🏴نوحه زمینه شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
#نوحه_حضرت_زینب_س
#زمینه_حضرت_زینب_س
#ای_یار_بی_سرم
🏴بند اول
ای یار بی سرم
ای گلگون پیکرم
خونین پیراهنت
میگیرم در برم
حسین
جانم به لب رسید
در نیمهٔ رجب
حسین
مرگش را از خدا
دارد زینب طلب
(حسین حسین حسین مظلوم)۲
🏴بند دوم
می آیم سوی تو
دل تنگه روی تو
می آید بر مشام
عطر خوشبوی تو
حسین
یک سال و نیمه که
دور از تو مانده ام
حسین
با خاطراته تو
دل را کشانده ام
(حسین حسین حسین مظلوم)۲
🏴بند سوم
دیدم سویت دوید
ناگه خنجر کشید
بر سینه ات نشست
رأس تو را برید
حسین
پیش چشمان من
تو دست و پا زدی
حسین
مُردم آن لحظه که
من را صدا زدی
(حسین حسین حسین مظلوم)۲
🙏التماس دعای خیر
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴دوبند سبک واحد سنگین شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
#واحد_حضرت_زینب_س
#پیرهن_خونیتو_میبوسم
🏴بند اول
پیرهن خونیتو میبوسم
آخه برام محترمه
میبوسم و بومیکشم چون
یادآوره درد و غمه
غمی که یکسال و نیمه
قلبم و آتیش میزنه
غمی که یکسال و نیمه
همیشه همراهه منه
غم وداع آخرت
زده آتیش به خواهرت
یادم نمیره که زدم
بوسه به جای مادرت
خودم به زیر حنجرت۲
حالا که توی بسترم،شکسته قلب مضطرم
این لحظه های آخرم،بیا عزیز برادرم
عزیز برادرم حسین...
🏴بند دوم
به یاد پیکرت میسوزه
هنوز تمومِ پیکرم
به یاد رگهای بریدت
آتیش گرفته حنجرم
با لب تشنه کشتنت
تو رو میونه نهر آب
سوال هل من ناصرت
تو کربلا موند بی جواب
بریدن از قفا سرت
زدن رو نیزه ها سرت
طعمه ی گرگا شده بود
پیکر ناز و اطهرت
جلو چشای دخترت۲
هنوز نمیشه باورم،آخه منم یه خواهرم
تو لحظه های آخرم،بیا عزیز برادرم
حالا که توی بسترم...
عزیز برادرم حسین...
🙏التماس دعای خیر
✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین روضه ای شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب_س
#واحد_حضرت_زینب_س
#ام_المصائب_زینبم
🏴بند اول
ام المصائب زینبم
اونکه بلا دیده منم
اونکه به غم اسیره و
کرب و بلا دیده منم
ام المصائب زینبم
مادر رنج و غصه هام
یه سال و نیمه میگذره
که غصه داره کربلام
یه سال و نیمه
که گریه میکنن با من اهل مدینه
یه سال و نیمه
که بی قراری میکنه دلم تو سینه
بگم من از کدوم غمام
که گفتنش سخته برام
ظاهر من نشون میده
که پیر دشت کربلام
(ام المصائب زینبم)
🏴بند دوم
من دیدم از روی جفا
هجده سرو رو نیزه ها
با دسته بسته رفتم از
کربلا تا شام بلا
با تازیونه و به زور
رد شدم از محله ها
زخم زبون شنیدم از
اون شامیای بی حیا
یه سال و نیمه
که میگذره از اون روزای تلخ برا من
یه سال و نیمه
که مونده آثار کبودی روی این تن
چی بگم از شام بلا
چی بگم از نامحرما
بزم یزید بی حیا
چشای هرزه ی اونا
(ام المصائب زینبم)
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین