eitaa logo
مجموعه ناصرات المهدیﷻ
2.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
بسمـ اللھِ‌‌🌱༉ ایتا↷ @majmoa_naseratalmahdi↫ روبیکا↷ rubika.ir/naseratalmahdi313 اینستاگرام ↷ @naseratalmahdi313↫ استیکر ↷ @estiker_naseratalmahdi↫ کپی آزاد با ذکرصلوات آیدی ارتباط @Nasimzohor1 @tolouei313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨️بسم الله الرحمن الرحیم ✨️
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ🌱
سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید
مجموعه ناصرات المهدیﷻ
شکستگے هاے دلم را نگھ داشتھ‌ام ، شما ترمیمشان‌ کنے اے صاحب دلهاے بیقرار یا صاحب الزمان🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💍 قفل های ازدواج را بشکنید 🎤 استاد قرائتی 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌤   •‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈┈••• ⃟ ⃟🌿🌹 ↫به ما بپیوندید⇣ eitaa.com/majmoa_naseratalmahdi ✾‌✾࿐༅❤️🤍💚༅࿐✾‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
《 داستان وصال یار》🥲 🌙قسمت اول: باربر ، حمّال و کشیکچی یا نگهبان ساده بازار اصفهان بود. آنقدر ساده بود و بی ریا که مردم به او لقب "هالو" داده بودند. امّا کسی نمی دانست که در ورای این ظاهر ساده و فقیرانه ، روح بلندی وجود دارد ، صاحب مقامی رفیع نزد حضرت صاحب الأمر و الزّمان أرواحنا لتراب مقدمه الفداء است.آقا (عجل الله فرجه) کارپردازانی دارند که در ایام غیبت با آنها ارتباط دارند که در دعای عهد یاد شده: «واجعلنا من المسارعین الیه فی قضاء حوائجه». بله، کسانی به این مقام می رسند که وقتی آقا حاجتی دارند آنها را صدا بزنند و آنها با سرعت برای برآورده کردن خواسته امام به سوی ایشان بشتابند. مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو (متوفی 1309 ه ق) که بدن مطهرش در بهشت تخت پولاد ، خاک تابان جنوب زاینده رود آرام گرفته است ،حکایتی شگفت انگیز دارد که از قول مرحوم حاج آقا جمال اصفهانی در کتاب عبقری الحسان با رعایت امانت نقل گردیده است. نزدیک اذان ظهر روز بود. مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم. از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود . چند سالی بود که توفیق امامت جماعت در این مسجد به من عنایت شده بود. مسجدی که بواسطه قرار گرفتنش در راسته بازار ، پاتوق کسبه و اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد می داد. هنوز چند قدمی به مسجد مانده بود که صدای جمعیت اندکی که تابوتی را بر دوش خود حمل می کردند مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم ؛ تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت ، یکی از منسوبان همین آدم های سر و ساده و فقیر است که اینچنین غریبانه و بی پیرایه تشییع می شود. ....با ما همراه باشید🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا