eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
به هر که روزِ ازل "نعمتی" عطا کردند مرا به "روضه‌ی ارباب" مبتلا کردند دلم خوش است گره‌های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه» وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرب و بلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه‌ی تو... مرا به لطف «حسن» با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند * * جماعتی که تو را می‌زدند در گودال فقط به تو نه... به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه‌ها که زینب کبری ندید در گودال... سنان و حرمله با پیکرت چه‌ها کردند... ✍
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا بوسه‌ی خنجری به حلقوم نشست بر نیزه، سر امام مظلوم نشست تنها نه فقط میان رگ‌های حسین آن نيز ، به قلب امّ كلثوم نشست ⏭ چه رازی از دل پاکت شنیدند؟ درون روح بی‌تابت چه دیدند؟ که زیر سایه‌ی ا مّ المصائب تو را اخت المصائب آفریدند ⏭ آن زینب او، عزیز مردم شده است این فاطمه‌اش، ملیکه‌ی قم شده است افسوس ! كه نام « امّ كلثوم » فقط مانند مزار مادرش، گم شده است
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن دختر دومی ِحضرت حیدر بودن صدق الله العلی نام پدر بود و چنین آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن جزو آموختگان وصیت نامه ی او جزو تشییع کنان تن مادر بودن پشت تابوت به همراه حسین و زینب جزو آن چندنفر در شب آخر بودن درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن می کند خم کمرش را به خدا درآنی روی تل گریه کنان محو برادر بودن چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب در هیاهوی حرم دست به معجر بودن
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بیان وصف تو در واژه ها نمیگنجد چرا که خواهر صبری و دختر نوری شبیه شان تو، نامت غریب و پنهان است تو مثل سوره قدری، تو سر مستوری تو خواستی که فقط، ذکر خواهرت باشد میان مرثیه ها از تو گر نشانی نیست اگر چه عالمه ای خود، ولی نشان دادی به وقت تابش شمس، از قمر نشانی نیست تویی مفسر خون «حسین» و اصحابش که روضه خوان شده عالم ز فیض تفسیرت «علی ز سفره افطار تو نمک برداشت» که تا ابد همه عالم شود نمکگیرت عقیله در ره روشنگری قدم برداشت در این مسیر تو بودی هماره همگامش اگر چه خون «حسین» آیه بصیرت شد تو و عقیله رساندید بر سرانجامش چگونه است که اولاد حضرت «زهرا» گهی چو «زینب» و مثل «حسین» مظلوم اند و گاه در اثر بی وفایی مردم غریب مثل «حسن»، مثل «ام کلثوم» اند تو در مدینه جدت چه روضه ای خواندی؟ که شعله بر دل و جان جهانیان زده است مدینه قافله عشق را به خود مپذیر چرا که جانب تو بی «حسین» آمده است
💠 بخشی از خطبۀ (علیهاالسلام) در کوفه «یا اَهلَ الکوفَةِ! سوئَةً لَکُم مالَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُموهُ وَ انتَهَبتُم اَموالَهُ وَ وَرِثتُموهُ وَ سَبَبتُم نِسائَهُ وَ بَکَیتُموهُ فُتُّباً لَکُم وَ سُحقاً...» تمام همهمه‌ها غرق در سکوت شدند صدای گریۀ او شهر را تکان می‌داد میان قوم عرب یک نسب‌شناس نبود؟ شکوهِ خطبه، علی را فقط نشان می‌داد نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب که این حماسه به او قدرت بیان می‌داد کلام دختر نهج‌البلاغه نافذ بود و درس مردی و غیرت به کوفیان می‌داد خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید، اگر خدا به شما عمر جاودان می‌داد به پاس این همه مدّت که دم تکان دادید خلیفه کاش همان‌قدر استخوان می‌داد در این معامله، کوفی سفیه بود، سفیه! که دین خویش نفهمیده رایگان می‌داد نشسته‌اید سر سفرۀ حرام آن‌قدر که نامه‌های شما نیز بوی نان می‌داد و رودهای روان را بر آن کسی بستید که اذن بارش باران به آسمان می‌داد شما به نام محمّد چقدر می‌کشتید خدا اگر به علی همچنان جوان می‌داد» و کاش خطبۀ او تا همیشه جاری بود و کاش گریه کمی بیشتر امان می‌داد 📝 🌐
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب برایت محتشم ها دم گرفتند با مرثیه ها مجلس ماتم گرفتند ای خواهریوسف ! برای سوی چشمم از خاک زیر پای تو مرهم گرفتند پلکی زدی حوا و هاجر آفریدند از آستین ات ساره و مریم گرفتند از معجر تو پرده ی کعبه در امد از چشم هایت چشمه ی زمزم گرفتند نور تو را ای بضعة الزهرا یقینا از سینه ی پیغمبر اکرم گرفتند محتاج تو هستند فردای قیامت لطف تو را آنها که دست کم گرفتند رویش سیاه آن کس که رویت را زمین زد پوشیه ها از غربت تو غم گرفتند در شام و کوفه این رباب و فضه بودند زیر بغل های تو را باهم گرفتند *** تزویج تو با گرگ یثرب حرف مفت است ناموس داران آنچه را گفتم ، گرفتند
علیهاالسلام 🔹تو زینبی🔹 ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست هر جا تو باشی اسم بابایت علی آن‌جاست هر جا تو باشی خواهرت آن‌جاست بی‌تردید هر جا تو باشی ردّ پایی از برادرهاست اما تو پنهانی در این پیداییِ روشن این‌گونه پیدا بودنِ پنهان عجب زیباست! تو زینبی تو ام کلثومی... یکی هستید «صغری» و «کبری» چیدن تاریخ بی‌معناست... در خطبه‌هایت خطبه‌های فاطمه جاری‌ست در خطبه‌هایت خطبه‌های مرتضی پیداست تو خطبه خواندی کوفه و شام از نفس افتاد این حرف‌ها تیز است، برنده‌ست، بی‌پرواست از شعله‌های شعرهایت سوخت جان شهر در سینۀ مردم هنوز از گریه‌ات غوغاست از آن روایت‌های سوزان می‌شود فهمید در سینه‌ات تا لحظۀ پرواز عاشوراست... 📝 🌐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج (119).mp3
4.76M
کجایی مهدی جان بیا شاه مظلوم بیا روضه بخون برا امّ کلثوم بمیرم عمّه جان چقد غصه خورده کشیده از بس داغ دووم نیاورده ای وای میخونه دیگه ای منتقم ما بیا ای وای دارم راحت میشم از درد شام بلا ای وای ببین مهدی جان شد کلّ موی من سپید ای وای کسی مثل ما از این دنیا غصّه ندید یارب عجّل فرج به حقّ ام کلثوم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 خداحافظ زینب دارم میرم خواهر چقد خون شد قلبم میرم پیش مادر ببین قلبم واست سراسر اندوهه می بینی وقت غسل تن من مجروحه ای وای چهل منزل با قاتلین بودیم همسفر ای وای جلوی تازیونه ها بودیم ما سپر ای وای می بینی ردّ سنگ و خاکستر رو سرم ای وای می بینی جای کعب نیزه رو پیکرم یارب عجّل فرج به حقّ ام کلثوم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شده روزم گریه شبا هم بی خوابم هنوزم به فکر ِ خرابه ی شامم برای رقیّه ببین غرق دردم خرابه یادت هست چقد گریه کردم ای وای سر ِ شب از من آب و غذا می خواست نبود ای وای شده بود مث مادر با صورت کبود ای وای سر باباشو انداخت پیشش یک بی ادب ای وای چقد با دست کوچیکش لطمه زد به لب یارب عجّل فرج به حقّ ام کلثوم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🥀مناجات امام زمان عج و متن روضه امام هادی ع 🥀🥀🥀🥀🥀🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 آفتابا بسکه پیدائی، نمی دانم کجائی دور از مائی و با مائی، نمی‌دانم کجائی هر طرف روی آورم،روی دل آرای تو بینم جلوه گر از بس بهر جائی، نمی دانم کجائی *اینقدر صدات میزنم،اول هر روضه ای اینقدر تو رو طلب می کنم تا بالاخره ببینمت،تا بالاخره سرمو رو دامنت بذارم…آقای من!مولای من! آقا جان هر شب ندونم کجایی اما امشب حتماً سامرائی،مگه میشه امشب کنار حرم جدت نباشی،شما سفره داری،میزبانی..* گاه چون یونس به بحری، گه چو عیسی در سپهری گاه چون موسی به سینائی، نمی‌دانم کجائی هر کجا می‌خوانمت، بر گوش جان آید جوابم پیش من با من هم آوائی، نمی‌دانم کجائی کعبه‌ای یا کربلا یا در نجف یا سامرائی *هر کی قسمتش نشده ان شاء الله امشب امضاء کنه امام هادی..سامرا رو بری از نزدیک ببینی…ان شاءالله بریم تو ایوون حرمش یه زیارت جامعه بخونیم:”اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِینِنا”…..* کعبه‌ای یا کربلا یا در نجف یا سامرائی یا کنار قبر زهرائی نمی‌دانم کجائی *نمی دانم کجایی آقا جان! هر کجا هستی یه نگاه به دل ما بینداز،یه جوری صدات بزنم شب شهادت جدت،دستم خالی نمونه آقاجان!…یا بن الزهرا….* شاعر : استاد غلامرضا سازگار 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
‍ 🍁🍂 روضه و توسل شهادت امام هادی علیه السلام. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 هشت سالت شد و امام شدی منبعِ فیضِ ناتمام شدی نه فقط دوست،بین دشمن هم مورد لطف و احترام شدی هم به زهد و عبادت بسیار هم به علم وعمل به نام شدی گربخواهم تو را خلاصه کنم مظهر تام نـُـه امام شدی با مرامت میانِ دشمن هم صاحبِ بنده و غلام شدی کوری چشم"اِبن اَکثم" ها شامل برترین مقام شدی آنچه را در وجود خوبان است یک تنه صاحب تمام شدی خط به خط جامعه کلام خداست "مُظهرُالله ِ فی الکلام" شدی ای شُکوهِ رفیعِ آزادی...!!! السلام علیک یاهادی دردلت لحظه های آخر عمر کوهی از غصه ها و ازغم هاست چه بگویم ، خودت که میدانی زهر ارث سُلاله ی زهراست ◾️روضه ی امام هادی هم روضه ی مدینه است و هم روضه ی کربلاست،هم روضه ی شامِ،نمیدونم کجا میخوای گریه کنی؟* در روایات ما چنین نقل است: که تو را بُرده اند بزم شراب ◾️بعضی وقت ها خیلی راحت از کنار روضه ها رد میشیم، میگه: یكی از آقایان اهل منبر به نام حاج شیخ حسن علی طهرانی،در مجلس میرزای بزرگ،میرزای شیرازی(قدس الله نفس الزكیه) ، بالای منبر فقط یه جمله از دهنش خارج شد" دَخَلَت زِینَبُ علی اِبنِ زیاد"،میگن این عالم عمامه اش رو از سرش زمین زد،گفت: چی میخوای بدتر از این؟چه روضه ای سنگین تر از این؟..عمه ی ما کجا مجلس نامحرما کجا؟..... امام ما کجا...* در روایات ما چنین نقل است: که تو را بُرده اند بزم شراب شکر ، باتو نبوده در این بزم نه رقیه ، نه زینب و نه رباب شکرحق ، درمیان مردم شهر حرمت خانواده أت نشکست * هر کدومش یه روضه است، من رد میشم تا دلت کجا گیر کنه......* طفل شش ماهه أت نشد پرپر یا که شمری به سینه ات ننشست ساربانی نبود و از دستت کسی انگشتری نبرد آقا سر تو روی نیزه ها که نرفت خیزران بر لبت نخورد آقا ◾️آقا جان! به شما تعارف شراب کردن، ان شاء الله دستشون بشکنه،خدا عذابشون رو زیاد کنه،اما آقا جان! زخمی ندیدی،سرت سالم بود،بدنت سالم بود،قربونت برم آقا جان.... اما آقا جون خودتون یاد ما دادید" لا یوم کیومک یا اباعبدالله " قربون اون جدتون برم، که یه نگاه کرد دید " وَ الشمر جالسٌ علي صَدرك ".... * بی کفن نیستی وشکرخدا پسرت هست تا کُند کفنت گرچه با زهر کین شهید شدی تیرباران نشد ولی بدنت ◾️قربون اون بدنی برم که هم تیر باران شد، هم سنگ باران شد، یه عده با نیزه زدن،یه عده با شمشیر زدن، کاش به همین جا تموم میشد، ده نفر اسباشون رو نعل تازه زدن...ای حسین....* ✍شاعر: مجتبي خرسندي 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷