▪️🎤اشعار مدح و وفات حضرت ام البنین (س)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دل من خسته ز غم هاست کجایی عباس
مادرت بی کس و تنهاست کجایی عباس
مثل هر روز در این خانه دوباره پسرم
روضه شرم تو برپاست کجایی عباس
مثل هر روز منم فاتحه خوانت مادر
دلم از داغ تو غوغاست کجایی عباس
سائلت آمده تا خرجیِ سالش گیرد
نا امید از همه دنیاست کجایی عباس
کاش امروز سرم بر روی زانوی تو بود
مادرت بی کس و تنهاست کجایی عباس
من شنیدم که شده فرق تو هم مثل علی
چشمم از داغ تو دریاست کجایی عباس
من شنیدم روی تل زینب کبری گفته
شمر بالا سر آقاست کجایی عباس
واشده روی همه در سرِ این ها فکر
غارت خیمه ی زن هاست کجایی عباس
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
خادم اهل بیت 🌺:
▪️🎤متن اشعار و روضه ی وفات حضرت ام البنین(س)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کی مدینه ز یاد خواهد برد
صحن چشمان گریه پوشت را
صبح تا شب کنار خاک بقیع
ناله و شیون و خروشت را
چشمهای تو پر شفق میشد
در کنار چهار صورت قبر
مصحف دل ورق ورق میشد
در کنار چهار صورت قبر
خوب فهمیده حال و روزت را
آنکه امُ البکا تو را خوانده
مادر اشک، مادر ناله
پارههای دلت کجا مانده
آه وقت غروب مادر جان
تو و زینب چه عالمی دارید
یکی از دیگری پریشان تر
حال محزون و درهمی دارید
می نشیند عجب غریبانه
ام کلثوم در کنار رباب
می شود روضه خوان مجلستان
روی زرد و نگاه تار رباب
یکی از میهمان نوازی شان
یکی از تیر و دشنه میگوید
یکی از هُرم آفتاب و عطش
یکی از کام تشنه میگوید
پیش چشمان خون گرفته عشق
از نگاهی کبود میگوید
یعنی از ماجرای بی کسی و
خیمهی بی عمود میگوید
حرف سقا که پیش می آمد
گریه های سکینه دیدن داشت
ماجرای شهادت عباس
با لب تشنه اش شنیدن داشت:
او به سمت شریعه میرفت و
روح از پیکر حرم میرفت
همهی دلخوشی خون خدا
صاحب بیرق و علم میرفت
همه در آستانهی خیمه
چشمها خیره سمت علقمه بود
ناگهان عطر و بوی یاس آمد
به گمانم شمیم فاطمه بود
بانگ أدرک أخا در آن لحظه
مثل تیری به قلب بابا خورد
رفت سمت فرات اما حیف
بیقرار و خمیده بر میگشت
کوه غم روی شانههایش بود
با دو دست بریده بر میگشت
▪️ام البنین گفت: بشیر چند تا سوال ازت دارم، فرمود: به من بگو عباسمُ چطوری کشتن؟ گفت: ام البنین رفته بود برای گُلای حسین آب بیاره، اونقده بچه تشنه بودن بعضی از حال رفته بودن، بعضی ها لباس ها رو بالا برده بودن شکماشون رو خاک گذاشته بودن، رفت آب بیاره، مشک زد تو آب، مشک پر کرد، ام البنین کیف می کرد بشیر اینو می گفت، هی می گفت: باریک الله عباسم، خانم جان مشک گرفت از شریعه بیرون زد، باریک الله عباسم؛ اما خانم جان وسط راه یه دست عباس تو رو بریدن، اما عباس با دست دیگه اش مشک رو گرفت، باریک الله عباسم؛ خانم جان تیر به چشمش زدن اما مشک رو رها نکرد، باریک الله عباسم؛ خانم دست دیگرش رو بریدن، رنگ ام البنین پرید، گفت: خانم جان اما عباس خم شد، آروم آروم مشک رو به دندونش گرفت اومد سمت خیمه ها، باریک الله عباسم؛ یه مرتبه یه جمله ای گفت صدای ناله ی ام البنین بلند شد، گفت: تیر به مشک عباس زدن، یه وقت گفت بیچاره عباسم. میگن ام البنین اومد جلو سکینه و رباب رو گرفت، عباسم هلال کن نتونست برا علی اصغر آب بیاره، هی اینو می خوند
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
▪️وقتی برگشتن مدینه خانم حضرت زینب روضه می گرفت، همه زن ها میومدن شروع می کرد روضه خوندن، مردم نبودید آقام حسین تشنه کشتن، علی اکبر اربعاً اربا کردن، مردم نبودید دستای عباس رو بریدن، به شیر خوارمون رحم نکردن؛ یه مرتبه میدیدن از دم در صدای یه خانمی میاد، هی میگه بمیرم برا بچم از خجالت آب شد، نتونست آب بیاره، شاید زیر لب می گفت: خانم جان یا فاطمه الزهرا، شرمنده ام کردی شنیدم از تو کوچه وقتی سیلی خوردی نتونستی تا خونه بیای، اما از زینب شنیدم رفتی علقمه عباسمو بغل کردی، حسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
خادم اهل بیت 🌺:
▪️🎤روضه و توسل جانسوز_وفات حضرت ام البنین( ع)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گر غِیر آل الله لیلایی نمانده
در عشق جُز عباس شیدایی نمانده
در جایجایِ قلبِ فرزندانِ زهرا
با بودنِ فرزندِ من جایی نمانده
*امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....*
امِ بنینم من نه، امِّ بیبَنینم
یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده
دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر
*یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....*
_____________
دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر
این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ...
بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک
از من به غیر از گریه سیمایی نمانده
شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ
*آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....*
شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ
جز خون دل در چشم دریایی نمانده
آن قدر خواندم واحسینا واحسینا
در زخم های حنجرم نایی نمانده
عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ...
رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده
رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ...
آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ...
رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ...
___________
بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم
غمگین تر از لالای نجوایی نمانده
بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب
بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده
سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح
مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده
گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر
زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده ....
*ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ......
_____________
مشکُ علم یک طرف ....
دستِ قلم یک طرف ...
العطشِ کودکان
بین حرم یک طرف ...
نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه
زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه
امیدِ خیمه شد نا امید
جیب الماء للاسکینِ ...
بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده
پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ
کرببلا والسلام ... کارِحسین شد تمام
میرود امشب اسیر زینب او ......
حسین ....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
خادم اهل بیت 🌺:
▪️🎤روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ خانم ام البنین(ع)
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
"السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمیرالمؤمنین..."
این آخرِ عمری دلم باور ندارد
هفت آسمان من یکی اَختر ندارد
*اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*
دیروز من را باغ هجده لالهای بود
امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد
*دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*
ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد
یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد
من که نمردم چشمهایم تا قیامت
گریان آن لب تشنه که مادر ندارد
* دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*
گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی
یعنی ربابی که علی اصغر ندارد
آخر که گفته خنده میباشد جوابِ
اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد
ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته
بردن کنار محمل خواهر ندارد
*آی حسین.....*
گفتند از صد سرو در خاک آرمیده
از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد
گفتند عمودی ابروانش را دریده
این روضه را اصلاً دلم باور ندارد
*مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"...
مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما...
موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین...
موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید...
اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین.....
یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین....
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5820964026603012924.mp3
7.22M
روضه وفات حضرت ام البنین
میر داماد
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#روضه
#وفات_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها)
بانوا ی حاج
#سیدمهدی_میرداماد
⬛️⬛️⬛️
این آخر عمری دلم باور ندارد
هفت آسمان من یکی أختر ندارد
دیروز من را باغ هجده لاله ای بود
اما امروز باغم هیچ برگ بر ندارد
دلم خوش بود پسر بزرگ میکنم
عصای پیریم باشه
دلم خوش بود ثمره ی زندگیم
جلوم راه بره قد بالاشو ببینم
این آخر عمری دلم باور ندارد
هفت آسمان من یکی اختر ندارد
دیروز من را باغ هجده لاله ای بود
امروز باغم هیچ برگ بر ندارد
ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد
یک لحظه سر از خاک ذلت بر ندارد
من که نمردم چشم هایم تا قیامت
گریانه آن لب تشنه که مادر ندارد
دیگه کسی نگه حسین مادر نداره
گهواره ی غارت زده آغوش خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد
گهواره ی خالی آغوش خیالی یعنی ربایی که علی اصغر ندارد
آخر که گفته خنده میباشد جوابت
اندوه شاهی که لشکر ندارد
ای نا مسلمانان سر بر نیزه رفته
بردن کنار محفل خواهر ندارد
گفتند دستت سرو در خاک آرمیده
از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد
گفتند أمودی ابرو وانش را دریده
این روضه را اصلا دلم باور نداره
@majmaozakerine__
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5877681427683737739.mp3
2.98M
روضه بعد شهادت حضرت زهرا
حاج محمد بذری
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
.
#روضه_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
حاج محمد رضا بذری🎤
شب شده و باز اومدم کنارت
دوباره بغض و گریه ی شبونه
دوباره التماس هر شب من
زهرای من بیا بریم به خونه
فکر غریبیه منو نکردی
اینجا کسی رو غیر تو ندارم
انگار که من هم با تو جون سپردم
اینجا مزار توئه یا مزارم
چی شده گلدونا رو آب ندادی
گل چه بلایی به سرت اومده
پاشو عزیز حسین همراهمه
پاشو نگام کن پسرت اومده
گریه کن پهلوون من گریه کن
گریه کن به سامون من گریه کن
گریه کن اینقد توی خودت نریز
گریه کن تو رو جون من گریه کن
خستگیام مونده فقط برات علی جان
جون من فدات علی جان
یعنی من یه چاه نمیشم
قربون اون اشکات علی جان
یادش بخیر شونه به شونت بوده زهرا
تو خوشی میون غم ها
حالا چی که شده قدم
هم قد بچه هات علی جان
_
هیچ کسی درد زهرا رو نفهمید
یکی نگفت چی شد که خمید
دردش چی بود هی لب می گزید
چرا دسداسش نمی گردید
نشسته به کاره خونه می رسید
چشاش وابود اما نمی دید
صداش میکردن نمی شنید
همش ناز مرگ رو می کشید
سیلی واسه دین خورد
از دست سنگین خورد
درد حسن و کسی میفهمه
که جلوچشماش
مادرش زمین خورد
امید خونه ی حیدرم از خودش ناامیده
میگه خسته شده بس که ازهمسایه ها شنیده
فاطمه بگو چه خبر از قدوم نو رسیده
انگار هر روز روزه آخرش
همش رو به قبله بسترش
یه دستمالی بسته رو سرش
وای از صدای بی جوهرش
از بنفشه بگم یا از نیلوفرش
یا لاله کاری دورو برش
یا از یاس زیر معجرش
کبوتر که مونده بود پرش
خودشو تکون داد
جوجه هاشو دون داد
اون کسی که خونریزی داره آب بهش نمیدن
زهرا تشنه جون داد
یکی رو منبر مسجد داره به حیدر میخنده
یکی هم تو کوچه که رد میشه هی به در میخنده
یکی تو خونه به تابوتش با چشم تر میخنده
دری که ریشه داشت شکست
حرمت همیشه داشت شکست
یه مادری تو این میون
یه بار شیشه داشت شکست
#بعد_از_شهادت
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5944984385550814105.mp3
5.23M
🔰عمریست که من،دیده به راهت
🔰من منتظر نیمه نگاهت
✳️ای منتقم خون حسینی
✳️هرجا که تویی،خدا پناهت
💢یک صبح دل انگیز،ایکاش بیایی
💢ایکاش ببینم در کرببلایی
🔘ایکاش که یک جمعه به مردم
🔘گویی که تو صاحب الزمانی
🔸ایکاش کنار کف العباس
🔸تو روضه مشک را بخوانی
🔺تو منتقم خون خدایی
🔺بس هست دگر آقا،کجایی
🌐دل خوش شده ام که یابن زهرا
🌐این جمعه به جمع ما میایی
☑️ای قبله قلبم،بَرگو که کجایی
☑️سامره نجف یا در کرببلایی
❇️برگرد که شیعه دل غمینه
❇️از دوریه تو زار و حزینه
👌هرجمعه غروب،میگه با خود
👌این جمعه ی بی تو آخرینه
⬅️#یابن_الحسن_ای_عزیز_زهرا
⬅️#یابن_الحسن_ای_عزیز_زهرا
#حاج_عباس_طهماسب_پور
•°🌱
#سلام_اربابم
هرچه می خواهی بگیر
🌺🌿اما سلامم را نگیر
من به عشق این سلام
🌿🌸صبحگاهی زنده ام
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#عشق_فقط_حسین_ع
#صبحتون_حسینی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_
✨🌸#عهد_ثابت شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا رب العالمین 👈100مرتبه
🔶 یا غنی 👈1060مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک معارج" خداوند در روز قیامت از گناه او سوال نمی کند و او را در بهشت با حضرت رسول سکونت می دهد.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز شنبه
2/ حدیث کسا
3/ دعای نادعلی
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و توحید و ایت الکرسی را بخواند ، خداوند نام او را در درجه پیغمبران ،شهدا و صالحین مینویسد.
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
✨💫 تسبیح روز شنبه 💫✨
❣️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣️
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْحَقِّ سُبْحَانَ الْقَابِضِ الْبَاسِطِ
سُبْحَانَ الضَّارِّ النَّافِعِ سُبْحَانَ الْقَاضِي بِالْحَقِّ سُبْحَانَهُ وَ بِحَمْدِهِ
سُبْحَانَ الْعَلِيِّ الْأَعْلَى سُبْحَانَ مَنْ عَلَا فِي الْهَوَاءِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى
سُبْحَانَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ سُبْحَانَ الْغَنِيِّ الْحَمِيدِ
سُبْحَانَ الْخَالِقِ الْبَارِئِ سُبْحَانَ الرَّفِيعِ الْأَعْلَى سُبْحَانَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ
سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا وَ لَا يَكُونُ هَكَذَا غَيْرُهُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ لِرَبِّيَ الْحَقِّ الْحَلِيمِ
سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لَا يَسْهُو
سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا يَلْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ غَنِيٌّ لَا يَفْتَقِرُ
سُبْحَانَ مَنْ تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْءٍ لِعَظَمَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ ذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لِعِزَّتِهِ
سُبْحَانَ مَنِ اسْتَسْلَمَ كُلُّ شَيْءٍ لِقُدْرَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ خَضَعَ كُلُّ شَيْءٍ
لِمُلْكِهِ سُبْحَانَ مَنِ انْقَادَتْ لَهُ الْأُمُورُ
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
فاطمیه ،بانوای
╔ ✾ ✾ ✾ ᐸᐸ════════
╚════════ ✾ ✾ ✾>@majmaozakerine╝
👇👇👇👇👇👇
#وااای_مادر ،وااای مادر ،وااای مادر وااای مادر،وااای مادر،واای مادر
چقدر خوبه گریه کنی سینه بزنی
از دستم رفت مادرم /از دستم رفت مادرم
از دستم رفت مادرم /از دستم رفت مادرم
زینب داره میگه/از دست رفت مادرم
دیدی بی مادر شدم،
اسماء دل همه بی تابه
اسماء نگو مادرم خوابه
اگه که خوابه پس ،چرا نفس نمیکشه
دیگه از این به بعد ،رو موهام دست نمیکشه
دیگه دلم آروم نداره
یکی بره کمک بیاره
مادرم از دستم رفت
وااای مادر، واااای مادر، (ای وای مادرم)
ای وای چرا صورتش زرده
ای وای چرا بدنش سرده
چرا یه پارچه ی، سفید کشیده رو تنش
نمی دونم آخه چیه این خون رو پیراهنش
بگو همین حالا داداشم
دیگه برن بگن به بابام
مادرم از دستم رفت
وااای مادر ،واااای مادر، (ای وای مادرم)
اسماء دل همه بی تابه
اسماء نگو مادرم خوابه
اگه که خوابه پس چرا نفس نمیکشه
دیگه از این به بعد رو موهام دست نمیکشه
بابا رسیده دم خونه
دیده که پر غم خونه
> ╝
👇👇👇👇👇👇
سینه زنی
@okhshama
خدایا چه تلخ است و سخت است،خداحافظی های امشب
شروع غریبی ِ حیدر،شروع صبوری ِ زینب
حسینت سوی قبر و تابوت،چنان خیره مانده نگاهش
كه گودال قبر تو گویا،شده گودی قتلگاهش
خداحافظ ای قرار دلم،خداحافظ ای جان حیدر
خداحافظ ای همه حاصلم،خداحافظ ای یاس پرپر
آرام جان الوداع/یار جوانم الوداع
یافاطمه یافاطمه جان
تمام سپاهم تو بودی،علی بی تو بی سپاه است
من و صبر و خانه نشینی،علی بعد تو بی پناه است
دو چشمم پر از موج اشك و ،تمام نفس هایم آه است
تو رفتی و همراز این دل،همین اشك و آه است و چاه است
شب من دگر/ندارد سحر
شده خانه ام بیت الحزان
من و صبر و غم
غم دم به دم
من و كودكان پریشان
آرام جان الوداع
یار جوانم الوداع
یافاطمه یافاطمه جان
👇
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه ام البنین ع
او غرور ِ عرب را دلیل است
این چنین زن که می گویم از او
در عرب، در عجم بی بدیل است
این چنین زن زمینی نباشد
چادرش از پر جبرئیل است
پیش اُم البنین،پیر سالک
مانده در راه و اِبن السبیل است
بسته در زیر چادر حمائل
او که خود یک تنه یک قبیل است
او که چهار آسمان در زمین داشت
نام زیبای اُم البنین داشت
* اُم البنین برا زمانی است که چهارپسر داشت،مگر نه بعداً اصرار داشت،می گفت: دیگر مرا اُم البنین نخوانید *
آفریده بهشت برین را
تا که روشن کند سرزمین را
من چه باید بگویم خدایا
شیر زن را زنی این چنین را
اَحسنُ الخالقین هم به مدحش
می نشاند به لب آفرین را
رودهای جهان هم نَبُردند
بی وضو نام اُم البنین را
چهار دفعه چه زیبا نشانده
در رکاب حسینی نگین را
نام اُم البنین شد خلاصه
در شجاعت،صلابت،حماسه
گشته از داغ کوچه فسرده
*روضه هایی که اُم البنین شنید از فاطمه ی زهرا، از زینب شنید،از امام حسن شنید، تصور کن این خانم دو زانو مؤدب می نشست،می گفت : حسن جان! روضه ی فاطمه رو بخون. مادر می گفتند به اُم البنین. گفت: مادر جان! یه چیزی بهت بگم تا حالا نگفتم،یه چیزی بهت بگم، هیچ کی ندیده*
گشته از داغ کوچه فسرده
بس که او روضه ها را شمرده
*یکی یکی روضه هارو براش میخوندن*
فاطمه تر از او ما ندیدیم
بارها از غم کوچه مرده
دل به مولا علی داده اما
جان خود را به زهرا سپرده
دست ها را به سینه گرفته
با خودش تا به معراج برده
جانم اُم البنین،آب و نان هم
قبل فرزند زهرا نخورده
* وقتی می خواست وارد خونه ی امیرالمؤمنین بشه،گفت: همه عقب بایستید،همراهان این عروس عقب ایستادند،خانم اومد جلو در،گفت: بچه های فاطمه رو بگین بیان جلو در، یه عده حرف مفت زنا گفتن:غرور رو ببین، می گه:بچه ها بیان به استقبالم،اما دیدن زینبین اومدن جلو در،تا پای زینب رسید به آستانه ی در،اُم البنین افتاد رو زمین، گفت: زینب جان! من نیومدم برا شما مادری کنم، من مگه میتونم جای خالی مادر،یه لحظه اش رو،پر کنم؟من اومدم کنیز شما بچه ها باشم،کنیزی اومدم منو قبولم می کنید یا نه؟
اما همون لحظات اول که دم در ایستاده بود،دیدن حسنین نیومدن،گفت:بچه هام حسن و حسین کجا هستن؟گفتند:بیمارند،در بستر بیماری هستن،حسن که مریض میشد،حسین هم مریض میشد، حسین که بیمار میشد،حسن هم بیمار میشد، دو تا برادر با هم مریض شدن تو بستر افتادن،اُم البنین اومد شروع کرد دور بستر چرخیدن، حق دارید مریض بشید،مادر ندارید،دیگه یه کنیز اومده دورتون داره می چرخه،نمیذاره شما بیمار بشید*
گفت:آری به زینب عزیزم
من در این خانه تنها کنیزم
تو نبودی و یک کربلا درد
از عطش رنگ آلاله ها زرد
کودکان تشنه بودند اما
آسمان هم به رویش نیاورد
*تصور کن دو جا حضرت زینب سلام الله علیها برای اُم البنین روضه خون شد،یکی در بدو ورود اُم البنین شروع کرد روضه ی در و دیوار و کوچه رو برای ام البنین خوندن، یکی هم وقتی از کربلا برگشتن، گفت:اُم البنین بشین من روضه ی حسین رو برات بخونم،گریه کنی،اُم البنین!..*
دیدن خیمه ی مشک ها هم
کودک تشنه را تشنه تر کرد
*اُم البنین این بچه ها دامن عربی رو بالا زده بودن،شکم ها رو روی زمین نمناک قرار داده بودن، هی میگفتن:العطش،....*
دیدن خیمه ی مشک ها هم
کودک تشنه را تشنه تر کرد
این طرف یک نفر بود تنها
آن طرف لشکری ناجوانمرد
آه از آن زمانی که دشمن
پیش عباس اَمان نامه آورد
من بمیرم برایت اباالفضل
جان عالم فدایت اباالفضل
رنگ از روی ماهت پریده
مانده با دو دست بریده
تو نبودی به دامان بگیریش
جای تو مادری قد خمیده
درد خیلی کشید است اما
او بیشتر خجالت کشیده
تا کنار برادر ،برادر
خویشتن را به زانو کشیده
او نفس میزد اما نفسهاش
مثل جسمش بریده بریده
*تمام غم اباالفضل توی این بیت اومده*
دید از روی نیزه غم را لبالب
ریسمان را به دستان زینب
* یه بزرگی این رو میگفت: وقتی قافله به سمت شام حرکت کرد،این زن و بچه ها روی ناقه های عریان،سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن،برای اینکه این دل بچه هارو بیشتر بسوزونن،کنار محمل نجمه سر قاسم،کنار محمل رباب....،اما اُم البنین که کربلا نیومده،سر عباس کنار محمل زینب،اُم لیلا که کربلا نیومده،سر علی اکبر هم کنار محمل زینب، سر حسین هم کنار محمل زینب، سر دو تا بچه هاشم کنار محمل زینب، این نازدانه،ده گرم حاج مهدی سلحشور
👇👇👇👇
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6007936069100635108.mp3
7.98M
روضه ام البنین
مهدی سلحشور
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6001068236005704784.mp3
5.76M
وفات حضرت ام البنین
مهدی میرداماد
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه
باغِ گُل یاس سلامٌ علیک
مادرِ عباس سلامٌ علیک
ای همه از خود سفرت تا حسین
*میدونی اِذن دخول حرم اُم البنین چیه؟ میدونی چی باید بگی وارد بشی؟*
ای همه از خود سفرت تا حسین
اِذن دخول حرمت یا حسین
سایهنشینِ حرمِ آفتاب
غرق شده در کرمِ آفتاب
فاطمهی دوم حیدر شدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
طوبی، طوبی لَکَ زین احترام
دختر زهرا به تو گوید سلام
قدر تو گوی شرف از ناس بُرد
ارث ادب را ز تو عباس بُرد
جز تو که بر شیر خدا شیر زاد؟
جز تو که بر شیر علی شیر داد؟
*کی میتونه عباس به دنیا بیاره؟ کی میتونه صلابت و اُبهت و محبت و معرفت رو همه ی جهات رو توی یک وجود جمع کنه؟ کی می تونه؟فقط کار،کارِ اُم البنین ِ و بس...
وقتی بچه اش رو داد دست امیرالمؤمنین،فقط تو چشمای علی نگاه می کرد،اولین پسر اُم البنینِ،اولین بچه ی علیِ،تصور کن خونه ای که داغ دیده،ماتم دیده،خونه ای که درِ سوخته دیده، خونه ای که ماتم بی مادری کشیده،از همه بالاتر،اولین اتفاق خوشایند،اولین خبر خوب برا بچه ها اینه،خدا بهشون برادر داده،دیدن بابا بغلش کرد، اول از همه بندای قنداقه رو باز کرد، دیدن دارن دستای این بچه رو در میاره، هی به بازوهاش نگاه کرد،هی بوسه زد،هی گریه کرد،کی دلش میاد اینارو جدا کنه،شادی مبدل به عزا و روضه شد....*
جز تو که در کرب و بلای حسین
چار پسر کرده فدای حسین؟
*نه یه شهید،نه دو شهید،مادر چهار شهیدِ...*
چار پسر دادی و زین افتخار
شد حرم چار امامت مزار
پاسخ آن وفا و احساس تو
فاطمه شد مادرِ عباس تو
چار پسر داشتی ای جان پاک
رفت غریبانه تنت زیر خاک
*معمولاً اگر یه مادری از دنیا برِ،اگه تشییع جنازه اش خلوت باشه،میگن:پسر نداشته،پسر ِ که ارتباط عمومیِ،دوست،فامیل میان،وقتی می بینند تشییع جنازه شلوغِ،میگن:برا پسرش اومد سر سلامتی بگن....میخوام بگم:فردا میخوان بدن این مادر رو زیر خاک کنند،ای کاش یکی از پسراش زنده بود،ای کاش لااقل یکی از بچه هاش زیر تابوت رو می گرفتند*
دیده ی اوتاد برایت گریست
حضرت سجاد برایت گریست
نیست عجب اینکه به ترفیع تو
فاطمه آید پی تشییع تو
باز هم ای ماه شهادت فروز
مراسم دفن تو میبود روز
*باز جای شکرش باقیِ،اگه پسرات نبودن،لااقل تو روز بدنت رو برداشتن،بی بی جان!جای شکرش باقیِ...*
بر دَرِ بیت تو شرارت نشد
بر گُل روی تو جسارت نشد
ضربه به بازوت نزد هیچکس
لگد به پهلوت نزد هیچکس👆👆
بانوای گرم سیدمهدی میرداماد
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6001068236005704762.mp3
503.9K
زبانحال حضرت ام البنین(س)
@majmaozakerine
خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین
آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین
زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت
از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین
خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شد
ناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین
من شنیدم بدنت زیر سم اسبان رفت
تنت انگار که پیش نظرم ریخت حسین
گفت راوی که جگر گوشه اَت ارباً ارباست
از دلم سختیِ داغ پسرم ریخت حسین
در ره یاری ارباب پسر یعنی چه؟
شکر ، پیش قدمِ تو قمرم ریخت حسین
مادر آن است که یار غم زهرا بشود
پس چه بهتر که به پایت ثمرم ریخت
4_5994648376589682120.mp3
3.26M
روضه وفات حضرت ام البنین
حاج حیدر خمسه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها
@majmaozakerine
اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد...
رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟
یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو....
ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه...
صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین....👇
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5994648376589682119.mp3
211.3K
وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
@majmaozakerine
تسلیت بر آل خیرالمرسلین
رفته از دار جهان امالبنین
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
حضرت عباس، ماه علقمه
دستهگل آرد برای فاطمه
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
مادر پاک شهیدان حسین
درجنان گردیده مهمان حسین
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
ای مدینه آن بهشت یاس کو؟
وامصیبت مادر عباس کو؟
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
روز یاران زین غم عظما شب است
این همان تکرار داغ زینب است
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
او به یاد حضرت عباس بود
اشک چشمش وقف خیرالناس بود
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
عون و جعفر!دیده از خون تر کنید
امشب استقبال از مادر کنید
باز، داغ فاطمه
تازه شد بهر همه
حاج غلامرضاسازگار
👇👇👇👇👇
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5902478507266541049.mp3
14.91M
شور حضرت ام البنین
جواد مقدم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
شور و روضه حضرت زینب سلان الله علیها
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴🍀
پَر میگیرم از دیار غم
با یاد غم اهل حرم
یاد مشک و پرچم و علم
وای وای وای ، وای وای وای
اُمُ البنین بیا بشین کنار زینب
تا بشنوی روضه ی قلب زار زینب
مادر نداره مادری این دم آخر
سرشو روی زانوهات بذاره زینب
اُمُ البنین مشک دریده ، اُمُ البنین دست بُریده
اُمُ البنین گریه ی مادر ، سه شعبه و حنجر اصغر
نمیبَرم قاسمو از یاد ، به زیر سُم اسبا جون داد
پیکر درهَم اِرباً اِربا ، گذاشتنش عبای بابا
هجوم تو قتلگاهو دیدم ، میونش عبدالله رو دیدم
شنیدنش سخته یا دیدن
اُمُ البنین همه گلامو چیدن ... شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
داره جون من به لب میاد
مهربون من امشب میاد
بوی یوسف زینب میاد
وای وای وای ، وای وای وای
این تیکه پارچه یه روزی یه پیرُهَن بود
اون پیرُهَن دست بافته ی مادر من بود
با اینکه این پیرُهنو داداش به تن کرد
ولی سر آخر دیدمش عریان بدن بود
اُمُ البنین هق هق اطفال ، خودم تو خیمه دلم تو گودال
شنیدنش سخته یا دیدن
از خیمه ها بیرون دوید ، سالار زینبو ندید
از خیمه ها بیرون دوید ، مرکب بی صاحبو دید
اُمُ البنین آروم نموندم ، خودمو تا مقتل کشوندم
اُمُ البنین بگم یا بسه ، دیدم یکی رو سینش نشسته
اُمُ البنین مُردم دمادم ، دوازده ضربه پشت سر هم
شنیدنش سخته یا دیدن
اُمُ البنین همه گلامو چیدن ... شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
عاشورا و تیغ و نیزه ها
اما بدتر از کرب و بلا
نیش و طعنه ی شام بلا
وای وای وای ، وای وای وای
یزید چشای خیره رو میداد نشونم
طعنه ی یک عشیره رو میداد نشونم
دستی که داشت اشاره به سکینه ی ما
باز دستای مُغیره رو میداد نشونم
اُمُ البنین منه عفیفه ، مجلس مستیِ خلیفه
سؤالی که دور از جوابه ، اینجا کجاست بزم شرابه
نه صلواتی نه سلامی ، هلهله ی مَردم شامی
لبی تکون خورد دستی بلند شد ، دور و برم بگو بخند شد
ذکر رقیه ی حزینه ، بیچاره خواهرم سکینه
( روضه خوانی )
امان از دل زینب ، امان از دل زینب ، امان از دل زینب
گفت: منو ببخش نفهمیدم اشتباه کردم، من نامه داده بودم شمارو نگه دارن، اما همش تقصیر اِبن زیاد شد
من نگفته بودم داداشتو بکشن، منو ببخش.
امام زین العابدین اومد، خدا باید ببخشدت. گفت یه خواهش، هر چی بگید اجرا میکنم
چندتا مطلب گفت امام زین العابدین، امام یکی از اونا این بود
گفت یزید یه سری از چیزایی که ما داشتیم برای خانواده ی ما بوده، اینارو به غنیمت بُردن
بگو بهمون برگردونن. گفت چیه چی میخوای. صدا زد انگشتر بابامو بُردن، ساربان اومد تو گودی قتلگاه هر چی گشت چیزی پیدا نکرد، یه وقت ابی عبدالله دستشو بلند کرد، ساربان بیا هیچکس ناامید نرفته، هیچکس ناامید از در خونه ی ما نرفته، هنوز یه انگشتر باقی مونده. گفت اون انگشتر میراث پدرای منه به من میرسه.
عمه جان شما چی میخوای بگو. گفت من یه دونه پیراهن مادرم برا داداشم دوخته بود، اون پیراهنو بهمون برگردونید
امام زین العابدین گفت: بی بی زینب گفت یه وقت دیدن رقیه دوید عمه عمه منم یه چیزی میخوام بهم برگردونن، گفت تو چی میخوای. گفت گهواره ی داداش علی اصغر. گهواره رو برا چی میخوای. آخه میگم شاید داداش اصغرم هنوز تو گهواره باشه، عمه عمه به من گفتن اما من باور نکردم شنیدم سر داداش اصغرمو از بدن جدا کردن.
#حضرت_زینب
#شهادت_حضرت_زینب
#شور
#روضه
.
👇
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemieh 2 - 1400 - mehdi rasouli.mp3
4.54M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴از لطف بارون هیشکی محروم نمیشه
🌴قلبم بدون مادر آروم نمیشه
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #شور
👌فوق زیبا
#حضرت_ام_البنین
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین
دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین
وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد
مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین
جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است
بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین
تو همانی که به عشق قبله عالم حسین
تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین
خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین
تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین
مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر
دست از شرمندگی بردار یا ام البنین
جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست
گریه با این چشم های تار یا ام البنین
بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را
پیری زینب دهد آزار یا ام البنین
خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود
بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس
از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در
آتش بین در و دیوار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین
در میان کوچه و بازار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای
خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر
اهل بیت احمد مختار یا ام البنین
محمدحسین رحیمیان