990609008.mp3
3.48M
#هزار_بار_تنت_جا_به_جا_شد_و_دیدم
#شور
#روز_عاشورا_محرم_الحرام_۱۴۴۲
#هیات_روضة_العباس "علیه السلام"
🔹🔹🔹🔹🔹
سبک : #شور
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هزار_بار_تنت_جا_به_جا_شد_و_دیدم
#شور
#روز_عاشورا_محرم_الحرام_۱۴۴۲
#هیات_روضة_العباس "علیه السلام"
هزار بار تنت جابه جا شد و دیدم
سرت جداشدو رختت جدا شدو دیدم
لبت که تشنه شدو خشک شد بهم چسبید
بزور نیزه دهان تو وا شدو دیدم
گره ی معجر مرا شل کن
همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم
سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردن
شلوغ بودو صدا در صدا شدو دیدم
دور گودال ازدحامی شد
معرکه غرق در حرامی شد
تکیه داده به نیزه ای آقا
خاطرش محو خیمه ها می شد
لشکر کوفه دوره اش کردند
سنگ و تیر زدند تا می شد
آنقدر نیزه خورد بر جسمش
نیزه بر روی نیزه جا می شد
زخمی و ناتوان به خاک افتاد
داشت روح از تنش جدا می شد
تا می آمد دوباره برخیزد
استخوان شکسته تا میشد
لشکر ان دم که بر سرش می ریخت
همه آفاق نینوا می شد
پیکرش را که پشت و رو کردند
زخم ها تازه خوب وا می شد
لگد شمر با غرور و غضب
بر سر و صورتش رها می شد
شمر وقتی که روی سینه نشست
کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجر پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
از گلو خنجرش نشد ببرد
ولی افسوس از قفا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر میگشت
عرش مبحوط این عزا می شد
آه ناموس حق در آن غوغا
بین صد چشم بی حیا می شد
ناله مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
🔹🔹🔹🔹
#حضرت_زهرا
بالشش نم دار از اشک و تنش تب دار شد
پیش چشمش ماجرای تیره ای تکرار شد
دست در دستان مادر در میان کوچه بود
در مسیر خانه اش گل رو به رو با خار شد
نعره تا زد،فاطمه چشمان طفلش را گرفت
تیره شد چشم حسن،چشمان مادر تار شد
ضربه با شدت بیاید سر همان سو می رود
از حسن شرمنده ام این قافیه دیوار شد
دست و پا گم کرده زینب،آب آورده حسین
باز با کابوس کوچه مجتبی بیدار شد
مرضیه نعیم امینی
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
ذکر توسل وروضه شب جمعه حضرت سید الشهداء
علیه السلام در کربلای معلی(سوزناک)
حاج سید مهدی میرداماد
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است
یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند:
عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش
روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اسک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،،
شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت
گریه نکردی و ناله نزدی،،،
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است
یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند:
عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش
روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اشک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،،
شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت
گریه نکردی و ناله نزدی،،،
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است
اینجا شرف ...بر جنت موعود دارد
اینجا ملک روی غبار آلود دارد
اینجا... کلام الله ...
فرمودند :این آقا قرآن ناطقه،،چه کردند با این قرآن؟
اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند
اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند
اینجا حسین ابن علی را ....سر بریدن
حسین........
بزار حرفی رو بزنم،،،که همتون بلدید،،روضه میخوای بشنوی،،،شب جمعه اس،،بیاد همه ی شهدا،،بیاد اماممون،،،مجلی پر از خانواده های محترم شهداست،،شبه جمعه ای یاد پدر و مادرایی که زیر خاکند،،حالا حرفی که همه با من بگن،،،
حالا که شب جمعه شد،،حالا که فهمیدی اینجا کجاست،،،روضه ی امشب چیه،،،
در این زمین چون ...کردی منزل
جز ماتم وغم...ما را چه حاصل
گرچه جدایی...بس بود مشکل
آن دمبریدم ...من از حسین دل
کامد به مقتل ...شمر سیه دل
ها ...کسی هست ناله نزنه،،،،
کنار قتلگاه وتل زینبیه ای،،حالا ناله بزن!!!
چون شمر دون را...آن لحظه دیدم
قدر این لحظات وبدون،،،،
چون شمر دون را...آن لحظه دیدم
از هستی خود،،،من ...دل بریدم
آهی جگر سوز...از دل کشیدم
حالا،،،،
اومی دویدو...من می دویدم
اومی دویدو...من می دویدم
در آن بلندی...وقتی رسیدم
چشمم به قاتل...افتادودیدم
می رفت سوی...نخل اومیدم
او می کشیدو ... من می کشیدم
مــن ناله از دل...او خنجر از کین
دیگه کسی ساکت نمونه،،،امشب شب ضجه ی فاطمه اس،،،حالا گوش بده،،،
من روی سر بود ...آن لحظه دستم
باگریه وبغض...خود راشکستم
قاتل...آنجا که هستم
بمیرم،،،
اومی نشست و...من می نشستم
یه سؤال دارم،،سؤالمو با گریه جواب بدید،،،
یه نفر از شما،،،به من بگه،،اجازه میدن ،،با کفش بیای توحرم؟اینجا حرمه حسینه،،احترام داره،،کفشتو باید دمدر ،،،دربیاری،،،
اما زینب دید،،،با چکمه،،رو سینه ی حسین،،،،
یا حسین......
وقتی هوا را...من تیره دیدم
زهرا به گفتا...ای وای شهیدم
قاتل شنید و...من هم شنیدم
سادات ببخشن،،،،
او می بریدو ...من می بریدم
بلند بگوحسین....
▫️💠▫️💠▫️💠▫️💠▫️💠▫️💠▫️
#روضه
#سیدمهدی_میرداماد
▫️💠▫️💠▫️💠▫️💠▫️💠▫️💠▫️التماس دعا 😭😭😭😭😭
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_685064536595628378.mp3
8.44M
#امام_رضا_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانهاش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه میپویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَیبنجعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا(س) چون شنیدم که به مادر بیشتر...
#حسین_رستمی
✨﷽✨
💠کفاره ی غیبت
🔻آیا می توان بدون رضایت گرفتن از فرد غیبت شونده توبه کرد؟
✍🏻با توجه به این که غیبت از حق الناس است، بنابر این در مرحله اول باید از غیبت شونده رضایت گرفت، آن گاه به درگاه الهی از این گناه توبه کرد. اما اگر رضایت گرفتن از غیبت شونده به هر دلیلی ممکن نباشد و یا این که گفتن به او موجب مفسده ای مهم تر می شود و ... که در این صورت با توجه به روایات معصومان (ع) باید برای او استغفار نمود و این کفاره غیبت او است.
در این باره به دو روایت اشاره می کنیم:
✍🏻امام صادق (ع) می فرماید از پیامبر (ص) پرسیده شد: کفاره غیبت چیست؟ حضرت فرمود: هر وقت یادت آمد، برای او از خداوند طلب آمرزش کن.
✍🏻امام صادق (ع) در روایت دیگر می فرماید: اگر غیبت کردى و خبرش به غیبت شده رسید، پس راهى نمی ماند جز حلالیت خواستن از او، امّا اگر خبرش به او نرسیده، از خداوند برایش طلب آمرزش کن.
📚مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۷۲،
─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️غیبت ممنوع⛔️
🎙#استاد_پناهیان
─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
mohamadrezataheri-@yaa_hossein.mp3
3.38M
شبهای جمعه دلم غرق آهه
زهرا ی مرضیه تو قتله گاه
با گریه میگه بنیه بنیه
این کشته لب تشنه و بی گناه
آه حسینم چرا سر نداری
آه بمیرم که مادر نداری
وای حسینم حسینم.
مداحی آنلاین - اگرچه آدمی با آب یا دریا بدن شوید - حاج منصور ارضی.mp3
12.2M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃روضه حضرت علی اصغر(ع)
🍃اگرچه آدمی با آب یا دریا بدن شوید
🎤حاج #منصور_ارضی
⏯ #روضه
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#روضه_های_شب_جمعه
وقتی که حضرت سیدالشهداء از بالای اسب روی زمین قرار گرفت، ذوالجناح چند لحظه ای اطراف حضرت می گردید و دشمنان را از حضرت دور می کرد سپس خود را به خون امام حسین علیه السلام آغشته نمود و به سمت خیمه ها حرکت نمود و با صدای بلند صیحه می زد و دستش را به زمین می کوبید و با زبان خود می گفت:
اَلظَّلیمَه اَلظَّلیمَه مِن اُمَّهٍ قَتَلَت اِبنِ بِنتِ نَبیِّها
یعنی فریاد از ظلم فریاد از ظلم امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند.
وقتی به نزدیک خیمه ها رسید صدای او را اهل حرم شنیدند از روزنه خیام نگاه نمودند، ذوالجناح را بی صاحب، با لجام رها شده و زین واژگون و یال غرق به خون دیدند که گاهی صیحه می زند گاهی شیون می کند و گاهی سر بر زمین می کوبد و گاهی سم بر زمین می ساید در حالیکه بدنش پر از خون و تیر است. ناگاه اهل حرم از خیمه بیرون دویدند و در میانشان ولوله افتاد لطمه به صورت می زدند، گریبان می دریدند گریان و اشک ریزان وا اماما، وا سیدا، وا ابتا، وا رسول الله ، وا علیا و وا زهرا گویان گرد ذوالجناح حلقه زدند و از احوال ابا عبدالله می پرسیدند. بعضی رکابش را می بوسیدند و بعضی تیر از بدنش در می آوردند و بعضی دست به یال خونی ذو الجناح می کشیدند (که به خون ابا عبدالله آغشته شده بود) و به سر و صورت خود می مالیدند.
ام کلثوم دستها را بر سر نهاده بود و از سوز دل فریاد می زد:
وا محمداه، وا جَدَّاه، وا نَبیّاه، وا اَبا القاسِماه، وا عَلیاه، وا جَعفَراه، وا حَمزَتاه، وا حَسَناه، هذا حُسینٌ بِالعَراء، صَریعٌ بِکَربَلا
یا محمد، یا جدا، ای پیامبر، ای اباالقاسم، یا علی ،یا جعفر، یا حمزه، ای امام حسن این حسین توست که در معرکه افتاده و در کربلا کشته شده
ام کلثوم بعد از این جملات غش کرد
حضرت سکینه سلام الله علیها فریاد می زد: ای وای که فخر اولاد آدم کشته شد، ای مرگ چرا مرا نمی بری؟ من زندگی بی پدر را نمی خواهم.
و نیز دختر کوچک حضرت، خود را بر روی دستهای ذو الجناح انداخت و پرسید:
یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً
ای اسب پدرم آیا به پدرم آب دادند یا او را لب تشنه شهید کردند؟ ای اسب باوفای پدرم چرا پدرم را نیاوردی؟ ذو الجناح آنقدر صیحه زد و سر به زمین کوبید تا جان داد.💐☘💐☘💐☘
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#روضه
#شب_جمعه_شب_زیارتی
#امام_حسین_علیه_السلام
بانوای
#حاج_محمود_کریمی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نبینم اشک تو چشات موج بزنه
قدمات بروی چشمای منه
شب جمعه شب سینه زدنه
می میرم برای اون صدای تو
برای نالۀ یا جدّای تو
کی می دونه چیه روضه های تو
آقاجون فدای تو
بانی مجلسای خود خدا
مهمون گوشه نشین هیئت ها
آقا جونم پیش ما یه بار بیا
شب جمعه است دل ما رو هم بخر
اگه کربلا میری ما هم ببر
امشب هم مثل همیشه تنهایی
تا خود اذون صبح کربلایی
کردی آقا دلامون و هوایی
اگه کربلا میری ما هم ببر
شب جمعه شب یا ربه، بیا
شب کربلامون امشبه، بیا
شب بچه های زینبه بیا
اگه کربلا میری ما هم ببر
ازخیمه درآمد، دوران غم زینب کبری به سر آمد
پس سوی برادر، هم جای خودش هم که به جای پدر آمد
این عون و محمد، شاید که در این جنگ به کارت سپر آمد
دیدند خلایق، در سایه عباس دو قرص قمر آمد
بهتر بدهم شرح، در حاشیۀ ماه دو تا شیر نر آمد
از سمت یمین عون و از سمت یسار آه، محمد به درآمد
با نیزه و شمشیر، دیدم که یکی از طرفی با تبر آمد
تا اینکه شکستند، پس هلهله از لشکر بی شرم برآمد
سرسلسه زینب، فهمید که بیچاره شد از هلهله زینب
با عون و محمد، دادست در اینجا به برادر صله زینب
از راه رسیدند، در اصل دو تا هدیۀ ناقابل زینب
با این دو برادر در کربلا ریخته شد از گِل زینب
تا لحظۀ آخر جنگیده و گفتند امان از دل زینب
تا اشک نریزد، پنهان شده در خیمه از این مسئله زینب
در موقع این جنگ یک دشت حسین آمده یک قافله زینب
در موقع این جنگ دریای حسین آمده در سایۀ زینب
تا لحظۀ گودال مانند کمان گشته در این فاصله زینب
شد بی بی عالم بی آینۀ بی عائله، در سلسله زینب
«در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت»
امر شد از دو طرف بر دو برادر بزنند
بیشتر از علی اکبر دو برابر بزنند
تا مگر ناله شان خیمه زینب برسد
مر شد پَر بِکَنند و پس از آن پَر بزنند
نیزه ای آمد و از سینۀ هر دو رد شد
داد میزد سرشان حرمله، بهتر بزنند
دو زنا زاده رسیدند تبرها در مشت
تا که دایی نرسیده است دو تا سر بزنند
ارابا اربا شدن هر دو که تکراری بود
شمر آمد به کمک ضربه به حنجر بزنند
کاکل هر دو به مشتِ دو حرامی پیچید
قصد کردند که با نیت مادر بزنند
گفت زینب به ابالفضل دو عینم را گیر
برو و زیر بغلهای برادر را گیر
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج