آب كه نخوردي تشنته مي دونم
چند روزيه گرسنته مي دونم
اينقده دست و پا زدي رو سينه ام
خسته شدي يه مدته مي دونم
*ابي عبدالله داره با بچه اش صحبت ميكنه...*
نگاه نكن لشكرِ روبرو تو
تا نبينن سفيدي گلوتو
انگاري تير داره مياد به سمتت
شبيه اون تيري كه كُشت عموتو
صداي هلهله داره مياد، نمونده فاصله
سه شعبه واسه چي؟ الهي خير نبينه حرمله
اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام
غريب ترين باباي رو زمينم
*خيلي اين روضه روضه ي سختيه، اين روضه با همه ي روضه ها فرق داشت، اگه عليِ اكبرش رو از دست داد، اَشبه الناس رو از دست داد، علي اكبر رفت سمت ميدان كه بجنگه، با لباس جنگ رفت، نزديك به دويست نفر رو مقتل ميگه ميكُشه، خودش جنگ نماياني كرد، قاسم همينطور، همه برا جنگيدن رفتن، اما ابي عبدالله اين بچه رو روي دست گرفت، گفت:" إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه فكر مي كنيد آب بر من حرامِ، اگه به من رحم نمي كنيد، خودتون اين بچه رو بگيريد سيرابش كنيد...
اما روضه ي من روضه ي تير سه شعبه نيست، حرف گلو نيست، اين خانواده كوچيك و بزرگ ندارن"أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَة" اصلاً اين شيرخواره اومده بود مُهر بزنه بر طومار كربلا، اما اوني كه مارو ميكُشه اينه، شيرخواره، سه شعبه،"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" يه طرف، حرف من اينه: اينا با سيدالشهدا چه كردن، اينا نذاشتن حرفِ حسين تمام بشه، امامِ باقر ميگه: جدم داشت حرف ميزد، خون گلوي علي اصغر پاشيد تو صورتش...*
اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام
غريب ترين باباي رو زمينم
تير شعبه اي كه به گلوت خورد
نذاشت يه سالگيت رو من ببينم
سرتو افتاده به روي دوشم
صداي عمه ها مياد به گوشم
زير عبا گرفتمت عزيزم
با مادرت چه جوري روبرو شم
*اي واي رباب... تنها شهيدي كه پيام تسليت از جانب خداوند اومد فقط همين شهيد بود، روضه ي علي اصغر منحصر به فرده، اصلا اين روضه هيچ مشابهي تو روضه هاي كربلا نداره، تنها شهيدي كه"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" با يه تير گلوش بريده شد علي اصغر بوده، تنها شهيدي كه ابي عبدالله خونش رو به آسمان پاشيد، امام باقر فرمود:" فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْض" يه قطره از خون علي اصغر به زمين برنگشت، كه اگر بر ميگشت عذاب نازل ميشد، بعضي ها ميگن:" بِدَمِ المَظلُوم" همين خونه... تنها شهيدي كه يه نفري تشييع جنازه كردن همين شهيده، اميرالمؤمنين رو چهار نفري تشييع كردن، حضرت زهرا سلام الله عليها رو هفت نفري تشييع جنازه كردن، ابي عبدالله خودش يه نفري بچه رو زير عبا گذاشت، اي حسين...
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، خدايا به تَحَيُّر ابي عبدالله، اونجايي كه هي مي رفت به سمت خيمه ها، هي بر ميگشت، اين تَحَيُّر يادت باشه، من دو تا تَحَيُّر ديگه سراغ دارم، يه تَحَيُّر ديگه برا پس فردا شبه، حسين كنارِ علي اصغر مُتَحَيِّر شد، يه جا هم عباس مُتَحَيِّر شد، اوناجيي كه تير به مشك آب زدن، عباس ديگه نمي دونست چيكار بايد بكنه " فَوَقَفَ العباس مُتَحیّرا "...*
سقاي دشت كربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
*يه تَحَيُّر علي اصغر زيرِ عبا، يه تَحَيُّر عباس با دست بريده و مشك پاره، اينا مالِ كربلاست، تَحَيُّر زياده، اما من ميخوام ببرمت مدينه، يه تَحَيُّر اون ساعتي بود كه علي ميخواست فاطمه اش رو دفن كنه، هي مي رفت داخلِ قبر، خدايا! چه كنه علي؟ چاره سازِ عالم زهرا رو به كي بده؟ زهرا رو از كي بگيره، اينجا پيغمبر به دادِ علي رسيد، گفت: فاطمه رو بده من.... كنارِ اباالفضل دو دست از بدن جدا شده بود، مشك رو زدن عباس افتاد رو زمين، حسين اومد بالا سرش كمكش كرد، اما كنارِ علي اصغر كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها، نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديد رباب داره مياد، به نيت فرج سه مرتبه بگو: يا حسين...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سلامنا حسین امامنا حسین
حیاتنا حسین مماتنا حسین
ما نباشیم بقیه هستن
کار تو لنگ نمیمونه
همه کربلاتو میبینن
هیچکی دلتنگ نمیمونه
دور و برت شلوغه همیشه ماشاالله
دور و بر تو خلوت نمیشه ماشاالله
ماشاالله اباعبدالله راه اباعبدالله
ماه اباعبدالله پناه اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای یار که به دل داری عشق کربلا
ای یار نکند دیر بیایی به منا
ای یار الوعده وفا
اگر دلت امید میخواهد
بیا حسین شهید میخواهد
حبیب زهیر سعید میخواهد
الوعده وفا با خونِ خدا
راهی میشویم مقصد کربلا
ای جانم حسین
****
باید که شوی راهی سوی آسمان
باید برسانی خود را به کاروان
جمع است جمع عاشقان
نفس نفس بخوان با مولا
قدم قدم بمان با مولا
بُوَد جهان جنان با مولا
حُر باش و بمان در بند حسین
نور عالم است لبخند حسین
ای جانم حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فکراتو کردی کجا میری ای تیر
میخوای بشی دندون شیری ای تیر
از خون ِ عباس من سیری ای تیر
بچم رو واسه چی میگیری ای تیر
برو خیمه حال ربابو ببین
به قلبم نشستی به قلبش نشین
به حنجر نشستی یه جوری بشین
که دیگه نیفته سرت رو زمین
الهی که آتیش بگیری
الهی که ای تیر بسوزی
که دیگه نتونی یه طفلو
به کتف بابایی بدوزی
****
فکراتو کردی کجا میری ای تیر
میدونی از ما چی میگیری ای تیر
خاموش نکن روی ماهم رو ای تیر
از من نگیری سپاهم رو ای تیر
به چشمان گریون ام البنین
به سینم بشین و به چشمش نشین
برو خیمه حال ربابو ببین
به چشمش نشستی به مشکش نشین
الهی مسیرت عوض شه
الهی به قلبم بشینی
الهی که تیر سه شعبه
مثه حرمله خیر نبینی
****
فکراتو کردی کجا میری ای تیر
از خون نداری چرا سیری ای تیر
دارم میبینم از اینجا به عینه
این بار هدف قلب خونِ حسینه
شده کعبه ی زخم تو دیگه نرو
ببین مادرم میگه دیگه نرو
ببین مادرم میگه دیگه نرو
دیگه جای سالم نداره نرو
چجوری تو رو در بیاره نرو
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین