دوبیتی ناب-تخریب بقیع.
ای ال سعودچه بى خبر آمده بودی
یك روز توباتوپ وتشر آمده بودی
امروز که ویرانه نمودی توبقیع را
چون آل امیه پی سر آمده بودی
***
دشمن به شتاب آمدبه بقیع
با قاعده با حساب آمدبه بقیع
ویرانه شده بقای آن صحن وسرا
زهرابه دلی کباب آمدبه بقیع
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
دردود وشعله ها چِقَدَرتار دیده ام
اهل وعیال خود همه را زار دیده ام
پای برهنه دروسط کوچه میروم
خودرامیان لشکراغیاردیده ام
حتی نشد عبابه سره دوش خودکشم
بس ناسزا ز دشمن غدار دیده ام
قامت خمیده دروسط کوچه میروم
خودراچنین به حالت انظار دیده ام
بشکسته شدتمام غرورم به کوچه ها
بادست ِبسته خود وسط نار دیده ام
زدآبله تمامي پایم دراین مسیر
چون عمه پای خود وسط خار ديده ام
دیگرنرفت میخ دره خانه درتنم ...
دیگرنگشت شاهده مسمار دید ه ام
دیدم که آتش از درو دیوارشدبلند
آن سو تمام دخترکان زار دیده ام
جاریست جلوه های خدایی به خانه ام
درخانه ام همیشه رخ یاردیده ام
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
جدیدترین کانال
اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
درعزای توماتمی برپاست
روضه های غم توبردلهاست
گریه هامیکنم به ماتم تو
صاحب روضه حضرت زهراست
تو مددکار مکتبی صادق
دلربا یارمکتبی صادق
هر زمان حرفی ازخدا آید
تو طرفدارمکتبی صادق
یادگار نجیب آل الله
تکیه گاه غریب آل الله
حضرت شیخ الاوصیاهستی
وقت غم ها حبیب آل الله
باتوآقا مدینه غوغابود
باب توهین به سوی تووابود
همچوزهرا مادرآل الله
آتش کینه سهم مولابود
چه به احوال پیکرت آمد
بین کوچه. چه بر سرت آمد
دست بسته توراکجابردند
که به سوی توهمسرت آمد
اهل خانه تاکه رسید از راه
ضجه میزد به ناله ای جانکاه
تا که چشمش به پیکرت افتاد
ذکرشان بود یا رسول الله
بعدازاین واقعه تنت لرزید
ناله های توهمسرت بشنید
شدی از زهرکین جگرپاره
بین بسترپیکرت می دید
بین بسترفتاده پیکر تو
که چه آورده اند بر سر تو
گریه ی اهل خانه گشت بلند
بوی مرگ آیدازبسترتو
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
____________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد
وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد
نیمه شب إمده بودند برای غارت
خانه با این همه دود در نظرم می سوزد
شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه
بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد
بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید
این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد
همه ی زندگیم خرج در اسلام شده
سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد
بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر
سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد
شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر
از نفس های پر ازآه پرم می سوزد
***
؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند
بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
جانی دگرمیان تن وپیکرم نبود
آتش کشد زبانه وکس در برم نبود
درپشت در اسیردر وآتش درم
خاکستری نشسته به روی سرم نبود
همچون خلیل دروسط شعله ام اسیر
دیگراجابتی به دل مضطرم نبود
هرگزخبرنبوده ز اصحاب سینه چاک
آتش گرفتم وبخداکس برم نبود
دشمن میان خانه غرورمرا شکست
درگیرو دارکوچه کسی یاورم نبود
اینجاعدوبه شخصیتم لطمه ها زده
دربین کوچه پلک دوچشم ترم نبود
ابن ربیع مرا وسط خانه میکشید
دیگرتوان به گوشه ی بال و پرم نبود
نقشه کشیده دشمن ملعون برای من
افتاده ام دگر رمقی دربرم نبود
دستی پلید سوی دوچشم مراگرفت
دربین کوچه.شکرخداهمسرم نبود
آنشب مراعدو.وسط کوچه میکشید
تنهامیان لشگرم ولشگرم نبود
درپیری آنچنان همه خارم نموده اند
یا دازحسین کردم وکس دربرم نبود
دیگر زپافتاده ام از روضه ی حسین
جزیادشام وکوفه دگردر سرم نبود
🔸 شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
_____________________
🔹اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد
میان لشکراعدا کسی زمین میخورد
صدای پای سپاهی رسیده دراینجا
میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد
به نیمه های شب آید صدای واویلا
به کوچه بی کس و تنها .کسی زمین میخورد
به یاری گل خیرالنسا نیامدکس
میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد
چه شد که ناله کشید از جگر مولا
میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد
هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد
میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد
هنوز می رسد آوای بلبلی خسته
که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد
تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری
میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد
اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست
به پیش زینب کبرا .کسی زمین میخورد
رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان
کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
_____________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب جمعه
#حضرت_اباعبدالله الحسین علیهالسلام
#گودال قتلگاه
دربین گودالی سرت را جمع کردی
درگوشه ای بال و پرت را جمع کردی
درزیرخنجر، دست وپایی میزدی تو
ای بسمل زینب ،سرت را جمع کردی
برسینه ات باچکمه میزدشمرملعون
دیدم که این سوپیکرت را جمع کردی
خنجربه روی گردنت افتاده دلبر
باخنجرملعون سرت را جمع کردی
گودال را شستی به تنهایی حسین جان
خونابه ی جسم وپرت را جمع کردی
پایی زدوجسم توبرگرداندای وای
درزیرخنجرپیکرت را جمع کردی
شدازقفا راست بریده ای برادر
خونابه های حنجرت را جمع کردی
📝 #آرمین غلامی-(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_اباعبدالله-
-لطمه زنی..حق شعر اداشود
کم دست وپادیگربزن ، تادق نکردم
گودال دیدی دم مزن، تادق نکردم
موهای نازتوبدست شمرافتاد
چیزی بگو ای بی کفن تا دِق نکردم
بارفتنت بیچاره کردی زینبت را
بامن بگو از پیرُهَن تادِق نکردم
دلداره من تنها شدن داغِ کمی نیست
همدردِ من شو ، جان من تا دِق نکردم
اَنداختی ازپا مرا؛ با این وداعت
بامن بمان قرآنِ من تادِق نکردم
بعداز توباخولی شودزینب گلاویز
لَب واکُن اِی آرامِ تَن تادق نکردم
گوال بود وشمربودو حنجر تو
حالم بپرس ای بی کفن تادِق نکردم
برسینه ات با،پانشسته شمرملعون
حرفی بگو، ای پاره تن ،تادِق نکردم
شاعر: #آرمین غلامی _(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_امام_حسین_گودال
🎤 #آقای_حاج آرمین غلامی
گودال بود وبرسره تو، بی هوا زدن
باتیرونیزه ها به توازهرکجا زدن
درمعرکه عبای تورابدکشیده اند
اینان لگد به دلبره کرب و بلا زدن
آتش زدی به زندگی اش حرمله بس است
دیدم نمک به زخم دلت ای شها زدن
همواره بس نبوده غرورم شکسته شد
بانیزه ها مرابه بره بچه ها زدن
تا سنگهایشان به سر و صورتم نشست
حرفی بدی به حضرت خیرالنساء زدن
بالای مرکبی و شدی واژگون زاسب
پیچیده پای تو، چه کنم ؟! بی هوا زدن
موی سپید داری و هستی امیرعشق
پیران طایفه به ننت با عصا زدن
اینجا گریزمن شده #نوحواعلیالحسین
زینب دوید و گفت : غریب مرا زدن
املعون توبس کن و به روی سینه اش نرو
با چکمه ها قدم روی عرش خدا زدن
ازدست و پا زدن گره ات وا نمی شود
باهرچه داشتند بخدا که تورا زدن
(#آرمین غلامی _مجنون کرمانشاهی)
#شهادت__عباس
#_اشعار_ناب_ حسینی
#اشعارشب جمعه/۱۴۰۳
تیر ونیزه سمت عباسم ز بس انداختند
عاقبت بی مشک او را از فرس انداختند
چار سویش را گرفتند و سپس بانیزه ها
همچوشیر عباس راکنج قفس انداختند
دستهایش رابریدندو به روی خاکها
پاره ومثله تن عباس را انداختند
پیکرو اعضاءِ جسم او به صحرا پخش بود
دستهایش را میان خار و خس انداختند
وای من پامال تیرونیزه ها شد پیکرش
عاقبت سقای لشکر از نفس انداختند
وای من با این مصیبتها، رسیده مادرش
فاطمه افتادنش را دیده پیش دلبرش
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کانال تخصصی حاج آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارهفتم صفر
#امام_حسن#مرثیه_امام_حسن مجتبی(ع)
دل مست نگاهی سَرِ بازار حسن بود
هرعاشق دلخسته خریدار حسن بود
این سوز جگر مصلحتش درپی یار است
زیرا جگر سوخته بیمار حسن بود
در سینۀ من عشق چنین خانه نموده است
صدحیف که عمری دل من خار حسن بود
وصل است دوای منه دلخسته همیشه
تدبیر، چه سودی که دلم زار حسن بود
عمر ی به دره خانه ی ارباب نشستم
همواره دلم مشتری کار حسن بود...
نومیدنگشتم به دره کوی تو آقا
این مرحمت از خانه ی ایثار حسن بود
آخر به کجا روی کنم,تاکه توهستی
دیدم که جهان جمله گرفتار حسن بود
از زهرشرربار جگرپاره شدی تو
آن قاتل بی رحم بدهکارحسن بود
(مجنون )به هوای حرمت زار نشسته
عمری همه جا بندۀ دربار حسن بود
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
#کانال_رسمی_مداحان
#پایگاه_تخصصی_اشعار_اهل_بیت_ع
اشعارکردی شهادت امام حسن (ع)
اشک م وقف عزات بیه حسن
عمروگیانم وه فدا ت بیه حسن
رونقی دیره اگه سفره ی م
هر له ،برکت وعطا ت بیه حسن
هاتن وچیینه م، له روضه گان
هر له مرهون دعا ت بیه حسن
نسل م یا نوکره، یا عاشقه
ایل واجدادم گدا ت بیه حسن
م مریض معصیت بیمه ، اگه
حاجتم دارالشفا ت بیه حسن
له دعای فاطمه ، ای قامتم
روز و شب تحت لوا ت بیه حسن
سینه ی م گنج علم اهل بیت
دیده ی م خاک پا ت بیه حسن
هیئتی که فاطمه دیره نظر
نازنین غار حرا ت بیه حسن
بین روضه دالگم ناله دیره
زندگیِ م فدا ت بیه حسن
وقته میزان عمل بایده ن اگه
غم نخوه دل، آشنا ت بیه حسن
لحظه ی گیان داینت وه یاحسین
غرق آه و نینوا ت بیه حسن
له نوای (یابُنَیَّ) دالگد
زینبت خوی مبتلات بیه حسن
روضه خوان اوشه که زینب پیر بی
وه عزای ماجرات بیه حسن
آه، له هجره غریبی تا ابد
زینبت مضطر ارات بیه حسن
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)