eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حیدر چه گوهری دارد کرار دیگری دارد باید نوشت زینب و بعدش یار را در خانه حدس می زند او کار زار را او می شمرد حرکت شمشیر یار را چون خوانده بود ذهن دم ذوالفقار را سبحان الله عقیله ی کراره چوب از زمین برداره نظر بهش بندازه تو دستش ذوالفقاره شمشیر بُرانه توی خطبه اش طوفانه ضربان ایمانه واللهه نبض حسین جانه تو کلامش قرآنه میره منبر جانانه واللهه شیر زنه بنی هاشم یا زینب .... مجلس به وحشت افتاده دشمن به لکنت افتاده من که بودم و هستم ز یاد رفت آبروی لشکر ابن زیاد رفت بانوی مکرمه خطبه تمام کن که دودمان معاویه به باد رفت سبحان الله وقتی رو منبر میره صوتش به حیدر میره حیدری که بی لشکر تا قلب خیبر میره منصوره علامه ملک الموت شامه آبروی اسلامه واللهه دریای احساسه به حسینش حساسه شصت و نه تا عباسه واللهه شیر زن بنی هاشم یا زینب ..... در زمره ی علمداران ای از تبار سرداران پیشش عقاب بی پر و بی بال می شود تخت ستمگران همه پامال می شود حق می دهم به دشمن او من و من کند او می شود علی و عدو لال می شود سبحان الله هیأت کرده محمل رو زده به دریا دل رو به کمرش می بنده شال ابوفاضل رو معرکه گردونه پسرت تو میدونه میره میدون مردونه واللهه به به به اولادش به تموم اجدادش علویه فریادش واللهه شیر زن بنی هاشم یا زینب .... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای بار غمت شانه ای خم آوردم بگیر دست مرا , جان تو کم آوردم مرا به جمع گدایان خویش مهمان کن بگو به مادرتان جنس در هم آوردم اگر غروب دهم پیشتان نشد باشم دلم خوش است که با اشک مرهم آوردم دوباره موسم حج آمد و ندیدمتان ولی به نیتتان آب زمزم آوردم شبیه سینه ی سرخت نمی شود اما به سینه زخم کبودی فراهم آوردم مرا مران که برای شفاعتم امشب لباس مشکی داغ محرم آوردم شب یتیم نوازی توست, منتظرم ببین شکسته سری پای پرچم آوردم شب شنیدن خون روضه های گودال است بگیر دست مرا جان تو کم آوردم شاعر:حسن لطفی ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وارث دست رحیم حسن است صاحب خلق عظیم حسن است از شکوه جلواتش پیداست به خدا سیب دو نیم حسن است همه ی عرش خدا محتاج کرم طفل کریم حسن است یا "اباقاسم"  "اباعَبدُالله" نقش ایوان حریم حسن است حضرت فاطمه هم گریه کن روضه ی سخت یتیم حسن است نوه ی حیدر خیبر شکن اوست حسن بن حسن بن حسن اوست غرق در رایحه ی یاس حسین مورد مرحمت خاص حسین مجتبازاده مسیحا دم شد ولی از برکت انفاس حسین نذر طفلان حسن می چرخد همه شب دسته ی دستاس حسین پدری کرده برایش همه عمر خرج او شد همه احساس حسین کرده پر جای حسن را قطعا در دل نازک و حساس حسین در دلش غیر خدا هیچ نبود رونوشتی ست ز اخلاص حسین دست خود را علمی دیگر کرد آخرین حضرت عباس حسین یک نفس تا لب گودال دوید اولین گریه کن اش شاه شهید پیش چشمان ترش طوفان شد گرد و خاکی وسط میدان شد بازوی فاطمه یادش امد دستش از پوست که آویزان شد نجمه با ناله ی وااماه اش به سر و سینه زد و گریان شد حرمله باز به زانو رفت و ..‌ کشتن طفل یتیم آسان شد طرح ذبح پسری لب تشنه دور گودال بلا عنوان شد زیر تیغ و سپر و نیزه و تیر بدن هر دوی شان پنهان شد عاقبت پیکر این طفل شهید مثل جسم عمویش عریان شد در رکاب عمویش بر نیزه سر او راهی نخلستان شد آه مثل عمویش در گودال به گمانم دهنش شد پامال ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دارم میام کمک طاقت بیار عمو چشمای زخمیتو رو هم نذار عمو دارم میام کمک برات سپر بشم منم مثه علی بدون سر بشم دارم میام نبینم که داری میری از حال طاقت بیار عموجون یه کم دیگه تو گودال لب منم شبیه قاسم پر از عسل کن بیا و این یتیمو یه بار دیگه بغل کن حسین غریب مادر **** یه بار دیگه بیا موهامو دست بکش تا میکُشه منو یه کم نفس بکش جواب نمیدی و نمیاری به روت که نیزه ای شده مزاحم گلوت مگه از روی نعشم رد بشه بی مروت نمیزارم بشینه عمو به روی سینت پاشو بریم به خیمه قبل از اینی که دیر شه پاشو تا که نذارم تنت مثه حصیر شه حسین غریب مادر ◾️◾️◾️◾️◾️