میکنه گل.mp3
724.3K
#واحدشلاقی_یازنجیرزنی_حضرت_قاسم #میکنه_گل
🌷🌷🌷
✅بنداول
میکنه گل به روی لبای من
توی سختی ها و هر درد و محن
یاگره می افته تو کارم میگم
مددی ارباب قاسم حسن ع
🌷
پسره شاه کرمه
خیلی برامحترمه
هیچ چیزی من کم ندارم
تاکه سایه ش رو سرمه
🌷
یاقاسم قاسم بن الحسن ع
________________
✅بند دوم
ذکره لبهاشه احلی من عسل
نوجوونه بی نظیرو بی بدل
هیبتش رفته به بابا حسنش
تک یله پهلوونه جنگ جمل
🌷
شاگرده علی اکبره
مافوق صدشیره نره
مثل عموش عباسه
وجوونیای حیدره
🌷
یاقاسم قاسم بن الحسن ع
________________
✅بندسوم
نوجوون حسن آل عبا
قیامت کرده توی دشت بلا
تورجز میگه فَاَنَا بنُ الحسن (ع)
منم حامی حسین خون خدا
🌷
مثل باباش مادربه
شمائلش اکبریه
اَزرَقُ کشت بابچه هاش
قدرتشم حیدریه
یاقاسم قاسم بن الحسن (ع)
💠💠💠4⃣4⃣6⃣💠💠💠
________________
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
من ابن الحسن.mp3
1.42M
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر):
#زمینه_شب_ششم_محرم
🎼#سبک_حسین_جان
#من_ابن_الحسن
☑️بند اول حماسی
عمو جان منم
من ابنُ الحسن نوجوانِ یل مجتبایم
فدایی راه تو ام واسه تو جون فدایم
یا مظلوم
اشاره کنی داغی رو سینه هاشون میزارم
میتونم یه لشکر رو پیشت به زانو در آرم
یا مظلوم
میخونم رجز مثل فتاحه خیبر
اناابن الحسن بن علیُ الحیدر
اگه خون بابام بجوشه رو رگهام
میشه تارومار با اجازه ت یک لشکر
حسین جان
☑️بند دوم
عموجون
بده اذن میدون به من ای عمو خیلی دیره
که از ماتم و غربتت داره بغضم میگیره
یامظلوم
عموجون
تورومن قسم میدم اینجا به پهلوی مادر
اجازه بده تا بشم من فدایی اصغر(ع)
توراهت بمیرم برا من شیرینه
که مهرت رو دارم یه عمره توو سینه
میدونی بمونم نباشی وای من
برا من یه بار ثقیل و سنگینه
حسین جان
☑️بندسوم
عموجان
به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته
به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته
عموجان
به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته
به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته
بیا و تنم رو ببین ای عموجون
میگم یا عمو با لبای پر از خون
ببین که قدم مثل قدّ سقا شد
شده له وجودم با نعل اسباشون
حسین جان
💠💠💠1⃣0⃣7⃣6⃣💠💠💠
4_912022625834762518.mp3
5.43M
#واحدسبک_قاسم_بن_الحسن_ع
#سبک_محمداصفهانی
#ای_عموفدایت
🌷🌷🌷
✅بنداول
ای عمو فدایت
یتیم مجتبایت
بده اذن میدان
جان را کنم فدایت
تاکنم سرم راعموجان
نذرعلی اصغرت
تاروم به میدان
بگیرم من انتقام مادرت
توکه جای پدربوده ای
همیشه بالای سرم
اذن و رخصتی ده
در این دشت
باشم بجای پسرم
دارم این گفتگو
ای عمو ای عمو
قاسمت شود فدایت
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦✅بنددوم
پور مجتبایم
دلیری ات مثل شد
طعم مرگ به کامت
شیرین تر از عسل شد
تا که ناله زدی عموجان
افتادم ازپشت فرس
تا که زیر اسبان عزیزم
تو می زدی نفس نفس
بدنت کش امده شکسته
تمام استخوان تو
نفست بریده عزیزم
بندامده زبان تو
جان قاسم عمو
یک عمو جان بگو
تاحسین شود فدایت
💠💠💠2⃣9⃣7⃣💠💠💠
___
کربلایی مجید مرادزاده
#واحد
🎤حاج امیرحسین غفاربیک
❇️ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک َعَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ (لِزِیَارَتِکَ)
السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ ) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ
و ماخصنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهارة لانفسنا
وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً[۱]لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا .
السلام علی محال معرفة الله و مساکن برکة الله و معادن حکمة الله و حفظة سرالله و حملة کتاب الله و اوصیاء نبی الله و ذریة رسول الله صلی الله علیه و اله و رحمة الله و برکاته.
مشک اشک من همیشه کار زمزم میکند
هر نمش دارد گناهان مرا، کم میکند
بی گمان محکم در آغوش خودت میگیریاش
ریسمان پرچمت را، هر که محکم میکند
کتریات یک جور پیر روضهخوان هیئت است
اشک را در استکان چشم ما، دم میکند
نذری اربابها، از دخل رئیت میرسد
این همان کاری است که ماه محرم میکند
سائل پشت درت، بار خودش را بسته است
با همان فقری که دارد، کار حاتم میکند
زخمهای او زیاد و اشکهای ما کم است
میپذیرد باز از ما، این بضاعت را حسین
دست و پا میزد میان خون اگر در قتلگاه
دست و پا میکرد اسباب شفاعت را حسین
از رسول ترکها، حُر ساختن کار شماست
آدمت بودن مرا، یک روز آدم میکند
(خم نخواهد شد سرش، در پیشگاه این و آن
هر که سر را با تباکی کردنش، خم میکند)۲
دست عباس تو میافتد، حساب محشرش
آن میانداری، که صفها را منظم میکند
هر زمانی از ته دل گفتهام جانم حسین
مطمعنم حضرت زهرا، نگاهم میکند
(گوشه گیرم، گوشهی شش گوشهی من را بده
نوکرت خود را، کنار تو مجسم میکند)۲
ای که جمع و جور کردی زندگیام را حسین
پیکرت را نیزه و شمشیر، درهم میکند
جسم تو مثل سرابی، روی خاک افتاده است
نعل مرکبها، تنت را سخت مبهم میکند
سایهات بر سر من هست، ولی فردا نه
احترام پر من هست ولی فردا نه
مشک خالیست ولی شکر که سقا داریم
دست ابآور من هست، ولی فردا نه
تا کنون پای غریبه به حرم وا نشده
حرمت محضر من هست ولی فردا نه
بقچهی کهنهی ما هست، لباست هم هست
هدیهی مادر من هست ولی فردا نه
بنشین خوب ببین چادر من را حالا
چادرم بر سر من هست ولی فردا نه
گوشواری که خودت دادهای الان دارم
محرمم زیور من هست ولی فردا نه
شده لحظهی خون جگری، امون از غم دربه دری
تو رو جون رقیه فقط، نمیشه که بمونی نری
پر غصه شدم اسیرم، کنارم باشی جون میگیرم
نفسم دیگه درنمیاد، آرومم نکنی میمیرم
منو بارون چشمای تر، بدم اومد از هر چی سفر
میشه نه نگی جون رباب، بیا ما رو مدینه ببر
نذار غم تو دلم بشینه، گریهها تو رباب نبینه
نگو وقت جدایی رسید، داره دق میکنه سکینه
به خدا اگه من بتونم، چجوری بی تو من بمونم
کهنه پیرهنو پاره نکن، همونم میبرن میدونم
الهی خواهرت بمیره، فکر من کجاها نمیره
نکنه بیحیا شه سنان، موهای تو رو دست بگیره
شمر و خولی ادب ندارن، اینا سر به سرت میذارن
وقتی تشنته جون میکنی، ادای تو رو در میارن
اومدن شرَرِت بزنن، نیزه به کمرت بزنن
پیرمردا عصا کشیدن، نکنه به کمرت بزنن
بگو سنگ زنی نکنن، نیزه تو بدنی نکنن
اگه خنجرشون نبرید، دیگه بددهنی نکنن
میگن پیر حرم رو ببین، خولی شمر و بزرگ میدونه
میگه روی سینه تو بشین
آخه پس کفنت چی میشه، خون تو دهنت چی میشه
تیر و نیزهها کافی نبود، زیر سم بدنت چی میشه
اونا که سرتو بریدن، موی دخترونه کشیدن
خولی اخنص و شمر و سنان، همشون به حرم رسیدن
غم من غم تازهتره، جون بچهها در خطره
یکی معجر دخترتو، توی سوغاتیاش میبره
اینا پست و حقیر و بدَن، هرچی شر که بگی بلدن
روسریم اگه سوخته بدون، اینا خیمه رو آتیش زدن
شده خورشید من بی فروغ، الهی همه باشه دروغ
دارن ناموستو میبرن، توی کوچهی شهر شلوغ
همه سمت ما حملهورن، نمیشه بگی چند نفرند
ما رو تو دل بازاراشون، مثه بردههای راه میبرن
کوچهها شده کابوس من، سرا محو سهساله شدن
سر عباسو هر جا که دید، به عموش میگه زجر و بزن
ماها قحطیه آب ندیدیم، ماها رنج و عذاب ندیدیم
اگه دیده باشیم به خدا، دیگه بزم شراب ندیدیم
برای دلخوشیه نوکران این درگاه
دروغ روضه بخوانم دروغ، بسم الله
دروغ روضهبخوانیم، شمر آبش داد
سنان رسید ولی، با ادب جوابش داد
دروغ روضه بخوانیم، دست و پا نزده
حسین فاطمه را تشنه لب، صدا نزده
دروغ روضه بخوانیم، حرف بد نزدند
شبیه فاطمه اصلأ، به او لگد نزدند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دیگه دل موندن نداری دارم از چشات میخونم
قربون رگ غیرتت شم پهلوون نوجوونم
من خودم بزرگت کردم
میدونم دشمنامو راحت نمیزاری
بی زره میری تو میدون
بفهمین که این سر نترستو از حسن داری
بگو حسن که جون بگیرم
بگو حسن عمو فدات شه
بگو حسن سر یک لشگر خاک پات شه
(نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم )۳
جمل و زنده کردی بازم با این هیبت و جلالت
نفس لشگرو بریدی شیر ماردت حلالت
تا گره به ابروت افتاد بهم ریختن
توی فن جنگیدن تو چه استادی
دور شدن جووناشون از دم دستات
با یل یلاشون وقتی در افتادی
میگن حسن اومد دوباره یلی بس که مثل بابا
خون علی ولی الله تو رگهات
(نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم )۳
رجز که خوندی تو قاسم دشمنت به لکنت افتاد
پسرای ازرق دیدن قلبشون به وحشت افتاد
شمشیرو تو دست گرفتی مثل عباس
وارث حسن از نسلی شریفی تو
دست و پاشونو گم کردن تا دیدن
که یک تنه همه لشگرو حریفی تو
تا یه قدم جلو میرفتی
عقب عقب میرفت یه لشگر
همه برات سپر انداختن شدی حیدر
(نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم )۳
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
با حسین آرومم بی حسین آشوبم
عمریه از عشقش به سینه میکوبم
زندگی بی حسین از مردن بدتر میشه
بین بهشتم وقتی چشمام براش تر میشه
عاشق توی سرش جز وصل دلبرش هوایی نداره
دنیا بی کربلا اسه ما نوکرا صفایی نداره
یا ثارالله یا ثارالله یا ثارالله
****
نوکریش عزته کربلاش جنته
دستی که سینه زد در حال بیعته
کبودی رو سینم مدال افتخاره
روشن میشه چشم من تو روضه تا میباره
هرکی تو هیئته تحت عنایته نگاه حسینه
چشمی که میشه تر بین هر روضه در پناه حسینه
یا ثارالله یا ثارالله یا ثارالله
****
رو سر من سایه داری ای همسایه
دعوت کن تا بیام اربعین مشایه
میریزه گناهامو هر قدم تو این جاده
خوشبختی تا دعوت شی کرب و بلا پیاده
هر روز و هر شبه بین هر موکبه پر از عشق و احساس
مکتوبه زائرت اسمش تو دفترت با دستای عباس
یا ابالفضل یا ابالفضل یا ابالفضل
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین