سبک واحد امام حسین علیه السلام (کربلا).mp3
1.6M
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا....
برای صحن کربلا..
داره دلم پر میزنه
برای دیدن حرم..
این در و اون در میزنه
بهشت من این حرمه
حریمِ اربابِ کرم
چند دفعه قسمتم شده
ایشالا که بازم برم
کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا....
چقد قشنگ و دلرباس..
ضریحِ شش گوشِ آقا
دخیل این ضریح میشه
مریضی که میخواد دوا
گنبد زیبای حرم
دلامون و جلا میده
تو حرمِ امام حسین
رزق مارو خدا میده
کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سینه زنای کربلا
کرببلارو میبینَن
تموم دنیا عاشقه
زیارتِ اربعینَن..
وعدهی ما تو کربلاس..
این اربعین با شور و شین
به سینه و سر میزنیم
با ذکر یا حسین حسین
کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا....
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
939.9K
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_همه_جا_کربلاست
🏴#سینه_زنی_سنتی
✍شاعر:سید ناصر اسماعیل نسب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ولیِّ چارمین
حامیِّ مسلمین
کُشته ی زهر کین
سیدالسّاجدین
آه و واویلتا
.........
گشته غرق عزا
همه ی عالمین
در عزای علی (سجاد)
نور قلب حسین
آه و واویلتا
.......
راوی روضه ی
آن غروب غمین
در میان بستر
روضه خواند چنین
آه و واویلتا
.......
من بدیدم به نِی
سر های غرق خون
سرِ شیر خواره تا
سرِ پیر و جوون
آه و واویلتا
......
مُردَم آندم دیدم
سر طفل رباب
بسته بودند به نِی
با یه کهنه طناب
آه و واویلتا
.......
اشک خود کرده ام
زین دو دیده ام پاک
بی کفن نمودم
پدرم زیرِ خاک
آه و واویلتا
.......
آه و صدها فغان
از غم اسارت
شد به عمه زینب
بی امان جسارت
آه و واویلتا
.......
مانده در گوش من
طعنه ها و دشنام
روضه هایم شده
الشّام الشّام الشّام
آه و واویلتا
.......
امان از شام و از
کوچه های یهود
دختران علی (ع )
چهره های کبود
آه و واویلتا
.......
بعد چهل سال هنوز
میده من رو عذاب
دسته بسته بردن
ما رو بزم شراب
آه و واویلتا
......
زهر جفا گرفت
اگر از من جانم
ولی کشته ی آن
چوب خیزرانم
آه و واویلتا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•چهل سال هرشب روضه...
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم
با عمه ها، پاره گریبان تو بودم
چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ حصیری بر دل من شعله ور شد
هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم
هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درامد روضه خواندم
بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد
بازاریان بد زبانش اذیتم کرد
هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد
شرمندگی از خواهرانم سهم من شد
حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است
در ظرف آبم روضه ی جام شراب است
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ramezani-moharram99-sh11_2.mp3
3.06M
|⇦•چهل سال هرشب روضه...
#واحد
توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج امیر کرمانشاهی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
جابر بن یزید جوفی میگه: امام باقر اومد بدن زین العابدین رو غسل بده یه پرده ای، پارچه ای کشید، پشت اون پرده بدن باباش رو شست ،دیدیم یهویی ناله امام باقر بلند شد ،شروع کرد بلند بلند گریه کردن، من از آقا پرسیدم چی شد یهویی داد زدید و بلند بلند گریه کردید؟ فرمود:جابر دیدم هنوز اثر غل و زنجیر به گردن ودست و پای بابام مونده.
وقتی من خوندم یاد یه چیزی افتادم ،یه روزی دیدن علی سرگذاشته به دیوار شروع کرد بلند بلند گریه کردن .اسماء اومد جلو، آقا تا الان میگفتین همه آروم گریه کنن، چی شد خودتون دادتون بلند شد؟ فرمود: اسماء دست از دلم بردار دیدم دور بازوی زهرا ورمکرده...*
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
*یهودی بود، دیدن داره شهادتین میگه :" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلّی الله" گفتن چی شد تو داری شهادتین میگی؟ گفت: به خدای احد و واحد من خودم دیدم با یه دست این آقا دَرِ قلعه خیبر رو کند، حالا موندم دستاش رو بستن ،جلو چشمش دارن زنش رو میزنن...
کربلا یه نانجیبی گفت: اگه میخواهید بدونید هنوز حسین زنده است سمت خیمه زن و بچه اش حمله کنید،یه وقت دیدن تن بی رمق رو رویِ زمین کشید به یه نیزه شکسته تکیه داد، فرمود: تا من زنده ام مرد باشید طرف زن و بچه ام نرید .شمر با همه ی بی شرمی و نامردیش، سرش رو پایین انداخت برگشت،اما مدینه به اون دومی هرچی گفتن توی این خونه، زنه،فاطمه تازه بابا ازدست داده ،فاطمه داغ داره، فاطمه بار شیشه داره... نانجیب برگرد، گفت: هرکی میخواد تو خونه باشه، هم خونه رو می سوزونم، هم هرکی تو اون خونه باشه میسوزونم ...
کاش فقط خونه رومی سوزوند،برا معاویه نامه نوشت،معاویه وقتی در رو آتیش زدم ، صدای نفسای دختر پیغمبر رو از پشت در شنیدم، یه لحظه دلم خواست رحم بیاد، یادم اومد شمشیر زدنای علی رو، هرچی کینه از علی داشتم تو دلم جمع کردم ،آنچنان با کف پا لگد به در زدم ...
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#گریز_به_حضرت_زهراس
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Kermanshahi-moharram99-sh11.mp3
2.23M
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج امیر کرمانشاهی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•