شب دوم
عجب بساطی بازم به پاشده
تو کوچه چقدر برو بیاشده
بیا تا صاحب عزا ببینتت
که صاحب الزمان صاحب عزا شده
سردر کل خونه ها علمه
توکوچمون پر از بوی حرمه
دلیل لطف فاطمه به دلم
میون روضه چشمای ترمه
چی دارم به غیر از همین اشک
میده آبرو به من این اشک
سلام الله علی اباعبدالله
فریاد وامحمدا واویلا
به تن کنید رخت عزا واویلا
شده خیمه ها به پا توماریه
زینب رسیده کربلا واویلا
تموم افتخار مولا علی
اومده با وقار مولا علی
کربلا از نگاه زینبه که
می گرده در مدار مولا علی
امید خیام حسینه
رسول پیام حسینه
سلام الله علی عقیله ی کبری
جهان که مات مرام زینبه
مردی ،مردونگی رام زینب
شکست یزیدو لشکر یزید
توی شمشیر کلام زینبه
اومده فتح شام وکوفه کنه
ریشه جهل مردم وبکنه
اومده با جوشش خون حسین
جنگ یزیدیان بره یه تنه
مرامش مرام علیه
کلامش کلام علیه
سلام الله علی عقیله الکبری
سعید پیغمبری
شب سوم
حضرت رقیه سلام الله علیها
رقیه بانی جنون دله
آبرو و نام و نشون دله
مرده رو زنده میکنه با نگاش
بهاری بر فصل خزون دله
دلم دخیله نخ معجرشه
هستی ما از صدقه سرشه
لعنت حق به منکر بی بی
یا هرکی که ضعفی تو باورشه
خوشم خاک پای رقیم
گدایم گدای رقیم
سلام الله علی رقیه شه بانو
توعاشقی درس فقط رقیه جان
معلم کاربلد رقیه جان
جا داره انبیا و اولیا بگن
تو هر غمی ذکر مدد رقیه جان
دلم دخیله نخ معجرشه
هستی ما از صدقه سرشه
بخواد حسین نگاه کنه به کسی
بسته به یک نگاه دخترشه
نگاه کریم حسینه کلید حریم حسینه
سلام الله علی رقیه شه بانو
از غم وغصه ی تموم عالمین
پناه می برم به دختر حسین
نگاش بسه واسه کل ماسوا
نواده فاتح بدره و حنین
دلم دخیل نخ معجرشه
هستی ما از صدقه سرشه
سفینه النجات و رهبره و
عالمی ریزه خوار محضرشه
قرار دل بی قرارم
کسی رو به جز اون ندارم
سلام الله علی رقیه شه بانو
سعید پیغمبری
شب چهارم واحد ریز موضوع اصحاب اباعبدالله سلام الله علیهم
سلام حق به عابس و به زهیر
به جون وهانی و به حر و بریر
به کل اعوان حسین غریب
به جابرو سعید وسیف و حبیب
درود مرحله به مرحله بر
هرکی که باحسین یک دله و
سلام ما به روح حنظله و
لعن خدا به شمرو حرمله و
به هرکی که داره عداوت
هزاران هزاران ولعنت
لعنه الله علی من عاداک یاحسین
نگاه به اصل سرنوشت می کنه
نیکی و وارد سرشت می کنه
حسین اگه بخواد، اراده کنه
کل جهنم وبهشت می کنه
اگه به دام عشق اون اسیری
بدون اسیر نیستی وامیری
حسین اگه جلوه کنه به دلت😭
هیچ جوره از دره خونش نمی ری
حسینه صراط هدایت
مسیر سریع سعادت
رحمه الله علی من ناداک یاحسین
چه کاری بازهیر می کنه حسین
عاقبت وبه خیر می کنه حسین
دل اسیره دنیا که نمی دونه
داره کجاها سیر می کنه حسین
هستی ما از صدقه سرشه
جن وملک جیره خوردرشه
اگه سری توی سرادارم از
کرامت نگاه مادرشه
امیرم اسیرحسینم
غنی ام فقیر حسینم
غفرالله لکل من والاک یاحسین
سعید پیغمبری
شب پنجم توسل به آقاجانم امام حسن مجتبی سلام الله علیه
چه کار بافقیر می کنه حسن
اسیررو امیر می کنه حسن
وقتی می خواد به یک نفر کرم کنه
حاتم وسر به زیر می کنه حسن
شهنشه بی بدل کرمه
جهان حریمشه که بی حرمه
کوه غمم داشته باشم غمی نیس
تاسایه ی لطف حسن سرمه
توی زندگیم کم ندارم
حسن دارم و غم ندارم
سلام الله علی کریم آل عبا
سکوت نحوه ی قیام مجتبی
حسین تابع مرام مجتبی
برابری می کنه از همه نظر
با کربلا صلح امام مجتبی
عالمیه مست حسین و حسن
چرخ فلک پست حسین وحسن
قبرم وبرزخ وقیامتم و
داده خدا دست حسین وحسن
توی زندگیم کم ندارم
حسن دارم وغم ندارم
سلام الله علی کریم آل عبا
رها ز ما خلق با حسن حسن
می رم به عرش حق با حسن حسن
دفتر زندگیمو هرروز می زنم
یکی یکی ورق با حسن حسن
از عشق بی زوال چی بخونم
ازاین همه کمال چی بخونم
از اینکه عاشق حسن رو خود
زهرا میده مدال چی بخونم
توی زندگیم کم ندارم
حسن دارم وغم ندارم
سلام الله علی کریم آل عبا
سعید پیغمبری
شب ششم حضرت قاسم سلام الله علیه
این کیه که داره شور مجتبی
توصورتش داره نور مجتبی
گل داره صورت از ماه مجتبی
داره ادامه میده راه مجتبی
سرو بلند قامت چمنه
واصله ذات پاک ذوالمننه
زنده شده دوباره مجتبی یا
کپی برابر اصل حسنه
چه رویی که ماه تمومه
جدایی از این ماه حرومه
یابن الحسن روحی فداک
شیر نر حسن اومده شکار
گل پسر حسن اومده شکار
گرگای کوفه افتادن فکر فرار
که قمر حسن اومده شکار
این کیه که شبیه کوه اومده
چه باوقار وبا شکوه اومده
یه جوری زد میون میدون که
ازرق شامی به سطوح اومده
چه سرهایی داره می افته
اجل رو به بازی گرفته
یابن الحسن روحی فدا
روی لب همه لشکر الفرار
قراره که بشه کوفه تارو مار
شبیه شیری که افتاده پی
یه بچه ی غزال می کنه شکار
اونکه کم آورده پیشش اجله
اجل براش شیرین تر از عسله
کم کسی آخه توی میدون نیس
دلاوره دلاوره جمله
بنازم چه فروجلالی
جای مجتبی خیلی خالی
یبن الحسن روحی فداک
سعید پیغمبری
واحد شب هفتم آقا علی الاصغر
کیه توجمع دلبرا دلبره
یک سرموش از همه عالم سره
چیزی که برپا می کنه محشرو
یک نظره علیُّ الاصغره
وقتی که تو آغوش مادرشه
آسمون وزمین زیرسرشه
حضرت جبریل امین از عرش
دخیل قنداق مطهرشه
به قامت اگر چه صغیره
امیر صغیر وکبیره
علی علی اصغر یاعلی علی اصغر
________________________
اونکه بایک غمزه دل رومی بره
دلبر دلبرا علی اصغره
کوچیک این خونم بزرگه به خدا
اگرچه اصغره ولی اکبره
نهایت ملاحت ونمکه
قبله ی جنو انسه وملکه
حیدرقنداقه نشین حسین
هدیّه ی حسین از فلکه
تموم قرار ربابه
توگهواره وقتی می خوابه
علی علی اصغر یاعلی علی اصغر
__________________________
طلوع کرده توی آغوش رباب
غصه شده دیگه فراموش رباب
انگاری کعبه رو دارن می پوشونن
وقتی تنش لباس می پوشه رباب
تموم هست ونیست مادرشه
برا ارباب امید آخرشه
یه روزی قدمیکشه مثل حسین
تاسایه ی رباب روسرشه
ولی حیف که اینا خیاله
میگه حرمله که محاله
علی علی اصغر یاعلی علی اصغر
سعید پیغمبری
شب هشتم علی الاکبر
موذن حرم رو ماشا ءالله
رسول باکرم رو ماشاءالله
تا میبینش حسین هر دم میگه
سایه ی رو سرم رو ماشاالله
قاتل دل ، موی چنان شبشه
ابروی فتان مرتبشه
هزار تا یوسف توی زیبایی
شاگرد یک ساله ی مکتبشه
به صیرت به صورت محمد
به اخلاق و خلقت محمد
علی علی اکبر یاعلی علی اکبر
___________________
پیغمبر حرم اومده نبرد
مثل علی بسته یه دسمال زرد
تادیدنش شبیه پیمبره
همه کشیدن از دل یه آه سرد
عجب دلاور و چه دلبریه
مهابتش هیبت حیدریه
خبر بدید بلاد شامات و
پرشده از کشته غاضریه
همه گفتند احمد رسیده
خدایا محمد رسیده
علی علی اکبر یا علی علی اکبر
______________________________
چه جوری تارو مار می کنه علی
لشکریان وزار می کنه علی
مثل یه شیری که غضبناکه
اومده و شکار می کنه علی
خدای حق تعالی حافظشه
درحال تحلیله و پردازشه
فراری میده دشمن وبانگاه
چه برقی تونگاه نافذشه
کسی که می بینه جمالش
میگه شیر مادر حلالش
علی علی اکبر یا علی علی اکبر
سعید پیغمبری