🕯سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال #زمزمه_ایام_فاطمیه #واحد_ایام_فاطمیه #ای_یار_بی_جان_علی بند🕯 ای یار بی جان علی ای جان و جانان علی ترکم نکن جان علی سهمه علی بی تو غمه کی جز تو واسم مَحرمه چشماتو وا کن فاطمه دلم به بودنت خوشه که بی تو حالم ناخوشه داغت علی رو میکُشه بعدت خرابه خونمون به اشکمون قسم بمون ای همدمم ای مهربون زهرا نرو زهرا نرو بند🕯🕯 ای بی گناهه مرتضی مجروح راهه مرتضی هستی سپاهه مرتضی رفتی تو تنها پشت در کردی برام سینه سپر رفتی شکستی از کمر تورو سوزوند آتیشه در رفت توی سینت‌ نیشه در این در دیگه نمیشه در با دیدنه خونِ تو روش زهرا میاد خونم به جوش از زینبم می بره هوش زهرا نرو زهرا نرو بند🕯🕯🕯 پهلو شکسته همسرم پاشو ببین من حیدرم من پهلوون خیبرم از پا نشستم فاطمه از غم شکستم فاطمه میلرزه دستم فاطمه از زندگی سیرم نکن زهرا زمینگیرم نکن جوونه من پیرم نکن دلم به بودنت خوشه که بی تو حالم ناخوشه داغت علی رو میکُشه بعدت خرابه خونمون به اشکمون قسم بمون ای همدمم ای هم زبون زهرا نرو زهرا نرو 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی

🕯سبک زمزمه یا زمینه یا واحد ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال #زمزمه_ایام_فاطمیه #زمینه_ایام_فاطمیه #واحد_ایام_فاطمیه #ای_مادر_پهلو_شکسته بند🕯 ای مادر پهلو شکسته ای که صفای خونمونی من التماست میکنم که نری و پیشمون بمونی توی قنوتت خیلی وقته دعای رفتن و میخونی بابارو زجر نده با نالت مادر آخه هنوز جوونی من میدونم دلت گرفته از این زمونه هم که سیری خواهشم اینه از تو مادر از بابا دیگه رو نگیری من میدونم براتو سخته تحمل درد و نداری اینم میدونم که میتونی بابارو از غصه درآری وای مادرم وای مادرم وای بند🕯🕯 سه ماهه که دارم میبینم یه گوشه افتادی تو مادر نفس که میکِشی میبینم خونی میشه تمومه بستر سه ماهه که دارم میبینم صدات گرفته حال نداری شبا داری تو تب میسوزی داری به زور طاقت میاری هنوز یادم نرفته اونروز چهل تا مرد و توی خونه وحشیونه هجوم آوردن گرفته بود آتیش زبونه گلد زدن به در سوخته تو موندی بین در و دیوار جلو چشام خوردی زمین و خون میچکید از روی مسمار وای مادرم وای مادرم وای بند🕯🕯🕯 سه ماهه که مثه قدیما شونه نکردی موی من رو سه ماهه که بغل نکردی حسین و زینب و حسن رو سه ماهه گریه میکنی و نگات همش به آسمونه یا که میشی خیره به تابوت پاشو برس به کار خونه من میدونم که خوب میشی و روزای خوبی هم تو راهه غصه ی چی رو داری مادر حرفات همش از قتلگاهه قراره چی بشه که میگی حسینم و به تو سپردم جای کفن براش تو بقچه یه پیرهنه کهنه آوردم غریب حسین غریب حسین وای 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی

🕯سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال #زمزمه_ایام_فاطمیه #واحد_ایام_فاطمیه #نه_ساله_که بند🕯 نه ساله که،این زندگیم با تو دووم داره نرو اگه بری،ای یار من کار علی زاره نرو دنیای من،بی تو علی از دنیا بیزاره نرو به خاطره،من پشت در سینه سپر کردی ببخش پهلوت شکست،بازوت شکست حالا پر از دردی ببخش خمیده به،حالت اول برنمیگردی ببخش دادی به پام جوونیتو ای همسرم ای با وفا پشته علی گرمه به تو بی تو غریبه مرتضی زهرای من زهرای من زهرای من بند🕯🕯 بگو به من،راز حسن چیه که بی خوابه شبا بگو به من،چی دیده که نمیتونه بگه به ما بگو به من،پنهون نکن این راز و تو از مرتضی از من نگیر،رو فاطمه از زندگی سیرم نکن خیره نشو،به تابوتت زهرا زمین گیرم نکن کم گریه کن،کم آه بکش توروخدا پیرم نکن خوب میشه حالت فاطمه مرگتو از خدا نخواه دووم بیار جون علی ای گل یاس بی گناه زهرای من زهرای من زهرای من بند🕯🕯🕯 زهرای من،تویی که از غربتم هستی با خبر میدونی بیست و اندی ساله میخورم خون جگر اگه میخوای،بری فقط تنها نرو من هم ببر خانوم من،زوده برات که میزنی حرفه کفن دیدم وصیت میکنی به زینب از اون پیرهن زوده برا،زینب هنوز بشنوه از خونین بدن خوندی برای زینب از غم نامه های کربلا گفتی جلو چشماش میشه سر از تن حسین جدا ای وای حسین ای وای حسین ای وای حسین 🙏التماس دعای خیر ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی

♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦ 📌ناب ترین کانال نوحه ومولودی #ترکی #کانال_گلچین_مولودی_و_نوحه_ترکی #ارائه_متن_و_صوت_گلچین_مولودی_ونوحه_ترکی https://eitaa.com/joinchat/496763156C729fae43fa

🔲معجزه ای از حدیث کساء که تازگی در گرگان رخ داده است! ای وای که چه جلساتی رو از دست دادیم بدون خواندن حدیث کساء 🎙#استاد_فرحزاد https://eitaa.com/manbarmajma #کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین

#واحد #حضرت_زهرا #پیام_کیانی 🎤 #نماهنگ ببین میتوانی بمانی علی رو خونه خراب نکن نرو زهرا اینقده میخ درو نگاه نکن زهرا انگاری خداروشکر بهتری خانومم فضه گفت جارو زدی باز خونه رو زهرا با این نفسات آتیشم نزن آخرم بهم نگفتی چی دیده حسن پیرم میکنه فکر رفتنت این خونه دیگه خونه نمیشه برا من علی رو تنها نزار با غصه هاش نرو زهرا یه کمی به فکر این بچه ها باش نرو زهرا ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان **** لااقل یه کم بخند علی بشه خوشحال چند روزه دیگه بمونی میشی نوزده سال حالا که داری میری قرارمون باشه ساعت سه روز عاشورا ته گودال دعواشون سرِ یه پیروهنه خیمه حتی دست خولیِ بد دهنه یکی با لگد یکی با عصا غربتا الی الله هرکی میاد میزنه ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان #واحد_حضرت_زهرا 🎤پیام_کیانی #نماهنگ ببین میتوانی بمانی ایام #فاطمیه_۱۴۰۳

زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان امام حسن علیه السلام سخته غربت سخته بی کسی سخته با غم باشی همنشین سخته شاهد باشی مادرت می خوره زمین ۲ نگید چرا خرابه حال و روزم نگید چرا محاسنم سفیده حکایت کوچه و ماجراشو جز من و مادر احدی ندیده پیرم کرده سایه ی دستای بی جوون مادرم صدای خسته و لرزون مادرم چشای زخمی و گریون مادرم ای وااای ای وای مادر جوونم ـــــــــــــــــــــ تلخه فکرش تلخه این فشار تلخه محنت تلخه این عذاب تلخه هر شب بازم اون روزو میبینی توو خواب ۲ نگید چرا همیشه غصه داره شب غم حسن سحر نداره از اتفاقی که تو کوچه افتاد حتی بابام علی خبر نداره دق کردم با روضه ی غصه ی بی حد کوچه ها صدای سیلی دشمن بی حیا چادری که باشه روش جای رد پا ای واای ای وای مادر جوونم وحید محمدی آذر ۱۴٠۳ @beithayesookhte #فاطمیه #فاطمیه_زمینه #حضرت_زهرا_شهادت #حضرت_زهرا_زمینه

✔️مراسم شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت ۷۵ روز (شب سوم) با نوای : #کربلایی_امیر_برومند 🗓زمان : پنجشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳ 🏴هیئت حضرت حسن بن علی علیهما السلام اصفهان ⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬

این روزا تو خونه زحمت می‌کشی سخته این همه مصیبت می‌کشی لااقل پیشمی سر به زیر نباش نکنه ازم خجالت می‌کشی (شب وداع دیگه) این روزا تو خونه زحمت می‌کشی سخته این همه مصیبت می‌کشی لااقل پیشمی سر به زیر نباش (علی جان ) نکنه ازم( یه دنیا روضه تو این نکنه ازم خجالت می‌کشیه ها ) نکنه ازم خجالت می‌کشی (اینا رو خانم زهرا دارن عرض می‌کنند به مولا،من میگم شاید یه همچین موقعی شاید احوالات اینجوری بوده. شب شبه وداعه،شب شهادت خانم زهرا سلام الله علیها. امشب آخرین وداهاش رو کرد. همه رو از حجره بیرون کرد گفت: همه از حجره برید بیرون. خودشو فاطمه تنها بودن من میگم شاید یه موقعی یه همچین حرفی میشه مرد خونه همینجوری که سرش پایینه میگه علی رو حلال کن برا زخم پهلوت )هاا من جنس بچه‌های بهشت و گریه کن‌های روضه‌مون رو می‌شناسم می‌دونم چی باید بگم امشب علی رو حلال کن حالا دوباره خانم حضرت زهرا سلام الله علیها اشکای چشم حسن فدا سرت یه جوری داد بزنید صدا علویات و مخدرات روضه پایان نیاد. اشکای چشم حسن فدا سرت امشب شب آخریه که مادر داریما. فردا میگن در گذشته مادری مهربان،همسری دلسوز،مدافع ولایت،همسری فداکار،مادری تازه بچه از دست داده،درگذشت شهادت مادری سوخته😭 اشکای چشم حسن فدا سرت(علی جان) زخم رو گونه من فدا سرت می‌دونی زخم رو گونه چیه یا بازش کنم. بازش کنم یا که می‌دونی این گونه کی زخمی شد. دست‌های علیشو بستن یا بزار ز قبل‌ترش بگم یا بزار زخم رو گونه رو بگم استادها،می‌فرمود درب خونه امیرالمومنین صلوات الله علیه رو به داخل باز میشه 👇

یعنی وقتی دق الباب می‌کردی یک نفر اگر پشت در بود باید میومد کنار،در رو باز می‌کرد عد سلام می‌کرد،فهمیدی چی می‌خوام بگم یا نه؟ تو نامه ش به معاویه نوشت در نیم سوخته بود رو پا نبود حالا فهمیدی این زخم از کجاست یا نه ؟؟ یه جای دیگه هم سراغ دارم دستای علیشو که بسته بودن،داشتن علیشو می‌بردن دست انداخت به شال کمر علی گرفتی؟؟ شهرمون مثل غروب دلگیر(برگردم از مصرع‌های قبلی بخونم) اشکای چشم حسن فدا سرت زخم رو گونه من فدا سرت(علی جان) حاضرم پای تو جونمم بدم حالا یه سیلی زدن فدا سرت مادر اینجوری مادری می‌کنه،ا ینجوری مرد خونه رو آروم می‌کنه. شهرمون مثل غروب دلگیره دل تو به داغ غربت اسیره من می‌دونم از این خبرا کم و بیش به گوشم رسیده. تا می‌بیننت راهو کج می‌کنن الهی فاطمه واست بمیره مگه میشه غصه تو رو نخورد شب شهادت من می‌خوام آروم آروم روضه بخونم برا خانم بسوزی.. آروم آروم، مصرع به مصرع،بیت به بیت،کلمه به کلمه برا مادر امام حسن بسوزیم، آب بشیم و گریه کنیم. مگه میشه غصه تو رو نخورد مگه میشه پای گریه‌هات نمرد من نمی‌دونم بعدهاشو می‌خوای چیکار کنی،دادشو یه جوری بزن من جلوتر نرم. همین قدر فقط بگم تو همین که حس نکردی بسمه چه فشاری در به دنده‌هام آورد گفتم درب خونه مولا به داخل باز میشه تو همین که حس نکردی بسمه چه فشاری در به دنده‌هام آورد خوب برم جلوتر دیگه چی فرمود خانم نفس آدم توی دود می‌بره(علی ) ریه م از دوده هیزوما پره(علی جان) من همون فاطمه‌ام پیر نشدم(می‌دونی چرا اینجوری شدم علی) صورتی که می‌سوزه چین می‌خوره گره خورده سرنوشتمون به غم عمر با هم بودن ما کم شده لحظه‌ای که میخ به پهلوهام گرفت داد زدم فضه کجایی محسنم دشمن تو کوچه‌ها چه‌ها می‌کرد روی چادرم برو بیا می‌کرد قنفذ لعنتی تا کم می‌آورد جاشو با مغیره جابجا می‌کرد (نفهمیدی چی گفتم منم رد میشم تکرار نمی‌کنم) طاقت یه ذره گرما ندارم دوست دارم که راه برم پا ندارم موی زینبت پریشونه هنوز برای شونه کردنش نا ندارم گریه‌هام گریه پیوسته شدن راه آه و ناله‌هام بسته شدن دعا کن همین روزا زود بمیرم در و همسایه دیگه خسته شدن چه کار کنم روضه شهادت رو بخونم یا همین وداع رو ادامه بدم..؟ بسم الله .. ای عزیز دلم ای همه کسم دم آخری بریده نفسم( دادشو بکش که دهنمو ببندم دیگه روضه نگم) هوای حسینمونو داشته باش برای خشکی لباش دلواپسم علی جان یه روزی می‌رسه تشنه می‌مونه،یادت نره شبا ظرف آب بزاری بالا سرش‌ها.. حسین عطشیه، زود به زود تشنش میشه یه روزی می‌رسه تشنه می‌مونه😭 بدن بی‌رمقش ناتوونه 😭 سادات منو ببخشن، اینقدر نیزه‌ها می‌زننش😭 روی پاش می‌خواد پاشه.. ملا حبیب الله طبیب کاشانی می‌نویسه اینقدر خون از بدن اربابتون ابی عبدالله رفته بود ،با هر دم و بازدمی از این زره خون بیرون میومد و می‌جوشید😭 بگه شمشیر شکسته تکیه زده بود. داد می‌کشی شب شهادتیه،یه موقع یه نانجیبی با سنگ به پیشونی ابی عبدالله😭،سادات منو ببخشن. امام زمان منوببخشید ،آقا آجرک الله😭😭 سر مبارک و بالا بردن این پیراهن رو بالا بردن خون جبین رو پاک کنن،یه وقت حرمله نانجیب سفیدی سینه حسین😭😭 وقت جدایی رسید باد مخالف وزید از شرر داغ تو پشت حیدر خمید پشت و پناهم شکست چراغ خونم شکست اینجا یه وداع بود وقت خداحافظی،یه وداع دیگه هم من یه جا سراغ دارم فاطمه در کربلاست علقمه در خون نشست از مدینه رفتیم کر بلا حالا وداع خانوم اولیا مخدره سلام الله علیها با سیدالشهدا وقت جدایی رسید باد مخالف وزید از شرر داغ تو پشت زینب خمید گفت حسین جان به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند.. بگم بعدیشو یا رد شم.. سپردمت به هر آنچه که هست اما تو سپردیم به که رفتی به کنیزکان و به دلقکان و به شمر و خولی و سنان... مثل یه فردایی صدا زد اسما اجاق منزلو روشن کن.بعد از ۷۵ روز این خونه... البته نه همچین بی‌آتیش هم نبوده😭 فرمود اسما آب داغ کن می‌خوام بچه‌هامو حمام کنم. از ما دید خانم بستر رو جمع کرده اره خونه رو جارو می‌زنه،گفت: خدا را شکر خانم حالش خوب شده سریع دوید جلو گفت خانوم مگه من مردم،خانم یه امروزم که حالتون خوب شده اینجوری دارین کار می‌کنین..فرمود نه اسما دست از سرم بردار میخوام برا بار آخر غبارو گرد خانه علی به تنم بنشینه. نمی‌خوام اذیتت کنم شب شهادت رد بشم چون روضه زیاد خوندیم.. بچه‌هاشو یکی یکی حمام کرد،کسی رو نفرستاد بیرون فرمود اسما بستر منو حجره رو به قبله پهن کن.😔🥺 بعد از دقایقی ساعاتی،صدا زدی به اومدی دیدی نفس می‌کشم صدا زدی جواب دادم که هیچ اگه نه به بابام رسول الله پیوستم. 👇

اسما میگه مشغول کار خونه بودم نگران حال بی بی،هر دفعه از لای روزنه در جره رو نگاه می‌کردم می‌دیدم لبای مبارک خانم به هم می‌خوره،همینجور با همین بازوی ورم کرده دستشو بالا میارن یه چیزی می‌فرمایند: الهی شیعتی و محبی مهربان مادر. اسما میگه خیالم راحت شد سرگرم کار خونه شدم،اومدم دق الباب کردم صدا زدم،دیدم صدایی نیومد درو باز کردم،دیدم من حفه سفیدی روی بدن مبارکه، صدا زدم دیدم جوابی نیومد.😔😔 اسما میگه روی ملحفه رو کنار زدم بسم الله .... انا لله (بی مادر شدی) و انا الیه راجعون😭😭 تازه شدی گریه کن شب شهادت..یا زهرا😭 اسما میگه همینجور که داشتم گریه می‌کردم یهو متوجه صدای در شدم سریع خودمو جمع و جور کردم اشکامو پاک کردم،در حجره رو بستم روی خانم و اومدم بیرون دیدم آقازاده‌ها تشریف فرما شدن. آقازاده‌ها غذاتون آماده س،ناهارتون آماده س. حسن بن علی یه نگاه غضبناکی کرد فرمود اسما کی دیدی ما بدون مادرمان غذا بخوریم😭 اسما میگه همینجوری هی اومدم یه چیزی بگم حواسشو پرت کنم یهو بغضم ترکید. 😭😭 هیچ جا نشنیدم و ندیدم ابی عبدالله جلوتر از امامش برادر بزرگش قدم برداره الا اینجا.. اسما میگه حسین جلو دوید ،در حجره رو باز کرد،آقا امام مجتبی از پشت سر..یا زهرا.. امام حسن خودشو روی سینه مادر انداخته کلمینی یا اماه من حسنم پاشو جوابمو بده..😭 ابی عبدالله صورت کف پای مادر کلمینی یا اماه من حسینم پاشو جواب منو بده..😭 خبر رسوندن آقا امیرالمومنین(ع)( از مسجد تا خونه راهی نبودا،مسجد بغل خونه امیرالمومنین،دیوار به دیوار.. استاد ما می‌فرمود: از مسجد تا منزل چند بار علی زمین می‌خورد بلند می‌شد.. اومد بالای سر فاطمه😭 شیخ عباس قمی می‌فرماد: روح از بدن خانم صدیقه طاهره مفارقت کرده بود. تا علی اومد بالا سرش ملحفه رو کنار زد چشمش تا افتاد به خانمش کلمینی فاطمه پاشو با من حرف بزن من علیم عزیز دلم😭😭 دید هیچ صدایی نیومد.. شیخ عباس می‌نویسه تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد سریع روح به بدن برگشت،یه نگاهی کرد با همون حالت با همون احوالاتی که تو بستر بود با دست مجروح،یه نگاه به علیش کرد 😭 خداحافظ ای کوچه‌های مدینه همسایه ها از فردا شب دیگه راحت بخوابید دیگه فاطمه‌ای نیست از صدای گریه‌اش آزار ببینید راحت بخوابید😭 آقا دستور فرمود به آقازاده‌ها و خانم‌ها به مخدرات بیت خانم زینب کبری و ام کلثوم سلام الله علیها،به حسنین که آستین به دهان گریه کنید صدای گریه تون بیرون نره. شما که می‌تونید به جای بچه‌های فاطمه داد بزنید امشب. خداحافظ ای کوچه‌های مدینه خداحافظ ای زخم پهلو و سینه خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی،اشکاتونو بگیرید کف دستاتون رفیقا هر کی کار داره باهاش.. یادم نمی‌رود همه عزتم تویی من پای سفره تو شدم محترم حسین لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد هرکی کار داره شب جمعه ست شب شهادت مادرش،دستشو از سرش بیاره بالاتر. شب سوم روضه شب خانوم سه ساله س. لطفی که تو کرده‌ای به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین صدات کل محله رو برداره رحم الله من نادی یا حسین اشکاتونو کف دستاتون بگیرید می‌بینمت داداشم،شمام دستاتو از سرت بیار بالاتر الان وقت استجابت دعاست،الان دیگه منتتون رو می‌کشم که دستاتون رو بیاریم بالا الان وقت استجابت دعاست بفاطمه الزهرا عجل لمولا ناالغریب الفرج 🤲 به حجت بن الحسن عجل مولانا الفرج 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🥀🥀 ✍تایپ؛آقای غریبم یابن‌الحسن #التماس_دعای_فرج 🥀🥀🥀🥀🥀🥀

🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#روضه 🎤مداح :کربلایی امیر برومند سال ۱۴۰۳ @majmazakerinee #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉ ●تو تب داری ؛ زیر لب زمزمه‌ی یا رب، یا رب داری فاطمه گریه نکن هنوز زینب داری ، تو تب داری ●دلم خونه ؛ جون نداری اما هستی نگرانِ خونه هنوز از برکتِ دستات توی سفره نونه دلم خونه ■میونه بسترت تویی یا سایته ؟ هنوز دسته دعات برا همسایته ۲ ‌‌★کمرم تا شده، زخمت دوباره وا شده روتو نپوشون دیگه علی، باخبر از ماجرا شده آااه فاطمه.... ●پریشونی ؛ محض دلخوشی بچه بگو می مونی به حسن نگاه که میکنی چقدر حیرونی پریشونی ●تو میسوزی ؛ حال و روزه تو وخیمه بدتر از دیروزی با دسته شکسته داری پیرهن میدوزی تو میسوزی ■حسینُ میسپارم به زینب خواهرش میذارم ظرف آب، شبا بالا سرش ★یه روزی کربلا،میزنه رو خاکا دست و پا با لب تشنه میشه شهید، یومٌ علیٰ صدر مصطفی حسین وای... ادامه گرفتارم گره افتاده... ‹✍›ـ تایپ:محمدصادق ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#زمینه 🎤مداح :کربلایی امیر برومند سال ۱۴۰۳ @majmazakerinee #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید گل تاب و توان در و دیوار ندارد میبینی این روزا هوای خونه سوت و کوره بساط اشک و ناله جوره میبینی زهرا میبینی این روزا غرور مردت و له کردن حالا دارن بهش میخندن میبینی زهرا هرجا تو شهر این جمله شده دیگه ورد زبونا دیدین آخر که فاتح خیبرم افتاده از پا آه مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا 〰〰〰〰〰〰〰 یادت هست میگفتی قرار بیقرارت هستم تا آخرش کنارت هستم یادته زهرا اما چیشد حالا میخوای بری بزاری تنها میون این همه نامردا یادته زهرا میری اما بدون که بدون تو علی میمیره میری اما کی بعد تو زینب بقل بگیره 〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀 ✍خادمه اهل بیت #التماس_دعای_فرج 🥀🥀🥀🥀 #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین