.
#امام_خمینی
#امام_خمینی_ره_مدح
دل از دم عارفانه اش می لرزید
جان از نفس ترانه اش می لرزید
آن پیر که چون کوه مقاوم می بود
با یاد حسین شانه اش می لرزید
شاعر: #غلامرضا_سازگار
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_خمینی #_ره_ارتحال
#عباس_احمدی
دوباره آتش غم در دلم زبانه گرفت
دوباره زخم دلم طعم تازیانه گرفت
دوباره در سر من طرح عقل مبهم شد
دوباره بید جنون روی شعر من خم شد
دوباره در دل من جا گرفت یاد شبی
که روح از می احساس تر نکرد لبی
شبی که شیر زمین خورد و بیشه در خون ماند
به روی کتف زمان داغ این شبیخون ماند
شبی که خیل شغالان به زوزه خندیدند
ز باغ روشن دین چون حصار را چیدند
به عمق تیره مه پشت آسمان خم شد
شبی که سایه خورشید از سرش کم شد
خسوف شد رخ تبدار ماه غایب شد
نماز وحشت بر قوم خفته واجب شد
زمین ضیافت جوش و دمل گرفت آن شب
ستاره زانوی غم در بغل گرفت آن شب
و پلک مخمل جنگل مچاله شد از درد
شبی که ترشی غم هفت ساله شد از درد
عقابها ز افقهای دور برگشتند
به سمت شب رژه رفتند کور برگشتند
سوار شرقی ما بین سایه ها گم شد
شبانه قریه اشراق غرق کژدم شد
ز کوه غم فوران کرد و بر لبان کویر
ز هرم حادثه رویید تاول تقدیر
پر از رسوب شد این رود و از خودش جا ماند
صدای آب نیامد و دشت تنها ماند
امید سوخت یقین دود شد در آن تردید
و هر چه زخم نمک سود شد در آن تردید
خبر رسید ز غم پشت کوه طور شکست
حریم اسم شب و حرمت عبور شکست
خبر رسید از آن سوی دخمه های سیاه
که در تسلسل خفاش حجم نور شکست
سحر که پشت شب تیره دست و پا می زد
دمید و قفل در بسته را به زور شکست
صدای شیحه اسبان بی سوار آمد
سکوت سربی این صبح سوت و کور شکست
گلوی تیره مرداب موج را بلعید
و بغض سنگی سیاره های دور شکست
ز خشم صاعقه ها کهکشان ترک برداشت
غرور آبی دریای پرغرور شکست
...و رفت آنکه در آن سالهای بی باران
قیام کرد به خونخواهی سیاووشان
کسی که لحظه ای از عاشقی عدول نکرد
اگر چه رفت در اندیشه ها افول نکرد
کسی که گفت خریدار چوبه دار است
به شوخ چشمی چشمان یار بیمار است
به غنچه ها و به آیینه ها ارادت داشت
"و با تمام افقهای باز نسبت داشت"
همیشه در حرم لاله ها قدم می زد
و در مجله عشق خدا قلم می زد
تمام عمر دلش با فرشته ها خو کرد
شکوه زندگیش دست مرگ را رو کرد
امام! بی تن عشق روح کم دارد
سفینه گرچه مهیاست نوح(ع) کم دارد
غزل بگو به چه دل خوش کند پس از تو امام؟
و از قلم چه تراوش کند پس از تو امام
نهالهای جوان بی تو پا نمی گیرد
امام! روح تو در خاک جا نمی گیرد
پس از تو در همه آفاق زیستن ننگ است
به هر کجا برویم آسمان همین رنگ است
در آستانه سجاده جای تو خالی است
پس از تو کل جهان سرزمین اشغالی است
تو رفتی و جگر تشنه فلسطین سوخت
رواق مسجد القصی و دیر یاسین سوخت
چنارهای جماران سیاه پوشیدند
و نخلهای نجف جام زهر نوشیدند
سیاه زخم در اعماق سینه اردو زد
و روح زخمی ما پیش درد زانو زد
⏹
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_خمینی #_ره_مدح
#علیرضا_خاکساری
از نخل بی سر آن قدر سرو و صنوبر ساخت
تا عزت امروزه ی ما را مقدر ساخت
آوازه اش در کوچه و پس کوچه پیچیده
از خاک مرده این مسیحا کوهی از زر ساخت
دیروز دلها تحت تاثیر کلامش بود
با منبر خود مادرانی "کاوه" پرور ساخت
میراث دار او بسیج چند میلیونی ست
با میثم و مقداد و حجر و حمزه لشگر ساخت
چشمان او دنبال تقریب مذاهب بود
از شیعه و سنی برای هم برادر ساخت
پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت
این عارف بالله شهری حیرت آور ساخت
دنیا مرید مکتب "طیب" سرشت اوست
سربازهایی مثل حر پاک و مطهر ساخت
مشکل گشای خط شکن های دو کوهه شد
با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت
دامان او مهد تمامی شهیدان بود
صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت
در روضه های آتشین کوثری هربار
آهی کشید از دل جماران را معطر ساخت
ما نه پدرهامان ولی با چشم خود دیدند
اعجاز روح الله یک ایران دیگر ساخت
.
257159ea0e-5cf5a9c47a1ed852a58b7db9.mp3
5.09M
زمینه | بار دگر این قافله عزم سفر دارد
بامداحی:حـــــــاجمــــهــدیرســـــولـی
ویـــــــــژهســـالــگــرد ارتــحــــــــــــال
امـــــــــــــــــــــامخـــــــــمــیــنــی(ره)
#حاج_مهدی_رسولی
@majmaozakerine
4_5877558578734170666.mp3
3.62M
واحـد | ایـسـتادهاممــریـدحــــــیــــدرم
بامداحی:حـــــــاجمــــهــدیرســـــولـی
ویـــــــــژهســـالــگــرد ارتــحــــــــــــال
امـــــــــــــــــــــامخـــــــــمــیــنــی(ره)
#حاج_مهدی_رسولی
@majmaozakerine
Rahbari-Velayat[37].mp3
3.01M
🌹مداحی حاج میثم #مطیعی ... رهرو راه پیر خمینیم
@majmaozakerine
https://eitaa.com/joinchat/3133210650Cbfe3d4343a
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم👆👆
آیدی مدیر👇
یازهرا🌹:
@Ssss_113
لینک ابرگروه مجمع الذاکرین👇
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
روضه حضرت زهرا (س)
دلم به یاد مدینه بهانه می گیره
سراغ باغ گلی را شبانه می گیره
جه حکمت است که چون نام فاطمه آید
برای گریه دل من بهانه می گیرد
😭😭😭
آی عاشقان مدینه آی عزیزان
عجب سعادتی نصیبت شد همین
شب اول فاطمیه
بی بی دعوتت کرد آمدی به مجلس
برای دردهای دل بی بی اشک بریزی
هرحاجتی داری بگو یازهرا
آی اونهایی که مریض داری
گرفتاری غم و غصه داری
خانم فاطمه را در خانه خدا واسط
قرار بده😭😭😭😭
آی ق بون قبر مخفیت برم زهرا جان
شکسته بال و پری ز آشیان می بردند
تن ضعیف و غریبان شبانه می بردند
جنازه ای که همه انبیا به قربانش
چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردند
مدینه فاطمه را روز روشن آزردند
چرا جنازه او را شبانه می بردند
ز غربت علی و غصه دیوار و در
به دادگاه پیمبر نشانه می بردندن
به حای گل که گذارند روی قبر پیغمبر
برای او اثر از تازیانه می بردند
😭😭😭صدا زد علی جان
بدنم را شبانه قسل بده شبانه کفنم کن هیچکس را با خبر مکن نیمهای شب اسما میگه اب میرختم علی فاطمه را غسل میداد یک وقت دیدم
سر به دیوار گذاشته ناله می زنه
عرض داشتم مولا جان
شما به ما دستور صبر دادی
چرا گریه می کنی فرمود اسماء دست از دل شکسته ان بردار
الان وستم رسید به بازوی شکسته زهرا
گریه ام برای این است که
چرا زهرا به من علی هم نگفته بود
آی فاطمه جان چطور علی دلش بیاد
بدن شکسته شمارو
توی خاک بزاره😭😭😭😭😭