متن روضه وفات حضرت معصومه (س) – حاج میثم مطیعی (۱)
یک صبح مى شود که برایم دعا کنى
یا نیمه شب به شوق نمازم صدا کنى
مرغ دل از قفس تن به درکشى
در آسمان صحن و سرایت رها کنى
بی وفا نباش، زود به زود برو قم، دست ادب رو سینه بذار، بگو:یا فاطمه… یه جوری گفتم یا فاطمه! یاد این شعر افتادم:
یا فاطمه من عقدهی دل وا نکردم
گشتم، ولی قبر تو را پیدا نکردم
مدینه روضه میخوندیم با صدای آهسته؛ آخه اونجا اگه بلند بلند گریه کنی بی احترامی میکنند، قانون مدینه همیشه همین بوده، وسط روضه یه پیرمرد آمد دست گذاشت رو شونم گفت:روضه خوان یه سوال دارم؛ چند روزه دارم میگردم قبر مادرم رو پیدا نمیکنم، اگه بلدی به من بگو … جدی میگفت … خیلی جدی …
ما را به پادشاهى عالم در آورى
یعنى که در حریم بلندت گدا کنى
امروزه کاینچنین به کرامت زبانزدى
تا رستخیز بهرِ شفاعت چها کنى
تو زائر مدینه اى و طوس مى روى
ما را ببر که زائر قبرِ رضا کنى
قربون کبوترای حرمت امام رضا، دلم تنگ شده برات، دلت مشهد نمیخواد دلت هوای پنجره فولادش رو نکرده! حضرت معصومه رو التماس کن
تو زائر مدینه اى و طوس مى روى
ما را ببر که زائر قبرِ رضا کنى
این جا که آمدى سخن از تازیانه نیست
به نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد، یادش میاد اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه، بی بی ها، دخترا، همه رو گفت بیاید برا من گریه کنید، آقا گریه پشت سر مسافر خوب نیست، فرمود:گریه کنید! اون مسافری که به وطن برمیگرده پست سرش نباید گریه کرد… حضرت معصومه حرکت کرد با برادرا، خاندان، اهلبیت… شهر ساوه دشمنای اهلبیت اومدن، برادراشو کشتن، خاندانش رو کشتن… مریض شد این صحنهها رو دید، قربونت برم… فرمود:من رو قم ببرید، خدا روشکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببرید… آخه فرمود: از پدرم شنیدم که موسی بن جعفر فرمود:قم محل سکونت شیعیان ماست… راهی هم از ساوه تا قم نبود… فدای عمه جانت بشم… عصر روز یازدهم جایی رو نداشت بره… همه رو سوار کرد؛ کجا میخوان ببرنت زینب
بی بی حضرت معصومه وارد قم شد؛ مریضه؛ مردم قم همه جمع شدن، همه احترام کردن؛ همه دست ادب به سینه گذاشتن؛ بزرگ خاندان اشعری آمد، خودش افسار مرکب بی بی رو گرفت؛ پیرمرد پیاده میرفت بی بی سواره بود… آی بی بی! میدونی شهر شام چه خبر بودهمه جمع شدن، اما کسی دست ادب به سینه نذاشت؛ مردای شام دستاشونو مشت کرده بودن، سنگ آماده کرده بودند؛ کسی دختر ناقهی دختر علی رو هدایت نکرد؛ بی بی همه تازیانهها آماده بود…
خودم دیدم که عمه…
ای بی بیای کاش من شهر شام بودم وقتی اون دستای نامرد بلند میشد یه دستو نیگه میداشتم میگفتم این دخترا تازیانه کم نخوردن… سیلی کم نخوردن…ای حسین.
این جا که آمدى سخن از تازیانه نیست
حرفى ز بى وفایى و ظلم زمانه نیست
در دستهاى مردم شهر تو سنگ نیست
یعنى سلام مردم تو وحشیانه نیست
سیلى نزد کسى به رُخ داغدار تو
اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست…
@majmaozakerine
ShamVafatHazratMasoumeh1394[02].mp3
9.73M
یک صبح می شود که برایم دعا کنی
میثم مطیعی
@majmaozakerine
باز هم میشوم کبوترتان
دور این گنبد منوّرتان
من نمکگیر سفرهات شدهام
دست خالی نرفتم از درتان
مادر من کنیزتان بوده
پدرم نیز بوده نوکرتان
جای کربوبلا و طوس و نجف
شدهام خاکبوس محضرتان
ما عجمها چقدر خوشبختیم
شده ایران مسیر آخرتان
اشکهایم دخیل میبندند
به ضریح فرشتهپرورتان
از ضریح تو یاس میریزد
مثل چادر نماز مادرتان
خسته از راه دور آمدهای
خستهای از فراق دلبرتان
چقدر از مدینه دور شدی
پای دلتنگی برادرتان
مثل مادر خمیدهای اما
نگرفته به میخ در پرتان
محملت پرده داشت؛ شکر خدا
سایهبان داشتی روی سرتان
گرچه شد حمله بر عشیرهی تو
شکر؛ غارت نگشته زیورتان
در میان هجوم درد نخورد
دست نامحرمی به معجرتان
شد خزان گرچه نوبهار شما
کم نشد لحظهای وقار شما
غصّهی از همه بریدن تو
غمِ روی رضا ندیدن تو
گرچه آواره گشتهای خانم
گرچه غم دارم از خمیدن تو
ناقهات بین ازدحام نرفت
بیخطر بود این پریدن تو
زیر پا چادر تو گیر نکرد
لحظهی تلخ پر کشیدن تو
بی برادر میان کوچه ندید
پشت مرکب کسی دویدن تو
ثبت شد بر جریدهی تاریخ
قصههای به قم رسیدن تو
آمدی شهر قم گلستان شد
پیش پایت زمین گلافشان شد
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پیش رویت فقط سلام گذاشت
پیر قوم و بزرگ مردم قم
سر به پای تو چون غلام گذاشت
با گلافشانی قدومت قم
لعن و نفرین برای شام گذاشت
بهر تو قم گذاشت سنگ تمام
کی دگر سنگ روی بام گذاشت؟
کِی به قم دختر ولیّ خدا
پای در مجلس عوام گذاشت
قم کجا رأس یک برادر را
پیش خواهر میان جام گذاشت
بهترین جای قم سرایت بود
کِی میان خرابه جایت بود؟
غم طفلی عزیز یادت هست؟
روضهی پر گریز یادت هست؟
دختری با سر پدر میگفت
آن همه چشم هیز یادت هست؟
بر سر غارت خیام حرم
بین دشمن ستیز یادت هست؟
وسط شعلهها مرا دیدی؟
پابرهنه گریز یادت هست؟
ماجرای شراب یادم هست
ماجرای کنیز یادت هست؟
بدنم درد میکند بابا
دهنم درد میکند بابا
@majmaozakerine
شاعر : محمد جواد پرچمی
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازهم میشوم کبوترتان
رسولی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Komeil-vafateh-Hazrat-Masoome-92-02.mp3
5.64M
محمد کمیل
ای سوره چشمی برمن بیانداز
وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ای سوره چشمی بر من ِ آیه بیانداز
به امام رضا میگه حضرت معصومه: ای سوره چشمی بر من ِ آیه بیانداز
یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز
یک بار ِ دیگر بر سرم سایه بیانداز
بر خواهرانش سایه دارد هر برادر
چیزی به غیر از چشمتر دارم، ندارم
از گوشهی زندان خبر دارم؟ ندارم
اصلاً نمیدانم پدر دارم-ندارم
دیدم کمالاتِ پدر را در برادر
*علی بن موسی*
از جانب زُلفت صبایی میفرستی؟
با التماس من دعایی میفرستی؟
دارالشِفای من دوایی میفرستی؟
افتاده ام در گوشهی بستر، برادر!
این جا مسیرِ کوچهها خوب است خوب است
اینجا نگاهِ مردها خوب است خوب است
حالا که احوالِ رضا خوب است خوب است
از بس فنا گردیده ام من در برادر
در کوچهها با حالِ بیمارم نبردند
وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند
این معجری را که سرم دارم نبردند
این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر!
بزرگان و علماشون جمع شدند از حضرت پذیرایی کردند
ای کاش مرغی را کسی بی پَر نبیند
جسمِ برادر را کسی بی سر نبیند
هر کس ببیند کاش که خواهر نبیند
افتاده روی تلِّ خاکستر برادر
حسین….
نه تو جسارت دیدهای نه من جسارت
نه تو اسارت دیدهای نه من اسارت
نه تو به غارت رفتهای نه من به غارت
پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر
با نیزهای تا شاه را از حال بردند
یک یک تماماً رو سوی اموال بردند
هر آن چه را که بود در گودال بردند
تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر!
@majmaozakerine
نوحه وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-------------------------------
تسلیت شمس الشموس،یا علی موسی الرضا (2)
-----------------------------
باز ایران عزیز،اندر عزای عشق شد
سوگوارخواهری ،اندرنوای عشق شد
باز از مشهد نوای فاطمه جاری شده
شهر قم ماتم سرا اندر عزاداری شده
---------------------------------
خواهری از دوری و هجر برادر پر کشید
از مدینه تا به قم هر گوشه ای را سر کشید
عاقبت درد فراق آ مد زمین گیرش نمود
مدفنش شد شهر قم یک در ز جنت را ربود
------------------------------
از درقم بانگ یامعصومه می آید به گوش
شیعیان دلدادگان بانگ عزا باشد به هوش
یک گل دیگر ز آل مصطفا پرپر شده
یک برادر سوگوار ماتم خواهر شده
-------------------------------
ای نگین معرفت در کشور من شهر قم
سوگواری سوگوار پاره ی تن شهر قم
مدفن بانوی روحانی ایران شهر قم
مایۂ فخر جهانی مهر جان شهر قم
---------------------------------
روضه خوانان روضه میخواننداز کرب وبلا
خواهری که آ مد اندر قتلگه بر سر جدا
بوسه زدرگ های خونین برادرجان حسین
آ نکه بر زینب برادر نه،بود نور دو عین
------------------------
خوب شد مشهد نبودی بر سر جسم رضا
یا ندیدی تو اسیری و غریبی هر کجا
بر سر نیزه ندیدی آن سر غرق دعا
توی گودال بلا ،فریاد وا محمدا
--------------------------
یا علی موسی الرضا ،آجرک الله یا رضا
سوگواری می کنیم در ماتم معصومه ما
جای جای کشور ما غرق ماتم گشته است
هردل آزاده ای محزون ودرغم گشته است
-----------------------------
تسلیت شمس الشموس،یا علی موسی الرضا(2)
-------------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
4_6003508022242969218.mp3
4.83M
تسلیت شمس الشموس یا علی موسی الرضا
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5895750956393433480.mp3
5M
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی_حضرت_معصومه (س)
🎤 #آقای_علیمی
بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم
از تو هم فقط یه نامه مونده به روی سینم
🔳رضا... جانم رضا..
شال عزات و بردار بیا به قم که دیره
نزار غریبه زیر تابوتم و بگیره
حجله ببند سخته چقدر داغ جوون
فاطمیست روضه مادر رو بخون
🔳رضا... جانم رضا..
همه داداشام و کشتن تو ساوه پیش چشمام
محرمی برام نمونده دیگه تنهای تنهام
رضا جانم رضا
وقتی شنید مدینه راهی شهر طوسم
سپرد به من جوادت صورتت و ببوسم
از غم هم خیلی شکستیم من و تو
زینبی و حسینی هستیم من و تو
🔳رضا... جانم رضا..
ندیدی به روی نیزه شکسته شه سر من
دست هیچکسی نخورده به نخ معجر من
حسین جانم حسین
گل رو سرم میریختن وقتی به قم رسیدم
نه سنگ تو دستا دیدم نه نا سزا شنیدم
ناموست و بسته نشد بین طناب
معصومه رو هیچکی نبرد بزم شراب
🔳رضا... جانم رضا..
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
╔═.🍃.════╗
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine╚════.🍃.═╝
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6003357281775781382.mp3
2.45M
وفات حضرت معصومه سلام الله
بار سفر بستم بیام خراسون
نزدیم شهر قم شدم هراسون
کشتم برادرمو برادر
ببین غم چشامو برادر
کجا بودی که تو دشت غربت
ببینی کربلامو برادر
موندم من از دلواپسی
که تو به دادم میرسی نشد
زهرا شدم مثل علی
بالا سرم باشی ولی نشد
یا حضرت معصومه یا حضرت معصومه)2)
رنج سفر رو من با جون خریدم
وقتی که احوال تو رو شنیدم
میخوام بیام کنارت رضا جان
بشم همیشه یارت رضا جان
الهی زود تر از تو بمیرم
نیام سر مزارت رضا جان
کشته منو داغ غمت
چند وقته که ندیدمت داداش
هستم بلا گردون تو
سری بزن به مهمونت داداش
یا حضرت معصومه یا حضرت معصومه)2)
قم احترامم رو نگه میداشتن
نشناختنم اما مایه گذاشتن
مدینه مادرو میشناختن
سیلی به روی ماهش نواختن
آتیش زدن در خونه شونو بعد
از خونه تل ویرونه ساختن
هیشکی نبوده هم دمت
بمیرم از داغ غمت مادر
بی هم سفر رفتی سفر
رفتی به دیدار پدر مادر
(یا حضرت معصومه یا حضرت معصومه)2
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6006038711463053446.mp3
5.39M
#زمینه
#وفات_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
بانوای حاج
#محمودکریمی
دم آخر بی تو چش من گریونه
سفر سخته من ناتموم می مونه
دید من و کشت آخر جدایی
کارم تمومه رضا کجایی
خواهر تو آخر از پا افتاد
تو دیارغربت تنها جون داد
حالا که خواهر از دیدنت محرومه
تو بیا تا اینجا دیدن معصومه
جونی برای سفر ندارم
بیا که از تو خبر ندارم
خواهر تو اومد دنبال تو
ولی بی خبر موند از حال تو
خواهر تو آخر از پا افتاد
تو دیارغربت تنها جون داد
واسه ی معصومه شب اشکه امشب
زیر لب می خونه چی کشیده زینب
تموم لشکر دور برادر
کنار گودال رسیده مادر
یه بدن بی سر بین گودال
خواهری که پیشش رفته از حال
یجوری ام انگار خیلی پیرم
روی پای عمه از حال می رم
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
.____________.______
@majmaozakerine ْ
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_567091860967784631.mp3
4.88M
#واحد
#وفات_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
کجایی ببینی که مهمانت
شده کوچه در کوچه حیرانت
شنیدم غریبی، مگر خواهر
نداری که باشد، پریشانت؟
آمد به لب جانم، آه ای رضا جان
بی تو نمی مانم، آه ای رضا جان
شبم گشته تارای مه عالم
ندارم به جز اشک غم محرم
بیا که من از دوریت مُردم
آمد به لب جانم، آه ای رضا جان
بی تو نمی مانم، آه ای رضا جان
خیال تو از اهل قم راحت
ندیدم از آنها به جز رحمت
به جز لطف و مهمان نوازی ها
ندیدم از این شهر با غیرت
از غربت زینب، دلها بسوزد
از داغ او هر شب، دلها بسوزد
نه اینجا خبر بوده از دشنام
نه سنگ آمده بر سرم از بام
امان از غم کوفه و از شام
آمد به لب جانم، آه ای رضا جان
بی تو نمی مانم، آه ای رضا جان
چه میشد دل از آن تو باشد
نگاهم به چشمان تو باشد
چه میشد که این لحظه آخر
سرم روی دامان تو باشد
سوزان تر از شمع و تنهاترینم
بی تو در این جمع و تنها ترینم
شده ماهت امشب هلالی تر
شده لحن اشکم سوالی تر
ولی گشته جای تو خالی تر
آمد به لب جانم، آه ای رضا جان
بی تو نمی مانم، آه ای رضا جان
شاعر: رضا یزدانی
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
@majmaozakerine____ ْ