#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بار من را كمرم نه سر زانو برداشت
كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت
در خداحافظي ات بود كه من افتادم
آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت
آهوي خوش قد و بالاي حرم، ميكُشَمَش
نيزه زن را كه رسيد از رويت ابرو برداشت
هر چه كردم بخدا روي به قبله نشدي
علتش نيزه ي آن بود كه پهلو برداشت
ديدم از دور كسي رَختِ تو را ميپايد
آمدم زودتر از من او همه را او برداشت
زخمهاي بدنت از دو طرف مرتبط اند
هر كسي نيزه اي از پشت زد از رو برداشت
بين ِ ميدان نشد اما وسطِ خيمه كه شد
آخرش عمه ي تو دست به گيسو برداشت
بخدا خسته شدم آه كجايي اكبر
كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت
عاقبت توي عبايي جگرم را بردم
با چه وضعييتي آخر پسرم را بردم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#غزل_مثنوی
شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد
روضه ی امشب ما پیر شدن هم دارد
مثل ارباب کنار تن مجروح علی
مستمع در شب هشتم کمری خم دارد
روضه ی دفن حسین است و به تنهایی خود
داغ، اندازه ی یک ماه محرم دارد
روضه میخوانم از آن سرو رشید مجروح
که تنش روی عبا چند قلم کم دارد
آسمان، غم زده ی روضه و خون می بارد
پای این روضه اگر مرد کسی حق دارد
روضه خوان شب هشتم بدنش میلرزد
مثل ارباب در این روضه تنش میلرزد
پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا
تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را
جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا
امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا
نیمه ی سیب رسول است و مسیحای حسین
رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین
پسری غرق به خون نقش زمین در صحراست
کمر روضه خم از واژه ی اربن ارباست
از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که...
ریخته روی زمین قامت مجروحی که...
می چکد خون ز گلو چشم و دهان دست و سرش
جای یک بوسه نمانده است برای پدرش
دشت را چشم پدر پر ز علی می بیند
گل پرپر شده را روی عبا می چیند
لشکری کرد اشاره پدر پیرش را
خنده ها کشت دوباره پدر پیرش را
گیسوان پسرش روی زمین پا خورده
دید یک تیغ میان کمرش تا خورده
نیزه ای از وسط سینه ی او رد شده است
خون نشسته به گلو راه نفس سد شده است
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
سروِ رعنایِ قدت قامت من خم کرده
داغِ تو نام مرا شهرهٔ عالم کرده
پیرِ عشقم من و تو حاصل عمرم هستی
ای جوان ماتم تو عمر مرا کم کرده
خبرِ کشتنِ تو تا که رسیده به زنان
حرمِ امن مرا خیمه ماتم کرده
ارباًاربا تنِ تو این فزعِ آخرِ تو
لحظهٔ مرگ مرا خوب فراهم کرده
این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی
صحنهی مادر و مسمار مجسم کرده
خیز و بین اشک من و کف زدن دشمن را
داغ تو شادی این قوم فراهم کرده
چه شده جسم تو از لایِ زره میریزد
نیزه ترکیب تنت؛ وای چه دَرهم کرده
دختری بعد تو با اذن عمو عباسش
زیر چادر گره مقنعه محکم کرده
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
خِس خِس سینه ات انداخت ز پا بابا را
به زمین هِی نکش آنقدر عزیزم پا را
پیرمردم!همۀ دلخوشی من برخیز
برنمیخیزی اگر باز کن این لبها را
دشت پُر گشته ز تو یا که تو از دشت پری؟
به زمین ریخته ای مینگرم هر جا را
سهم آهوی من از زندگی اش صیاد است
بست با نیزه به رویش ره این صحرا را
پهلویت آمدم و پهلویت آزارم داد
باز دیدم وسط آتش در، زهرا را
خُنکای جگرم بی تو نمیخواهم من
به خدا لحظه ای از زندگی دنیا را
تو تجلای غم پنج تنی یا ولدی
که به هر زخم به تصویر کشیدی ما را..
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شب_هشتم_محرم
#فقطعوه_بسیوفهم_اربا_اربا
مثل آهی که نهاد از مصدرش بیرون کشید
نیزه را بابا ز حلق اکبرش بیرون کشید
دشنهای،نای اذانگویِ حرم را باز کرد...
چندتا اَشهَد ز عُمق حنجرش بیرون کشید
فرض کن شمشیر با فَرقِ جوانی لج کند...
تیغ را باید چگونه از سرش بیرون کشید!
آنقَدَر پا خورد..،جلد مصحفش پاشیده شد
برگه برگه میتوان از دفترش بیرون کشید
با عبایی که حسین آورد در آن ازدحام...
چندعضوی را فقط از پیکرش بیرون کشید
زخم پهلوی پسر را دید..،داغش تازه شد...
میخ را با چه عذابی مادرش بیرون کشید
هر دری زد تا علی "بابا" بگوید که..،نشد
لخته ی خون را اگرچه آخرش بیرون کشید
روی نعش شاهزاده داشت جان می داد..،آه...
شاه را از این مصیبت خواهرش بیرون کشید
#ولدی_علی
#یا_علی_اکبر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#علیاکبرلیلا
خِس خِس سینه ات انداخت ز پا بابا را
به زمین هِی نکش آنقدر عزیزم پا را
#بمیرمبرات
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#تک #شور
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
🍀🍀🍀🍀
بنی هاشم همه زیبا
علی اکبر گل لیلا
از همه رعناتر
بالای بالاتر
از هزاران یوسف
زیبای زیباتر
یاعلی اکبر ثمر حسین
یاعلی اکبر پسر حسین
یا علی اکبر تو نور جهانُ
یاعلی اکبر قمر حسین
علیاکبر شاهم، دلبر دلخواهم
به شب های تارم، جمال تو ماهم
اینقده بخشنده است حضرت مولامون
روز محشر پاکه نامه ی سیاهم
یاعلی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
زدم دل رو به نام تو
منم عمری غلام تو
حضرت شهزاده
دلبرِ،دلداده
بَس که آقای تو
دل به پات افتاده
یاعلی اکبر حرم میبری
یاعلی اکبر خود حیدری
یاعلی اکبر خَلقاً و منطقاً
یاعلی اکبر شبه پیغمبری
علی اکبر جانم، ای همه ایمانم
فقیری بودم و، دادی تو سامانم
مدد کن شهزاده اربعین باز امسال
ببینم قسمت شد رو برو ایوانم
یاعلی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
#محمد_امین_معطری
#حمید_علی_کاظم
@abalaitam110
🎵سبک #شور
♨️حضرت #علی_اکبر
🍀🍀🍀🍀
صلی الله علی' یاعلی
فرمانده علیَُ الاکبر
ای پسر ارباب عالم
شهزاده علئٌ الاکبر
علی ای حضرت مه رو علی اکبر علی اکبر
داری تو قامت دلجو علی اکبر علی اکبر
میکُشی با تیغ ابرو علی اکبر علی اکبر
داداش رقیه بانو علی اکبر علی اکبر
پسری دیگر از قوم بنی هاشم
هم رزم اباالفضل هم رزم قاسم
که به سوی میدان و به فرمان او
گشته است عزرائیل سوی میدان عازم
علی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
لَم تَرْ عینٌ نَظَرَت مِثلُهُ
موذن زیبای کربلا
مَن مُحتَف یَمشی ولا ناعلٍ
ای بی مثال واز همه والا
علی ای مظهر قرآن علی اکبر علی اکبر
علی ای گل گلستان علی اکبر علی اکبر
الگوی کل جوانان علی اکبر علی اکبر
نوه شاه یتیمان علی اکبر علی اکبر
با ورود اکبر جلوه گر شد حیدر
پسر ارباب و یادگار پِیَمبَر
و چُنان جنگیده در میان میدان
دشمنش ترسیده میکند مَعجر سَر
علی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
#علی_موسی_عرب
#حمید_علی_کاظم
#ابوالفضل_زربخش
#محمد_امین_معطری
@abalaitam110