نوحه امام رضا علیه السلام
زمان رها گشتن از خود زمان سفر تا خدا شد
دوباره دل عاشق من هوایی صحن رضا شد
غریب غریبان رضا جان شهید خراسان رضا جان
تو را خوانم از عمق جانم به چشمان گریان رضا جان
دخیلک یا مولا گل باغ زهرا
علی بن موسی، علی بن موسی
یا مولا، یابن الزهرا
خوشا بر کسی که اسیر تولای آل عبا شد
خوشا بر کسی که گدای سر کوی لطف رضا شد
رضا رأفت و لطف و غفران رضا عادتش جود و احسان
خوشا بر کسی که بخواند رضا را به چشمان گریان
نوای دل ما مدد یابن الزهرا
علی بن موسی، علی بن موسی
یا مولا، یابن الزهرا
غریبی او گشته معلوم ز زهر جفا گشته مسموم
دل از شرح این ماجرا سوخت که جان داده در حجره مظلوم
جواد از مدینه رسیده به آن حجره و چشم او تر
سرش را به دامن گرفته فلک غرق غم شد سراسر
ولی وا مصیبت از این داغ عظمی
ز قلب حسین و تن ارباً ارباً
یا حسین، یابن الزهرا
موضوع: #امام_رضا علیه السلام
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
شاعر: #امیر_عباسی
نوحه امام عسکری علیه السلام
خوشم که درِ خانه ی دوست بُود منصب من گدایی
خوشم که از الطاف دلبر شده این دلم سامرایی
منی که اسیر گناهم وَ سربار آل عبایم
گدا نه که در قدر وقیمت تراب رَهِ سامرایم
شده و روح و جانم در آنجا کبوتر
مدد یابن حیدر، مدد یابن حیدر
یا حسن، یابن الحیدر
ابالمنتظَر ای حسن جان ولای تو دار و ندارم
تو که دست من را گرفتی به عالم دگر غم ندارم
گره های کورم زیاد است ز کارم گره وا کن آقا
شدم روسیاه از گناهان مرا اهل تقوی کن آقا
برای غلامی مرا هم جدا کن
مرا جان مهدی به راهت فدا کن
یا حسن، یابن الحیدر
وهابیت پست ملعون به تو دشمنی کرده بی حد
تو گویی که تیر غمت را به جان و دل مؤمنین زد
قسم بر ضریحت که داغت سرشته به آب و گل ماست
مزار تو ویران نمودند ولی قبر تو در دل ماست
وهابی بداند که ما اهل دردیم
فدایی اسلام وَ اهل نبردیم
لبیکَ یابن الحیدر
موضوع: #امام_عسکری علیه السلام
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
شاعر: #امیر_عباسی
نوحه حضرت علی اکبر
كمی روبرویم بمان تا
تماشا كنم قامتت را
كه تا لا اقل اِن یكادی
بخوانم بر آن قد و بالا
بمان ای همه شوق و ذوقم
كه دلتنگ پیغمبرم من
كه سخت است و تلخ است و سنگین
ز دیدار تو دل بریدن
علی جان علی جان، برو سوی میدان
شده عید قربان، شده عید قربان
الوداع، علی اكبر
خدایا تو اینك گُواهی
كه من میفرستم به میدان
همه خاطرات خوشم را
به سوز دل و چشم گریان
رخش آینه دار زهرا
قد و قامتش مثل حیدر
سخن گفتنش، خَلق و خُلقش
یكایك شبیه پیمبر
خدایا در این دم، رود جانم از تن
سوی اینهمه گرگ، رود یوسف من
الوداع، علی اكبر
تحمل كن این تشنگی را
یل خسته تشنه كامم
كه آبی بجز اشك حسرت
نمانده دگر در خیامم
خدایا مبادا كه اسبش
كنون گم كند راه خود را
رود سوی اردوی دشمن
شود سرو من ارباً ارباً
من و دیده تر، تو و حرف آخر:
لبم گشته سیراب، ز دست پیمبر
الوداع، علی اكبر
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
شاعر: #محمد_مهدی_سیار