eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
615 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
خون مظلوم تورامیخاند...mp3
1.46M
نوحه امام عصر(عج) حاج آرمین غلامی خون مظلوم تو را میخواند، العجل یا مهدی اشک معصوم تو را میخواند ، العجل یا مهدی آه محروم تو را میخواند، العجل یا مهدی قلب مغموم تو را میخواند، العجل یا مهدی همه گویند بیا مهدی جان بشنو ناله ی ما مهدی جان السلام‌علیک‌یا‌ابا‌صالح‌المهدی ≽ ✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ❣ ❣ 🤲
1_8104446166.mp3
2.2M
بسم الله الرحمن الرحیم امام عصر...ع.. ..حاج آرمین غلامی سبک..من مانده ام تنهایی تنها ای سرور و سالار من،ای دلبر و دلدار من آقای من، آقای من،مولای من، مولای من از یک نظر بینا بکن،این چشم نابینای من شاید که بینم روی تو،وان عارض نیکوی تو باز آ طبیب روح ما،دستی بر آر ای نوح ما آب هلاک از سر شده،بر ورطه ی دریای من ❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀ ای سرور و سالار من،ای دلبر و دلدار من آقای من، آقای من،مولای من، مولای من ❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀ای سرور و سالار من-علی فانی❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀ هر دم صدایت می کنم،با دل دعایت می کنم بشنو صدای درد را،از خامه ی شیوای من نور امید من تویی،طور نوید من تویی آخر تجلی می کنی،در ساحت سینای من ای سرور و سالار من،ای دلبر و دلدار من آقای من، آقای من،مولای من، مولای من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعارختم خوانی مادر اشعارکردی ################# تونی دایه،   ستون   زندگانی ارای   م   تو فدا    کردی    جوانی توکردیه تلاش و کوشش وکار تونی  کانون   عشق   و   مهروانی تونی دایه  ،له بهرم  باب    رحمت فلک بایدکه ،قدره گی بزانی توبیدن،تو     کلید    مشکلاتم بشردایت ،له خودهرگز  نرانی   دعاگد،دایه  جو وارانه جاری فلک   غافل  نمین ،له هاوزوانی فلک دایت نی توای،  جز محبت محبت  که،له دایت،گربزانی بی یسه مو  سپید  ،دایت له غصه غم و  دردی، له گیان، بیه نهانی هنوزیش  بیقراره بیقراره     تونی دایه   ستون      زندگانی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا سفیرالحسین علیه السلام • 💠پنجم شوال ورود حضرت مسلم علیه السلام به کوفه در سال 60 ھ در چنین روزی مسلم بن عقیل علیه السلام، نماینده و پسر عموی امام حسین علیه السلام به منظور دعوت از مردم و آگاهی از میزان وفاداری آنان به امام علیه السلام ، وارد شهر کوفه شد. مردم کوفه، قبلاً با ارسال نامه های فراوان، خواستار عزیمت امام علیه السلام به این شهر و رهبری آنان برای مبارزه با حکومت ستمکار اموی شده بودند. در بدو ورود حضرت مسلم علیه السلام به کوفه، وی نامه ی امام را که حاکی از دعوت مردم کوفه به قیام بود، برای آنان قرائت کرد،و در اندک زمانی، حدود ۱۸هزار نفر با وی بیعت کردند. پس از آن، حضرت مسلم علیه السلام،بیعت گسترده ی اهالیِ کوفه را به اطلاع امام رساند،اما اندکی بعد،مردم کوفه تحت تاثیر تبلیغات و تهدید و تطمیع ابن زیاد، حاکم جدیدِ کوفه، بیعت خود را با امام حسین (علیه السلام) نادیده گرفتند و حضرت مسلم علیه السلام را تنها گذاشتند... کاش با خونم به روی نامه ها می‌نوشتم یا حسین، کوفه میا 📚الشهید مسلم بن عقیل علیه السلام، ص 151
پنجم شوال ورود کوفه جناب مسلم ابن عقیل(ع)به کوفه امام حسين عليه السّلام در پاسخ به دعوتنامه هاى مكرّر شيعيان و سران كوفه، جناب مسلم علیه السلام را فرا خواند و در نامه‌اى براى مردم كوفه چنين نوشت: «من برادر، پسر عمو و مطمئن‌ترين فرد خانواده‌ام را به سوى شما فرستادم و به وى دستور دادم تا نظر برگزيدگان و خردمندان شما را براى من بنويسد. پس، با پسر عموى من بيعت كنيد و او را تنها نگذاريد» . سپس نامه را به جناب مسلم علیه السلام داد و فرمود: «من تو را به كوفه مى‌فرستم، خداوند هر آنچه را كه مورد رضا و علاقۀ اوست براى تو مقدّر خواهد كرد و من اميدوارم كه با تو در مرتبۀ شهدا قرار گيريم، پس بر تقدير پروردگار خشنود باش.» نيز فرمود: «هر گاه به كوفه رسيدى نزد مطمئن‌ترين فرد منزل كن، از خاندان ابوسفيان بر حذر باش و مردم را به اطاعت من فرا خوان. اگر مردم را بر بيعت با من ثابت قدم يافتى بى‌درنگ مرا آگاه ساز تا طبق آن عمل كنم. در غير اين صورت با سرعت باز گرد.» همچنين او را به تقوا، مدارا با مردم و كتمان مأموريت خود سفارش فرمود. پس او را در آغوش گرفت و هر دو گريستند و يكديگر را وداع گفتند. مسلم بن عقیل علیهماالسلام، در نيمۀ ماه رمضان سال  ۶٠  هجرى مخفيانه به سمت مدينه حرکت كرد. قيس بن مسّهر صيداوى،عبدالرحمن بن الكدن اَرحبى و عمارة بن عبيد سلولى نيز او  را در اين سفر همراهى مى‌كردند. چون به مدينه رسيدند جناب مسلم علیه السلام به مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله رفت و دو ركعت نماز گزارد. سپس در دل شب نزد خويشاوندان خود رفت و آنان را وداع گفت. پس از آن دو نفر راهنما از مردان قبيله قيس عيلان برگزيد تا آنها را از بيراهه حركت دهند و تا كوفه همراهى كنند. آنها شبانه به سمت كوفه حركت كردند. در راه دو راهنما بر اثر تشنگى هلاك گرديدند وجناب مسلم علیه السلام و همراهان به سختى خود را به نزديكى كوفه رساندند جناب مسلم علیه السلام به وسيله قيس بن مسهر نامه‌اى براى امام حسين عليه السلام فرستاد و آن حضرت را از رويداد مذكور آگاه و از ايشان براى ادامۀ مسير كسب تكليف كرد . سپس به سمت كوفه حركت كرد و در پنجم شوّال   وارد شهر شد و در خانۀ مختار ثقفی استقرار يافت.[۲]