بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-محسنیه
کابوس کوچه وه که چه تعبیرشدمرو
حیدر میان کوچه ی غم، پیرشــد مرو
خیبرشکن ،به کوچه،طنابش فکنده اند
از زندگانیش بخداسیرشدمرو
دیدم که لشکری به تو گردیده حمله ور
دستان بسته ام همه تقدیرشدمرو
دیدم زهرطرف به سرت ضربه میخورد
آیات غربتم همه تفسیرشدمرو
میزدمغیره ضربه ی شلاق برتنت
حیدر اسیر غربت وتقدیرشدمرو
دستان حیدرت شده دربنده،سلسله
قلبم به احترام توتطهیرشدمرو
هرشب بیاد ه فاطمه ام گریه میکنم
عکست میان آینه تکثیرشدمرو
دیدم که بارشیشه ی تو درکوچه شکست
این خانه ازفراق تو دلگیرشدمرو
جان علی فدای نگاه توفاطمه
حیدر ،ز زندگی بخداسیرشدمرو
✍شاعر:
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🌤ألــلــَّھُـمــَ ؏َـجــِّـلــْ لــِوَلــیــِڪْ ألــْـفــَـرَجــ🌤
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت حضرت محسن علیه السلام
میان آتشم و آتشی به جان اُفتاد
به روی مغنه آتش چه،بی امان اُفتاد
تمام چادرزهرامیان آتش بود
نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد
علی به سینهی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بالِم چه بی امان اُفتاد
کشیدهام به سرِ م آتش و درآن سوزم
بیا که فاطمه ازتاب واز توان اُفتاد
بیا که فاطمه از زخمِ شعله میپیچد
بیاکه فاطمه از پا نفس زنان اُفتاد
بیاده دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد
مرامیانه ی درمیزند کسی، با پا
که باره شیشه ی زهرا،به ناگهان اُفتاد
گرفت پهلویِ خود را میانِ در زهرا
نگاه دخترکی برقد کمان اُفتاد
دوید بر سرِ دامان نشست گفت مادر
مغیره آمدوزینب به نیمهجان اُفتاد
میان کوچه به رویم نشسته جای مشت
به هر دو گونهی زهرا ببین نشان اُفتاد
میان کوچه پِیِ خود دوان دوانش بُرد
که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد
میان کوچه ی تنگی،نفس نفس می زد
به دست وپای شکسته کشان کشان اُفتاد
رسیده ناله ی زهرا، بیابیا حیدر
به گوشه ای وسط کوچه قدکمان اُفتاد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#محسنیه_مرثیه_حضرت_زهرا
درکوچه بر رخساره مادر،مشت میخورد
پیش علی یاس پیمبر ،مشت میخورد
سیلی وضرب تازیان ، درکوچه هابود
بهردفاع اوپشت آن در ،مشت میخورد
یک لشکری آمدبگیرد جان زهرا
زهرامیان کل لشکر،مشت میخورد
اوباره شیشه دارداماهمچوشیراست
آن ماده شیر حی داور ،مشت میخورد
یک سومغیره بود وآن سو بودقنفذ
زهرادرآتش پهلوی در مشت میخورد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا
ازهمان آتش در،بود تنت تاول زد
تا سحر آب شدی وبدنت تاول زد
پوست همچوگل پیرهنت تاول زد
بین در،پیکره ی سوختنت تاول زد
لگدی خورد به در ، پیکرزهرا افتاد
من نگویم که دگر معجر زهرا افتاد
اشک از گوشه ی چشم تَر زهراافتاد
چادری پاره شد و از سر زهرا افتا د
مردکی پست مرا، بر تو غم اندوخته بود
صورت ازضربت دستی چه برافروخته بود
گیسویت در وسط آتش در، سوخته بود
سینه ات را نوک مسمار به در دوخته بود
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الر حیم
#حضرت_محسن #مرثیه_حضرت_زهرا
مغیره وه، چه خیال بدی به سر دارد
هوای کشتن زهرامیان در دارد
بگوکه قنفذ ملعون رود ازآن کوچه
مگر بمیرد از این فکر دست بردارد
چنان میان دره خانه بر زمین افتاد
تمام شهر ازاین حال ما خبر دارد
به کوچه یک تنه بالشکر عمر سخت است
میان کوچه عزیزه تو دردسر دارد
بگومغیره وقنفذ ، نزن که زهرا مرد
مزن که فاطمه درسر غمی دگر دارد
چه غصه ای ؟ به خدا غصه علی باشد
مزن که روح پیمبر به ما نظر دارد
به گردن تو علی ریسمان خبر دارد ؟
که همسره تو علی، دست بر کمر دارد ...
🔸شاعر:
#آرمین _غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن
گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت
در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت
خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا
گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت
حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی
زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت
ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل
دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت
محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر
دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت
تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد
دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت
جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب
هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت
با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد
جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت محسن
آتش افتاده به گیسوی سرت فاطمه ام
نتوان جمع کُنَم بال و پَرَت فاطمه ام
در آتش زده افتاده به روی بدنت
سوخت، درشعله ی آتش، معجرت فاطمه ام
درخانه به تو خورد ،دادِ علی در آمد
رفته ازبار گمانم پسرت فاطمه ام
میخ دربودکه آمدسینه ات را بشکافت
درتقلایی وشد،بی اثرت فاطمه ام
آمده ، جمعیتی ، تاکه علی راببرد
خواست از اینهمه گیرد خبرت فاطمه ام
خم شدی تا نرسد بر پسرت هیچ اثر
رفته ازبار توگویا پسرت فاطمه ام
***
پیش چشمم توفتادی و علی را بُردند
شدشکسته مهره های کمرت فاطمه ام
سوی مسجد بخدا،آنقدری راه نبود
وای... بستند مسیرِ گذرت فاطمه ام
قنفذ آمد جلوی راه توتامسجدبست
تا مغیره شکند بال و پَرَت فاطمه ام
درده سربود درآن، کوچه که راهت گم شد
من بقربان تو و زخمّ سرت فاطمه ام
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
🏴 نانهایی که با شعلههای درب خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها پخته میشد...
عمر بن قدام گوید:
همسایه های خانه #فاطمه تا سی روز با هیزم هایی که ابی بکرو عمر برای آتش زدن خانه وحی آورده بودند ، نان می پختند. همان هیزم هایی که عمر قصد داشت، همه اهل بیت را بیکباره با آن به آتش زند و از دست آنها راحت شود.
📚الهجوم علی بیت فاطمه، ص296 ،
😔😔😔
🕋 کانال اشعارمجنون کرمانشاهی🕋
امشب شب شهادت سکینه ست
شب عزا ی دختره حسینه ست
عزای سکینه گشته درمدینه
آه و واویلا(۲)
چون عمه زینب باوقارو معصوم
جان داده درشهره مدینه مظلوم
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
داغ پدرآتش زده به جانش
آتش زده تا مغز استخوانش
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
کرب وبلا شرر زده بر دلش
سوزانده هجران پدر،حاصلش
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
خون جگر ها ریزداز لبانش
پایان پذیردعمره پر خزانش
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
کنار اوغمدیده زینبش نیست
بابای او با ذکر یارب نیست
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
درپیش او امام بی قرینه
گریان شده همواره در مدینه
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
مدینه درغمش شده سیه پوش
یارب شده پیکره او کفنپوش
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
مهمان بابایش شده سکینه
عزای اوگردیده درمدینه
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
ای شیعیان عزای دخت مولاست
عزای دختره شه سرجداست
عزای سکینه شده درمدینه
آه و واویلا
📕شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#هفته_اول #ربیع_الاول #پیراهن_مشکی
#نوحه_حضرت_سکینه_علیه_السلام
سینه زنی واحد..
وفات حضرت سکینه (ع)..
من سکینه بودم وداغ پدرکشت مرا
جگرم ریخت بهم واقعه ی کرب وبلا
ناله ازیاد حسین ریخت بهم ، عمرمرا
زخم شد ؛از غم تو پلکِ ترم ای بابا
کربلابود که دیدم به تنت گرگان را
شمروخولی وسنان گرده تنت ای بابا
تهِ گودال که جای تن پاک تونبود
مردکی پست پدرپیروهنت رامی ربود
زیرمرکب جای تو یوسف جانان که نبود
جای قرآن به زیر سم ِ ستوران که نبود
دیده ام پیرُهن از تن ِ تو در آوردند
بی کفن گوشه این دشت رهایت کردند
دست وپایت به زیرسم ستوران بشکست
بین گودال سره نیزه دهانت را بست
وای بابای مرا با لب عطشان کشتند
پیش چشم عمه درزیرستوران کشتند
ته گودال دگر دست به مویش نزنید
قهقهه مردم نامرد به رویش نزنید
بهرغارت همه جا،دست به معجر دارید؟؟
پای خود را ز لبان پدرم بر دارید
عا قبت مردسکینه زغم داغ پدر
رفت ازدار جهان دیدن بابا دختر
📕شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🖕🖕🖕🖕جریان مواجهه فاطمه زهرا سلام الله علیها با دشمنان پشت درب خانه از زبان خلیفه دوم:
روضه ي حضرت زهرا سلام الله عليها + متن مستند مقتل- حاج آرمین غلامی–
یکشنبه27مهرماه99،،اول ماه ربیع کرمانشاه
مرحوم مجلسی در بحار الأنوار روايتي رو از دلائل الامامه طبري نقل كرده،دومي ِ ملعون نامه نوشته به معاويه لعنت الله عليهما، وقايعي رو براش تشريح كرده،نامه مفصل ِ، اول ِ نامه ضروريات دين رو انكار كرده.ميگه به در خونه ي علي حمله بردم. خودش مناقب ِ علي رو ميدونه. *وَ لَقَدْ وَثَبْتُ وَثْبَةً عَلَى شِهَابِ بَنِي هَاشِمٍ الثَّاقِبِ، وَ قَرْنِهَا الزَّاهِرِ، وَ عَلَمِهَا النَّاصِرِ، وَ عِدَّتِهَا وَ عُدَدِهَا الْمُسَمَّى بِحَيْدَرَةَ *"اينها علي رو ميشناسند بعد توصيف ميكنه،ميگه: تو خونه ي علي كي بوده،علي وفاطمه بودند،حسن و حسين بودند،زينبين بودند،فقط فضه كمك كار اينها بود،حالا من با كي رفتم" *وَ مَعِي خَالِدُ بْنُ وَلِيدٍ وَ قُنْفُذٌ مَوْلَى أَبِي بَكْر*من با يه جماعتي رفتم*وَ مَنْ صَحِبَ مِنْ خَواصِّنَا،* رفقاي صميمي ِ ما هم بودند،اولين كاري كه كردم معاويه *فَقَرَعْتُ الْبَابَ عَلَيْهِمْ قَرْعاً شَدِيداً* ،محكم به در زدم،فضه آمد پشت در چه خبره؟ برو به علي بگو اين كارهاي بيهوده رو رها كنه،در خلافت طمع نكنه،علي بايد بياد بيعت كنه،حامي ِ ولايت بلند شد،زهراي مرضيه پشت در آمد،صدا زد: *أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ! مَا ذَا تَقُولُونَ؟ وَ أَيَّ شَيْءٍ تُرِيدُونَ؟ *اي گمراهان ِ دروغ گو،چي ميگيد؟چي مي خواهيد؟ "چي به بي بي گفت اين ملعون؟" چرا پسر عموت در دهليز خون نشته تو رو فرستاده؟ فرمود:*طُغْيَانُكَ يَا شَقِيُّ* طغيان و سركشي ِ تو اي بدبخت، من رو از خانه به در آورده. به علي بگو بياد،مگر نه اون كاري كه نبايد بشه ميشه،*أَبِحِزْبِ الشَّيْطَانِ تُخَوِّفُنِي وَ كَانَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ضَعِيفاً.* داري مارو از چي ميترسوني؟اگه علي بيرون نياد هيزم ميارم،خون رو آتيش مي زنم،اهل خونه رو مي سوزونم،حالا شروع كرد اولين كارو * وَ أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ* ميگه تازيانه ي قنفذ رو گرفتمتو شروع كردم زدن و دوم* وَ قُلْتُ هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ* گفتم:بريد هيزم بياريد *فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا.* ميخوام خونه رو بسوزونم *فَقَالَتْ: يَا عَدُوَّ اللَّهِ* اي دشمن خدا *وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ،*حالا بي بي چه كرد؟حامي ِ ولايت ِ *فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ* بي بي در رو با دست ها نگه داشت *تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ* اجازه نمي داد در خون رو باز كنم *فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ* شروع كردم به دست هاش تازيانه زدن *فَأَلَّمَهَا*،بي بي دردش گرفت..نانجيب ميگه:وقتي به دست هاش زدم *فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً*. شنيدم داره داد مي زنه، گريه ميكنه،خواستم برگردم،دلم داشت نرم مي شد،يه وقت ياد ِ كينه هاي بدر افتادم، دوباره برگشتم.
🖕🖕🖕 #متن روضه بالا
روضه حضرت_محسن
#محسنیه
مداح..حاج آرمین غلامی
چهارشنبه.28مهرماه..هییت منتظران امام زمان (ع)کرمانشاه
مثل حسن ، مثل حسین ، آقاست محسن
نور دو چشم حضرت زهراست محسن
در این فضیلت مثل و مانندی ندارد
اول شهیدِ غربت مولاست محسن
روز قیامت او شفیع شیعیان است
مشکل گشای عرصه ی عقباست محسن
با مادرش آمد ، که بابایش بماند
مانند اصغر ، حامیِ باباست محسن
اصلا به دنیا هم بیاید یا نیاید
یک سومِ ساداتِ این دنیاست محسن
هرکس که دستِ کم گرفته داغ او را
با او بگو: اصلِ عزای ماست محسن
از پشتِ در آتش به جان خیمه افتاد
پس ریشه ی اصلی عاشوراست محسن
روز قیامت اولین حکم الهی است
پایه گذار محشر کبراست محسن
▪️حضرت محسن از ما اهلبیت است
مفضل به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: مولای من! آیا سوالی بپرسم؟
فرمود: بپرس.
عرض کرد: مولای من! چه می گویید درباره ی فرمایش حق تعالی: (و اذا المووده سئلت بای ذنب قتلت)؟
فرمود: ای مفضل! عامه می گویند که آن درباره هر جنینی از اولاد مردم است که مظلومانه کشته می شود.
مفضل گفت: آری مولای من اکثرشان چنین می گویند.
فرمود: وای بر آنها! از کجا می گویند که آیه برای آنهاست؟ این آیه در قرآن فقط مخصوص ماست و آن محسن(علیه السلام) است؛ چرا که او از ماست و خداوند می فرماید: (بگو من از شما برای رسالتم چیزی نمی خواهم،جز دوستی با خویشان نزدیکم) و همانا که آن «مووده» از اسامی مودّت است، پس از کجا می گویند که برای هر جنینی از اولاد مردم است؟ و آیا مودت و نزدیک بودن به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای غیر ما هم هست؟
ای مفضل! به خداوند (عزوجل) قسم که منظور از جنین، محسن(علیه السلام) است؛ چرا که او از ماست و نه غیر، پس هرکه غیر این را بگوید، تکذیبش کنید.
📚بحارالانوار ج۵۳ ص۲۳