🏴#امام_زمان_عج
🏴#گریز_حضرت_ابالفضل_ع
🏴#مناجات
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای یاد رویت عبادتم
در آرزوی زیارتم
کی میشود تا دورت بگردم ای کعبه ام ای امام من
در هر قنوت و در هر دعا
وصل تو را خواهم از خدا
بر آن روی تو بر گیسوی تو هر صبح و هر شب سلام من
من در فراق تو آن چنانم که بلبلی از گلشن جداست
چرا نسوزم چرا نگریم وقتی امامم از من جداست
یابن الحسن الغوث الامان.......
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آیینه ها مانده در غبار
تا کی جدایی و انتظار
ای گرد راه تو توتیای دوچشم مانده به راه من
من گرچه آلوده و بدم
به سوی لطف تو آمدم
چه میشود گر منت گذارد نگاه تو بر نگاه من
نگاه تو خاک بی بها را به یک نظر کیمیا کند
چه میشود گر که یک نظر هم به جانب این گدا کند
یابن الحسن الغوث الامان.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قسم به فریاد و زمزمه
به اشک چشمان علقمه
به آن دو دستی که غرق در خون جدا شده از مشک و علم
قسم به سقای نا امید
به آن قدی که از غم خمید
به آن امامی که چشم گریان بوسه زده بر دست قلم
به لحظه ای که در اوج غربت عمود خیمه کشیده شد
بیا که دیگر ز قلب عالم توان و طاقت برچیده شد
یابن الحسن الغوث الامان
🏴#امام_زمان_عج
🏴#گریز_به_حضرت_علی_اصغر_ع
🏴#مناجات
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای کعبه ی عالم که بی تو غرق دردیم
کی میرسد روزی که دور تو بگردیم
ای قدر من چون گیسویت پریشانم
سرو خرامانم ببین سر گردانم
از سائلان سهله و جمکرانم
الغوث و الغوث ، الامان یاابن الزهرا
ادرکنی یا صاحب زمان یاابن الزهرا
_____
سودای تو شد در قنوتم جاودانه
تسبیح من نام تو شد دانه به دانه
تو دلربای عاشق دلخسته ای
تو دلگشای غنچه ی سر بسته ای
تو آرزوی هر دل بشکسته ای
الغوث و.........___________
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من از نفس افتاده ی این کاروانم
پشت در بسته نشسته دیدگانم
صحرا به صحرا رهسپارم کن مولا
در کعبه ی خود بی قرارم کن مولا
مهمان چو ابن مهزیارم کن مولا
الغوث و ......__________
مولای من قلب شقایق دردمند است
از کربلا فریاد ششماهه بلند است
از چشم طفلان حرم خون می بارد
در پشت خیمه ها پدر گل می کارد
گهواره ی قبری به لب لا لا دارد
الغوث و.....
242.5K
🏴#امام_زمان_عج
🏴#مناجات
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
🏴#امام_زمان_عج
🏴#مناجات
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آه ای روی تو خورشید راهم
آیینه در غبار آهم
شرمنده از بار گناهم آقا
آه ای شاهد معصیت من
بودی گواه خلوت من
بین گریه ی خجالت من آقا
عهدی که با تو بستم _ با غفلتم شکستم
دست خدا کرم کن _ رها مکن تو دستم
یاابن الحسن کجایی _ میمیرم از جدایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آه به راه تو چشم انتظارم
دل بی قرارم ای قرارم
جز اشک خود چیزی ندارم آقا
آه گرچه گنه شده حجابم
از نوکرانت کن حسابم
من سائلم ، مکن جوابم آقا
بد بوده ام ، ولیکن_ با من تو بد نبودی
هر جا زدم صدایت _ در بر رویم گشودی
یابن الحسن کجایی میمیرم از جدایی