voice.ogg
2.07M
حضرت رقیه سلام الله علیها
#زمزمه
#حضرت_رقیه
بابائی آخه کجایی
میکشه منو جدائی
گریه هام دست خودم نیست
خواب دیدم رو نیزه هایی
نزدیکه یه ماهه که رفتی سفر
نداری ز حال دخترت خبر
راستی روسریم ببین پاره شده
اومدی برام یه روسری بخر
شده جای من خرابه
وعده ی ما وقت خوابه
نمی خوای بیای عیادت
دیدن یتیم ثوابه
می دونستی؟چند شبه تب میکنم
با دل شکسته لب لب میکنم
به دلم افتاده که امشب میای
سر و وضعم و مرتب میکنم
عمه شونه زد به موهام
میاد امشب دیگه بابام
پاک بکن با تای م(عج)ر
یه کمی خون رو لبهام
دختری که سوخته زیبا نمیشه
زانوی شکسته که تا نمیشه
پایی که هزار تا آبله داره
برای دختر تو پا نمیشه
شده فرصتی فراهم
بشینیم روبروی هم
هر دو تائیمون یتیمیم
گریه میکنیم براهم
چرا انقدر عوض شدی بابا
مثل من موندی به زیر دست و پا؟
پاشو تا بریم به دخترا بگم
من بابا دارم ببینید بچه ها
بابا اون شب که نبودی
منو پیدا کرد یهودی
موهام و کشید داد زد
شده سر تا پام کبودی
چشمت و دور دید و بازوم و شکست
فاطمه بودم و پهلوم و شکست
جای انگشتر اون رو چشمامه
یه جوری زد طاق ابروم و شکست
#زمزمه
#حضرت_رقیه
شاعر و مداح
🎤#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁
#زمزمه_نوحه
#زبانحال_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:حسین جان!به یادلبت یک شبم خواب راحت نداشتم....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بابایی!
چقـــد منتــظر بودم امشب بابایی
بــرا خـــاطـــر عمـــه زینــب بیایی
بپــــا کردی اینــجا عجب کربلایی
بابایی!
از اون وقتــی که بودی بالای نیزه
تو می دیدی اشــکامو در پای نیزه
چه زخم عمیـــقی شده جای نیزه
بابایی!
ببین صورت نیلی دخترت رو بابایی
ببین غنچــهٔ زخمیِ پرپرت رو بابایی
دل سوختهٔ کوثــر دیگرت رو بابایی
بابایی!
کتک خوردم از بس کبوده تن من
ببیـن آتیش افتــاده رو دامــن من
ببین پاره شد معــجر و پیرهن من
بابایی!
چـــه کردن بابا با لب و دنــدون تو
که داره می ریزه هنـــوزم خــون تو
روی صــــورت زخمــی و گلگون تو
بابایی!
منــم مثل مادر از این دنیــــا سیرم
تنم زخمیه دست به دیوار می گیرم
ببر راحتـــم کن که بی تو می میرم
بابایی!
دیگه عمـــه رو خستـــه کردم با اشکام
چه حرفا شنـــیدیم از این مردم شـــام
خاکستر می ریختن رو سرهامون از بام
بی بی جان!
رسیــده دیگه عمــــه وقت جدایی
دارم میرم امشب سفــــر با بابایی
خداحافــــظ ای عمــــهٔ نینـــوایی
بی بی جان!
چقد زحمـتت دادم ای عمه جونم
دیگه طاقتم نیست نمیشه بمونم
حـــلالم کن ای عمـــهٔ قد کمــونم
بی بی جان!
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۵/۳۱
پنجم صفر۱۴۴۵
زمزمه ونوحه شها ت حضرت رقیه
رؤبای من و دنیای منی
من دختر وتو بابای منی
مجنون توام، لیلای منی
بابایم حسین، بابایم حسین 3
______________________
دلتنگ تو و دیدار توام
هستی تو طبیب ، بیمار توام
پژمرده گل گلزار توام
بابایم حسین....
______________________
ای عمه بیا،آمد پدرم
بی پیکر خود آمد به برم
رأسش شده امشب تاج سرم
بابایم حسین...
_______________________
بر سینه خود دارم سر او
او دلبر من، من دلبر او
بوسم دو لب از خون تر او
بابایم حسین...
______________________
بابای گلم، بودی تو کجا
از دختر خود گشتی تو جدا
وای از ستم، این قوم دغا
بابایم حسین...
_________________________
سیلی زده بر، من زجر لعین
با عمه شدیم، ویرانه نشین
هر دم ستمی، باشد به کمین
بابایم حسین.....
__________________________
خواهم که شوم، بهر تو فدا
باشد طلبم، مرگم زخدا
بر همره خود، بابا تو مرا
بابایم حسین..
شعر:اسماعیل تقوایی
شهادت حضرت رقیه بنت الحسین تسلیت باد
زیارت نامه حضرت رقیه (س)
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ،
الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،
وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً برَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
AUD-20220902-WA0005.mp3
15.57M
آی.آی........بابا....باباااااا..
قلب تو از سنگه.
دست از سرم بردار.🙏🏻😭
کشتی من و پاتو.
از مجعرم بردار.🙏🏻😭
دستات چه سنگینه.
تا میزنی هر بار.
این غل و زنجیرو..
از گردنم بردار..🙏🏻😭
من مو سپیدم نزن. نزن🙏🏻🙏🏻
بچه شهیدم نزن نزن🙏🏻
اصلا میفهمی سه سالمه.؟ بابا ندارم نزن نزن🙏🏻🙏🏻😭
موهامو سوزوندی..
بستت نبود انگار😔😔🥹
دنبالم افتادی..
دست از سرم بردار🙏🏻🥹
چشمام نمیبینه 🥹
بس که هولم دادی🥹
گوشواره رو دیدم اون روز توی بازار🥹
عمه میبینه نزن. نزن🙏🏻 گریه اش میگیره نزن نزن🙏🏻😭
هر کی رد شد حتی. نگفت🥹
بچه میمیره نزن نزن
اون شب که خوابم برد. مردم من از دوری.
بابامو میخواستم ..
اما نه اینجوری🥹
سر غرق خون بود و.. دندونشم خونی🥹🥹
موهاشم انگار که. سوزونده بود خولی🥹
تو رو بازار زدن زدن
من رو تو انتظار زدن زدن
چشمات به من بود رو نیزه ها من رو که هربار زدن زدن🥹
#شور_طوفانی
🎤کربلایی وحید شکری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین