⚘﷽⚘ 📌دلنوشته...✍
زائر اربعین ارباب حواست هست
حسین زمانت مهدی(عج)است و
اوست آوره وتنها
نکند کوفی باشی و ندای یاری آقایت را نشنوی
اربعین گذرگاه ظهوراست
اربعین یعنی چهل روز جنگیدن زینب(س)
چهل روز آوارگی
چهل روز خون دل خوردن
چهل روز جسارت
چهل روزاسارت
اربعین یعنی باید زینبی باشی به پای امام زمانت
یعنی چیزی نبینی جزء زیبایی
پس حواست باشد فقط زائرنباشی که زائر بودن با پای دل هم میسراست
وبه قول سیدشهیدان اهل قلم شهیدآوینی:
" کربلا"به رفتن نیست
به شدن است
که اگربه رفتن بود!
شمرهم " کربلایی"است.
بیایید زینب وار حسینی شویم...
#یامهدیتمامقدمهایمنذرآمدنت
@majmaozakerine
4_5899982873569527190.mp3
4.24M
🍁 #کربلایی_جواد_مقدم
▪️مونده عقده تو دلم
این بار هم نشد برم
هرکی ودیدم می گفت
اربعین مسافرم
@majmaozakerine
مداحی آنلاین - مهمون آسمونی من برای شما میمیرم - محمود کریمی.mp3
8.88M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه (س)
🌴مهمون آسمونی من
🌴برای شما میمیرم
🎤 #محمودکریمی
⏯ #زمینه
👌فوق زیبا
@majmaozakerine
|⇦• * #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
هر کسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین
هر کسی گم می شود را میکند پیدا حسین
*اگه راه گم کردی بگو حسین .. اگه گم شدی تو این دنیا بگو حسین ..*
دستگیری می کند از عاشقِ بی دست و پا
می نشاند نوکرِ آلوده را بالا حسین
*کجایِ عالم ارباب اینجوری پیدا میشه که نوکرش این همه خطا ، اشتباه ، بعدم تو خونش راهش بده .. تازه صدِر جلسه بشونتش تازه بغلش کنه نوازشش کنه .. کجای عالم اینجوریِ ..*
بر کسی دل بسته ام که دل نبسته بر کسی
از همه دل کنده ام در این جهان الا حسین
کار من گریه است از بدو تولد تا ابد
خیر دیگر که ندیدم من از این دنیا حسین
*خیلی خوب گریه کنید .. انقدر محرم ها بیاد و بره زیر خروار ها خاک باشیم .. انقدر محرم ها بیاد ببینم همه عالم دارن میگن حسین تو نمیتونی بگی .. انقدر محرم ها بیاد و بره دستام تو کفن بسته باشه .. فرقی هم نمیکنه هر کی باشه حسرت میخوره .. حتی حبیب هم حسرت میخوره .. حبیب با اون مقام فرمود : فقط یه خواسته دارم برگردم دنیا بگم حسین .. بیام تو مجلسِ حسین براش گریه کنم .. حالا منو تو رو اینجا آوردن ..حیفه به خدا ..*
بارها گفتم نمی بخشد ولی بخشید و گفت
بارِ آفت خورده ات را میخرد یک جا حسین
سیزده نورِ خدا را دوست دارم مثلِ هم
چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین
فکرِ دیدارِ خدا بودم که بین روضه ها
وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین
هم امامت هم قیامت هم شفاعت میکند
روزِ محشر هم بیاید کار دارم با حسین
*میدونی روز محشر چطوری میشه ؟ یهو میبینی تو اون وانفسا تو اون صحرا یه صدایی میاد : غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ .. چشماتون و ببندید ناموس خدا میخواد وارد محشر بشه .. همه سرهارو پایین میندازند بی بی دو عالم میخواد بیاد رد بشه ..
بعضی روایات نوشته امام حسن افسار این مرکب و گرفته ، که حضرت زهرا سلام الله روش نشسته میاد یه گوشه از عرش یهو از یه گوشه ای یه آقایِ بی سری وارد محشر میشه بی بی سوال میکنه حسن جان این آقایِ بی سری که وارد محشر شده کیه ؟ امام حسن جواب میده مادر جان ، میخواد برا همه اهلِ محشر روضه بخونه .. هَذَا حُسَيْنٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ ...*
هم امامت هم قیامت هم شفاعت میکند
روزِ محشر هم بیاید کار دارم با حسین
من فدای دختری که در خرابه بود و گفت
با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین
خورده ام از این و آن مشت و لگد حالا بگو
من شدم پیرتر یا مادرت زهرا حسین ..
*من از سادات معذرت میخوام .. سادات شاید نتونن این حرف و تحمل کنن .. بگم صدا ناله ت بلند شه .. یه وقت یه مرد زمین می افته .. یه وقت هم یه زن زمین می افته ...*
دست عدو بزرگتر از صورت من است ..
#سید_رضا_نریمانی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
Babolharam Narimani Shab3.mp3
3.26M
|⇦• * #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈
@majmaozakerine
Babolharam Narimani shab_.mp3
2.94M
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
↶
@majmaozakerine
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
اون شب از رویِ اون ناقه
تویِ راه بینِ اون صحرا
بازی می کردم افتادم
انقدر غصه نخور بابا ..
غصه نخور بابا
تویِ راه بینِ اون صحرا
یکی دستش تو تاریکی
به گونه ام خورده چیزی نیست ..
هیچکس نمیدونه
بپرس از عمه میدونه
یکی از من یه گوشواره
امانت برده چیزی نیست
بابا .. موهای سرت سوخت ..
همچین که این سرُ از تو طبق می خواست برداره یهو از دستش رها شدُ افتاد .. گفت بابا میبینی بازوهام طاقت نداره .. از بس با تازیانه به این بازوهام زدن .. یه وقت یه مرد زمین می افته ، (آدم که دختردار باشه میفهمه) مرد زمین می افته بلند میشه .. زود یاعلی میگه پامیشه .. اما زن با مرد فرق داره ، زن وقتی زمین می افته خجالت میکشه .. قبل از اینکه بلند بشه از زیر چادر دورش و نگاه میکنه مردی ، نامحرمی ندیده باشه .. اما بازم طاقت داره بلند بشه از زمین ، اما یه وقت یه دختر کوچیک زمین می افته .. دختر وقتی زمین می افته از جا بلند نمیشه تا بابا نیاد بغلش کنه تا بابا نیاد بوسش کنه نوازشش کنه بلند نمیشه .. تازه هی میگه پاهام خیلی درد میکنه بابا ..
همچین که از ناقه زمین افتاد گفت حالا بابام میاد بلندم میکنه از دور دید یه سیاهی داره میاد .. گفت حتما بابامه .. تا اومد جلو دید نه باباش نیست خدا لعنتش کنه دید زجرُ .. تا دید این دختر زیر لب داره میگه یا زهرا .. یا زهرا .. گفت حالا که میگی یا زهرا یه کاری باهات بکنم که مثل مادر بزرگت بشی که دیگه جلو من نام زهرا رو نبری ...
آنچنان با چکمه به پهلویِ این دختر زد ...*
من که بعد از تو به کوهِ دردها برخورده ام
از یتیمی خسته ام از زندگی سر خورده ام
دخترت وقتِ وداعت از عطش بیهوش شد
زهر دوریِ تو را با دیدۀ تر خورده ام
دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف
با تمام خواهرانم مشت بر سر خورده ام
صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست
با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام
زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر
بی هوا سیلیِ محکم مثلِ مادر خورده ام
حرف هایِ عمه خیلی سخت بر من میرسد
گوشِ من سنگین شده از بس مکرر خورده ام
هر طرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت
گاه از این ور خورده ام گاهی از آن ور خورده ام
بابا ..
پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود
میخواست تا که ادای مرا در بیاورد ..
#سید_رضا_نریمانی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#اربعین
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
دو تامون لبامون پر از خونِ
موهام مثلِ موهات پریشونِ
حالا مثلِ تو یه دندونه
شکسته دارم
دوتامون موهامون پر از دوده
قراره جدایی مگه بوده
یتیمی برا من هنوز زوده
سنی ندارم
حق داری نشناسی ، موهام سفید شده
این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده
از بینِ دخترا ، من خسته تر شدم
زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم ..
نمیپرسم انگشترت چی شد
نپرسی ازم معجرت چی شد
ببین قسمت دخترت چی شد
توی خرابه
تو شام صد دفعه کربلا دیدم
بلا دیدی بابا بلا دیدم
سرت رو تو طشت طلا دیدم
حالم خرابه
امشب بیا خودم ، مادر بشم برات
خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات
حالا که اومدی ، بیشتر پیشم بمون
لبهاتُ میبوسم ، قرآن برام بخون
سرِ روی نیزه ،بابام میشی ؟!
همون مهربون که میخوام میشی ؟!
تو همبازی این روزام میشی ؟!
میبینی تنهام
خیال کن نریخته موهای من
ببین سالمه ابروهای من
دیگه خسته نیست زانوهای من
بشین روپاهام
من فرض میکنم ، آغوش داریُ
من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاریُ
تو فرض کن منم ، گوشواره دارمُ
اصلاً نگاه نکن این ، گوش پارهمُ
*همچین که این سرُ گذاشت رو پاهاش .. سرُ بغل کرد .. بابا یادته شبا میومدم رو پاهات میخوابیدم .. برام لالایی میخوندی .. برام قصه تعریف میکردی .. حالا منم پاهامُ دراز میکنم سرتو رو پاهام میذارم .. میخوام برات لالایی بخونم ..
لالا لالا ، گلم لالا ..
بابایِ خوشگلم لالا ..
اینقد با باباش حرف زد ، راوی میگه یه مرتبه دیدم از موها شروع کرد هی نوازش میکرد .. همه جارو یکی یکی سوال میکرد: بابا ؛ موهات چرا سوخته؟!
(کوتاه کنم روضه رو) همچین که رسید به این لبها گفت : بابا دیگه از این نمیگذرم .. موهات سوخته بود حرف نزدم ..پیشونیت شکسته بود حرف نزدم ...( نوشتن صورت هجده زخم کاری داشته) از همه گذشتم ، ولی از این نمیگذرم بابا ..
آخه همهی این زخمایی که تو صورتت هست ، تو سرت هست من ندیدم ، نمیدونم کجا این زخما پیش اومده برات ..
اما بابا دیروز یه صحنهای دیدم باور نمیکردم ، حالا فهمیدم چی شده .. حالا که من اونجا بودم این صحنه رو دیدم منم خودمو مثل تو میکنم (چی؟!) دیروز میدیدم چوب یزید بالا میره، دستای عمهم بالا میرفت ، چوب که پایین میومد قدم نمیرسید ببینم به کجا میخوره ..حالا فهمیدم اون نامرد با این لبهات چیکار کرده ...
ای حسین ...
#سید_رضا_نریمانی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#اربعین
Babolharam Narimani shab shab3_2.mp3
2.84M
|⇦• * #قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
@majmaozakerine
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_رقیه
#مصائب_شام
از درد بی حساب سرم را گرفته ام
با اشک، زخم بال و پرم را گرفته ام
از صبح تا غروب نشسته ام یکی یکی
این خارهای موی سرم را گرفته ام
دردم زیاد بود طبیبم جواب کرد
یعنی اجازه سفرم را گرفته ام
مانند من ز ناقه نیفتاده هیچکس
اینجا فقط منم کمرم را گرفته ام
آیینه نیست تا که ببینم جمال خویش
در چشمهای تو خبرم را گرفته ام
تصمیم من گرفته شده پس مرا ببر
امروز از خودم نظرم را گرفته ام
خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست
از دست این و آن پدرم را گرفته ام
امشب به رسم ام ابیهایی ای پدر
از دست گرگها پسرم را گرفته ام
خیلی تلاش کرده ام از دست بچه ها
این چند موی مختصرم را گرفته ام
این شهر را به پای تو ویرانه میکنم
مثل خلیل ها تبرم را گرفته ام
علی اکبر لطیفیان
╰════•🍁•════╯