر آن سو کرد باز
دید مشکین مویی از جنس زنان
بر فلک دستی و دستی بر عنان
زن مگو مردآفرینِ روزگار
زن مگو بنت الجلال اُخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین
پس ز جان بر خواهر استقبال کرد
تا رخش بوسد الف را دال کرد
همچو جان خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته بر گوشش کشید
کی عنان گیر من آیا زینبی
یا که آهِ دردمندان در شبی
پیش پای شوق زنجیری مکن
راه عشق است این عنان گیری مکن
با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر
خانه سوزان را تو صاحب خانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
جان خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
معجر از سر پرده از رخ وا مکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن
هست بر من ناگوارا و ناپسند
از تو زینب گر صدا گردد بلند
هرچه باشد تو علی را دختری
ماده شیرا کی کم از شیرِ نَری
با زبان زینبی شاه هرچه گفت
با حسینی گوش زینب می شِنُفت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سرت کجاست؟
بقیهی اعضای پیکرت کجاست؟
پیراهنی که دوخته مادرت کجاست؟
ادامهی رگهای گردنت کجاست؟
بگو داداش چی شد
که جسمت شده زیر و رو داداش
بریده شد از کجا این گلو داداش
میزدن اینها تو رو با وضو داداش
کبود شده
خیمه پر از آدم بیوجود شده
چادر بچهها تو شعله دود شده
غارتشون نصیب هر چی بود شده
همه زدن
همه زنها رو مثل فاطمه زدن
دخترت رو داداش یه عالمه زدن
هر چی که گفت فقط سه سالمه زدن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین