❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است
عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است
عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است
مثل پرونده ی فقریم که مختومه شدیم
از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم
آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود
رود نوری است که درگیر تلاطم نشود
باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود
هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود...
"السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما"
السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما
چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد
جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد
سند فخر عجم تا به ابد امضا شد
تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد
آن زمینی که شده لانه ی جبریل"قُم" است
شورهزاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است
گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان
آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان
کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان
سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان
دومین شافعه ی محشر ما هستی تو
مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو
آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا
خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا
بانیِ دردِدل وادی طور بابا
به خداوند تویی سنگ صبور بابا
"به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر می اُفتاد
هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد
انبیا شیفته ی مبحث خاصَ ات..،بانو
جان فدایِ دلِ توحیدشناس ات بانو
می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو!
مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو
نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست
حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست
جای جای حرم ات جنّت رضوانی هاست
گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست
عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست
دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست
تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست
"چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست"
بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد
ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد
گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد
"یا رضاااا "داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد
زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن
بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن
کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم
من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم
چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم
مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم
چون برادر..،به تو هم آمده خوشخو باشی
به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی!
خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد
چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد
مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد
شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست
شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست
بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی
ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی
معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی
آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام
بردیا محمدی
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه سلام الله
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
برگدای خانه اش معصومه؛عصمت میدهد
دستِ زائرهای خود برگ شفاعت میدهد
برکسی که خاک شد؛تاثیر ِتربت میدهد
قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد
مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست
زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست
سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته
حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته
هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته
شک ندارم اصلا او معصومه را نشناخته
مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست
دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست
مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند
با تکان چادرش کافر مسلمان می کند
دست او باز است و زینب وار، احسان می کند
خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند
از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد
زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد
رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است
هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است
در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است
عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است
هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد
عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد
سالهای سال در چشم انتظاری سوخته
در فراق روی بابا دیده بر در دوخته
اسم زندان در دل او شعله ها افروخته
گریه های بی صدا را از کسی آموخته
خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده
گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده
در یتیمی احترامش را نگه می داشتند
دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند
بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند
جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند
داغ بابا دید اما داغی مسمار نه
کوچه های تنگ دید اما درو دیوار نه
فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد
بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد
با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد
گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد
مادرش زهرا ولی در زیر یک در گیر کرد
سینه زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد
بعد بابا با رضا جان بیشتر مانوس شد
ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد
غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد
که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد
شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس
گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس
نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد
موسم ناقه سواری های او آغاز شد
تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد
بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد
صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است
در دیار بی کسی داغ برادر دیده است
سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام
کوچه واکردند مردم در میان ازدحام
می رسید از هر طرف تنها صدای السلام
شد گریز روضه ام یک جمله "ای لعنت به شام"
چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند
عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند
کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند
دورِ ناقه چشمهای بی طهارت مانده اند
خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند
بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند
بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است
گیسوی آقام دست آن و این افتاده است
بی طهارت ، دست ،گردان آیهٔ تطهیر شد
بسته دسته قافله در حلقهٔ زنجیر شد
باتکان نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد
بارها با نیزه داری مست او درگیر شد
داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن
کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن
قاسم نعمتی
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه سلام الله
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
شمع محفل اگر سراج شده..
سوخته هستی اش حراج شده
زیر پا بوده و به سر رفته
بند نعلین بوده تاج شده
مالیات فقیر از جگر است
خون دلهاست که خراج شده
مرض لا علاجمان اغلب..
با همین آب شور علاج شده
چند قرن است در قبیله ما..
سجده بر سمت قم رواج شده
کعبه گرچه نصیب مردم بود
قبله ما از ابتدا قم بود
مورم و در تمام اوقاتم
به کرامات قدسی ات ماتم
چند رکعت تورا صدا کردم
راضیم! راضی از عباداتم
سنگفرش حیاط صحن توام
به رضای تو هشت قیراتم
شور عشق تورا درآوردم
غرق شیرینی است افراطم
اینهمه آدم به کوچه ی تو
میدهی وعده ی ملاقاتم؟
گرچه روحم گرفته روی گناه
فاطمه اشفعی لی عندالله
تو به زیر عبای موسایی
ربنا ربنای موسایی
گره خلق را تو وا کردی
دستگیری عصای موسایی
خواهر بی نظیر سلطانی
کوثر بچه های موسایی
کوه طور شماست بیت النور
تو کلیم خدای موسایی
هم مسیحا برای عیسایی
هم تجلی برای موسایی
برگ غفران رسید و بیمه شدم
سائل حضرت کریمه شدم
باده ناب از خم است هنوز
رزق عشاق از قم است هنوز
نانخور سفره ی حریم توایم
در بهشت تو گندم است هنوز
نخ چادر نمازتان خانم!
باب حاجات مردم است هنوز!
تا ابد در طواف کوی توام
تازه این دور هشتم است هنوز
روبروی ضریح داد زدم..
حرم مادرت گم است هنوز
کهنه ام وصله پینه میخواهم
از قم تو مدینه میخواهم
هرکسی خاکسار این در شد
ناخودآگاه دیده اش تر شد
به طواف ضریح دختر رفت
داغدار عزای مادر شد
یاد آن لحظه ای که در میسوخت
میخ در روزی کبوتر شد
پای نامحرمان به خانه رسید
نوبت قتل صبر شوهر شد
فضه آمد کمک کند اما..
یاس خانه شکست پرپرشد...
سید پوریا هاشمی
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه سلام الله
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
من خاکم و باران تویی خاک سیه را میخری
سوز عطش های مرا چون خاک صحرا میخری
در کفه ی میزان تو هر هیچ قیمت می کند
من هیچم و این هیچ بودن را چه زیبا میخری
در توشه ی من جز همین اشک غم تو هیچ نیست
این قطره آب شور را با نرخ دریا میخری
بارم بُود بی طالب و تو میخری بار مرا
هرکس که بارش مانده بر دستش تو یکجا میخری
هر کس چو من رانده شده از هر در و هر بارگه
ای ملجاء مطرود ها او را تو اینجا میخری
از بارگاهت میروم مست و خمارم روز بعد
شرمندگی های مرا در صبح فردا میخری
با رشته ای از موی خود بهر تمام شیعیان
شش دنگ فردوس خدا را روز عقبا میخری
سجاد احمدیان
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه سلام الله
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
دوید سمت برادر ، ولی نه چون زینب
کشید درد مکرر ، ولی نه چون زینب
چقدر آرزوی دیدن برادر داشت
صدا زد آه برادر ، ولی نه چون زینب
تمام راه به شوق برادرش آمد
به حال خسته و مضطر ، ولی نه چون زینب
به پاس مقدم او شهر غرق غوغا شد
رسید بر سر معبر ، ولی نه چون زینب
اسیر غربت و غم شد که زخم این هجران
نداشت مرهم دیگر ، ولی نه چون زینب
به زیر بارش سنگ مصیبت و اندوه
شکسته شد دل خواهر ، ولی نه چون زینب
مریضه شد به لبش جان رسید و در این راه
نفس بریده شد آخر ، ولی نه چون زینب
چه بانویی که «وفایی» به پیش موج بلا
صبور بود و دلاور ، ولی نه چون زینب
سید هاشم وفایی
#مرثیه_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
سائل ذکر سحر گاهان تو باد صباست
از قدومت قدر خاک قم گران چون کیمیاست
هر که گرد خانه ات کاشانه دارد حاجی است
کعبه صحن تو نه بی بی خانه ی همسایه هاست
هر کسی در شهر تو آمد شبیهت می شود
قطره در دامان دریا مثل دریا با سخاست
بهجت و کشمیری و علامه پرور می شود
خاک شهرت توتیای چشم های انبیاست
در میان صحن آیینه خدا را دیده ام
بانی این شوکت بی مثل تو ذات خداست
بوی زهرا میکشاند هر کسی را سوی قم
تربت تو تربت یاس نبی و مرتضاست
ظاهراً آن فاطمه این فاطمه در انتهاست
باطناً این فاطمه آن فاطمه در ابتداست
کمترین خادمانت مریم و آسیه اند
هرکسی اینجا بیاید فارغ از منصب گداست
در قیامت ای کریمه شافی امت تویی
این حدیث حضرت صادق برای ما طلاست*
باده ی اهل ولا را تو کنی پر صبح و شام
کمترین باده ز دستان تو تسلیم و رضاست
خانه ی امن تمام آل طاها شهر توست
در کرامت شهر تو درالسلام اولیاست
سجاد احمدیان
*حضرت صادق(ع) فرمود: برای خداوند حرمی است که مکه باشد و برای رسول خدا(ص) حرمی است که آن مدینه باشد و برای امیرمؤمنان( حرمی است که آن کوفه باشد و برای ما اهل بیت حرمی است که قم باشد. به زودی فرزندم به نام فاطمه در آن دفن می شود. کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. راوی گفت: این سخن را حضرت صادق(ع) وقتی فرمود که هنوز فرزند (امام) کاظم(ع) به دنیا نیامده بود.»
(مستدرک الوسائل ج۱ ص۵۷)
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
باز هم ميشوم كبوترتان
زير ِ اين گنبدِ مُنَوَرتان
من نمك گير ِسفره ات شده ام
دستِ خالي نرفتم از درتان
مادر ِ من كنيزتان بوده
پدرم نيز بوده نوكرتان
جايِ كرب و بلا و طوس و نجف
شده ام خاك بوس ِ محضرتان
ما عجم ها چقدر خوشبختيم
شده ايران مسير آخرتان
اشك هايم دخيل ميبندند
به ضريح ِ فرشته پرورتان
از ضريح ِ تو ياس ميريزد
مثل ِ چادر نماز ِ مادرتان
چقَدَر از مدينه دور شدي
پايِ دلتنگي ِ برادرتان
خسته از راه دور آمده اي
خسته اي از فراق ِ دلبرتان
مثل ِ مادر خميده اي اما
نگرفته به ميخ ِ در پرتان
محملت پرده داشت شكر خدا
سايبان بوده بر رويِ سرتان
گرچه شد حمله بر عشيره ي تو
شكر، غارت نگشت زيورتان
در ميان ِ هجوم درد نخورد
دست نامحرمي به معجرتان
شد خزان گرچه نو بهار شما
كم نشد لحظه اي از وقار شما
غُصه ي از همه بريدن تو
غم ِ رويِ رضا نديدن تو
گرچه آواره گشته اي خانم
گرچه غم دارم از خميدن تو
ناقه ات بين ازدحام نرفت
بي خطر بود اين پريدن تو
چادرت زير ِ چكمه گير نكرد
لحظه يِ تلخ پر كشيدن تو
بي برادر ميان كوچه نديد
پشت مركب كسي دويدن تو
ثبت شد در جريده ي تاريخ
قصه هاي به قم رسيدن تو
آمدي شهر قم گلستان شد
پيش ِ پايت زمين گل افشان شد
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پيش ِ رويت فقط سلام گذاشت
پير ِ قوم و بزرگ مردم ِ قم
سر به پايِ تو چون غلام گذاشت
بهر ِ تو قم گذاشت سنگ تمام
كِي دگر سنگ رويِ بام گذاشت
كِي به قم دختر ِ ولي ِ خدا
پاي در مجلس ِ عوام گذاشت
بهترين جاي قم سرايت بود
كِي ميان خرابه جايت بود
غم طفلي عزيز يادت هست
روضه ي پُر گريز يادت هست
دختري با سر پدر ميگفت
آنهمه چشم هيز يادت هست
بر سر ِ غارتِ زنان ِ حرم
بين ِ دشمن ستيز يادت هست
وسط شعله ها مرا ديدي؟!
پابرهنه گريز يادت هست
ماجراي شراب يادم هست
ماجراي كنيز يادت هست؟!
معجر و گوشواره ام به كنار
غارتِ سينه ريز يادت هست
بدنم درد ميكند بابا
دهنم درد ميكند بابا
محمد جواد پرچمی
#مرثیه_حضرت_معصومه
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
enc_16675813844588570845333.mp3
4.45M
🎤 علی اکبر حائری
وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
#نماهنگ ۱۴۰۱
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از سر ماذنه ها اذون میدن
کبوتر ها دل به آسمون میدن
دونه دونه تابلو های تو مسیر
حرم مطهر رو نشون میدن
معمولا زیارت اولی ها زود
به هوای شهر علاقه مند میشن
ساختمون ها همه واسه دیدن
گنبدش رو نوک پا بلند میشن
پرچم سبزش از همین جا معلومه
سلام میدم به حضرت معصومه
سلام بانوی والا مقام
دختر و خواهر امام
ای همه کس امام رضا
کویر چشمامو دریا میکنن
گره های قلبمو وا میکنند
هرکسی یه جوره من خودم رو تو
ایوون آیینه پیدا میکنم
اینجا پرونده اعمال همه
با شفاعت تو سنجیده میشه
عطر چادرت هنوزم به وضوح
تو صحن اصلی فهمیده میشه
تو مادر من نه مادر ایرانی
منم بخر مثل مهدی ایمانی
میخواهم زود به زود حرمت بیام
میدونم میرسه صدام
وقتی از دلم میگم سلام
سلام بانوی والا مقام
دختر و خواهر امام
ای همه کس امام رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
〰〰〰〰〰〰〰
کوچه تنگو دل سنگ ، مادر به چادر می زنه چنگ
ترو خدا نزن نزن دلم رو از جا نکن نزن
می ریزه خون از دهن نزن براش بمیره حسن نزن
غیرت چیه حیا چیه این چه می دونه دین چیه خدا چیه
معنیه زن زدن تو کوچه ها چیه
راه و نبند برو کنار این کوچه ی ماست دستتو پایین بیار
داد می زنم بابام بیاد با ذوالفقار داد وهوار
کوچه تنگو دل سنگ ، مادر به چادر می زنه چنگ
ار کوچمون برو برو دیگه نبینم تورو تورو
نزن برای فدک کتک لگد نزن مادرو برو برو
مثل یه مرد ایستاده ام درسته بچه ام ولی حیدر زاده ام
من پسر بزرگ خونواده ام
خونم به جوش سینم سپر صداتو واسه مادرم بالا نبر
دستات و مشت کردی و بردی روی سر،بیاپدر
دستت سیا بسه بسه کی گفت حسن بی کسه بسه
چاره ای نیست میزنم صدا الان بابام میرسه بسه
مادر میگه خصوصیه نگی به بابات قضیه ناموسیه
از چیزی که یادگار عروسیه
مادر دیگه تاب نداره نامرد نخواست صورت سالم بزاره
یا لااقل انگشتر در بیاره
کوچه تنگو دل سنگ ، مادر به چادر می زنه چنگ
مادر میگه خصوصیه نگی به بابات قضیه ناموسیه
از چیزی که یادگار عروسیه
مادر من جونم به فدات خون پاک کن از کنج لبات
قول یا تو کوچه نیای یا دیگه منو نیار همرات
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین