eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
46.6هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
در سینه کسی غصه ی محبوس نبیند در خواب کسی این همه کابوس نبیند بعد از من غم دیده خدا ، دیده ی طفلی در کوچه کتک خوردن نـامــوس نبیند 🥀
🔊 روضه باز کوچه بنی هاشم 🔘شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ***************** فصل باریدن باران شده و حیران شده ام آخر سال رسیده است پریشان شده ام اولین نام که آمد به لبم نام تو بود از تولد به خدا مست حسن جان شده ام مادرم دست مرا داد به دستان کریم بی سبب نیست که محتاج کریمان شده ام *آی امام حسن! آخرِ سالِ،هر جا بری دارن حساب و کتاب می کنند، حساب مارو زدی یا نه؟ یه محرم داشتیم،یه فاطمیه،یه ماه رمضون،من حساب از راه دور رو قبول ندارم،من رو یه حرمی ببر،رو در رو،اون وقت هر چی تو بگی من بدهکارم،اما برا مادرت کم گریه نکردم،پا به پات برا مادرت گریه کردم،ما برا مادر خودمون خیلی گریه کنیم یه هفته، اما سه ماهه شب و روزمون شده زهرا،راستی آقا یه سئوال ازتون دارم:شنیدم مادرتون رو بد زد،این راسته؟ شنیدم بیست سالگی موهات سفید شد،این راسته؟ شنیدم هر کار کردی دستت نرسید،این راسته؟...* خواب دیدم حرم و گنبد و ایوان داری در میان حرمت خادم و دربان شده ام خواب دیدم که به همراه همه سینه زنان به غذا حضرتی ناب تو مهمان شده ام ✍️شاعر : حبیب باقرزاده *دست امام حسن رو گرفت گفت:بریم من حقم رو بگیرم،اومد جلو اولی، راه نداد حرف بزنه،به این دلیل، به این دلیل فدک مال ماست، دیگه کم آورد گفت:قلم بیارید،کاغذ بیارید،نوشت فدک رو تحویل زهرا بدید،مهر خلافت زد... هنوز خانوم بیرون نرفته بود، گفت:برید به دومی بگید:دادن حقش با من،گرفتنش با تو، خانوم با یه ذوقی، دیگه چیزی تا خونه نمونده بود،رسیدن کوچه، مثل اراذل و اوباش راه رو بست،پاش رو روی دیوار گذاشت... گرفتی داری میری؟ فکر کردی؟ یه زن متدین چشم تو چشم با نامحرم نمیشه... امام حسن میگه: روش رو گرفت، سمت دیوار رو نگاه کرد،برو کنار،من دختر پیغمبرم... اون حرامزاده قباله رو کشید،پاره کرد،پرت کرد،آب دهان ریخت روش..گفت:حالا برو.... مادر سادات فریاد زد: خدا شکمت رو پاره کنه....نمیدیدش،روش به دیوار بود...امام حسن میگه:یهو دستش رو برد بالا..* چنان سیلی،سریع و بی هوا آمد.... *اینجا یه دونه زد خانوم افتاد،اما یه جا رو سراغ دارم،بچه رو آورد بالا،ای کاش یه دونه میزد می افتاد،هر چی خواست این بچه رو زد،خانوم اگه افتاد زبونش نگرفت،چشماش نمیدید،اما این دختر زبونش گرفت، چشمش هم نمیدید،رو کرد سمت علقمه،عمو.....یتیم گیر آوردن....حسیــــــن.....*
دختری از سینه‌اش آهی مُکرر را کشید زیرِ پایِ مادرش چشمی مکدر را کشید آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید بعد از آن گهواره‌ای خالی کنارش نقش زد جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید یادش اُفتاد آتش و جمع ارازل جمع بود یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید*   وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند بعد از ان این کوچه  و آن کوچه حیدر را کشید بچه‌ها کَندند در را تا که مادر پا شود یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید پشت بابا بود اما  ضربه‌ی سخت قلاف روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر  را کشید حال امشب بُغچه‌ای را باز کرد و گریه کرد روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید کربلا می گوئیم :"مادر تماشا می‌کنی از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید" هر دو می‌گفتند از آن سر که نیزه می‌بَرد تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید *بعضی از مقاتل به این موضوع اشاره کرده اند حسن لطفی
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
https://eitaa.com/joinchat/736886838Cc2c516f8e5 لینک گروه تمرین وصداسازی👆 توسط استادسعیدصادقی
استاد میرباقریمیرباقری- روضه ایام فاطمیه ۶.mp3
زمان: حجم: 2.54M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ🏴 ♦️روضه و مرثیه 🏴 سلام الله علیها 🔸موضوع مصیبت 👇 سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
استاد عالیفاطمیه اول عالی.mp3
زمان: حجم: 23.59M
🔖منبر کامل 🔖 🔻فاطمیه اول ۱۳۹۹🔻 💠بلایا و عبادات💠 🕌امامزاده صالح تجریش/ هیئت ریحانه النبی سلام الله علیها
۱۴۴۲ بند اول قلبمو میبره _ گریه تو روضه هات مجنونم میکنه _ پرچمای عزات یعنی میشه آقا _ لحظه ی آخرم توی قبرم حسین _ باشی بالا سرم دلم نذره غمای روضه هاته اسیر صحن و ایوون طلاته تموم آرزوم کرببلاته (۲) بند دوم پادشاه همست _ هر کسی نوکره بی ریا که باشی _ فاطمه میخره درمون درد ماست _ نوحه های حسین روضه دارالشفاست _ روضه های حسین آقامون به محمد نور عینه آقامون پادشاه عالمینه پر از تاریکی ام نورم حسینه بند سوم با شهیدا دلا _ زنده هست تا ابد دائما از حسین _ میگرفتن مدد خون دادن تا که ما _ قدمون خم نشه تا یه مو از سر _ ناموسم کم نشه شهید میدیم با عشق و با اراده فدایی واسه ی این راه زیاده مثه حاج قاسما و فخری زاده
. |⇦•یاد شب های توسل کرده ام.. و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ سید مهدی میرداماد •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ یاد شب های توسل کرده ام یاد پرپر گشتن گل کرده ام *یادِ همه شهدا بخیر .. منتظر بودن یک نفر بگه یازهرا صدای گریه رو بلند کنن .. منتظرِ یه بهانه بودن واسه حضرت زهرا تو صورتاشون بزنن ..* یاد شب های توسل کرده ام یاد پرپر گشتن گل کرده ام یاد شب هایِ شلمچه کرده ام یاد زهرا بین کوچه کرده ام یاد بدر و یاد خیبر کرده ام یاد تنهایی حیدر کرده ام امشب آخر یاد مجنون میکنم یاد پهلوی پر از خون میکنم *خدا رحمت کنه حاج قاسم سلیمانی رو چقدر میگذره؟! هنوز مردم دو سه کیلومتر صف میبندن برن چند ثانیه دست بزارن رو سنگ قبرشو ببوسن و برن .. برا چند ثانیه طرف تو سرما و گرما وایساده تا نوبتش بشه .. کاش مدینه ام همینجور بود .. بچه شیعه ها اگه میدونستن مادر ما کجا زیر خاکه صف میبستن برن سر قبر فاطمه .. آخ مدینه ..* امشب آخر یاد مجنون میکنم یاد پهلوی پراز خون میکنم *آخ یاد پهلوهای این بچه ها .. یاد سینه های سوراخ شده شون .. یاد بازوهای تیر خودشون .. هروقت اسم عملیاتاشون یازهرا یافاطمه میشد ، هر وقت سربنداشون یازهرا و یافاطمه میشد سر از پا نمی شناختن .. پشتِ پیراهن هاشون مینوشتن: میروم تا انتقام سیلی مادر بگیرم .. اجازه بدید امشب روضه م رو اینجوری بخونم هرچه بادا باد .. امشب کسی خرده نگیره اگه من پریشون روضه خوندم .. من ایستاده بودم دیدم که مادرم را *دیگه امشب شبِ شهادته روضه معلومه .. امام مجتبی به عبدالزهرا کعبی گفت چرا روضه ی تحیّر مارو نمیخونی؟ گفت: آقا من روضه خوان شمام ، روضه ی تحیر چیه؟ هر جارو ورق زدم روضه ای به این اسم ندیدم؟!.. امام مجتبی فرموده باشند روضه ی تحیر ما برا اون ساعتیه که ..( یا صاحب الزمان .. آقا جان .. تحیر یعنی چی؟! تحیر یعنی آدم متحیر بمونه بین رفتن و نرفتن این کارو بکنم نکنم، جلو برم نرم ‌..) امام مجتبی فرمود: اون ساعتی که یه عده بابامُ میبردن .. یه عده ام مادرمُ میزدن .. متحیر تو کوچه مونده بودیم بریم بابامونُ کمک کنیم یا مادرمونُ .. از یه طرف ریسمان به گردن بابا ..* من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گَهی به کوچه، گاهی به خانه میزد گردیده بود قنفد هم دست با مغیره او با قلاف شمشیر این تازیانه میزد *یه روضه بخونم شهدا فیض ببرن همه یه داغ سردار سلیمانی یه طرف، این مرد با عظمت، همه اینا یه طرف اما اونی که مارو میسوزونه اینه تو مملکت خودمون جرات نداشتن بزننش، غریب گیر آوردنش .. والا جرات نداشتن بزنن .. یه جمله دیگه خوب گوش بدن اونایی که میخوان بلند گریه کنن .. درسته منتظر شهادت بود به رفیقاشم طلویحاً گفته بود من فاطمیه نیستم .. گفته بود فاطمیه فرق داره .. معلوم بود میدونست رفتنیه و داره میره .. اما اینی که مارو میسوزونه که بی هوا زدن .. بی هوازدن خیلی بده .. آی شهدا .. یه مادرم تو مدینه بی هوا زدن .. مادری که مظهر حیا بود .. سرش پایین بود تو کوچه ها .. بی هوا زدن سر به دیوار خورد .. داد بزن وای مادرم .. مرغ دل یک بام دارد دو هوا گه مدینه میرود گه کربلا ‌‌.. یه نفرُ کربلا بی هوا زدن .. همه ی اونایی که کربلا رو زمین افتادن آماده ی جنگ بودن .. ظهیر ، حبیب ، بریر ، مسلم ابن اوسجه .. همه رفته بودن معرکه .. علی اکبر ، قاسم .. نوشتن قاسم ۱۲۰ نفرُ به درک واصل کرده بود معلومه رفته بود برا جنگیدن .. اما یک نفر بی هوا خورد .. بمیرم برات .. کجای دنیا دیدی بابا بچه رو رو دست بگیره(من نمیگم امام باقر میگه) همچین که بچه رو رو دست گرفت داشت با دشمن حرف میزد بی هوا حرمله نشست .. یه جوری زدن بچه تو دستای حسین دست و پا زد .. یه جمله دیگه و التماسِ دعا .. مدینه یه نفرُ زدن به ظاهر .. به ظاهر فاطمه رو زدن اما در باطن هم علی رو زدن هم فاطمه رو زدن ،هم حسینُ زدن هم امام حسنُ زدن .. اصلا مادر که افتاد همه افتادن .. کربلا هم یه تیر زدن در ظاهر اما با یه تیر چندتا نشونه زدن .. دم خیمه ، مادرش افتاد تویِ خیمه ، خواهرش افتاد رو دستِ بابا گل مادر سرت از پشت دستم افتاد حسین .. ــــــــــــــــــ .